پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

رسانه منجی - ضروروت نیاز به امام

امامت در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است و قرآن مجید آن را آخرین مرحله سیر تکاملی انسان می‌داند که تنها پیامبران اولوالعزم بدان رسیده‌اند و درباره حضرت ابراهیم (علیه السلام) می‌فرماید: به یاد آور هنگامی که پروردگار ابراهیم او را با وسایل گوناگونی آزمود و او آزمایش خود را کامل کرد (و از عهده آنها برآمد) خدا به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم گفت: از دودمان من (نیز امامانی قرار ده)، خداوند فرمود: پیمان و عهد من (امامت) هرگز به ستمکاران نمی‌رسد [1]، (و تنها آن گروه از فرزندان تو که پاک و معصومند شایسته این مقامند).

 از این آیه استفاده می‌شود که این مقام بس والاست که حضرت ابراهیم (علیه السلام) بعد از دارا بودن مقام نبوت و رسالت در آخر عمر و پس از پشت سر گذاشتن آزمایشهای سخت بدان نایل آمد.

مقام امامت در بسیاری از موارد با مقام نبوت جمع می‌شود و پیامبر اولوالعزمی همچون حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) به مقام امامت نیز می‌رسد و از آن روشن‌تر جمع شدن مقام رسالت و نبوت و امامت در شخص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است.

و نیز ممکن است در مواردی این مقام (امامت) از رسالت و نبوت جدا شود. همانند ائمه (علیه السلام) که تنها وظیفه امامت را بر عهده داشتند، بدون آن که وحی بر آنان نازل شود.


ادله عقلی امامت عامه در تمام زمانها عبارتند از:

الف: برهان لطف:

نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است که بر اساس قاعده لطف باید همیشه وجود داشته باشد. قاعده لطف اقتضا می‌کند که در میان جامعه اسلامی امامی باشد که محور حق بوده و جامعه را از خطای مطلق باز دارد.

الطاف وجود امام غایب را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

1.حراست از دین خداوند در سطح کلی. [2]

2. تربیت نفوس مستعد.

3. بقای مذهب.

4. وجود الگویی زنده که بتواند مقتدای مردم قرار بگیرد [3] .

ب: برهان علت غایی:

در علم کلام ثابت شده که خداوند از افعال خود هدف و غرضی دارد و چون خداوند کمال مطلق است و نقص در او راه ندارد، غایت افعال الهی به مخلوقات بر می‌گردد و غایت وجود انسان، انسان کامل است؛ یعنی انسان مانند درختی است که میوه آن وجود انسان کامل است [4] .

ج: برهان امکان اشرف:

در فلسفه قاعده‌ای مطرح می‌شود، به نام قاعده امکان اشرف و معنای آن این است که ممکن اشرف باید در مراتب وجود اقدم از ممکن اخس باشد... [5]

در عالم وجود، انسان اشرف مخلوقات است و محال است که وجود، حیات، علم، قدرت و جمال و... به افراد انسان برسد قبل از آن که این کمالات به انسان کاملی که حجت روی زمین است، رسیده باشد.

د: برهان مظهر جامع:

هویت مطلقه خداوند در مقام ظهور، احکام وحدت بر او غلبه دارد و در وحدت ذاتی مجالی برای اسمای تفصیلی نیست. از طرف دیگر در مظاهر تفصیلی که در عالم خارج ظاهر می‌شوند، احکام کثرت ، غالب بر وحدت است. این جاست که فرمان الهی مقتضی صورتی اعتدالی است که در آن وحدت ذاتی و یا کثرت امکانی بر یکدیگر غلبه نداشته باشد، تا بتواند مظهری برای حق از جهت اسمای تفصیلیه و وحدت حقیقیه باشد و آن صورت اعتدال همان انسان کامل است. [6]

علامه حلی (رحمة الله علیه) در توضیح کلام خواجه نصیرالدین طوسی به بعضی از این ضرورتهای وجود امام اشاره کرده و می‌فرماید:

1. وجود پیامبر ضروری است تا شناخت عقلی بشر، به واسطه بیان نقلی تقویت شود؛ زیرا اگر چه انسان با نیروی عقل بسیاری از حقایق از اصول و فروع دین را درک می‌کند، ولی گاهی در اعماق وجودش وسوسه‌ها و تزلزلهایی وجود دارد که مانع از اعتماد بر آن و انجام آنها می‌گردد، اما هنگامی که این احکام عقلی با بیان پیشوای الاهی تقویت گردد، هر گونه تزلزل و شک و دودلی زدوده خواهد شد و انسان با قوت قلب به سوی یافته‌های عقلی خود خواهد رفت.

2. بسیاری از امور وجود دارد که عقل، حسن و قبح آن را درک نمی کند و باید دست به دامان پیشوایان الاهی گردد، تا بتواند خوبی و بدی آنها را دریابد.

3. بسیاری از اشیا مفید و برخی دیگر زیان بارند و انسان تنها با فکر خود قادر به درک سود و زیان همه آنها نیست. این جاست که احساس نیاز می‌کند، تا کسی سود و زیان اشیا را برای او بیان نماید و این کار تنها از عهده پیشوایان الهی که با منبع وحی در ارتباط هستند بر می‌آید.

 

4. انسان موجود اجتماعی است و اجتماع بدون داشتن قوانینی که حقوق همه افراد را حفظ کند و آنها را در مسیر صحیح پیش ببرد؛ سامان نخواهد یافت و به کمال مطلوب نخواهد رسید، تشخیص این قوانین به طور صحیح و اجرای آنها جز به وسیله ی رهبران آگاه، پاک و معصوم صورت نخواهد گرفت

5. انسانها در درک کمالات و تحصیل علوم و معارف و کسب فضایل متفاوتند، بعضی از آنها توانایی حرکت در این مسیر را دارند و برخی عاجز و ناتوانند. رهبران الهی گروه اوّل را تقویت و گروه دوم را یاری می‌کنند، تا هر دو گروه به کمال ممکن برسند.

6.با توجه به تفاوت مراتب اخلاق در انسانها، تنها راه برای پرورش این فضایل، رهبران پاک و معصوم هستند.

7. پیشوایان الهی از ثواب و عقاب و پاداش و کیفر الهی در برابر طاعت و گناه آگاهی کامل دارند و هنگامی که دیگران را از این امور آگاه کنند، انگیزه نیرومندی برای انجام وظیفه در آنان پیدا می‌شود. [7]

با توجه به این که امامت چیزی جز استمرار خط نبوت نیست، غالب این فلسفه‌ها که در ضرورت نبوت بیان شده است، در مورد امامان معصوم نیز ثابت است. به بیان دیگر خداوندی که نوع بشر را برای پیمودن راه کمال و سعادت آفریده است، همان گونه که باید برای هدایت او پیامبرانی را که متکی بر نیروی وحی و دارای مقام عصمت باشند مبعوث کند، لازم است برای تداوم این راه، بعد از رحلت پیامبران، جانشینان معصومی قرار دهد تا جامعه انسانی را در رسیدن به سر منزل مقصود کمک کنند و به یقین بدون آن (جانشینان پیامبر) این هدف ناتمام خواهد ماند؛ زیرا اولاً: عقول انسانی به تنهایی برای تشخیص تمام عوامل و اسباب پیش رفت و کمال، قطعاً کافی نیست و گاهی حتی یک دهم آن را نیز تشخیص نمی‌دهد.

ثانیاً: آیین انبیا بعد از رحلت آنان، ممکن است دست خوش انواع تحریفات گردد. برای جلوگیری از تحریف لازم است پاسدارانی معصوم و الهی باشند، تا از آن پاسداری کنند. درست است که خداوند در باره قرآن مجید فرمود: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون [8]» یعنی: «ما قرآن را فرستادیم و خود حافظ و نگهبان آن هستیم.» اما حفظ دین باید از طریق علل و اسباب آن باشد که این اسباب همانا امامان معصوم (علیه السلام) هستند.

ثالثاً: تشکیل حکومت الهی و برقراری عدل و قسط و رسانیدن انسان به اهدافی که برای آن آفریده شده است، جز از طریق انسانهای معصوم ممکن نیست؛ زیرا به گواهی تاریخ حکومت‌های انسانی همیشه در مسیر منافع مادی افراد یا گروه های خاصی سیر کرده و تمام تلاش آنها در همین راستا بوده است و همان‌گونه که بارها آزموده‌ایم عناوینی مثل دموکراسی و حکومت بر مردم یا حقوق بشر و مانند آن پوششی است برای رسیدن به اهداف شیطانی قدرتها و آنها با استفاده از همین ابزار مقاصدشان را به شکل مرموزی بر مردم تحمیل کرده اند.

رابعاً: ادامه و استمرار دستورات دین در جوامع نیاز به وجود امامان خبیر و آگاه به تمام جزئیات و دقایق دین دارد، تا در هیچ لحظه‌ای کوچک‌ترین نقطه ابهامی برای کسی باقی نماند.

از آنچه گفتیم به خوبی ضرورت و فلسفه وجود امامان معصوم معلوم می‌گردد [9] .

 

 

 

منابع:

[1]. «و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین»، بقره، 124.

[2]. شریف العلماء، کشف القناع، ص148.

[3]. نک: نمایه مبانی کلامی مهدویت، سؤال220.

[4]. نک: نمایه مبانی فلسفی مهدویت، سؤال 221.

[5]. طبا طبایی، نهایة الحکمة، صص319و 320.

[6]. نک: تمهید القواعد، ص 172؛ جوادی آملی، عبد الله، تحریر تمهید القواعد، ص 548- 555.

[7].  نک. شرح تجرید، ص 271 (با کمی تلخیص و اقتباس)، به نقل از پیام قرآن، ج 9، ص 38-37 .

[8]. حجر، 9.

%ب ظ، %23 %745 %1394 ساعت %16:%آبان

برترین مطالب