پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

رسانه منجی - سفیانی

بر اساس روايات، علائم ظهور حضرت حجت بن الحسن (عليه السلام) به دو دسته تقسيم مى‌شوند.

يكى علائم حتميّه و ديگرى علائم غير حتميّه. علائم حتميه، يعنى نشانه‌هايى كه به طور حتمى و قطعى ظهور امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشريف) پس از تحقق آنها به وقوع خواهد پيوست و نشانه‌هاى غير حتمى، حوادثى هستند كه در صورت بروز و آشكار شدن، از علائم ظهور حضرت بقيه الله (ارواحنا فداه)، خواهد بود و خروج سفيانى يكى ازچند نشانه‌اى است كه از ظهور حضرت ولى عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حکايت خواهد کرد.

در بین دانشمندان اسلامى اتفاق نظر است كه دليل شهرت او به سفيانى به خاطر نسبت داشتن با ابوسفيان است چرا كه وى از تبار ابوسفيان است همانگونه كه فرزند هند جگر خوار نيز مى‌باشد.[1] از اميرالمومنين (علیه السلام) نقل شده است كه فرمودند:

«يخرج ابن آكلة الاكباد من الوادى اليابس و هو رجل ربعه و و حش الوجه، صنخم الهامة بوجه أثر الجدرى اذا رأيته حسبته أعور اسمه عثمان و ابوه عنبسه و هو من ولدا ابى سفيان حتى يأتى أرض (قرار و معين ) فيستوى على منبرها» [2]

فرزند هند جگرخوار از وادى يابس (دره خشک) خروج مى‌كند. او مردى است چهارشانه و بدقيافه، داراى سرى بزرگ که بر صورت او اثر آبله پيدا است. وقتى او را مى‌بينى، پندارى كه يک چشم دارد. نام او عثمان و پدرش عنبسه است.

او از فرزندان ابوسفيان است. وارد سرزمين قرار و معين (با آرامش و آبى‌ گوارا) مى‌شود و بر بالاى منبر آنجا قرار مى‌گيرد. [3]

البته درباره نام او و پدرش روايات ديگرى نيز وجود دارد. درباره خصائص اخلاقى او رواياتى نقل شده است كه نشانگر خباثت اوست به عنوان نمونه به روايتى از اميرالمومنين (عليه السلام) اشاره مى‌كنيم که می‌فرمایند: «انه ملعون فى السماء ملعون فى الارض، اشدّ خلق الله و اكثر خلق الله ظلما» [3]

او (سفيانى) در آسمان و زمين مورد لعنت است. از جهت ظلم و ستم شديدترين و بيشترين ظلمها را مرتكب مى‌شود.

در روايتى از رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) نقل شده است كه فرمودند: «يخرج رجل يقال له: السفيانى فى عمق دمشق و عامّه من يتبعه من كلب فيقتل حتى يبقر بطون النساء و يقتل الصبيّان» [4]

مردى از ميان دمشق خروج خواهد كرد كه به او سفيانى مى‌گويند. بيشترين كساني‌كه از او تبعيت مى‌كنند از قبيله بنى‌كلاب هستند (نژاد سفيانى از ناحيه مادرش نيز به آنها منتهى مى‌شود) پس كشتارى مى‌كند تا جايى كه شكم زنان را مى‌درد و كودكان را به قتل مى‌رساند. در رواياتى نيز نقل شده است كه سفيانى از سرزمينهاى غربى خواهد آمد و شايد بيانگر اين مطلب باشد كه در غرب آموزش مى‌بيند.

«يقبل سفيانى من بلاد روم متنصرا فى عنقه صليب و هو صاحب القوم» [5]

سفيانى درحاليكه رهبرى گروهى را به عهده دارد؛ مانند شخصى نصرانى صليب بر گردن دارد و از سرزمين روميان رو مى‌آورد.  

بحت مربوط به خروج سفيانى بسيار كامل و مفصّل است و در كتابهاى مربوط نقل شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود. كتاب مهدى منتظر تأليف حضرت آيت الله حاج شيخ محمد جواد خراسانى (رحمه الله) و همچنين عصر ظهور تأليف حجت الاسلام والمسلمین على كورانى.

 

پی‌نوشتها:

[1]. عصر ظهور (على كورانى) صفحه 16

[2]. بحارالانوار (علامه مجلسى) جلد52، ص 20

[3]. حياة الامام المهدى (عليه السلام) صفحه  272(باقر شريف القرشى)

[4]. يوم الخلاص، صفحه 670 (كامل سليمان)

[5]. الغيبة صفحه 462 (شيخ طوسى )

%ب ظ، %15 %644 %1394 ساعت %14:%اسفند

ممکن است، داعش، زمینه‌ساز و فراهم کننده و مقدمه خروج سفیانی باشد. و داعشی‌ها در هنگام خروج آن ملعون در صف یاران و لشکریان سفیانی، قرار گیرند.

به نظر می‌رسد در پشت پرده تشکیل داعش، اتاق فکرهای جریان باطل، یهود، صهیونیسم مسیحی و سرویسهای اطلاعاتی غربی، هستند و با مطالعه گسترده در ادبیات آخرالزمانی، تلاش کرده‌اند تا به خیال خام خود، مدیریت وقایع نزدیک به ظهور منجی آخرالزمان، را در دست بگیرند. شاهد بر اینکه علاوه بر تشکیل داعش و سوء استفاده از پرچمهای سیاه در بشارتهای پیامبر، از تشکیل گروه ترویستی خراسان، این بار با سوء استفاده از پرچمهایی از ناحیه خراسان (رایات من قبل خراسان)، خبر می‌دهند. تا با شبیه‌سازی کاریکاتوری از علائم ظهور، تحولات و وقایع نزدیک به ظهور را در دست بگیرند. تلاشهای مضحک «محور غربی ــ عبری ــ عربی» و «ائتلاف صهیون– صلیبی– سلفی» برای سوء استفاده از روایات ملاحم و شبیه‌سازی کاریکاتوری از روایات آخر الزمانی، همچنان ادامه خواهد داشت تا امر بر همگان، مشتبه شود.

شبهه خروج سفیانی

هجوم مغول‌وار لشکر وحشت سلفی، داعش، به سرزمین «عراق» پس از «سوریه»، به ناگهان زنگ خطر را برای ساکنان شرق اسلامی به صدا در آورد. پیشروی عجیب و غریب در جغرافیای بزرگی از دو سرزمین سوریه و عراق، کشتار بی‌رحمانه و مثال زدنی بی‌گناهان شیعه، مثله کردن اجساد، ذبح بی‌گناهان و شعار دولت اسلامی عراق و شام و بالأخره پرچم سیاه این جنایتکاران، این گمان را به ذهن بسیاری از ساکنان ایران، عراق و ... متبادر ساخت که این واقعه در مسیر خروج سفیانی و پیش‌قراولان آن است. همان که در روایات ائمّه دین (علیهم السلام) از او و هجمه‌اش، به عنوان اوّلین نشانه حتمیّه ظهور امام مهدی، یاد شده است.

یکی از نشانه‌های سفیانی به عنوان نشانه حتمی ظهور، شیعه‌کشی و دشمن اهل بیت بودن است، در حدیث معتبری از امام باقر (علیه السلام) چنین آمده است: «فَإِنَّ حَنَقَهُ وَ شَرَهَهُ إِنَّمَا هِیَ عَلَى شِیعَتِنَا» [1]؛ شدت خشم و حرص او تنها بر شیعیان ماست، گروه تروریستی داعش نیز در این نشانه، شبیه سفیانی است، اما آیا می‌توان به صرف یک مشابهت چنین حکم کرد که این گروه همان سفیانی روایات و احادیث است؟ روشن است که برای اثبات این ادعا، باید تمام روایات مربوط به سفیانی، در نظر گرفته شود. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش روز می‌باشد.

تفاوت های داعش و سفیانی

داعش، همان سفیانی نیست، تفاوت بین داعش و سفیانی، بیش از 10 مورد است:

1- اختلاف در رنگ پرچم سفیانی و داعش. پرچم سفیانی سرخ رنگ است در حالیکه پرچم داعش، سیاه می‌باشد.

2- محل خروج سفیانی وادی یابس است در حالی که محل داعش در شمال سوریه و عراق است.

3- بر اساس روایات اسلامی، سفیانی شخص خاصی است در حالی که داعش جریان است. سفیانی، شخص محور است در حالیکه داعش، بیشتر جریان محور است.

4- نسب و نام سفیانی در روایات آمده است که سفیانی از نسل ابوسفیان و یزید بن معاویه است اما در مورد رهبر داعش، ابوبکر بغدادی چنین چیزی را نمی‌توان بررسی نمود.

5- در روایات، قدرت سپاه سفیانی بسیار هولناک ذکر شده است تا جایی که به سرعت شام و عراق را می‌گیرد در حالی که داعش از چنین قدرتی برخوردار نیست و هنوز نتوانسته است بر کل منطقه سوریه مسلط شود.

6- سفیانی بیش از 15 ماه حكومت نمی‌كند. در صورتی كه داعش بیش از 15 ماه تشكیل شده است و چند سال است که در سوریه در حال جنگ است

در حدیث معتبری امام صادق (علیه السلام) چنین آمده: «مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ یُقَاتِلُ‏ فِیهَا فَإِذَا مَلَکَ الْکُوَرَ الْخَمْسَ مَلَکَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ یَزِدْ عَلَیْهَا یَوْماً» از اول قیام سفیانی تا آخر کارش، 15 ماه است. شش ماه می‌جنگد و پنج آبادی را می‌گیرد و نه ماه حکومت می‌کند و یک روز هم بیشتر نمی‌شود.

در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) این پنج منطقه را در شام نام می‌برد: «مَلَکَ کُوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ دِمَشْقَ وَ حِمْصَ وَ فِلَسْطِینَ وَ الْأُرْدُنَّ وَ قِنَّسْرِینَ»: مناطق پنجگانه آمده در روایات اکنون چهار کشور سوریه، لبنان، فلسطین و اردن است.

طبق این بیان، اولاً سفیانی کسی است که ظرف مدت شش ماه بتواند چهار کشور را بگیرد و بسیار روشن است که این نشانه به هیچ وجه قابل تطبیق بر داعش نیست، ثانیاً کل شورش و حکومت سفیانی از ظهور تا افولش بیش از پانزده ماه نخواهد بود، در حالی که داعش بیش از دو برابر این مدت است که شر و ضرر آن متوجه کشورهای اسلامی شده است و حتی یک کشور را هم نتوانسته است بگیرد. علاوه بر اینکه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «یَخْرُجُ بِالشَّامِ فَیَنْقَادُ لَهُ‏ أَهْلُ‏ الشَّام»: سفیانی شورش می‌کند و اهل شام از او پیروی می‌کنند، در حالی که روشن است مردم سوریه به طور کامل، داعش را حمایت نکردند.

7- طبق روایات، سفیانی پس از سرکوب مخالفانش در شام، هدفی جز حمله به عراق ندارد، از اینرو، با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار می‌شود، اما در میانه راه، در منطقه‌ای به نام قرقیسیا (شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات) جنگی هولناک درمی‌گیرد و بسیاری کشته می‌شوند. آنگاه سپاه سفیانی پس از پیروزی در نبرد قرقیسیا به صورت همزمان با دو سپاه مختلف به مدینه و عراق یورش خواهد برد. در حالی که داعش، در میانه حمله به عراق، چنین نبردی (جنگ قرقیسیا) را انجام نداد.

8- اگر داعش، سفیانی است، پس باید خراسانی و یمانی نیز خروج کرده باشند، در حالیه هنوز جنین مساله‌ای رخ نداده است.

در حدیث معتبری امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «إِنَّ أَمْرَ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ‏ فِی‏ رَجَب» و در حدیث معتبر دیگری امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ الْخُرَاسَانِیِّ وَ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ فِی‏ سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِد». طبق این دو روایت سفیانی در ماه رجب و همزمان با خراسانی و یمانی شورش خواهد کرد، روشن است که به هیچ وجه این نشانه قابل تطبیق بر داعش نیست، زیرا هنوز نه خراسانی قیام کرده نه یمانی.

9- اگر داعش، همان سفیانی است، باید طبق روایات، علاوه بر حمله به عراق، لشکری را نیز به سمت کشور عربستان و شهر مدینه و مکه، فرستاده باشد، در حالیکه همگان می‌دانند، چنین اتفاقی نیفتاده است.

فتنه شام و سوریه تا ظهور ادامه خواهد یافت

مستندات بسیاری بر حوادث شام، در سال‌های قبل از ظهور امام زمان، اشاره می‌کنند. مهم‌ترین آنها روایت جابر در کتاب «الغیبه» نعمانی، است که از امام محمّد باقر (علیه السلام) نقل می‌کند که فرمودند: «ای جابر! قائم ظهور نمی‌کند تا آنکه فتنه‌ای شام را فراگیرد و اهل شام به دنبال خلاصی از آنند؛ امّا راهی برای آن نمی‌یابند.» [2]

و نیز در کتاب ملاحم و فتن ابن طاووس به نقل از کتاب «عقد الدّرر» از منابع اهل سنت، چنین نقل شده است: «در شام، فتنه‌ای خواهد بود که آغازش همچون بازی کودکان است. هر چه این فتنه از یک طرف آرام و خاموش می‌شود، از جانب دیگر سربرمی‌آورد و پایان نمی‌پذیرد تا آنکه منادی از آسمان ندا سر می‌دهد. آگاه باشید که تنها فلانی (امام عصر) امیر است…» [3]

سناریوی غرب در مواجهه با گروه‌های سلفی تکفیری و داعش، آن است که این گروه‌ها را به عنوان نیروی موثری جمع آوری کرده اما در نهایت به عنوان نیروی مزاحم در منطقه نگه می‌دارد. یعنی این گروه‌ها همچون طالبان در افغانستان، محدود می‌شوند اما از بین نمی‌روند و دائم برای دولتهای اسلامی به ویژه عراق و سوریه خطرآفرین خواهند شد. به عبارت دیگر این مناطق همیشه آبستن حوادث غیر منتظره و ناگهانی خواهند شد و کشورها در هاله‌ای از بی‌امنیتی فرو می‌رود.

جمع بندی

بین داعش و سفیانی، شباهتهای فراوانی است. و همین باعث تطبیق داعش با سفیانی در میان عده‌ای از شیعیان و مشتاقان و منتظران ظهور، شده است. به گونه‌ای که این شوق شیعیان در نگاه پیروان دیگر ادیان نیز، جلوه خاصی پیدا کرده و مداخله ایران و حزب الله لبنان در امور سوریه را به مثابه آمادگی ایران و حزب الله برای جنگ با سفیانی و اسرائیل دانسته‌اند.

در جهان عرب و در میان اهل سنت نیز، پیشگویی‌ها و تطبیق‌ها، بسیار بیشتر از گذشته شده و رفتارهای داعش، را با مفاهیم  و گزاره‌های دینی، ربط داده‌اند و اما در طرف جبهه کفر و نفاق، دشمنان نیز با سوء استفاده از این شوق و با بدل‌سازی داعش با سفیانی و بزرگ نمایی اختلاف بین شیعه و سنی، با القاء مصنوعی و زودرس جنگ شیعیان با دشمنان امام مهدی، با عنوان پیامهای دینی جنگ آخرالزمان در سوریه و حتی معرفی کردن داعش به عنوان ارتش امام مهدی، سعی در غفلت امت اسلام از دشمن اصلی (اسرائیل و آمریکا) دارند و متاسفانه تا حدودی نیز موفق شده‌اند. طرافداران اندیشه توراتی و آرماگدونی مسیحیت، حملات گروههاي تكفيري را در عراق در پازل آخرالزماني غرب، مورد توجه شدید قرار داده‌اند. حتی اندیشمندان و کارشناسان دینی دنیای غرب، پا را از این هم فراتر گذاشته و داعش را به عنوان نماد اسلام واقعی در دنیای غرب، معرفی  می‌کنند و عنوان می‌کنند که مسیر ترسیمی همه مسلمانان، سرانجامی واحد دارد و آن همانا، مسیر داعش است. داعشی‌ها نیز با سوء استفاده از گفتمان مهدویت و با تکیه بر اخبار ملاحم و فتن در منابع حدیثی اهل سنت و بویژه روایات پرچمهای سیاه و احادیث فضائل شام (سوریه) وانمود می‌کنند که زمینه‌ساز برپایی دولتی به واقع اسلامی در گستره جهان اسلام و مقدمه‌ساز و زمینه‌ساز ظهور منجی اسلامی، هستند.

اما آنچه مطرح می‌شود که داعش، همان سفیانی است، ثابت نیست. بلکه ممکن است، داعش، زمینه‌ساز و فراهم کننده و مقدمه خروج سفیانی باشد. و داعشی‌ها، در هنگام خروج آن ملعون در صف یاران و لشکریان سفیانی، قرار گیرند. به عبارت دیگر داعش، سفیانی نیست، بلکه داعش، از نشانه‌های خروج سفیانی است.

شبیه‌سازی حرکت داعش و سایر جریانات سلفی در سوریه و شمال «آفریقا» (دامس، جبهه النّصره و…) با جریانات پیش‌گویی شده در روایات و احادیث آخرالزّمانی در سال‌های قبل از ظهور، نمی‌بایست ما را فریفته و دچار شبهه کند. این پیش‌فرض عواقبی بس خطرناک دارد. حدّاقل خسارت این شبهه، نومید شدن مستضعفان و شیعیان از ظهور امام، است. بنابر تصریح برخی روایات، شماری از مردم، نادانسته در اثر نومیدی، دل به انکار امام می‌سپارند. و نکته مهم در مباحث مهدویت، این است که احادیث مهدویت، قطعه‌های مختلف یک پازل واحد محسوب می‌شوند و جدا از هم نباید، بررسی شوند. اگر نشانه‌های ظهور را جدا از هم و مستقل از یکدیگر بررسی کنیم به نتایج واقعی و مطلوب نخواهیم رسید.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. الغیبة للنعمانی؛ ص300

[2]. نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۹۰

[3]. ابن طاووس، فتنه‌ها و آشوبهای آخرالزمان، ص30

منبع:فرهنگ

%ب ظ، %14 %798 %1394 ساعت %18:%اسفند

مقدمه

ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واقعه‌ای شریف است که از زمان حضرت آدم (علیه السلام) بسیاری چشم انتظار وقوع آن بوده‌اند که در رأس آنان می‌توان از انبیا و رسولان الهی و پیروان ایشان یاد کرد. در منابع مختلف و کتابهای مقدس ادیان آسمانی و غیر آسمانی متعددی می‌توان در این رابطه مطالبی یافت.

در این میان، مطالبی که در منابع اسلامی آمده به مراتب بیش از دیگر متون است. با این حال با مطالعه مطالب و روایاتی که درباره ظهور در متون اسلامی آمده چند نکته مهم و اساسی جلب توجه می‌نماید:

به رغم اهمیت و جذابیت ظهور و دوران پس از آن، جز تصویری اجمالی و کلی از آن دوره ارائه نشده است. آثاری مانند «عصر زندگی» نوشته محمد حکیمی، چشم اندازی به حکومت جهانی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته نجم الدین طبسی و دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته مرتضی مجتهدی سیستانی آثار شاخصی هستند که به تبیین این دوره پرداخته‌اند.

هرچند محققان و مؤلفان این آثار، تلاش در خور تقدیری برای به تصویر کشیدن این عصر داشته‌اند، امّا هر خواننده‌ای با مطالعه این آثار ارزشمند به خوبی و در نهایت وضوح، اجمالی بودن روایات توصیف کننده این دوران را درمی‌یابد. این اجمال را باید ناشی از ضعف درک و ناتوانی ساکنان دوره‌های پیش از ظهور به خصوص مقطع صدور احادیث و مخاطبان اهل بیت (علیهم السلام) در فهم و تصور اجزای آن دوره بدانیم.

برای نمونه و فهم بهتر می‌توان حالتی را تصوّر کرد که شما قصد دارید برای کسی که پانصد سال قبل می‌زیسته از اینترنت و موشک و تلفن همراه صحبت کنید. در چنین شرایطی شما هیچ چاره‌ای جز بیان اجمالی ندارید؛ زیرا اجزای توصیف شما هر قدر بیشتر شود بر سردرگمی او نیز افزوده می‌گردد.

حال شرایطی را تصور کنید که معصومان (علیهم السلام) حدود دوازده قرن قبل بنا داشته‌اند از دوره‌ای صحبت به میان آورند که در آن عقول کامل می‌شود، علوم رشدی در حد سیزده و نیم برابر پیدا می‌کنند، پایین‌ترین سطح سواد عمومی جامعه به حد اجتهاد می‌رسد و... طبیعی است که جز بیان اجمالی چاره‌ای نیست و ما هرگز نمی‌توانیم تصور کنیم اگر کم سوادترین فرد یک جامعه مجتهد باشد، باسوادترین و عالمترین شخص چه سوادی خواهد داشت. به این موارد باید حضور ملائک و جنیان را در مناسبات روزمره اجتماع افزود.

2ـ منابع، گزارش‌ها و روایاتی که در آنها به ویژگی‌های جهان پس از ظهور اشاره شده است، از حیث اعتبار و صحت اسناد، متنوعند. برخی از آنها را می‌توان مسلم و صحیح دانست و در عین حال درباره برخی نمی‌توان با قاطعیت اظهار نظر کرد. گاه روایاتی دیده می‌شوند که از حیث سند یا محتوا به نظر ضعیف و دارای مشکل می‌آیند، امّا با گذر ایام صحت آنها اثبات می‌شود؛ لذا همه این روایات را نمی‌توان با یک چشم نگریست و در حال حاضر اظهار نطر قطعی نمود. نگاه ما در این نوشتار نیز از حیث ترتیب مطالب، صحت و اسناد و ... اظهار نظر قطعی نیست و صرفاً بر اساس آنچه به دست ما رسیده حوادث و جریانات پس از ظهور را دنبال نموده ایم.

3ـ درباره برخی از این روایتها نیز باید گفت، اصل ماجرا و اصل آنها متواتر و صحیح است امّا درباره جزئیات آن نمی‌توان با چنین جزمی سخن گفت؛ برای نمونه هرچند به تصریح روایات سفیانی شخصیتی است که در آستانه ظهور امام عصر(ع) شورش خواهد نمود امّا در عین حال نمی‌توان درباره تعداد افرادی که به دست او در نجف و بغداد و دیگر شهرهای عراق یا مدینه کشته خواهند شد صحبت نمود؛ زیرا معلوم نیست تعداد بیان شده در روایات بیان کننده کثرت بوده‌اند یا تعداد دقیق. یا در مواردی مانند طلوع خورشید از مغرب نمی‌توان به قطع گفت آیا منظور واقعا تغییر در روال عادی طبیعت است یا باید برای فهم این عبارت از ابزاری مانند تأویل (که البته علم اصلی آن نزد اهل بیت است) تمسک جست؟!

4ـ درباره مدت حکومت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عبارات مختلفی یافت می‌شود که گاه صحبت از 3 یا 5 یا 7 سال است و گاه 309 سال. دیدگاه مختار ما در این نوشتار رقم حداقل 309 سال است، با تأکید بر اینکه نمی‌دانیم این 309 سال بر اساس محاسبات عادی ماست یا بر اساس محاسبات روزهای قیامت و خدایی که به تصریح آیه‌ي 47 سوره‌ي حج و آیه‌ي چهارم سوره‌ي معارج هر سال خدایی معادل پنجاه هزار سالهای ماست. احتمال اینکه محاسبات سال و ماه در این دوره حالت سومی باشد منتفی نیست، به خصوص که جریان طبیعت در آن دوره با دوره‌های پیش از خود متفاوت است. برای نمونه اینکه در روایات آمده مردم با وجود نور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نور خورشید بی‌نیاز می‌شوند، اگر بیانی تأویل‌پذیر نباشد و دقیقاً همین اتفاق بیفتد باید معیار دیگری برای شمارش سال و ماه و حتی روز و ساعت به کار گرفته شود؛ زیرا مبنای محاسبه ما برای ساعت، روز، هفته و ماه و سال خورشید است. ما از این مطلب نیز بی‌اطّلاعیم.

از ظهور تا قیامت

هرچند راویان و مؤلفان حوزه مهدویت مانند بسیاری دیگر از حوزه‌های اسلامی چندان به موضوع توالی حوادث و اتفاقات توجه جدی نداشته‌اند و از همین رو مجموعه قابل توجهی از آنچه امروز درباره گذشته و آینده در اختیار داریم فاقد ترتیب و توالی تاریخی هستند با این اگر مجموعه روایات بیان کننده ظهور را اگر کنار هم بچینیم با در نظر گرفتن مقدمات پیش گفته می‌توان مقاطع پس از ظهور را چنین تصویر نمود:

آستانه‌ي ظهور (آغاز فعالیتهای سفیانی و یمانی)

آنچه در روایات با عنوان نشانه‌های حتمی ظهور از آنها یاد شده، پنج موردند که شورش سفیانی در شام و قیام یمانی به طور همزمان در ماه رجب پیش از ظهور (شش ماه قبل از آن) اتفاق می‌افتند. از این مقطع به بعد مجموعه‌ای از اتفاقات رخ می‌دهند که غالباً اقدامات و جنایات سفیانی و سپاهیانش است. این مجموعه اتفاقات که علاقه‌مندان، می‌توانند تفصیل آن را در کتاب «شش ماه پایانی» مطالعه نمایند، فضای جهان را ملتهب می‌کند و نوعی آشفتگی جدی در جهان نمایان می‌شود.

ظهور محدود: صیحه تا شهادت نفس زکیّه

سرآغاز ظهور را باید تاریخ 23 ماه رمضان پیش از ظهور(عاشورا) بدانیم. در صبحگاهان این روز جبرییل امین و ملک مقرب خداوند ندا در می‌دهد: «صبح نزدیک شد. بدانید حق با مهدی و شیعیان اوست.

این ندا را همگان به زبان خویش می‌شوند و با شنیدن این صدا، خوابها، بیدار، نشسته‌ها، ایستاده می‌شوند. بعد از ظهر یا شامگاهان همان روز، ابلیس بانگ برمی‌آورد که حق با عثمان است. امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این مقطع، ظهور محدودی برای افراد معدودی خواهند داشت که نتیجه اقدامات ایشان اعزام نفس زکیه به مکه است.

4ـ آغاز دعوت: شهادت نفس زکیه تا عاشورا

پس از وقوع مجموعه همه حوادثی که تا به حال از آنها یاد کردیم، شعاع‌های نورانی آن خورشید تابان بیش از پیش نمایان گشته و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرستاده‌ای از جانب خویش به مکه اعزام می‌کنند که علاوه بر روشن شدن اوضاع و کسب خبر از آنها، مقدمات آن انقلاب مبارک را فراهم کند. جوانمردی هاشمی (محمد بن الحسن که همان نفس زکیه است)، در بیست و پنجم ماه ذی الحجة پس از قیام خویش وارد مسجدالحرام شده و بین رکن و مقام ایستاده و نامه‌ای شفاهی از ناحیه حضرت را برای مردم مکه قرائت می‌کند که در این نامه خبری از توهین و بی‌احترامی و تهدید نیست و ضمن آن حضرت از مردم مکه طلب یاری و نصرت می‌کنند. بقایای نظام منحوس حاکم در حجاز جرمی شنیع مرتکب شده و وی را در حالی که بین رکن و مقام ایستاده، شهید می‌کنند که این جرم عاقبت آنها را مشخص می‌کند و معلوم می‌سازد که حضرت 15 روز بعد که بناست ظهور شریفشان رخ بدهد، باید با آنها چگونه رفتار کنند. چنین فاجعه دردناکی در مدینه بر سر پسر عموی نفس زکیه - که نام خودش محمد و نام خواهر (دوقلویش) فاطمه است، می‌آید و هر دو را بر سر در مسجدالنبی، اعدام می‌کنند.

5ـ ظهور در روز عاشورا

ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به تصریح آنچه در روایات آمده، مصادف با روز عاشورا و بنابر مشهور، جمعه یا به تعبیر برخی روایات، شنبه خواهد بود. یاران امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دسته‌ای شبانه و دسته‌ای بامدادان با سوار شدن بر ابرها یا طی الارض خود را به امام می‌رسانند.

عاشورا تا ربیع الاول سال اوّل ظهور

در این مقطع، در میان یاران امام، به طور شاخص می‌توان یمانی و خراسانی را مشاهده نمود که از دو منطقه خاورمیانه با سپاهیان خویش به یاری امام می‌شتابند. بنابر روایات، یمانی از حقانیتی بیش از خراسانی برخوردار است و خراسانی و فرمانده سپاه خویش، شعیب بن صالح برای اتمام حجت بر دیگر سپاهیان و همراهان از امام، تقاضای معجزه و کرامت می‌کند. امام هم جلوه‌ای از اعجاز خویش را به ایرانیان می‌نمایند و پس از آن ایشان با حضرتش بیعت می‌کنند. سفیانی که علاوه بر شام، عراق و شبه جزیره عربستان به بخش‌هایی از ایران نیز لشکرکشی کرده، اوّلین شکست خود را از خراسانی و در منطقه استخر (حوالی شیراز) از خراسانی تجربه می‌کند و اندکی پس از ظهور (تنها پنج روز) بخش قابل توجهی از سپاه خود را که در بیابانی میان مکه و مدینه است از دست می‌دهد. این سپاه برای مبارزه با امام و ممانعت از اقدامات پس از ظهور از مدینه به مکه گسیل داشته شده بودند. جبرییل مأمور نابود کردن و به زمین فرستادن این لشکر است. از این سپاه تنها دو یا سه نفر ملقب به بشیر و نذیر زنده می‌مانند که شرح ماجرا را به اطلاع امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سفیانی می‌رسانند.

پس از این دو شکست، سپاه سفیانی به طور مداوم از سپاهیان امام که هر لحظه بر تعدادشان افزوده می‌شود، شکست می‌خورد تا اینکه در حوالی دریاچه طبریه، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سفیانی در مقابل هم قرار می‌گیرند. به رغم تمام جنایات و فجایعی که سفیانی در این مدت به بار آورده بود، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مظهر رحمت الهی است و بسان رسول اکرم ملقب به عنوان ممتاز «رحمة للعالمین» است، سفیانی را به خیمه خویش فراخوانده و با چنان ملایمت و مهربانی با او ملاقات و صحبت می‌کنند که او از کرده خویش پشیمان شده و تصمیم به تسلیم شدن می‌گیرد. او با یک دنیا ندامت به خیمه و خرگاه خویش باز می‌گردد، اما فرماندهان سپاه، او را دوباره وادار به نبرد با سپاهیان امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌کنند و او را به بدفرجامی باز می‌گردانند.

بازگشت مسیح و پایان بخشیدن به جریان سفیانی

در این مقطع و پیش از بسته شدن پرونده سفیانی، حضرت مسیح (علیه السلام) به زمین باز می‌گردد. بازگشت او مقارن با یکی از وعده‌های نماز است. او در حالی که همچنان آب وضوی او خشک نشده به عنوان وزیر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در میان سپاهیان امام، قرار گرفته و در نماز، به ایشان اقتدا می‌نماید. سفیانی در نبرد با امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شکست می‌خورد و پرونده او برای همیشه بسته می‌شود. لازم به ذکر است غربیان و یهودیان در این نبرد به یاری سفیانی می‌شتابند که هیچ ثمری برای او نخواهد داشت.

جنگ با یهود و فتح کامل خاورمیانه

بنابر روایات متعددی که ذیل آیات آغازین سوره بنی‌اسراییل بیان شده، دومین شکست جدی یهودیان در طول تاریخ به دست یاوران امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود. این مطلب را در منابع اهل تسنن نیز می‌توان یافت. برای نمونه: «قیامت برپا نشود تا اینکه بین مسلمانان و یهودیان جنگی رخ دهد که مسلمانان همه آنان را به هلاکت رسانند؛ به گونه‌ای که اگر شخصی یهودی در پشت درخت یا صخره‌ای پنهان شود آن درخت و صخره به صدا در آمده و می‌گوید: ای مسلمان، یک یهودی در پناه من مخفی شده، او را هلاک کن....»

این جنگ متفاوت با جنگهای معمولی خواهد بود به نحوی که نباتات و جمادات نیز به یاری یاران امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهند آمد تا به ظلمها و جنایات پایان ناپذیر یهود خاتمه بخشند. با تسلط بر فلسطین و مناطق اطراف آن در این مقطع، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر منطقه خاورمیانه مسلط می‌شوند.

دعوت جهانی

با استقرار حکومت مهدوی در منطقه خاورمیانه، اقدامات تبلیغی برای رساندن فرهنگ اصیل اسلامی به تمام مناطق جهان آغاز می‌شود. حضرت مسیح (علیه السلام) مأمور رساندن این پیام به گوش مسیحیان و پیروان خویش را برعهده دارند. در پی این اقدامات تبلیغی، غربیان که تاب حکومت عدل جهانی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارند به جنگ با ایشان می‌پردازند.

10ـ نبرد اوّل با اهل کتاب و غربیان تا صلح با غرب

درباره زمان آغاز و مدت این نبرد در روایات مطلبی یافت نشد امّا با توجه به شواهد و قرائن می‌توان آن را در ماه‌های آغازین پس از ظهور تصور کرد. زیرا ایشان در مدتی کمتر از سه ماه بر خاورمیانه مسلط می‌شوند و پیش از آن با صیحه جبرییل همگان با شخصیت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اهداف و برنامه‌های ایشان آشنا شده‌اند. در برخی از روایات نیز، سرآغاز این نبرد، پناه بردن بازمانده سپاه سفیانی به غرب بیان شده است. ظاهرا در این ماجرا غربیان، حضرت مسیح (علیه السلام) را میانجی خویش قرار می‌دهند و قرارداد صلحی میان دو طرف برای مدت هفت سال برقرار می‌گردد.

11ـ نبرد دوم با غرب و شکست آنان

غربیان تنها با گذشت نه ماه، دو یا سه سال (به اختلاف روایات) از عقد این قرارداد صلح، آن را نقض می‌کنند و با سپاهی متشکل از هشتاد پرچم (شاید کنایه از کشور باشد) و نزدیک به یک میلیون سرباز به مسلمانان حمله ور می‌شوند. به رغم حضور این خیل سپاه جهانی در منطقه فلسطین، که با همراهی برخی از اعراب با غربیان ادامه می‌یابد به نفع مسلمانان و سپاه ظهور خاتمه می‌یابد. متاسفانه به غلط برخی نبرد قرقیسیا را معادل اسلامی آرماگدون درنظر می‌گیرند. با نگاه دقیقتر می‌توان ادعا کرد غربیان با در نظر گرفتن نبرد نهایی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با روم و غرب، داستان آرماگدون را ساخته‌اند یا در منابع آسمانی تحریف ناشده‌ای که به طور محرمانه و مخفیانه در اختیار دارند از این نبرد اطلاع یافته‌اند و حقایق مربوط به آن را برای خویش تحریف کرده‌اند.

12ـ  شورش دجال و کشته شدن او

ماجرای دجال با اوصاف خاص او مطلبی است که غالبا در منابع اهل سنت آمده است و در منابع شیعی معمولا به بیان کلیات و مطالب اجمالی درباره این موضوع اکتفا شده است. منابع مسیحیان نیز به وفور درباره دجال و اقدامات او سخن گفته‌اند تا جایی که در حال حاضر، آنان به دنبال یافتن مصداق یا مصداقهای آن هستند. در منابع مسیحیان، مسیح نبی (علیه السلام) را قاتل دجال معرفی کرده‌اند و در منابع اسلامی نیز گاه ایشان و گاه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را کُشنده دجال بیان نموده‌اند.دجال شخصیت، جریان یا ابزاری است که عده‌ای را در دوره آخرالزمان به خویشتن فریفته می‌سازد و زمینه کفر و ناسپاسی جمعیت بسیاری را فراهم می‌آورد.

 

13ـ نبرد با یأجوج و مأجوج

یأجوج و مأجوج دو شخصیت یا امتی بوده‌اند که ذوالقرنین در قرآن کریم از آنان با عنوان مفسد فی الارض یاد کرده است. ماجرای این دو در دوره بعد از ظهور و پس از جریان دجال، تکرار می‌شود که از حیث گستره و طرفهای درگیر و دیگر ویژگی‌ها کاملاً متفاوت با آن خواهد بود. فتنه این دو نیز به دست امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برچیده می‌شود.

14ـ نبرد با ابلیس و مرگ او

ابلیس پس از آنکه در ماجرای خلقت حضرت آدم (علیه السلام) سجده نکرد و از درگاه الهی رانده شد، درصدد انتقام از این مخلوق تازه خداوند بر آمد. او با توجه به معرفتی که به خداوند داشت به عزت او قسم خورد که به جز مخلَصان، دیگر انسانها را گمراه کند و برای همین امر از خداوند تا روز قیامت مهلت خواست. خداوند تا موعد مشخصی (یوم الوقت المعلوم) به او مهلت داد. در روایات متعددی که ذیل این آیه آمده، آن موعد مشخص را ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان نموده‌اند. پس از ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) طی نبردی، ابلیس به همراه اعوان و انصار جنی و انسیش در برابر امام و یارانشان صف آرایی می‌کنند. نتیجه این نبرد نیز شکست شیطان و یاران اوست و در پایان این جنگ، ابلیس در مسجد کوفه به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کشته می‌شود. از همین روست که نوع مشکلات و آزارهایی که دوستداران و پیروان و مبلغان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوره غیبت از شیاطین جن و انس می‌بینند به مراتب بیش از دیگران است.

15ـ حکومت جهانی

با حذف موانع بیرونی دریافت و فهم حقیقت، زمینه هدایت بشریت فراهم می‌شود. دوره استقرار حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ویژگی‌هایی منحصر به فرد دارد. در این دوره حداقل 309 ساله، انسانها از سویی با تمام مشکلات و بحران‌هایی که در دوره‌های مختلف و به خصوص آخرالزمان و آستانه ظهور با آن مواجه بوده‌اند، وداع می‌کنند و از سویی تمام آمال و آرزوهایی را که همواره در دل می‌پرورانده‌اند را به دست می‌آورند. این حل مشکلات و تحقق آرزوها در تمام عرصه‌های علمی، فرهنگی، امنیتی، طبیعی و ... به منصه ظهور می‌رسد.

16ـ وفات مسیح

حضرت مسیح (علیه السلام) که در دوره اوّل زندگی خویش بی‌همسر و بی‌خانمان می‌زیست، پس از بازگشت در دوره ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ازدواج می‌کند و در دوره استقرار و پس از سالها وزارت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دار دنیا را وداع می‌گوید و مراسم تدفین او را امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام می‌دهند. ایشان در طول دوره دوم حیات خویش نقشی بسزا در ترویج اسلام و رهبری امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در میان اهل کتاب و به خصوص مسیحیان ایفا می‌کنند.

17ـ وفات امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

روایات و گزارشهای متفاوتی از وفات و یا شهادت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دست ما رسیده که با توجه به برخی روایات دیگر که به نقل از معصومین آمده که همه ما با شهادت از دنیا می‌رویم، می‌توان روایات شهادت آن حضرت را قوی‌تر و صحیح‌تر دانست. پس از این واقعه عظیم، رجعت اهل بیت علیهم السلام آغاز می‌گردد.

18ـ رجعت

دوره‌ي رجعت که در منابع گاه از آن به عنوان ضروریات مکتب تشیع یاد می‌شود، دوره ای است که اطلاعاتی بسیار اجمالی درباره آن به دست ما رسیده است. با استفاده از مبانی و مستندات قرآنی و روایی متعددی می‌توان اجمال مربوط به دوره رجعت را اثبات نمود امّا درباره جزییات این دوره طولانی مدت که در روایات گفته شده هرکس نوه هزارم خویش را می‌بیند و سیدالشهدا چنان عمر می‌کنند که ابروهای ایشان روی چشمهایشان می‌افتد، نمی‌توان با قطعیت صحبت نمود. امام حسین (علیه السلام) اوّلین رجعت کننده است که به تدفین امام عصر (علیه السلام) می‌پردازند. پس از ایشان، حضرت امیر (علیه السلام) و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز به دنیا باز می‌گردند.

19ـ مقدمات قیامت

همان طور که خلقت در شش مرحله و به تعبیر قرآن کریم شش روز اتفاق افتاد، پایان خلقت خاکی نیز طی چند مرحله خواهد بود. پس از وفات آخرین حجت الهی بنا بر برخی روایات، چهل روز جهان در نوعی ابهام و سردرگمی طی طریق خواهد نمود. در پی دمیدن اوّل اسرافیل در صور خویش، ابتدا همه انسانها می میرند و دیگر موجودات نیز جان خویش را از دست می‌دهند. جان همه را عزراییل و جان او را اسرافیل می‌گیرد و او نیز با اراده الهی می‌میرد و طی مدتی خداوند تنها حیِّ عالم خواهد بود. پس از آن خداوند اسرافیل را زنده نموده و او مجددا در صور خویش می‌دمد و همه خلایق از اوّل تا آخر زنده می‌شوند و صحنه قیامت برپا می‌شود.

%ب ظ، %14 %738 %1394 ساعت %16:%اسفند

برترین مطالب