«يقول الذين کفروا لست مرسلاً قل کفی بالله شهيداً بينی و بينکم و من عنده علم الکتاب» سوره رعد، آیه 43
«آنان که کافر شدند اعتراض نموده، میگویند: تو رسول خدا نیستی! بگو: کافی است که خداوند متعال و کسی که علم به این کتاب دارد بین من و شما گواه و شاهد باشند».
این آیه شریفه در مورد مولا امیر المؤمنین و امامان معصوم (علیهم السلام) نازل شده است که مصداق نخست آن – طبق منابع شیعه و سنی – حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) میباشد.
امام حسین ضمن حدیثی فمیفرمایند: «... نحن الذين عندنا علم الکتاب و بيان ما فيه عندنا و ليس عند احد من خلقه ما عندنا لانّا اهل سرّ الله ...؛ ما کسانی هستیم که علم به کتاب نزد ماست و بیان هر آنچه در آن است نزد ماست و آنچه ما میدانیم هیچ یک از مخلوقات خدا نمیدانند، چرا که ما خزینه دار اسرار الاهی هستیم» [1]
اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) عالم به تمام مسائل کلی و جزئی، اصول و فروع دین و یگانه مرجع حقیقی میباشند که هیچ نقطۀ مجهول یا مبهمی در ساحت مقدسشان راه ندارد. ضمن اینکه روایات متعدد و متواتری از شیعه و سنی وارد شده است که حضرات اهل بیت (علیهم السلام) تنها مرجع و پناه همه مسلمانان، بلکه همه ادیان در تمامی مسائل و معضلات بودهاند که در اینجا از باب نمونه، به یکی از آن روایات اشاره مینماییم:
مدافع سخت کوش حریم ولایت «علامه مجلسی» (اعلی الله مقامه) در کتاب شریف «بحار الانوار» نقل میکند: «ابو سلمه» گوید:
سالی با عمر بن خطاب در مراسم حج شرکت داشتیم، هنگامی که به ناحیه «ابطح» رسیدیم ناگهان عربی بیابانی به طرف ما آمد، وقتی نزد عمر رسید، گفت: ای امیرالمؤمنین، من لباس احرام پوشیده بودم، در این میان چند تخم شتر مرغی را دیده، آنها را پختم و خوردم، اکنون چه کفّارهای بر من واجب است؟ عمر [مثل همیشه] گفت: من حکم این مسئله را نمیدانم، بنشین شاید خداوند به وسیله یکی از اصحاب محمد (صلی الله علیه و آله) گشایشی در کار تو قرار دهد. در این هنگام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) با فرزندش امام حسین (علیه السلام) آمدند. عمر گفت: ای اعرابی! این علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. سؤالت را از او بپرس! اعرابی برخاست و سؤالش را پرسید. حضرت علی (علیه السلام) اشاره به امام حسین (علیه السلام) نموده و فرمودند: ای اعرابی! پاسخ سؤالت را از این کودک جویا شو.
اعرابی گفت: ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ! من از خانهام برای انجام دادن مراسم حج خارج شدم و در حالیکه لباس احرام پوشیده بودم ... . و مسئله خود را مطرح نمود.
امام حسین (علیه السلام)، فرمودند: به تعداد تخم شتر مرغی که خوردهای، شتر ماده را با شتر نر جفتگیری کن، هر تعدادی که بچه آوردند به خانه خدا هدیه کن.
عمر رو به امام حسن (علیه السلام) کرد و گفت: یا حسین! شاید بعضی از شترها سقط جنین کنند! [در این صورت وظیفهاش چیست؟]
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: ای عمر! شاید بعضی از تخم شتر مرغها هم فاسد باشد.
عمر گفت: راست گفتی و خوب بیان نمودی!
در این هنگامی امیر المؤمنین علی (علیه السلام) برخاست و فرزندش را به سینۀ خود چسباند و این آیه شریفه را قرائت فرمودند:
«ذرية بعضها من بعض و الله سميع عليم»
«آنان فرزندانی هستند که برخی از برخی دیگر [فضیلت] گرفتهاند و خداوند شنوا و داناست»[2]
آری، هر چه که بشر قدرت تصور آن را داشته یا نداشته باشد، در گسترۀ علم و دانش آن بزرگواران است؛ چرا که لازمۀ حجت خدا و خلیفه به حق بودن علم و دانش کامل و جامع است؛ لذا وقتی آیۀ شریفه : «و کل شیء احصيناه فی امام مبين» سوره یس، / 12 «هر چیزی را در پیشوایی آشکار قرار دادیم»، نازل شد، در مورد «امام مبین» بحث شد که چه کسی است؟
ابوبکر و عمر گفتند: یا رسول الله! امام مبین تورات است؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: نه خیر.
گفتند: انجیل است؟
پیامبر، فرمودند: نه خیر
گفتند: امام مبین قرآن است؟
فرمودند: نه خیر
در این هنگام امیر المؤمنین (علیه السلام) وارد شدند. رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هو هذا انه امام الذي احصي الله فيه علم کل شيء؛ اوست امام مبین، او امامی است که خداوند متعال در وی همه علوم را جمع کرده است»[3]
نویسنده: محمد رضا منصوری
منابع:
[1]. مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 211
[2]. بحار الانوار، ج 44، ص 197
[3]. معانی الاخبار شیخ صدوق، ص 95؛ تفسیر صافی، ج 4، ص 247
مجله ماهنامه امام شناسی شماره 22