پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

رسانه منجی - عاشورا

در شرح وقایع ظهور وارد شده است که امام زمان (علیه السلام)، انتقام سختی از عده‌ای می‌گیرد. اینان چه کسانی هستند و حضرت چگونه انتقام می‌گیرد؟

پاسخ :

در ابتدا به این می‌پردازيم که «انتقام» چیست و با مقام و منزلت حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سازش دارد یا نه؟

انتقامی که به حضرت نسبت داده شده است، به معنی مجازات کردن و کیفر دادن، سردمداران کفر و نفاق و شرک است، نه به معنی کینه توزی و فرونشاندن هوا و هوس های درونی و اصولاً امامان معصوم (علیهم السّلام) از چنین هوس‌هایی پاکیزه بوده‌اند و انتقام به معنی کیفر هیچ گونه ناسازگاری با مقام امام ندارد. از این رو خدای تبارک و تعالی هم از مجرمان انتقام می‌گیرد، در قرآن کریم هم به همین صفت از خداوند متعال یاد شده است به عنوان مثال به این آیات توجه بفرمایید:

«... أَلَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انتِقَامٍ »[۱].

«... وَاللّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ »[۲].

در این آیات هم، انتقام گرفتن خدا، به معنی مجازات در برابر کارهای ناشایست است و به هیچ وجه مسئله، کینه توزی ـ که در مورد خداوند سبحان قابل تصور نیست ـ مطرح نمی باشد.

آیا حضرت مهدی انتقام خواهند گرفت و صفت منتقم بر ایشان صدق می‌کند؟

در پاسخ میتوان گفت:

یکی از لقب‌های امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) «منتقم» است.[۳]

«وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا ...؛» «کسی که خون مظلومی را به ناحق بریزد ما برای ولیش سلطه (قصاص) قرار دادیم».[۴]

در دعایی که به وسیله عمری از خود آن حضرت روایت شده است آمده است: «وَ اَقمْ بهِ الحُدودَ المعطّلةَ و الأحکامَ المُهمَلة؛ و به توسط او حدود تعطیل شده و احکام کنار مانده اجرا شود».[۵]

امام باقر (علیه السّلام) در ذیل این آیه شریفه می‌فرمایند: که مراد از «مظلوم» امام حسین (علیه السّلام) است و ما ولی دم او هستیم و هنگامی که قائم ما ظهور کند به خونخواهی او می‌پردازد.[۶]

پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله) در روز عید غدیر در معرفی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: «... الا انّه الحدوث بکلّ ثار لأولیاء الّا عزّو جلّ؛ آگاه باشید حضرت مهدی انتقام گیرنده از ستمگران است، او خونخواه خون به ناحق ریختة همه بندگان صالح خداست».[۷] گفتنی است روایات بخش انتقام بسیارند و ذکر همه آنها طولانی شدن جواب را به دنبال دارد.

در حدیث معراج وارد شده است، چون چشمان پیامبراکرم ( صلّی الله علیه و آله) به نور امامان افتاد، یکی از نورها را با نورهای دیگر متفاوت دید، از خدای حکیم ندا رسید که: او همان قائم ماست. او همان کسی است که حلال ما را حلال و حرام ما را حرام خواهد کرد و من توسط او از دشمنان انتقام خواهم گرفت.[۸]

در روز عاشورا وقتی امام حسین (علیه السّلام) و اصحابش به دست یزیدیان به شهادت رسیدند، ملائکه الهی بسیار ناراحت شده و به درگاه الهی شکایت بردند. لذا آفریدگار توانا در ضمن نشان دادن نور وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: «بذلک القائم انتقم منهم»؛ توسط این قائم از قاتلان امام حسین (علیه السّلام) انتقام خواهم گرفت.[۹]

و ما هم در انتظار لحظه‌های سبزی به سر می‌بریم که شمشیر انتقام حضرت، به خونخواهی پهلوی شکسته حضرت فاطمه (سلام الله علیها) خانه‌نشینی امام علی (علیه السّلام) و مظلومانه رفتن امام حسین (علیه السّلام) قیام کند و همه کسانی که را که کهکشان غم را نثار خاندان پیامبر کردند، به کیفر کارهایشان برساند.

 

 

 

پی‌نوشت‌ها :

[۱]. سورة زمر، یة ۳۷.

[۲] . سوره آل عمران، ۴.

[۳] . مرحوم مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶.

[۴] . اسراء، ۳۳.

[۵]. سورة زمر، یة ۳۷.

[۶] . مسعود بن عیاش، تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۹۰، حدیث شماره ۶۵، چاپ افست تهران.

[۷] . مرحوم مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲ ـ ۲۱۳، چاپ بیروت.

[۸] . مرحوم مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۳، چاپ بیروت.

[۹] . مرحوم مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۹۴، چاپ بیروت.

%ب ظ، %22 %794 %1394 ساعت %18:%دی

مقدمه

كاروان عاشورا قدم به قدم تا پاي جان پيش مي‌رود. كوفه در انتظار تبلور ديگري است. منتظران امام حسين (علیه السلام) دست به قلم مانده‌اند و با نامه‌هاي پي در پي امام را فرا مي‌خوانند.

همه جا بوي انتظار را مي‌دهد و متن نامه‌ها حكايت از شيفتگي و چشم به راهي دارند.

به راستي چه شد بر مردم كوفه كه قلم بر دست گرفتند و در مقام عمل پا پس نهادند. مگر امام حسين (علیه السلام) بي‌وفايي كوفيان را از زبان پدر بزرگوارشان امام علي (علیه السلام) نشنيده بودند؟ مگر حكايتهايي كه بر آن حضرت گذشته بود نقل به نقل بر سلاله پيامبر باز گو نشده بود؟ چه شد كه امام حسين (علیه السلام) راه كوفه را در پيش گرفت؟ مگر نه اينكه در روايات از پيامبر نحوه شهادت و محل شهادتش را بارها شنيده بود؟ چه شد كه امام جان خود و فرزندان خويش را بر كف گرفته و رهسپار كوفه مي‌شوند.

موقعيت نظامي و استراتژيک شهر كوفه

بايد گفت موقعيت نظامي و استراتژيک شهر كوفه، يكي از دلايلي بود كه امام آن را در نظر گرفت تا بتواند پيام خويش را به گوش جهانيان برساند و اشتياق بيش از حد كوفيان عزم امام را دو چندان كرد تا پايه‌هاي امر به معروف و نهي از منكر و دفاع از شريعت پيامبر را در شهري مانند كوفه بر پا نمايند. و لذا امام به كوفه پاي نهاد تا ضمن تحقق آرمانهايش به همه منتظران بفهماند كه منتظر بودن فقط به زبان نيست و  آنچه منتظر را شكوفا مي‌كند عمل اوست.

و انگار اين انتظار پوشالي و نخ‌نماي مردم كوفه مي‌خواهد رخ نمايد تا به ما منتظران حكومت امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نجواي انتظار واقعي را گوشزد كند.

امام حسين (علیه السلام)حركت انتظاري خويش را از مكه آغاز نمود و چه شد كه در يک حج نيمه كاره كاروان را به سمت كوفه هدايت كرد؟ آيا اين خود تناسبي با حركت جهاني امام مهدي ندارد كه در احاديث بيان شده است كه وجود نازنين امام مهدي پس از رسيدن به سپاه كافر سفياني به مكه شهر پيامبر را مانند جد بزرگوارشان حسين، ترک نموده و به سوي مقر حكومت خود در كوفه رهسپار مي‌شوند؟

آيا همه اين واقعيات، تصادفي است كه امام حسين (علیه السلام) و امام مهدي هر دو حكومت خويش را در جهت حفظ منافع اسلام از مكه آغاز مي‌كنند و پس از به نيمه رساندن حج به دليل موقعيت سياسي و بر پايي حكومت عدل رهسپار كوفه مي‌شوند؟ مگر نه اينكه اگر امام حسين (علیه السلام) نهضت عاشورا را شكل نمي‌داد اين حكومت اسلام از همان ابتدا در نطفه خفه مي‌شد و امروز ديگر اثري از آن نبود؟ امام حسين (علیه السلام) با تمام قوا از خانه و كاشانه و زن و فرزند خود مي‌گذرد تا پايه‌هاي حكومت محكم‌تر از گذشته در كوفه جان بگيرد و رد خون اين پرچم انتظار را به دستان مبارک مهدي فاطمه دهد.

بدون شک بين اين دو قيام ارتباط تنگاتنگي وجود دارد و يكي مكمل ديگري است.

وقتي به روايات اسلامي مراجعه مي كنيم مي بينيم مركز حكومت امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز شهر كوفه بيان شده است آيا واقعاً اين تصادفي است كه هر دوي اين حكومتها در بر پايي عدل از يك مكان شروع مي‌كنند؟ چرا بارها و بارها به شهر حكومت جهاني اشاره شده است؟

آيا به جز اين است كه اين كوفيان كوته فكر بي‌وفا روزي ديگر بايد با هم شوند و دستان بيعت خويش را در دستان امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گذارند و جبران مافات گذشته و نداي حمايت از اهل بيت را به گوش جهان برسانند؟

مگر اين طور نيست كه تا اسم كوفه مي‌آيد انگار خاک مرده‌ايي بر اين سرزمين پاشيده‌اند و نفرين اهل بيت در ذره ذره خاک اين سرزمين به چشم مي‌خورد؟ 

چه موقع اين كوفيان كور دل بيدار مي‌شوند؟ شايد دليل اصلي اينكه حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در كوفه بر پا مي‌شود، چيزي جز رحمت باري تعالي نباشد تا جاي جبراني به اهل اين شهر دهند و گذشته نياكان خويش را جبران نمايند.

در مجموع احاديث منقول از پيامبر بارها تأكيد بر آن شده است كه منجي عالم بشريت از نسل امام حسين (علیه السلام) است.

از جمله رواياتي كه در روزهاي آخر عمر مبارک پيامبر بيان شده اين بود كه دست بر شانه امام حسين (علیه السلام) گذاشته و خطاب به دختر بزرگوارشان فرمودند:

«مهدي اين امت از نسل من است دنيا به پايان نخواهد رسيد مگر اينكه مردي از اولاد حسين قيام كرده و جهان را با عدل و داد پر سازد.»

در اين باره خود امام حسين (علیه السلام) مي‌فرمايند:

«نهمين فرزند من قائم به حق است خداوند به وسيله او زمين مرده را دوباره زنده خواهد كرد و دين را حاكميت خواهد بخشيد. او حق را بر خلاف ميل مشركان و دشمنان بر پا خواهد كرد.»

از سوي ديگر اين دو قيام از آنجا نشأت مي‌گيرد كه امام حسين (علیه السلام) در زماني قيام كرد كه حكومت جبار و جيره خور دنيا زده تا گردن در تبهكاري فرو رفته بود و امام در نامه‌اي به قبايل بصره در شرح حكومت بيان مي‌دارند كه:

«من شما را به كتاب خدا و سنت پيامبرش دعوت مي كنم در شرايطي كه اكنون سنت رسول خدا از بين رفته و به جاي آن بدعتهاي غير اسلامي نشسته است مرا بپذيريد و به ياري من برخيزيد. شما را به ارشاد و رستگاري هدايت خواهم كرد.» 

سوالي كه اكنون پيش مي‌آيد اين است كه ما به عنوان يک منتظر در كجاي اين جامعه اسلامي قرار داريم؟ نكند روزي بيايد و ما فقط كوفيان قلم به دست نامه نويسي باشيم كه با دعوت از امام خويش دل ايشان را به درد آورده باشيم؟ نكند ندبه خوان جمعه‌هايي باشيم كه از امام خويش دعوت مي‌كند و در عمل واپس مي‌نهد؟ دور باشد زماني كه دعاي عهد مي‌خوانيم و عهد خود را تا ميانه روز فراموش مي‌كنيم و عهد شكني مي‌كنيم و در بطن خانه‌هايمان فقط دم از انتظار مي‌زنيم.

آيا نيز مي‌توانيم مانند امام حسين (علیه السلام) در جهت بر پايي حكومت عدل از جان و مال و فرزند خويش بگذريم تا در زمره ياران صديق امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار گيريم يا نه پايمان در زنجير مال دنيا به گل نشسته است؟

و سخن آخر اينكه يک جامعه اسلامي واقعي و منتظر، بايد در ركاب ولايت سر از جان نشناسد و با جهاد و شهادت خويش بيرق اسلام را همواره زنده نگاه دارد.

اميد است بيرق اسلام بر بلنداي قله عدل و عدالت بر افراشته گردد و در اين راه، ما نيز چشم به راهان واقعي قدوم پاك شيره ياس نبوت باشيم.

اللّهم عجل لوليک الفرج

 

%ب ظ، %22 %746 %1394 ساعت %16:%دی

برترین مطالب