پاسخ:
سفير چهارم شيخ جليل ابوالحسن علي بن محمد سَمَري است. تاريخ ولادت او مشخص نيست ولي براي اولين بار به عنوان يكي از اصحاب امام عسكري (عليه السلام) شناخته شده است، [1] كه در بغداد با اشاره حسين بن روح از طرف امام زمان (عليه السلام) متصدي امر سفارت شد.
در مورد سفارت او خبر معيني نرسيده و تنها اين مطلب را ميتوان با تسالم و اتفاقي كه در بين شيعيان درباره سفارت او بوده كشف نمود و اين موضوع را ميتوان در نتيجه، كاشف از ابلاغي دانست كه از طرف امام زمان (عليه السلام) به حسين بن روح شده است.
او وظايف خود را در امر سفارت از هنگام وفات حسين بن روح به مدت سه سال ادامه داد. وي گر چه همانند ديگران مورد وثوق و اطمينان بود ولي همانند آن سه سفير فعاليت گستردهاي نداشته است و اين امر بعيد به نظر نميرسد زيرا در آن سالها مملكت اسلامي پر از ظلم و جور و خونريزيها و درگيريهایی بوده است، اموري كه با برنامههاي فرهنگي و اجتماعي منافات داشت و اين خود به تنهايي ميتواند تاثيرگذار در انقطاع سفارت بعد از وفات او و عزم امام (عليه السلام) بر انقطاع و شروع غيبت كبری نيز باشد و لذا چند روز قبل از وفاتش توقيعي را از امام (عليه السلام) دريافت ميكند كه حضرت در آن خبر از انتهاي غيبت صغری و عهد سفارت با مرگ او ميدهد و او را از وصيت كردن به سفارت براي بعد از خودش منع مينمايد. [2]
راوي مي گويد بعد از شش روز از صدور اين توقيع به خدمت علي بن محمد رسيديم در حالي كه در حال احتضار بود. به او عرض شد: وصي تو كيست؟ فرمود:
«براي خدا امري است كه او رساننده آن است» اين را گفت و از دار دنيا رحلت نمود.
پينوشتها:
[1]. رجال، شيخ طوسي، ص 400.
[2]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 516؛ اعلام الوري، ص 445.
منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران
پاسخ:
امام مهدي (عليه السلام) در غيبت صغري، چهار نفر را به شيعيان معرفي فرمودند؛ اين چهار نفر، بين شيعيان به نامهايي؛ همچون: «نواب خاص امام زمان» (عجل اللَّه تعالي فرجه شريف)، «سفراي حضرت»، «وكلاي خاص»، «نواب اربعه» و «سفراي اربعه» معروفند.
آنان خود از اصحاب امامان پيشين و از عالمان بزرگ و پارساي شيعه بودند. [1] كه اساميشان عبارت است از:
1. ابو عمرو، عثمان بن سعيد عمري
وی نخستين نائب حضرت است و نزد شيعيان مقام والايي دارد. او به عمروي معروف است زيرا جدّ مادرش «عمروي» بود. [2] شغل او در ظاهر، روغن فروشي بود تا دشمنان، به اسراري كه بين او و امام (عليه السلام) وجود داشت آگاهي نيابند. ابو عمرو، اموالي را كه شيعيان براي امام ميفرستادند در ظرفهاي روغن مخفي ميكرد و نزد امام عسكري (عليه السلام) ميآورد، زيرا او علاوه بر وكالت امام زمان (عليه السلام)، وكيل امام عسكري (عليه السلام) نيز بود و مدتي هم به خدمتگذاري و وكالت امام هادي (عليه السلام) مفتخر بود؛ پس عثمان بن سعيد از دوران جواني در خاندان عصمت و طهارت، افتخار خدمتگذاري داشت.
امام عسكري (عليه السلام) در وصف او فرمودهاند: ابو عمرو، ثقه، امين و مورد اعتماد من است همانگونه كه مورد اعتماد گذشتگانم بود. هر آنچه براي شما نقل ميكند از جانب من است و آنچه را به شما ميرساند از ناحيه من است.[3]
عثمان بن سعيد بعد از رحلت امام عسكري (عليه السلام) آن حضرت را غسل داد و كفن كرد. و حضرت مهدي (عليه السلام) او را بر وكالت و نيابت خود ابقا و اين نيابت را به گروهي از شيعيان اعلام كرد. عثمان بن سعيد بين امام عصر (عليه السلام) و مردم در غيبت صغري واسطه شد. و گاهي توقيعات و نامههاي حضرت را به مردم ابلاغ ميكرد. پس از رحلت او، فرزندش محمّد، وكيل حضرت حجّت (عليه السلام) شد.
2. دومين سفير حضرت مهدي (عليه السلام) محمد بن عثمان بن سعيد عمروي است
وی نیز همانند پدر بزرگوار خود، از بزرگان شيعه به شمار ميآيد و موقعيت اجتماعي، تقوا و عدالت او، اعتماد امام و مردم را به خود جلب كرده بود تا آنجا كه حضرت مهدي (عليه السلام) به او فرمودند: «لم يزل ثقتنا في حياة الاب رضي اللَّه عنه»؛ [4] تو هميشه در زمان حيات پدرت مورد وثوق و اعتماد ما بودي.
شخصي از محمد پرسيد: آيا خود حضرت مهدي (عليه السلام) را ديدهاي؟ فرمود: بلي! آخرين باري كه حضرت را زيارت كردم كنار كعبه بود كه ميفرمود: «اللهم أنجز لي ما وعدتني»؛ خدايا وعده ظهورم را محقق فرما! و حضرت را در كنار مستجار كعبه ديدم كه به پرده كعبه چسبيده بود و ميفرمود: «اللهم انتقم لي من أعدائک»؛ خدايا انتقام مرا از دشمنانت بستان!
او حدود پنجاه سال نيابت و وكالت حضرت مهدي (عليه السلام) را بر عهده داشت و به خوبي انجام وظيفه كرد و توانست با مدعيان دروغين نيابت مبارزه و به امور مردم رسيدگي كند و توقيعات حضرت را به مردم برساند. تا آنكه در جمادي الاولي سال (304 يا 305 ه ق) به رحمت ايزدي پيوست.
3. سومين سفير حضرت حجّت (عليه السلام) شيخ جليل القدر ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي است
او از اصحاب امام عسكري (عليه السلام) به شمار ميآيد که در آخر ماه جمادي الاولي سال (305 ه ق) نيابت امام مهدي (عليه السلام) را به عهده گرفت. حسين بن روح ميان شيعيان بغداد، موقعيت اجتماعي خوبي داشت. آن گونه كه سفير دوم دربارهاش گفته بود: او قائم مقام من و سفير بين شما و امام زمان (عليه السلام) است. او وكيل، ثقه و امين است؛ پس در امورتان به او مراجعه و در امور مهم به او اعتماد كنيد! زيرا من امر شدهام تا اين مطلب را به شما برسانم.[5] وي مدت 21 سال سفارت حضرت صاحب (عليه السلام) را بر عهده داشت و آن حضرت در نخستين نامهاش به او، درود فراواني تقديمش كرد.[6] حسين بن روح در هجدهم شعبان سال (326 ه ق) رحلت كرد.
4. چهارمين سفير حضرت مهدي (عليه السلام) ابوالحسن علي بن محمد سمري است
وی بنابر دستور امام زمان (عليه السلام) و وصيت حسين بن روح نوبختي نيابت خاص به او منتقل شد و مدت سه سال وكيل خاص آن حضرت بود امّا به لحاظ اوضاع سياسي خاص، شرايط زمان و كوتاه بودن دوران سفارت، فعاليت عمدهاي نداشت يا شايد كارهاي او از باب تقيّه و احتياط، براي آيندگان نقل نشده است! چند روز پيش از رحلت او، آخرين توقيع حضرت ولي عصر (عليه السلام) صادر شد و آن حضرت به او اعلام فرمود: «تا شش روز ديگر مرگ تو فرا خواهد رسيد؛ امورت را آماده كن! و مهيّا باش! و شخصي را هم به عنوان جانشين خود تعيين نكن! چون زمان غيبت دوم (كبري) فرا رسيده است». [7]
وظايف نواب اربعه
1. زدودن شک و حيرت مردم درباره وجود حضرت مهدي (عليه السلام)
مهمترين وظيفه نواب چهارگانه به ويژه نخستين آنان، اين بود كه به شيعيان وجود آن حضرت را ثابت كنند و به آنان بگويند كه امام عسكري (عليه السلام) فرزندي به نام مهدي دارد. او، امام است و اينان وكيل اويند.
2. مبارزه با غلات و مدعيان دروغين مهدويت و بابيّت
3. پاسخگويي به شبهات و پرسشهاي فقهي و اعتقادي
4. سازماندهي و سرپرستي سازمان وكالت؛ يعني نائبان خاص، در هر منطقهاي شخصي را وكيل خود كرده بودند تا آنان به امور مردم رسيدگي كنند. از اينرو نواب اربعه، سازمان وكالت را نيز سرپرستي و رهبري ميكردند.
5. مبارزه با وكلاي دروغين و مدعيان وكالت
6. حفظ امام مهدي (عليه السلام)، از راه پنهان داشتن نام و مكان حضرت
7. آمادهسازي مردم براي پذيرفتن غيبت كبري
8. دريافت و توزيع اموال متعلق به امام مهدي (عليه السلام)
گفتني است نيابت خاص حضرت، شرايط ويژهاي داشت كه در هر كسي يافت نميشد. برخي از اين شروط عبارتند از:
1. فهم و درايت بالا نسبت به ديگران
2. حساس نبودن حكومتهاي زمان نسبت به نايب
3. صبر و استقامت ويژه در انجام مأموريت
4. رازداري و حفظ اسرار امام و رعايت اصل تقيه.
پاورقي و منابع:
[1]. مؤلفان پور سيد آقايي، جباري عاشوري، حكيم، تاريخ عصر غيبت (نگاهي تحليلي به عصر غيبت امام دوازدهم، ص 285، انتشارات حضور.
[2]. شيخ طوسي، الغيبة، ص 214، و تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم (عليه السلام)، دكتر جاسم حسين، ص 141.
[3]. علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 334.
[4]. همان، ص 349.
[5]. شيخ طوسي، الغيبة، ص 371.
[6]. همان، ص 372.
[7]. علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 361، الناشر مؤسسة الوفاء، بيروت، الطبعة الثانية، 1403 (ه ق)، و كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، ج 2، ص 516 و الغيبة، شيخ طوسي، ص 442-443.