پاسخ:
در اثبات حكومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در زمان ظهور به آيات و روايات بسیاری ميتوان تمسک كرد كه به برخي از آنها اشاره ميشود.
الف. «و نُريدُ اَن نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ استُضعِفوا فِي الاَرضِ و نَجعَلَهُم اَئمَّةً و نَجعَلَهُمُ الورِثين * و نمَكِّنَ لَهُم فِي الاَرض... » [1]
ما ميخواهيم بر مستضعفان زمين، منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم و حكومتشان را در زمين پابرجا سازيم...
حضرت امام علي (عليه السلام) در تفسير آيه ياد شده ميفرمايد: «دنيا پس از چموشي و سركشي، همچون شتري كه از دادن شير به دوشندهاش خودداري ميكند و براي بچهاش نگه ميدارد ـ به ما روي ميآورد... سپس آيه «و نريد ان نمن...» را تلاوت فرمود.» [2]
آن حضرت در تفسير آيه ياد شده ميفرمايد: «هم آل محمد (صلي الله عليه و آله) يبعث الله مهديهم بعد جهدهم فيعزهم و يذل عدوهم؛ اين گروه آل محمد (صلي الله عليه و آله) هستند، خداوند مهدي آنها را بعد از زحمت و فشاري كه بر آنان وارد ميشود بر ميانگيزد و به آنها عزت ميدهد و دشمنانشان را ذليل و خوار ميكند.» [3]
ب. «وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ امَنوا مِنكُم و عَمِلوا الصّــلِحـتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الاَرض...» [4]
خدا به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين ]خود[ قرار دهد...»
بسياري از مفسران معتقدند وعده الهي در آيه ياد شده، به حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اشاره دارد و بيترديد حكومت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مصداق كامل اين آيه ميباشد.
درباره مدت حكومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روايات متعددي نقل شده است، دستهاي از روايات مدت حكومت آن حضرت را ده سال يا كمتر از ده سال ميدانند و برخي از روايات نيز مدت حكومت آن حضرت را هفت سال ميدانند و تأكيد دارند كه هر سال حكومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) برابر با ده سال كنوني سالهاي ما است.
بنابراين، در زمان ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظرف حوادثي كه در آن دوره رخ ميدهد به گونهاي است كه اگر در ظرف حوادث شرايط عادي دنيا ]پيش از ظهور[ اتفاق افتد، مقدار حركت و زمان حكومت آن حضرت طولانيتر خواهد بود.
ابوبصير از امام باقر (عليه السلام) در حديثي طولاني نقل ميكند كه «هنگامي كه قائم به پاخيزد به كوفه ميرود و... پس مدت هفت سال بر آن اقامت ميكند، هفت سالي كه هر سال آن برابر با ده سال از سالهاي شماست، سپس خدا هر چه بخواهد انجام ميدهد.» [5]
همچنين عبدالكريم خثعمي ميگويد: از امام باقر (عليه السلام) درباره مدت حكومت قائم (عليه السلام) پرسيدم؛ فرمود: «او هفت سال حكومت ميكند، روزها و شبها طولاني ميشود تا آن جا كه يک سال از سالهاي حكومت او به مقدار ده سال از سالهاي شما ميگردد، پس سالهاي حكومتش، هفتاد سال از سالهايي است كه شما ميشماريد.[6]
پي نوشت ها:
[1]. سوره قصص، آیه 5 و 6
[2]. ر.ک: شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 19، ص 29، داراحياءالتراث العربية، بيروت.
[3]. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 51، ص 54، مؤسسه الوفاء، بيروت.
[4]. سوره نور، آیه 55
[5]. ر.ک: الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد، شيخ مفيد، ترجمه: سيد هاشم رسولي محلاتي، ج 2، ص 359، ح 8، انتشارات علميه اسلامية، تهران.
[6]. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 52، ص 337، مؤسسه الوفاء، بيروت.
پاسخ:
خداوند متعال مي فرمايد: «و قولهم إِنّا قتلنا المسيح عيسي ابن مريم رسول اللّه و ما قتلوا و ما صلبوه ولـكن شبّه لهم و إِنّ الّذين اختلفوا فيه لفي شک مّنه ما لهم به مِن علم إِلاّ اتّباع الظّن و ما قتلوه يقينا*بل رفعه الله إليه» (نساء، 157و158)
«و گفتارشان كه ما، مسيح عيسي بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم...»
خداوند متعال در اين آيه تصريح ميكند كه حضرت عيسي (علي نبينا و آله و عليه السلام) خلاف ادعاي مسيحيان نه به دار آويخته شده و نه او را كشته اند؛ بلكه خداوند او را به سوي خودش بالا برده است.
قرآن در جايي ديگر ميفرمايد: «إِذ قال اللّه يـاعيسي إِنّي متوفّيک و رافعک إِليَّ» (آل عمران، 55) (به ياد آوريد)، هنگامي كه خدا فرمود: اي عيسي من تو را بر ميگيرم و به سوي خود بالا ميبرم...
سياق اين آيات، وقوع ادعاي يهود را (كه او را كشتند و يا به دار زدند)، نفي ميكند. ظاهر اين آيات دلالت دارد كه همان شخصي كه يهود، ادعاي كشتن و به دار زدن او را دارد، خداوند متعال او را با همان بدن شخصي و جسماني به سوي خود بالا برده و از كيد دشمن حفظ فرموده است. [1] اما كيفيت حيات او در آسمان بر ما روشن نيست.
بله، حضرت مسيح (علي نبينا و آله و عليه السلام)، در دوران ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، از آسمان فرو ميآيد.
قرآن مجيد ميفرمايد: «وَ إن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَـبِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِي قَبْلَ مَوْتِه» (نساء، 159)
«و هيچ يک از اهل كتاب نيست، مگر اينكه به او قبل از مرگش ايمان ميآورد.»
طبق نظر يكي از تفاسير، منظور از آيه اين است كه تمام اهل كتاب، به حضرت مسيح، پيش از مرگ او ايمان ميآورند و اين هنگامي است كه طبق روايات اسلامي، در زمان ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، از آسمان فرو ميآيد و پشت سر حضرت نماز ميگذارد.[2]
اين مضمون را در روايتي از امام باقر(عليه السلام) نيز ميبينيم كه فرمود:
«ان عيسي ينزل قبل يوم القيامة فلا يبقي اهل مله يهودي و لاغيره إلاّ ءامنوا به قبل موتهم و يصلي عيسي خلف المهدي»
حضرت عيسي قبل از روز قيامت و در دوران حضرت مهدي از آسمان فرو ميآيد و همه اهل كتاب را به پيروي از حكومت و امامت حضرت مهدي فرا ميخواند و خودش هم براي اتمام حجت، پشت سر حضرت مهدي نماز ميخواند. [3]
به اين خاطر، مسلّم است كه حضرت مسيح، در دوران ظهور حضرت مهدي )عجل الله تعالي فرجه الشريف( خواهد آمد و البته روشن است كه مسيح به حكم اين كه آيينش مربوط به گذشته بوده، وظيفه دارد در آن زمان، از آيين موجود؛ يعني اسلام كه مهدي )عجل الله تعالي فرجه الشريف( مجري آن است پيروي كند. [4]
پينوشتها:
[1]. ر.ک: تفسير الميزان، علامه طباطبايي (رحمه الله)، ج5، ص134ـ136، مؤسسه اعلمي، بيروت.
[2]. تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 4، ص 204، دارالكتب الاسلامية.
[3]. منتخب الاثر، آيت الله صافي، ص 600، انتشارات حضرت معصومه (عليها السلام).
[4]. تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 4، ص 204، دارالكتب الاسلامية.
پاسخ:
بعد از ظهور امام زمان (عليه السلام) و تشكيل حكومت عدل جهاني، عالَم دنيا با بودن آن حضرت هم چنان پا برجاست و امت اسلامي و همه جامعه بشري تحت حكومتش به زندگي خود ادامه ميدهند. در زمانِ حكومتِ آن حضرت، مسئله رجعت (بازگشت انبيا، امامان و بعضي انسانها به دنيا) تحقق مييابد.
بعد از شهادت امام زمان (عليه السلام)، انبيا و اولياي خدا حكومت خواهند كرد و اين وضع تا بر پايي قيامت ادامه خواهد داشت. [1]
از مجموع آيات و روايات چنين استفاده ميشود كه بعد از سپري شدن عمر دنيا و برپايي قيامت، همه ميميرند و كسي در دنيا و عالَم برزخ باقي نميماند يا كسي از عالَم آخرت به دنيا باز نخواهد گشت.
اساساً دنيايي در كار نخواهد بود تا كسي بماند يا به آن بر گردد. خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «وَ مَا جَعَلْنَا لِبَشَر مِّن قَبْلِک الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَــلِدُونَ كُلُّ نَفْس ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» (انبياء، 34 ـ 35)
«ما براي هيچ انساني قبل از تو زندگي جاويدان قرار نداديم وانگهي آيا آنها كه انتظار مرگ تو را مي كشند اگر تو بميري آنها زندگي جاويدان دارند؟! هر انساني طعم مرگ را ميچشد و ما شما را با بديها و نيكيها آزمايش ميكنيم و سرانجام به سوي ما باز ميگرديد» [2]
پينوشتها:
[1]. ر.ک: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج15، ص555ـ559، دارالكتب الاسلامية.
[2]. تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي، ج13، ص402ـ403، دارالكتب الاسلامية.
پاسخ:
پس از اين كه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ظهور فرمايد، دنيا آباد ميشود و آن حضرت (عليه السلام) با ظهور خود در راه برقراري عدالت با جباران و ستمگران مبارزه ميكند و همه آنان را به شكست و تسليم وا ميدارد و دنيا را پر از عدل و داد ميكند؛ چنان كه خداوند متعال ميفرمايد: «وعد اللّه الّذين ءامنوا منكم و عملوا الصّـلحـت ليستخلفنّهم في الأرض كما استخلف الّذين مِن قبلهم و ليمكننّ لهم دينهم الّذي ارتضي لهم و ليبدّلنهم مِّن بعد خوفهم أمنا يعبدونني لايشركون بي شيـئا...» (نور، 55)
«خدا به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين (خود)، قرار دهد؛ همانگونه كه كساني را كه پيش از آنان بودند، جانشين (خود) قرار داد و آن ديني را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمني مبدل گرداند، (تا) مرا عبادت كنند و چيزي را با من شريک نگردانند...»
اين آيه به دنبال آيات گذشته همين سوره كه سخن از اطاعت و تسليم در برابر فرمان خداوند و پيامبر به ميان آورده است، همان موضوع را ادامه ميدهد و نتيجه اين اطاعت را كه همان حكومت جهاني است، بيان ميكند و بر آن تأكيد دارد.
از مجموع اين آيه بر ميآيد كه خداوند به گروهي از مسلمانان كه ايمان و عمل صالح دارند، مژده استخلاف و حكومت روي زمين، نشر آيين حق به طور اساسي و ريشهدار در همه جا، از ميان رفتن تمام اسباب خوف، ترس، وحشت و ناامني را داده است.
بسياري از مفسران معتقدند، وعده الهي در اين آيه، اشاره به حكومت حضرت مهدي (عليه السلام) است و بيترديد حكومت امام مهدي (عليه السلام)، مصداق كامل اين آيه ميباشد و اين به معناي انحصار معناي آيه نيست.[1]
امام سجاد (عليه السلام) در تفسير اين آيه میفرمایند: «به خدا سوگند، آنها شيعيان ما هستند؛ خداوند اين كار را براي آنها به دست مردي از ما انجام ميدهد كه «مهدي» اين امت است؛ زمين را پر از عدل و داد ميكند، آنگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد...». [2]
در زمان حكومت حضرت مهدي )عجل الله تعالي فرجه الشريف( تمام مردم از هر آيين و كيشي در فضايي آكنده از قسط، عدل، رفاه و آسايش، امن و امان، بر اساس احكام و قوانين اسلامي، محيط علم و دانش و حكومتي با مسئوليت و اجراي تودههاي محروم و مستضعف جامعه خواهد بود و تمام انسان در كنار هم زندگي ميكنند؛ پس در زمان حكومت آن حضرت، همه مردم مسلمان نميشوند.
قرآن كريم نيز استمرار عداوت بين يهود و نصاري را تا روز قيامت دانسته و ميفرمايد:
«... فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَآءَ إِلَي يَوْمِ الْقِيَـمَةِ...» (مائده، 14)
«... در ميان آن ها (هود و نصاري) تا دامنه قيامت، عداوت و دشمني افكنديم... » [3] گرچه ممكن است افرادي غير مسلمان يا غير صالح در جامعه يافت شوند، امّا حاكميت و قدرت در سراسر جهان به دست مؤمنين و بندگان شايسته خداوند خواهد بود.
پينوشت ها:
[1]. ر.ک: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج14، ص527ـ532، دارالكتب الاسلامية.
[2]. ر.ک: مجمع البيان، طبرسي، ج7، ص267، مؤسسه اعلمي بيروت.
[3]. ر.ک: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج4، ص316، دارالكتب الاسلامية؛ مجله حوزه، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، شماره4و5، سال دوازدم، حسين مسعودي، ص171ـ180، نشر دفتر تبليغات اسلامي.