پاسخ:
سفير اول امام مهدي (عليه السلام)، ابو عمرو عثمان بن سعيد عمروي نام داشت. او به جهت شناخته نشدن به شغل روغن فروشي روي آورد. در مصادر تاريخي سخن از سال ولادت و وفات او به ميان نيامده است و تنها اسم او براي اولين بار به عنوان وكيل خاص امام هادي (عليه السلام) برده شده است .
او بعد از شهادت امام هادي (عليه السلام) وكيل خاص از طرف امام عسكري (عليه السلام) شد. آن حضرت نيز او را در مناسبتهاي مختلف مورد مدح و ستايش خود قرار ميداد. از جمله آن كه در حق او فرمود: «هذا ابو عمرو الثقة الامين، ثقة الماضي و ثقتي في المحيي و الممات، فما قاله لكم فعني يقوله و ما ادي اليكم فعني يوديه»
اين ابو عمرو ثقه و امين و مورد اطمينان گذشتگان و مورد اطمينان من در حيات و بعد از حيات من است، هر آن چه براي شما ميگويد و آنچه به شما ميرساند از جانب من ميباشد.» [1]
در مجلسي كه او با چهل نفر از شيعيان امام عسكري (عليه السلام) بودند، حضرت فرزند خود مهدي را به او نشان داد و بر امامت و غيبت او تصريح نمود، و درباره وكالت او فرمود: «هر آن چه عثمان (بن سعيد) ميگويد، قبول كنيد ...» [2]
هنگام شهادت امام عسكري (عليه السلام) در سال 260 هجري، در تغسيل حضرت حاضر بود و تمام امور ايشان را به عهده داشت. [3]
ممكن است كه اين عمل را اين گونه توجيه نماييم كه او در ظاهر، عمل تغسيل را انجام داده تا امر بر حاكمان ظلم مشتبه گردد و گر نه مطابق برخي روايات امر تغسيل و تكفين امام بر عهده امام است.
عثمان بن سعيد بعد از شهادت امام عسكري (عليه السلام) به تصريح آن حضرت و نص امام مهدي (عليه السلام) هنگام ورود قميها به سامرا، سفير اول آن حضرت شد و از آن موقع به انجام وظايف خود پرداخت، تا آنكه وقت وفاتش رسيد. فرزندش ابو جعفر محمد بن عثمان متولي تجهيز او شد و در جانب غربي بغداد به خاک سپرده شد. [4]
بعد از وفات عثمان بن سعيد از ناحيه مقدسه نامهاي صادر شد و حضرت در آن نامه با تسليت به فرزندش محمد او را به سفارت خود منصوب گردانيد. [5]
پينوشتها:
[1]. الغيبة، طوسي، ص 354؛ مجلسی، بحارالانوار، ج51 ، ص344.
[2]. مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 346، ح1.
[3]. الغيبة، طوسي، ص356.
[4]. مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص350، ح3.
[5]. الغيبة، طوسي، ص361؛ كمال الدين، ص510؛ مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص348.
منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران
پاسخ:
برخي ميگويند موضوع غيبت امام زمان (عليه السلام) ساخته برخي از اصحاب خصوصا عثمان بن سعيد (نايب اول امام زمان عليه السلام) است
در حالی که بر اساس روایات شیعه، اولین كسانی كه به موضوع غيبت امام زمان (عليه السلام) اشاره كردهاند، شخص رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله) و سپس امير المومنين (عليه السلام) و ساير امامان بودهاند. آنان غيبت حضرت مهدی را پيش بيني كرده و وقوع آن را به مردم گوشزد كردهاند.
به عنوان نمونه، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در این باره میفرمایند:
«سوگند به خدايي كه مرا براي بشارت برانگيخت، قائم فرزندان من بر طبق عهدي كه به او ميرسد غايب ميشود، به طوري كه بيشتر مردم خواهند گفت: خداوند به آل محمد نيازي ندارد و ديگران در اصل تولد او شک ميكنند، پس هر كس زمان غيبت را درک كرد بايد دينش را نگهداري كند ...» [1]
اصبغ بن نباته نیز از اميرالمومنين (عليه السلام) نقل كرده كه فرمود:
«آگاه باشيد كه آن جناب به طوري غايب ميشود كه شخص نادان خواهد گفت: خدا به آل محمد احتياجي ندارد. [2]
امام صادق (عليه السلام) هم میفرمایند:
«اگر خبر غيبت امام خود را شنيديد، انكار نكنيد.» [3]
لذا موضوع غيبت امام زمان (عليه السلام) آن چنان بين شيعيان شايع و رايج بود كه شعرا در شعرهايشان و مولفان در كتابهای خود، به آن پرداختهاند. از جمله كساني كه قبل از ولادت امام زمان (عليه السلام) در مورد غيبت حضرت مهدي (عليه السلام) تاليف داشتهاند عبارتند از:
1- علي بن حسن بن محمد طائي طاطري از اصحاب موسي بن جعفر (عليهماالسلام) [4]
2- علي بن عمر اعرج كوفي از اصحاب موسي بن جعفر (عليهما السلام) [5]
3- ابراهيم بن صالح از اصحاب موسي بن جعفر (عليهما السلام) [6]
4- حسن بن علي بن ابي حمزه معاصر امام رضا (عليه السلام) [7]
5- عباس بن هشام ناشري اسدي از اصحاب امام رضا (عليه السلام ) [8]
6- علي بن حسن بن فضال از اصحاب امام هادي و عسكري (عليهماالسلام) [9]
7- فضل بن شاذان نيشابوري از اصحاب آن دو امام (عليهماالسلام) [10]
پينوشتها:
[1]. اثباة الهداية، ج 6، ص386.
[2]. اثباة الهداية، ج 6، ص393.
[3]. اثباة الهداية، ج 6، ص350.
[4]. رجال نجاشي، ص193.
[5]. رجال نجاشي، ص194.
[6]. رجال نجاشي، ص28.
[7]. رجال نجاشي، ص28.
[8]. رجال نجاشي، ص215.
[9]. رجال نجاشي، ص195.
[10]. همان.
منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران
پاسخ:
امام مهدي (عليه السلام) در غيبت صغري، چهار نفر را به شيعيان معرفي فرمودند؛ اين چهار نفر، بين شيعيان به نامهايي؛ همچون: «نواب خاص امام زمان» (عجل اللَّه تعالي فرجه شريف)، «سفراي حضرت»، «وكلاي خاص»، «نواب اربعه» و «سفراي اربعه» معروفند.
آنان خود از اصحاب امامان پيشين و از عالمان بزرگ و پارساي شيعه بودند. [1] كه اساميشان عبارت است از:
1. ابو عمرو، عثمان بن سعيد عمري
وی نخستين نائب حضرت است و نزد شيعيان مقام والايي دارد. او به عمروي معروف است زيرا جدّ مادرش «عمروي» بود. [2] شغل او در ظاهر، روغن فروشي بود تا دشمنان، به اسراري كه بين او و امام (عليه السلام) وجود داشت آگاهي نيابند. ابو عمرو، اموالي را كه شيعيان براي امام ميفرستادند در ظرفهاي روغن مخفي ميكرد و نزد امام عسكري (عليه السلام) ميآورد، زيرا او علاوه بر وكالت امام زمان (عليه السلام)، وكيل امام عسكري (عليه السلام) نيز بود و مدتي هم به خدمتگذاري و وكالت امام هادي (عليه السلام) مفتخر بود؛ پس عثمان بن سعيد از دوران جواني در خاندان عصمت و طهارت، افتخار خدمتگذاري داشت.
امام عسكري (عليه السلام) در وصف او فرمودهاند: ابو عمرو، ثقه، امين و مورد اعتماد من است همانگونه كه مورد اعتماد گذشتگانم بود. هر آنچه براي شما نقل ميكند از جانب من است و آنچه را به شما ميرساند از ناحيه من است.[3]
عثمان بن سعيد بعد از رحلت امام عسكري (عليه السلام) آن حضرت را غسل داد و كفن كرد. و حضرت مهدي (عليه السلام) او را بر وكالت و نيابت خود ابقا و اين نيابت را به گروهي از شيعيان اعلام كرد. عثمان بن سعيد بين امام عصر (عليه السلام) و مردم در غيبت صغري واسطه شد. و گاهي توقيعات و نامههاي حضرت را به مردم ابلاغ ميكرد. پس از رحلت او، فرزندش محمّد، وكيل حضرت حجّت (عليه السلام) شد.
2. دومين سفير حضرت مهدي (عليه السلام) محمد بن عثمان بن سعيد عمروي است
وی نیز همانند پدر بزرگوار خود، از بزرگان شيعه به شمار ميآيد و موقعيت اجتماعي، تقوا و عدالت او، اعتماد امام و مردم را به خود جلب كرده بود تا آنجا كه حضرت مهدي (عليه السلام) به او فرمودند: «لم يزل ثقتنا في حياة الاب رضي اللَّه عنه»؛ [4] تو هميشه در زمان حيات پدرت مورد وثوق و اعتماد ما بودي.
شخصي از محمد پرسيد: آيا خود حضرت مهدي (عليه السلام) را ديدهاي؟ فرمود: بلي! آخرين باري كه حضرت را زيارت كردم كنار كعبه بود كه ميفرمود: «اللهم أنجز لي ما وعدتني»؛ خدايا وعده ظهورم را محقق فرما! و حضرت را در كنار مستجار كعبه ديدم كه به پرده كعبه چسبيده بود و ميفرمود: «اللهم انتقم لي من أعدائک»؛ خدايا انتقام مرا از دشمنانت بستان!
او حدود پنجاه سال نيابت و وكالت حضرت مهدي (عليه السلام) را بر عهده داشت و به خوبي انجام وظيفه كرد و توانست با مدعيان دروغين نيابت مبارزه و به امور مردم رسيدگي كند و توقيعات حضرت را به مردم برساند. تا آنكه در جمادي الاولي سال (304 يا 305 ه ق) به رحمت ايزدي پيوست.
3. سومين سفير حضرت حجّت (عليه السلام) شيخ جليل القدر ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي است
او از اصحاب امام عسكري (عليه السلام) به شمار ميآيد که در آخر ماه جمادي الاولي سال (305 ه ق) نيابت امام مهدي (عليه السلام) را به عهده گرفت. حسين بن روح ميان شيعيان بغداد، موقعيت اجتماعي خوبي داشت. آن گونه كه سفير دوم دربارهاش گفته بود: او قائم مقام من و سفير بين شما و امام زمان (عليه السلام) است. او وكيل، ثقه و امين است؛ پس در امورتان به او مراجعه و در امور مهم به او اعتماد كنيد! زيرا من امر شدهام تا اين مطلب را به شما برسانم.[5] وي مدت 21 سال سفارت حضرت صاحب (عليه السلام) را بر عهده داشت و آن حضرت در نخستين نامهاش به او، درود فراواني تقديمش كرد.[6] حسين بن روح در هجدهم شعبان سال (326 ه ق) رحلت كرد.
4. چهارمين سفير حضرت مهدي (عليه السلام) ابوالحسن علي بن محمد سمري است
وی بنابر دستور امام زمان (عليه السلام) و وصيت حسين بن روح نوبختي نيابت خاص به او منتقل شد و مدت سه سال وكيل خاص آن حضرت بود امّا به لحاظ اوضاع سياسي خاص، شرايط زمان و كوتاه بودن دوران سفارت، فعاليت عمدهاي نداشت يا شايد كارهاي او از باب تقيّه و احتياط، براي آيندگان نقل نشده است! چند روز پيش از رحلت او، آخرين توقيع حضرت ولي عصر (عليه السلام) صادر شد و آن حضرت به او اعلام فرمود: «تا شش روز ديگر مرگ تو فرا خواهد رسيد؛ امورت را آماده كن! و مهيّا باش! و شخصي را هم به عنوان جانشين خود تعيين نكن! چون زمان غيبت دوم (كبري) فرا رسيده است». [7]
وظايف نواب اربعه
1. زدودن شک و حيرت مردم درباره وجود حضرت مهدي (عليه السلام)
مهمترين وظيفه نواب چهارگانه به ويژه نخستين آنان، اين بود كه به شيعيان وجود آن حضرت را ثابت كنند و به آنان بگويند كه امام عسكري (عليه السلام) فرزندي به نام مهدي دارد. او، امام است و اينان وكيل اويند.
2. مبارزه با غلات و مدعيان دروغين مهدويت و بابيّت
3. پاسخگويي به شبهات و پرسشهاي فقهي و اعتقادي
4. سازماندهي و سرپرستي سازمان وكالت؛ يعني نائبان خاص، در هر منطقهاي شخصي را وكيل خود كرده بودند تا آنان به امور مردم رسيدگي كنند. از اينرو نواب اربعه، سازمان وكالت را نيز سرپرستي و رهبري ميكردند.
5. مبارزه با وكلاي دروغين و مدعيان وكالت
6. حفظ امام مهدي (عليه السلام)، از راه پنهان داشتن نام و مكان حضرت
7. آمادهسازي مردم براي پذيرفتن غيبت كبري
8. دريافت و توزيع اموال متعلق به امام مهدي (عليه السلام)
گفتني است نيابت خاص حضرت، شرايط ويژهاي داشت كه در هر كسي يافت نميشد. برخي از اين شروط عبارتند از:
1. فهم و درايت بالا نسبت به ديگران
2. حساس نبودن حكومتهاي زمان نسبت به نايب
3. صبر و استقامت ويژه در انجام مأموريت
4. رازداري و حفظ اسرار امام و رعايت اصل تقيه.
پاورقي و منابع:
[1]. مؤلفان پور سيد آقايي، جباري عاشوري، حكيم، تاريخ عصر غيبت (نگاهي تحليلي به عصر غيبت امام دوازدهم، ص 285، انتشارات حضور.
[2]. شيخ طوسي، الغيبة، ص 214، و تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم (عليه السلام)، دكتر جاسم حسين، ص 141.
[3]. علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 334.
[4]. همان، ص 349.
[5]. شيخ طوسي، الغيبة، ص 371.
[6]. همان، ص 372.
[7]. علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 361، الناشر مؤسسة الوفاء، بيروت، الطبعة الثانية، 1403 (ه ق)، و كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، ج 2، ص 516 و الغيبة، شيخ طوسي، ص 442-443.