پاسخ:
اولاً، اعتقاد به امامت از ديد اسلام پس از اعتقاد به علم گسترده و غير محدود حكمت خداوند است و خداوند براساس حكمتي كه دارد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را زنده نگاه داشته است و هر موقع صلاح بداند وي را ظاهر ساخته و حكومت عدل جهاني را به دست وي در جهان مستقر ميسازد.
ثانياً، اگر ظهور مصلح به گونهاي ديگر انجام شود، از آ«جا که ما به مصلحت الهي احاطه نداريم، باز هم ممكن است چنین گفته شود که چرا این مساله به صورت ديگري نيست.
ثالثاً: وجود امام صرفا به این خاطر نیست كه زماني خداوند وي را ظاهر سازد و جهان را پر عدل و داد كند بلكه در حال حاضر (حال غيبت) نيز امام نقش بزرگي را در جهان از نظر تكويني و تربيتی و معنوي نسبت به افراد مستعد و لايق به عهده دارد. چه اينكه او واسطه فيض در جهان است و بر اساس برخی روایات اگر حجت خدا و امام در زمین نباشد، زمین با اهل آن یک لحظه هم باقی نخواهند ماند
حال اگر گفته شود چرا خداوند با اين روش به افرادي كه منتظر فرصت هستند ميدان داده است، يادآور ميشويم كه خداوند اين جهان را اصولاً وسيله تكامل و آزمايش انسانها قرار داده است و تكامل انسانها از اين طريق به وجود ميآيد. بنابراين غيبت امام چنانكه در احاديث آمده وسيلهاي براي امتحان و آزمايش الهي ميباشد.
پاسخ:
آيه مزبور [1] در حقيقت يک ناموس طبيعي و قانون الهي را توضيح ميدهد يعني افراد انسان مطابق سير طبيعي پس از آنكه به سر حدّ تكامل جسمي رسيدند، تدريجاً نيروهاي خود را يكي پس از ديگري از دست داده و به ضعف و ناتواني روز اول بازگشت ميكنند، اين «منحني» ضعف و قدرت يک قانون عمومي براي تمام موجودات زنده است و همگي روي سير طبيعي و معمولي اين سرنوشت را خواهند داشت، ولي در موضوع طول عمر امام زمان (عليه السلام) با اينكه يک سلسله مطالعات علوم طبيعي چنين طول عمري را طبق موازين علمي امري كاملاً ممكن معرّفي ميكند، در عين حال بايد اعتراف كرد كه اين طول عمر فعلاً جنبه استثنائي دارد، به عبارت ديگر، عمر هزار ساله و بيشتر براي انسان مطابق اصول علمي امروز به هيچ وجه محال نيست، به دليل اينكه دانشمندان علوم طبيعي براي طولاني ساختن عمر انسان همواره مشغول مطالعاتي هستند و به ما نويد ميدهند كه روزي موفق شوند از طرق علمي حداكثر طول عمر انسان را به مراتب افزايش دهند اين خود نشانه امكان و معقول بودن چنين طول عمري است.
ولي نميتوان انكار كرد كه فعلاً چنين طول عمري جنبه استثنائي دارد و هنوز انسان از طرق معمولي موفق به آن نشده است، بنابراين خداوند براي اصلاح جامعه بشريّت يكي از بندگان برگزيده خود را طول عمر فوقالعادهاي داده كه در موقع معيّني قيام كند و جهاني را مملو از عدالت گرداند و خداوند متعال به خاطر اين مصلحت مهم يكي از سنّتهاي طبيعي و مادي را تغيير داده است كه عبارت است از پير نشدن اجزاي بدن يكي از اوليايش و عمر طولاني پيدا كردن همان طور كه طبق مصلحتي آتش را بر ابراهيم سرد و گلستان كرد و يا شتري را از دل كوه خلق كرد.
پر واضح است آيه مزبور كه نظر به افراد معمولي و عادّي دارد شامل حال چنين فردي نخواهد شد كه وضع او يک وضع فوقالعاده است و از جريانهاي معمولي بر كنار ميباشد، خلاصه همان خدائي كه برخلاف وضع عادّي چنين عمر طولاني را به آن حضرت داده و به صورت فوقالعاده او را زنده نگاه داشته، از عوارض طول عمر كه ضعف و ناتواني و بازگشت به قهقرا است نيز حفظ مينمايد و اين مطلب با آيه مزبور كه نظر با فرد عادّي و معمولي دارد هيچگونه منافاتي نخواهد داشت. [2]
منابع:
[1]. سوره يس، آيه 68.
[2]. مأخذ: كتاب پرسشها و پاسخهاي مذهبي، ج 1، ص 302، انتشارات نسل جوان.