پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

رسانه منجی - دلایل غیبت

امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از شهادت امام یازدهم آغاز می‌شود، امام بزرگواری که بر اساس مشیت و حکمت الهی از نظرها پنهان است تا مصون بماند از گزند دشمنان و بدخواهانی که وجود آن حضرت را تاب نمی‌آورند.

ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان در شب جمعه، نیمه شعبان بوده است. پس از اینکه امامت به امام دهم حضرت امام هادی (عليه السلام) و امام یازدهم حضرت عسکری (عليه السلام) رسید، کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار نگرانی‌هایی پدید آمد چون بر اساس اخبار و احادیث، آنها مطلع شده بودند که از امام حسن عسکری (عليه السلام) فرزندی تولد می‌یابد که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون و عدل و داد را حکمفرما می‌کند.

امام دهم بیست سال در سامرا تحت نظر و مراقبت بود و سپس امام یازدهم نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می‌برد.

به دلیل مراقبت‌های سخت ستمگران برای شناسایی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دوران حمل و تولد آن حضرت از مردم مخفی نگه داشته شد و جز چند تن معدود از نزدیکان یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری (عليه السلام) کسی او را نمی‌دید. آنان نیز حضرت مهدی را گاهی می‌دیدند، نه همیشه و به صورت عادی.

در مدت 4 یا 5 سال آغاز عمر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که پدر بزرگوار آن حضرت حیات داشت، شیعیان خاص به حضور حضرت می‌رسیدند.

از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند حجت و امام بعد از خود را به آنها معرفی کند تا او را بشناسند و امام چنان کرد.

آنان پسری را دیدند که بیرون آمد شبیه به پدر خویش. امام عسکری فرمود: پس از من، این پسر امام شماست، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او پراکنده نگردید، که هلاک می‌شوید و دینتان تباه  می‌گردد . این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید تا اینکه زمانی دراز بگذرد. بنابراین از نایب او عثمان بن سعید اطاعت کنید.

به این ترتیب امام یازدهم با تأکید بر واقع شدن غیبت کبری، امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به جماعت شیعیان معرفی و استمرار سلسله ولایت را اعلام کرد.

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پنهان می‌زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری (عليه السلام) در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری دیده از جهان فرو بست.

در این روز بنا به سنت اسلامی می‌بایست حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را تمام شده ندانند .

 

به هنگام نماز بر امام حسن عسکری، مردم دیدند کودکی با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد، جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد.

مشیت و حکمت الهی حکم کرد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نظرها پنهان نگهداشته شود تا مصون بماند از گزند دشمنان و بدخواهانی که وجود آن حضرت را تاب نمی‌آوردند.

غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری

مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نیانجامید و در این مدت نایبان خاص به محضر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌رسیدند و پاسخ نامه‌ها و سؤالات را به مردم می‌رساندند. نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام را داشته‌اند، چهار تن بودند که به نواب خاص یا نایبان ویژه معروفند.

نخستین نایب خاص حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عثمان بن سعید اسدی است که ظاهرا بعد از سال 260 هجری وفات کرد و در بغداد به خاک سپرده شد. عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود.

دومین سفیر و نایب امام، محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305 هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد. نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال به طول انجامید.

سومین سفیر، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد.

چهارمین سفیر و نایب امام، ابوالحسن علی بن محمد سَمَری است که در سال 329 هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد. مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است.

همین بزرگان و عالمان در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند.

غیبت کبری و نیابت عامه

این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد و تا کنون ادامه دارد. این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است.

در هیچ دوره‌ای پیوند امام زمان با مردم گسیخته نشده است.

متن نامه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به علی بن محمد السمری:

مرحوم شیخ صدوق از حسن بن احمد مکتب چنین روایت کرده است

در آن سالی که ابوالحسن علی بن محمد سمری وفات یافت، من در بغداد بودم و چند روز پیش از وفاتش به محضرش شرفیاب شدم، وی در آن روز، توقیعی از امام زمان (علیه السلام) بیرون آورد و برای مردم قرائت کرد.

متن آن نامه مبارک چنین بود: بسم الله الرّحمن الرّحیم. یا علی بن محمد السمری! أعظم الله أجر اخوانک فیک، فانّک مَیّتٌ ما بینک و بین ستّه أیام، فاجمع أمرک و لا تُوصِ الی أحدٍ فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبه التّامّه فلا ظهور الاّ بعد اذن الله تعالی ذکرُهُ و ذلک بعد طول الأمد و قسوه القلوب و امتلاءِ الأرضِ جوراً و سیأتی مِن شیعتی مَن یَدّعی المشاهده، ألا فمن ادّعی المشاهده قبل خروج السّفیانی و الصّیحه فهو کذّابٌ مُفترٍ، و لا حول و لا قوّه الاّ بالله العلیّ العظیم.

به نام خدواند بخشاینده مهربان. ای علی بن محمد سمری! خداوند متعال به براداران دینیت پاداشی عظیم در از دست دادنت، کرامت فرماید. به درستی که تو از امروز تا شش روز دیگر وفات خواهی یافت.  پس خود را آماده ساز ولی به کسی وصیت مکن که قائم مقام تو پس از وفاتت گردد. چه این که غیبت بزرگ آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند منان. ظهور من آن قدر به درازا خواهد کشید، که دلها را قساوت فراگیرد و زمین از جور و ستم لبریز گردد و به زودی کسانی از شیعیانم می‌آیند و ادعای مشاهده و دیدنم را می‌نمایند. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و رسیدن صیحه آسمانی، ادعای مشاهده و دیدن مرا نماید، دروغگو و افترا زننده است.

%ب ظ، %20 %676 %1394 ساعت %15:%دی

برترین مطالب