در این سوره دو آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 5- 6
«و نريد ان نمن على الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثين» [1]
اراده ما بر اين قرار گرفته است كه به مستضعفين نعمت بخشيم و آنها را پيشوايان و وارثين روى زمين قرار دهيم.
اميرالمؤمنين على (عليه السلام) ذيل اين آيه فرمودند:
«ايشان، آل محمد (عليهم السلام) هستند، خداوند مهدى آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشریف) را برمىانگيزاند تا توسط او مؤمنان را عزيز و دشمنان را ذليل و زبون گرداند» [2]
حكيمه خاتون دختر امام محمد تقى (عليه السلام) مىگويد:
«ابو محمد حسن عسكرى (عليه السلام) كسى را فرستاد و مرا خواست، سپس فرمود: اى عمه، امشب افطار نزد ما باش، آن شب هم شب پانزدهم شعبان بود، خداى سبحان امشب حجت خود را در زمين ظاهر مىكند.
حكيمه خاتون مىگويد: رفتم و شب را در خانه حضرت خوابيدم، وقت سحر بيدار شدم و دو سوره از قرآن (الم سجده) و (يس) را خواندم، دريافتم كه حالت اضطرابى براى (حضرت) نرجس خاتون پديدار شد، لباس خود را كنار زده، ناگاه ديدم مولودى (طفلى) در حال سجده به دنيا آمد.
امام حسن عسكرى (عليه السلام) مرا صدا زد و فرمود: اى عمه، طفل را نزد من بياور، او را گرفتم و نزد امام (عليه السلام) بردم و ـن حضرت، مولود مسعود را روى سينه خود قرار داد و زبان خود را به دهان آن طفل وارد نمود و دست خود را به چشمها و گوشها و مفاصل او كشيد. بعد فرمود: سخن بگو پسرم، نوزاد جواب داد: (اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد ان محمدا رسول الله) و بر اميرالمؤمنين و امامان (معصوم) صلوات فرستاد، تا رسيد به پدرش، بر حضرت نيز صلوات و درود فرستاد، سپس ابو محمد فرمود: اى عمه، طفل را نزد مادرش ببر كه بر مادر خود سلام دهد، بعد او را بياور. من حضرت را نزد نرجس خاتون بردم و او بر حضرت نرگس سلام گفت، او را خدمت پدر بزرگوارش برگرداندم، آن جناب فرمود: اى عمه، روز هفتم نزد ما بيا. رفتم و روز هفتم برگشتم، حضرت فرمود: عمه آن طفل را نزد من بياور و او را آوردم. بعد از آن كه عمل روز اول را انجام داد، فرمود: پسرم سخن بگو و آنگاه شهادتين را بر زبان جارى كرد، و بر أجداد گراميش (صلوات الله عليهم) يكى بعد از ديگرى درود و صلوات فرستاد. سپس اين آيه را تلاوت نمود: «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثين»[3]
«و نمكن لهم في الأرض و نري فرعون و هامان و جنودهما منهم ما كانوا يحذرون» [4]
و حكومت (مستضعفين) را در روى زمين پابرجا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريان آنها آن چه را بيم داشتند از اين گروه نشان دهيم.
امام سجاد (عليه السلام)، فرمود:
قسم به آن خدائى كه محمد (صلي الله عليه و آله) را به حق بشارت و انذار دهنده مبعوث نمود، به درستى كه نيكوكاران از ما اهل بيت و شيعيانمان به منزله موسى و پيروانش خواهند بود و همچنين دشمنان ما و پيروانشان به منزله فرعون و پيروانش مىباشند. [5]
همچنین امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) ذيل آيه فوق فرمودند:
«مراد از فرعون و هامان دو نفر از ستمكاران قريش هستند كه خداوند در موقع ظهور قائم آل محمد آنها را به دنيا بر ميگرداند تا كيفر و انتقام ظلمى كه به اهل بيت پيامبر (صلي الله عليه و آله) نمودهاند از ايشان بكشد» [6]
پينوشتها:
[1]. سوره قصص، آيه 5
[2]. الف) تفسير صافي، ج 4، ص 80 - ب) غاية المرام، ص 754
[3]. الف) ينابع المودة، ص 449 - ب) الصراط المستقيم، ج 2، ص21
[4]. سوره قصص، آيه 6
[5]. الف) تفسير صافي، ج 4، ص81 - ب) شواهد التنزيل، ج 1، ص431، به همين مضمون تقريبا
[6]. تفسير جامع، ج 5، ص 155