تاريخ انتظار و شکيبايي ما به آن ظلمي که در عاشورا بر ما رفته است بر ميگردد. به آن تيرها که از کمان قساوت برخاست و برگلوي مظلوميت نشست، به آن سم اسبهاي کفر که بدنهاي پاک را مشبک کرد، به آن جنايتي که دست و پاي مردانگي را بريد. از آن زمان تاکنون ما به آب حيات انتظار زندهايم. انتظار ظهور منتقم خون حسين (علیه السلام) و همه مظلومان پهنه خاک. تاريخ استقامت ما، از آن زمان هم دورتر ميرود. از عاشورا ميگذرد و به بعثت پيامبراکرم (صلی الله علیه و آله) ميرسد. او که در مقابل همه جهل و ظلم و کفر و شرک و عناد و فسادي که جهان آن زمان را، پوشانده بود، وعده ميفرمود:
«کسي خواهد آمد که نامش نام من، کنيه اش کنيه من، لقبش، لقب من، دوازدهمين وصي من خواهد بود و جهان را از توحيد و عدل و داد پر خواهد کرد.»
اما تاريخ صبر و انتظار و بردباري ما را وسعتي است از هابيل تاکنون و تا برخاستن فرياد جبرئيل در زمين و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان (عجل اللع تعالی فرجه الشریف).
آري! در آن زمان، هستي حياط خواهد يافت؛ عشق پر و بال خواهد گشود و در رگهاي خشکيده علم، خون تازه خواهد دويد. پشت هيولاهاي ظلم و جهل با خاک، انس جاودان خواهد شد. انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد کرد.
در جلد 13 کتاب « بحار الانوار » از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) اين گونه نقل گرديده است:
«سوگند به خدايي که مرا به نبوّت برگزيده، مردم از نور رهبري او در دوران غيبتش بهره ميگيرند؛ همانند بهره گرفتن از خورشيد به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها.»
اشعه نامرئي وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) به هنگامي که در پشت ابرهاي غيبت نهان است، داراي آثار گوناگون و متعددي است که به برخي از آنها اشاره ميشود
اميد بخشيدن به جامعه
در ميدان نبرد، تمام کوشش گروهي از رزمندگان فداکار اين است که پرچم حق را به اهتزاز در آورند چرا که برقرار بودن پرچم حق، موچب دلگرمي سربازان و تلاش و کوشش مستمر آنان است. وجود فرمانده لشکر در مقر فرماندهي حتي اگر ساکت و خاموش باشد، خون گرم و پرحرارتي در عروق رزمندگان به حرکت ميدرآورد. شيعه نيز طبق عقيدهاي که به وجود امام زنده دارد هر چند او را در ميان خود نميبيند، ولي خود را تنها نميداند.
او همواره انتظار بازگشت آن يار سفر کرده را ميکشد؛ انتظاري سازنده و اثر بخش و حرکت آفرين. اثرات رواني اين طرز تفکر در زنده نگه داشتن اميد در جامعه و وادار ساختن افراد به خودسازي، کاملاً مشهود است.
پاسداري از دين خدا و آيين حق
هميشه بايد در ميان مسلمانان کسي باشد که مفاهيم و تعاليم اسلام را در شکل اصليش حفظ و براي آيندگان نگهداري کند و حفظ اين آيين اصيل، تنها به وسيله يک پيشواي معصوم در سطح جهاني امکان پذيراست؛ خواه اين پيشوا آشکار باشد يا پنهان. سينه امام و روح بلندش مخزن حفظ اسناد آيين الهي است تا دلايل الهي و نشانههاي روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشي نگرايد.
تربيت گروه شايستگان
معني غيبت امام (علیه السلام) اين نيست که او به شکل يک روح نامرئي يا اشعههاي ناپيدا در ميآيد، بلکه او از يک زندگي طبيعي برخوردار است و به طور ناشناخته در ميان همين انسانها رفت و آمد دارد و دلهاي بسيار آماده را بر ميانگيزد و در اختيار ميگيرد و بيش از پيش آماده ميکند و ميسازد. افراد مستعد به تفاوت ميزان استعداد و شايستگي خود توفيق درک و سعادت رؤيت آن حضرت را پيدا ميکنند؛ براي نمونه ميتوان به نام بزرگاني چون « محقق اردبيلي » و « سيد بحر العلوم » و... اشاره کرد.
نفوذ گسترده معنوي
وجود امام (علیه السلام) در پشت ابرهاي غيبت نيز اين اثر را دارد که از طريق اشعه نيرومند و پر دامنه شخصيت خود، دلهاي آماده را در نزديک و دور تحت تأثير جذبه مخصوص قرار داده و به تربيت و تکامل آنها ميپردازد و از آنها انسانهايي کاملتر ميسازد و ما قطبهاي مغناطيسي زمين را با چشم خود نميبينيم ولي اثر آنها روي عقربههاي قطبنما در درياها، راهنماي کشتيهاست. وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز در زمان غيبت با امواج جاذبه معنوي خود افکار و جانهاي زيادي را که در دور يا نزديک قرار دارند هدايت ميکند و از سرگرداني رهايي ميبخشد.
ترسيم اهداف آفرينش
اين جهان و تمام مواهب آن از ديدگاه يک فرد خداپرست که با مفاهيمي چون علم و حکمت خداوند آشناست، براي صالحان و پاکان آفريده شده است. باغبان آفرينش جهان پهناور هستي به خاطر همين گروه که در رأس آن وجود مقدس امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است فيض و مواهب خود را هم چنان ادامه ميدهد. در حديثي آمده است :
«مردم از برکت وجود حجت و نمايندهي الهي روزي مي برند و به خاطر هستي او آسمان و زمين برپاست».
نظارت بر اعمال شيعيان
طبق اعتقاد عمومي شيعه که در روايات بسيار زيادي در منابع مذهبي آمده است، امام (علیه السلام) به طور مداوم در دوران غيبت مراقب حال پيروان خويش است و طبق يک الهام الهي از وضع اعمال آنها آگاه ميگردد و به تعبير روايت، همه هفته، برنامه اعمال آنها به نظر او ميرسد و از چگونگي رفتار و کردار و گفتار آنها آگاه ميگردد.