معرفت و شناخت امام معصوم، در اسلام تا آن اندازه اهمیت دارد که در پارهای از روایات، شناخت و معرفت امام، مساوی با شناخت خداوند متعال قرار داده شده است. این مساله آن چنان حائز اهمیت است که در برخی روایات دیگر،حتی قدم از این نیز فراتر گذاشته شده و چنین بیان شده که اصلا معرفت و عبادت خدا بدون معرفت به امام معصوم، ممکن و میسر نخواهد بود و گویا امام پل ارتباطی میان مولی و عبد برای شناخت مولی و عبادت اوست. چنانچه در فرازی از زیارت جامعه کبیره چنین وارد شده که (بنا عرف الله و بنا عبد الله)، به واسطه شناخت و اطاعت از اهل بیت (علیهم السلام) است که خدا شناخته و عبادت میشود. مفهوم این کلام این است که بدون شناخت و تبعیت از امام معصوم، شناخت و عبادت خدا نیز ممکن نخواهد بود. یا به عبارت دیگر کسی که به امام زمان خویش معرفت ندارد، نمیتواند خدای خویش را آنگونه که هست شناخته و عبادت نماید و اصلا عبادت وی، بدون اطاعت از امامی که خود خداوند متعال، انسان را ملزم به اطاعت از او نموده، پذیرفته نبوده و آثار تربیتی، اخلاقی و انسانسازی عبادت را نیز در پی نخواهد داشت.
حال جهت روشنتر شدن بیشتر این موضوع، در ادامه روایت دیگری را در همین زمینه بیان کرده و توضیح میدهیم.
در روایتی از سیدالشهداء، حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام)، خطاب به اصحابشان آمده است:
«أيها الناس إن الله جل ذكره ما خلق العباد إلا ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة ما سواه. فقال له: يابن رسول الله! بأبي أنت و أمي، فما معرفة الله؟ قال: معرفة أهل كل زمان إمامهم الذي يجب عليهم طاعته». [1]
ای مردم، همانا خداوند بندگان را خلق نکرد مگر برای اینکه او را بشناسند؛ زیرا هنگامی که او را شناختند، او را عبادت خواهند کرد و هنگامی که او را عبادت کنند، از عبادت و اطاعت غیرخدا بینیاز خواهند شد. بدین معنا که نفع شناخت و عبادت خدا به خود بندگان باز خواهد گشت.
سپس شخصی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، معرفت خدا چیست؟
امام فرمودند: اینکه مردم هر زمانی، امامی را که اطاعتش بر آنها واجب است، بشناسند.
بزرگان ما مثل شیخ صدوق [2]، ابوالفتح کراجکی [3]، علامه مجلسی [4] و دیگران در توضیح این روایت که چگونه سائل از معرفت «الله» سؤال کرد ولی امام حسین (علیه السلام)، در پاسخ او، از معرفت امام معصوم (علیه السلام) جواب داد؛ فرمودهاند: زیرا امام از جانب خداوند متعال برای هدایت خلق به سوی خدا نصب گردیده و واسطه بین خدا و خلق میباشد؛ در نتیجه کسی که معرفت به امام معصوم (علیه السلام) پیدا نکند، هرگز خدا را نخواهد شناخت.
نتیجه عملی معرفت
بنابر آنچه بیان شد، میگوییم: با توجه به این که از یک طرف مامور به تحصیل معرفت امام (علیه السلام)، هستیم و از طرف دیگر بین معرفت و اطاعت، تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد ، لذا هرچه معرفت بیشتر باشد، اطاعت نیز بیشتر میشود و هرچه اطاعت بیشتر باشد معرفت نیز بیشتر خواهد شد. به عبارت دیگر شناخت امام، همان شناخت خدا و در نتیجه، اطاعت از امام، همان اطاعت از خدا، خواهد بود.
منابع:
[1]. ابن بابویه، علل الشرایع، ج1، ب9
[2]. ابن بابویه، علل الشرایع، ج1، ص9
[3]. ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ص151
[4]. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج23، ص83
پيروى از مدعيان رهبرى در برابر امامت معصوم، برخلاف عقل و منطق است، از اين رو؛ تلاش براى شناختن و يافتن امام معصوم، واجب و لازم است. چنان كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) میفرمایند: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات ميتةً جاهلية». کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، همانا به مرگ جاهلیت مرده است.[1]
حال میخواهیم بدانیم که ويژگىهاى اين شناخت چیست؟
در این مقاله به پاسخ این پرسش میپردازیم. ویژگیهای شناخت امام زمان را میتوان چنین نام برد
اولًا، از منابع معتبر و موثق و مستند اخذ شود.
ثانياً، گسترهاش شامل آموزههاى اعتقادى، اخلاقى و عبادى گردد.
ثالثاً، از آنجا كه امام الگوى عملى براى انسانهاست، به ابعاد فكرى، عملى و روحى امام نيز ناظر باشد.
اما اين شناخت از سه راه حاصل مىشود:
الف. مطالعه تاريخ زندگانى ائمه معصومین (علیهم السلام)
مطالعه سرگذشت و سيره امامان معصوم؛ به خصوص در باب فضايل، مناقب و خصائص آنان- از قبيل، شجاعت، ايثار، تواضع، صبر، فرزانگى و ... انسان را متوجه مقام والاى آن بزرگواران کرده و جذبه و كشش خاصى نسبت به آنان در روح انسان، حاكم مىنماید.
ب. مطالعه و تفكّر در سخنان ايشان
اسلام انديشيدن را موجب بصيرت، دعوت كننده به عمل نيك، پديد آورنده نور ، نشانه حيات و زنده بودن قلب بصير مىداند .
مطالعه و تفكّر در آثار فكرى امامان، هر چند كار مشكلى به نظر مىرسد؛ ولى بسيار سودمند است. اين امر علاوه بر آنكه باعث شناخت شخصيت ايشان و ايجاد محبت آنان در دل مىشود؛ سرمايه بزرگى براى روح بشر به شمار مىرود و همانطور كه فراگيرى فصول يك كتاب، بايد با تحقيق و دقت كامل و رجوع به استاد و ... قرين باشد؛ مطالعه و انديشه در آثار ائمه (عليهم السلام) نيز، بايد با استفاده از استادان فن و مراجعه به كتابهايى كه در شرح سخنان آنان به رشته تحرير درآمده، همراه باشد.
ج. شناخت خدا
اگر ما خداوند و صفات و اسماى او را به طور حقيقى بشناسيم، مىتوانيم انسانهاى كامل (امامان) را نيز بشناسيم. زيرا آنان آينه تمامنماى صفات جمال و جلال حضرت حقند و در تسميه به اسماى الهى، از تمامى موجودات عالم امكان برترند. بر اين اساس، با شناخت خدا و صفات او، مىتوانيم به اوصاف و ويژگىهاى امامان نيز واقف گرديم.
شايد به خواندن دعایی كه در زمان غيبت امام عصر( عجل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از نماز ، سفارش شده ایم، ناظر به همين حقيقت باشد.
«اللهم عَرِّفنى نَفسك فانّك ان لم تُعَرِّفنى نفسَك لَم اعرف رسولَك
اللهم عرِّفنى رسولك فانّك ان لم تُعَرفنى رسولك لم اعرف حجتك
اللهم عرفنى حجتك فانّك ان لم تُعَرفنى حجتك ضللت عن دينى» [2]
«خداوندا! خود را به من بشناسان كه اگر خود را به من نشناسانى پيغمبرت را نمىشناسم. خدايا! پيغمبرت را به من بشناسان كه اگر به پيامبرت معرفت پيدا نكنم، نمىتوانم امامت را بشناسم. خدايا! حجت و امامت را به من بشناسان كه اگر امامت را نشناسم، در دين خود گمراهم».
منبع:
علی اصغر رضوانی، امام شناسى، دفتر چهارم، ص 140
[1]. سعد الدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج 5، ص 239.
[2]. دعایی که در زمان غیبت باید خواند، شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان