پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

رسانه منجی - غیبت کبری

پاسخ:

امام صادق (عليه السلام) در حديثي فرمودند: «الخامس من ولد السابع يغيب عنكم شخصه» [1] پنجمين از اولاد هفتمين، كسي است كه شخصش از شما غايب خواهد شد.

و نيز فرمودند: «اما والله ليغيبن عنكم مهديكم حتي يقول الجاهل منكم ما لله في آل محمد حاجة» [2] آگاه باشيد به خدا سوگند كه مهدي شما از بين شما غايب خواهد شد تا اينكه شخص جاهل از بین شما مي‌گويد: خداوند احتياجي به آل محمد ندارد ...

همچنین آن حضرت در حدیث دیگری در این باره، فرمودند: «ان الغيبة ستقع بالسادس من ولدي و هو الثاني عشر من الائمه الهداة بعد رسول الله (صلي الله عليه و آله) اولهم اميرالمومنين علي بن ابي طالب و آخرهم القائم بالحق بقية الله في الارض ...» [3]؛ ... همانا غيبت در ششمين از فرزندانم واقع خواهد شد و او دوازدهمين از امامان هدايت بعد از رسول خداست كه اول آنها اميرالمومنين علي بن ابي طالب و آخر آنها قائم به حق بقية الله در روي زمين است ...

و نيز فرمودند: «ان اللقائم غيبة قبل ان يقوم»[4]؛ همانا براي قائم غيبتي قبل از قيام است.

 

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 338؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 143، ح 4.

[2]. كمال الدين، ص 341؛ مجلسی، بحارالانوار، ص 145، ح 12.

[3]. مجلسی، بحارالانوار، ص 145، ح 13.

[4]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 342؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 146، ح 70.

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %29 %828 %1394 ساعت %18:%دی

پاسخ:

آری، امام كاظم (عليه السلام) فرمودند:

«اذا فقد الخامس من ولد السابع فالله الله في اديانكم لا يزيلنكم احد عنها، ا بني ! انه لابد لصاحب هذا الامر من غيبتة [1]؛ هنگامي كه پنجمين از اولاد هفتمين مفقود شد، پس خدا را خدا را در اديانتان، كسي شما را از آن جدا نكند، اي فرزندم! همانا به طور حتم براي صاحب اين امر غيبتي است ...»

يونس بن عبدالرحمن مي‌‌گويد: من بر موسي بن جعفر (عليه السلام) وارد شدم و عرض كردم: اي فرزند رسول خدا، آيا شما قائم به حق مي باشيد؟ فرمود: انا القائم بالحق و لكن القائم الذي يطهر الارض من اعداء الله عزوجل و يملاها عدلا كما ملئت جورا و ظلما هو الخامس من ولدي له غيبة يطول امدها خوفا علي نفسه ...[2]؛ من قائم به حقم، ولي قائمي كه زمين را از دشمنان خداوند عزوجل پاک كرده و آن را پر از عدالت خواهد نمود آن‌گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد همان پنجمين نفر از اولاد من است براي او غيبتي طولاني است زيرا بر جان او خطر است ....

و نيز در بيان قول خداوند متعال «و اسبغ عليكم نعمه ظاهرة و باطنة»[3] فرمود: النعمة الظاهرة الامام الظاهر و الباطنة الامام الغائب فقلت له: و يكون في الائمة من يغيب؟ قال: نعم، يغيب عن ابصار الناس شخصه و لا يغيب عن قلوب المومنين ذكره و هو الثاني عشر منا ...[4]؛ نعمت ظاهر، امام ظاهر و نعمت باطن، امام غايب است. راوي مي‌گويد: به حضرت عرض كردم: آيا در ميان ائمه، كسي غايب مي شود؟ فرمود: آري، شخصش از چشمان مردم غايب مي‌گردد ولي از قلوب مومنان غايب نمي‌گردد و او دوازدهمين از ما مي‌باشد ...

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 359 و 360؛ کلینی، كافي، ج 1، ص 336، ح 2.

[2]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 361؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 151، ح 6.

[3]. سوره لقمان، آيه 20.

[4]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 368؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 151، ح 2.

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %29 %804 %1394 ساعت %18:%دی

تاريخ انتظار و شکيبايي ما به آن ظلمي که در عاشورا بر ما رفته است بر مي‌گردد. به آن تيرها که از کمان قساوت برخاست و برگلوي مظلوميت نشست، به آن سم اسب‌هاي کفر که بدن‌هاي پاک را مشبک کرد، به آن جنايتي که دست و پاي مردانگي را بريد. از آن زمان تاکنون ما به آب حيات انتظار زنده‌ايم. انتظار ظهور منتقم خون حسين (علیه السلام) و همه مظلومان پهنه خاک. تاريخ استقامت ما، از آن زمان هم دورتر مي‌رود. از عاشورا مي‌گذرد و به بعثت پيامبراکرم (صلی الله علیه و آله) مي‌رسد. او که در مقابل همه جهل و ظلم و کفر و شرک و عناد و فسادي که جهان آن زمان را، پوشانده بود، وعده مي‌فرمود:

«کسي خواهد آمد که نامش نام من، کنيه اش کنيه من، لقبش، لقب من، دوازدهمين وصي من خواهد بود و جهان را از توحيد و عدل و داد پر خواهد کرد.»

اما تاريخ صبر و انتظار و بردباري ما را وسعتي است از هابيل تاکنون و تا برخاستن فرياد جبرئيل در زمين و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان (عجل اللع تعالی فرجه الشریف).

آري! در آن زمان، هستي حياط خواهد يافت؛ عشق پر و بال خواهد گشود و در رگ‌هاي خشکيده علم، خون تازه خواهد دويد. پشت هيولاهاي ظلم و جهل با خاک، انس جاودان خواهد شد. انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد کرد.

در جلد 13 کتاب « بحار الانوار » از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) اين گونه نقل گرديده است:

«سوگند به خدايي که مرا به نبوّت برگزيده، مردم از نور رهبري او در دوران غيبتش بهره مي‌گيرند؛ همانند بهره گرفتن از خورشيد به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها.»

اشعه نامرئي وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) به هنگامي که در پشت ابرهاي غيبت نهان است، داراي آثار گوناگون و متعددي است که به برخي از آنها اشاره مي‌شود

 

اميد بخشيدن به جامعه

 

در ميدان نبرد، تمام کوشش گروهي از رزمندگان فداکار اين است که پرچم حق را به اهتزاز در آورند چرا که برقرار بودن پرچم حق، موچب دلگرمي سربازان و تلاش و کوشش مستمر آنان است. وجود فرمانده لشکر در مقر فرماندهي حتي اگر ساکت و خاموش باشد، خون گرم و پرحرارتي در عروق رزمندگان به حرکت مي‌درآورد. شيعه نيز طبق عقيده‌اي که به وجود امام زنده دارد هر چند او را در ميان خود نمي‌بيند، ولي خود را تنها نمي‌داند.

او همواره انتظار بازگشت آن يار سفر کرده را مي‌کشد؛ انتظاري سازنده و اثر بخش و حرکت آفرين. اثرات رواني اين طرز تفکر در زنده نگه داشتن اميد در جامعه و وادار ساختن افراد به خودسازي، کاملاً مشهود است.

 

پاسداري از دين خدا و آيين حق

 

هميشه بايد در ميان مسلمانان کسي باشد که مفاهيم و تعاليم اسلام را در شکل اصليش حفظ و براي آيندگان نگهداري کند و حفظ اين آيين اصيل، تنها به وسيله يک پيشواي معصوم در سطح جهاني امکان پذيراست؛ خواه اين پيشوا آشکار باشد يا پنهان. سينه امام و روح بلندش مخزن حفظ اسناد آيين الهي است تا دلايل الهي و نشانه‌هاي روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشي نگرايد.

 

تربيت گروه شايستگان

 

معني غيبت امام (علیه السلام) اين نيست که او به شکل يک روح نامرئي يا اشعه‌هاي ناپيدا در مي‌آيد، بلکه او از يک زندگي طبيعي برخوردار است و به طور ناشناخته در ميان همين انسان‌ها رفت و آمد دارد و دلهاي بسيار آماده را بر مي‌انگيزد و در اختيار مي‌گيرد و بيش از پيش آماده مي‌کند و مي‌سازد. افراد مستعد به تفاوت ميزان استعداد و شايستگي خود توفيق درک و سعادت رؤيت آن حضرت را پيدا مي‌کنند؛ براي نمونه مي‌توان به نام بزرگاني چون « محقق اردبيلي » و « سيد بحر العلوم » و... اشاره کرد.

 

نفوذ گسترده‌ معنوي

 

 وجود امام (علیه السلام) در پشت ابرهاي غيبت نيز اين اثر را دارد که از طريق اشعه‌ نيرومند و پر دامنه‌ شخصيت خود، دلهاي آماده را در نزديک و دور تحت تأثير جذبه مخصوص قرار داده و به تربيت و تکامل آنها مي‌پردازد و از آنها انسان‌هايي کامل‌تر مي‌سازد و ما قطب‌هاي مغناطيسي زمين را با چشم خود نمي‌بينيم ولي اثر آنها روي عقربه‌هاي قطب‌نما در درياها، راهنماي کشتي‌هاست. وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز در زمان غيبت با امواج جاذبه‌ معنوي خود افکار و جانهاي زيادي را که در دور يا نزديک قرار دارند هدايت مي‌کند و از سرگرداني رهايي مي‌بخشد.

 

ترسيم اهداف آفرينش

 

اين جهان و تمام مواهب آن از ديدگاه يک فرد خداپرست که با مفاهيمي چون علم و حکمت خداوند آشناست، براي صالحان و پاکان آفريده شده است. باغبان آفرينش جهان پهناور هستي به خاطر همين گروه که در رأس آن وجود مقدس امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است فيض و مواهب خود را هم چنان ادامه مي‌دهد. در حديثي آمده است :

«مردم از برکت وجود حجت و نماينده‌ي الهي روزي مي برند و به خاطر هستي او آسمان و زمين برپاست».

 

نظارت بر اعمال شيعيان

 

طبق اعتقاد عمومي شيعه که در روايات بسيار زيادي در منابع مذهبي آمده است، امام (علیه السلام) به طور مداوم در دوران غيبت مراقب حال پيروان خويش است و طبق يک الهام الهي از وضع اعمال آنها آگاه مي‌گردد و به تعبير روايت، همه هفته، برنامه‌ اعمال آنها به نظر او مي‌رسد و از چگونگي رفتار و کردار و گفتار آنها آگاه مي‌گردد.

%ب ظ، %22 %785 %1394 ساعت %17:%دی

امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از شهادت امام یازدهم آغاز می‌شود، امام بزرگواری که بر اساس مشیت و حکمت الهی از نظرها پنهان است تا مصون بماند از گزند دشمنان و بدخواهانی که وجود آن حضرت را تاب نمی‌آورند.

ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان در شب جمعه، نیمه شعبان بوده است. پس از اینکه امامت به امام دهم حضرت امام هادی (عليه السلام) و امام یازدهم حضرت عسکری (عليه السلام) رسید، کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار نگرانی‌هایی پدید آمد چون بر اساس اخبار و احادیث، آنها مطلع شده بودند که از امام حسن عسکری (عليه السلام) فرزندی تولد می‌یابد که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون و عدل و داد را حکمفرما می‌کند.

امام دهم بیست سال در سامرا تحت نظر و مراقبت بود و سپس امام یازدهم نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می‌برد.

به دلیل مراقبت‌های سخت ستمگران برای شناسایی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دوران حمل و تولد آن حضرت از مردم مخفی نگه داشته شد و جز چند تن معدود از نزدیکان یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری (عليه السلام) کسی او را نمی‌دید. آنان نیز حضرت مهدی را گاهی می‌دیدند، نه همیشه و به صورت عادی.

در مدت 4 یا 5 سال آغاز عمر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که پدر بزرگوار آن حضرت حیات داشت، شیعیان خاص به حضور حضرت می‌رسیدند.

از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند حجت و امام بعد از خود را به آنها معرفی کند تا او را بشناسند و امام چنان کرد.

آنان پسری را دیدند که بیرون آمد شبیه به پدر خویش. امام عسکری فرمود: پس از من، این پسر امام شماست، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او پراکنده نگردید، که هلاک می‌شوید و دینتان تباه  می‌گردد . این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید تا اینکه زمانی دراز بگذرد. بنابراین از نایب او عثمان بن سعید اطاعت کنید.

به این ترتیب امام یازدهم با تأکید بر واقع شدن غیبت کبری، امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به جماعت شیعیان معرفی و استمرار سلسله ولایت را اعلام کرد.

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پنهان می‌زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری (عليه السلام) در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری دیده از جهان فرو بست.

در این روز بنا به سنت اسلامی می‌بایست حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را تمام شده ندانند .

 

به هنگام نماز بر امام حسن عسکری، مردم دیدند کودکی با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد، جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد.

مشیت و حکمت الهی حکم کرد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نظرها پنهان نگهداشته شود تا مصون بماند از گزند دشمنان و بدخواهانی که وجود آن حضرت را تاب نمی‌آوردند.

غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری

مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نیانجامید و در این مدت نایبان خاص به محضر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌رسیدند و پاسخ نامه‌ها و سؤالات را به مردم می‌رساندند. نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام را داشته‌اند، چهار تن بودند که به نواب خاص یا نایبان ویژه معروفند.

نخستین نایب خاص حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عثمان بن سعید اسدی است که ظاهرا بعد از سال 260 هجری وفات کرد و در بغداد به خاک سپرده شد. عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود.

دومین سفیر و نایب امام، محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305 هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد. نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال به طول انجامید.

سومین سفیر، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد.

چهارمین سفیر و نایب امام، ابوالحسن علی بن محمد سَمَری است که در سال 329 هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد. مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است.

همین بزرگان و عالمان در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند.

غیبت کبری و نیابت عامه

این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد و تا کنون ادامه دارد. این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است.

در هیچ دوره‌ای پیوند امام زمان با مردم گسیخته نشده است.

متن نامه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به علی بن محمد السمری:

مرحوم شیخ صدوق از حسن بن احمد مکتب چنین روایت کرده است

در آن سالی که ابوالحسن علی بن محمد سمری وفات یافت، من در بغداد بودم و چند روز پیش از وفاتش به محضرش شرفیاب شدم، وی در آن روز، توقیعی از امام زمان (علیه السلام) بیرون آورد و برای مردم قرائت کرد.

متن آن نامه مبارک چنین بود: بسم الله الرّحمن الرّحیم. یا علی بن محمد السمری! أعظم الله أجر اخوانک فیک، فانّک مَیّتٌ ما بینک و بین ستّه أیام، فاجمع أمرک و لا تُوصِ الی أحدٍ فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبه التّامّه فلا ظهور الاّ بعد اذن الله تعالی ذکرُهُ و ذلک بعد طول الأمد و قسوه القلوب و امتلاءِ الأرضِ جوراً و سیأتی مِن شیعتی مَن یَدّعی المشاهده، ألا فمن ادّعی المشاهده قبل خروج السّفیانی و الصّیحه فهو کذّابٌ مُفترٍ، و لا حول و لا قوّه الاّ بالله العلیّ العظیم.

به نام خدواند بخشاینده مهربان. ای علی بن محمد سمری! خداوند متعال به براداران دینیت پاداشی عظیم در از دست دادنت، کرامت فرماید. به درستی که تو از امروز تا شش روز دیگر وفات خواهی یافت.  پس خود را آماده ساز ولی به کسی وصیت مکن که قائم مقام تو پس از وفاتت گردد. چه این که غیبت بزرگ آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند منان. ظهور من آن قدر به درازا خواهد کشید، که دلها را قساوت فراگیرد و زمین از جور و ستم لبریز گردد و به زودی کسانی از شیعیانم می‌آیند و ادعای مشاهده و دیدنم را می‌نمایند. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و رسیدن صیحه آسمانی، ادعای مشاهده و دیدن مرا نماید، دروغگو و افترا زننده است.

%ب ظ، %20 %676 %1394 ساعت %15:%دی

غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دو غیبت صغری و کبری تقسیم می‌گردد. [1]

غيبت صغري به غيبتي گفته ميشود كه هم از نظر زمان و هم از نظر شعاع محدوديت دارد.  [2]در خصوص تاريخ شروع غيبت صغري اختلاف وجود دارد. برخي از سيره نويسان و تاريخ نگاران عقيده دارند كه تاريخ غيبت صغري از سال 260 ه.ق (يعني روز شهادت امام حسن عسكري) آغاز و تا سال 329 پايان يافته است. [3]

بر اساس اين نگارش، مدت غيبت صغري 70 سال طول كشيده است. برخي از مورخان عقيده دارند كه غيبت صغري از سال تولد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همين: سال 255 آغاز شده است و تا سال 329 طول كشيده است.[4] بر اساس اين ديدگاه تاريخ غيبت صغري 75 سال طول كشيده است.

مشهور آن است كه غيبت صغري 70 سال طول کشیده است.

براي غيبت صغري از نظر اين كه مثلا در فلان تاريخ آغاز شده است، تاريخ دقيقی در دست نيست. در مدت غيبت صغري ارتباط مردم با آن حضرت به وسيله نواب خاص آن حضرت (ابوعمرو عثمان بن سعيد عمري، ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعيد عمري، ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي و ابوالحسن علي بن محمد سمري) صورت مي‌گرفت. در مدت 70 سال به دليل اين همگان با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ارتباط نداشتند، بلكه ارتباط مردم با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از طريق نواب خاص، صورت مي‌گرفت، محدوديت ايجاد شده است و يكي از علل نامگذاري غيبت صغري همين محدوديت ارتباط مردم با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مي‌باشد.

در سال 329 با درگذشت ابوالحسن علي بن محمد سمري، غيبت صغري تمام و غيبت كبري آغاز شد و بر اين اساس غيبت صغري به غيبت كبري تبديل شد. در دوران غيبت كبري علماي واجد شرايط از سوي امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيابت عام دارد. [5] و چنان كه بيان شده نيابت خاصه عبارت از اين است كه افراد خاصي را امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با نام و مشخصات به عنوان نائبان خود معرفي كرده است، ولي در غيبت كبري امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شرايط و معيارهاي كلي را براي نايب و يا نايبان خود بيان نموده است تا در طول زمان هر فردي كه آن شرايط را داشته باشد به عنوان نايبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شناخته مي‌شود و اين معيارها و ضوابط را فقيهان و مراجع شيعيان دارند. [6]

بر اين اساس بعد از تبديل شدن غيبت صغري به غيبت كبري نيابت عامه شروع شده و تا ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز ادامه دارد. در اين جا بيان اين نكته ضروري است كه غيبت صغري با غيبت كبري تضاد نداشته، بلكه مكمل يكديگرند؛ زيرا شكل‌گيري غيبت كبري بدون صغري نوعي تحير و بحران براي شيعيان به وجود مي‌آورد و مردم با غيبت كبري غير مأنوس مي‌شدند و غيبت صغري تحيير شيعيان را از بين برده و زمينه غيبت كبري را فراهم كرد.

با توجه به مطالب مذكور، در هيچ دوره‌اي از غيبت، پيوند امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با مردم قطع نشده و در دوران غيبت، نيابت خاصه وجود داشته و در دوران غيبت كبري فقيهان و عالمان وجود داشته‌اند.

شب كه خورشيد جهان‌تاب نهان از نظر است

قطع اين مرحله با نور مهي بايد كرد.[7]

 

 

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 380 و مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، ص 673.

[2]. محمد رضا حكيمي، خورشيد مغرب، ص 52 - 54 و ص 60.

[3]. صدوق، كمال الدين، ص 480، مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 152 و صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 268.

[4]. شيخ مفيد، الارشاد، ص 346 و اعيان الشيعه، ج 2، ص 46.

[5]. مهدی پیشوایی، سيره پيشوايان، ص 690 و محمد رضا حکیمی، خورشيد مغرب، ص 54.

[6]. همان.

[7]. حکیمی، خورشيد مغرب، ص 59.

%ق ظ، %18 %469 %1394 ساعت %10:%دی

پاسخ:

مرحوم شیخ صدوق (رحمة الله عليه)، به سند خود از امام حسين (عليه السلام)، چنین نقل كرده كه آن حضرت فرمود:

«في التاسع من ولدي سنة من يوسف و سنة من موسي بن عمران (عليه السلام) و هو قائمنا اهل البيت، يصلح الله تبارک و تعالي امره في ليلة واحدة» [1]

«در نهمين از فرزندانم، سنتي از يوسف و سنتي از موسي بن عمران است و او قائم ما اهل بيت مي‌باشد كه خداوند تبارک و تعالي امر او را در يک شب اصلاح خواهد نمود.»

همچنین در روایت دیگری از آن حضرت، نقل شد كه فرمود:

«قائم هذه الامة هو التاسع من ولدي و هو صاحب الغيبة» [2]

«قائم اين امت، همان نهمين از اولاد من است و او صاحب غيبت مي باشد ...»

و نيز فرمود:

«... له غيبة يرتد فيها اقوام و يثبت علي الدين فيها آخرون ...» [3]

«... براي او غيبتي است كه اقوامي در آن مرتد شده و گروهي ديگر بر دين ثابت خواهند بود ...»

 

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. ابن بابویه، كمال الدين و تمام النعمة، ص316؛ مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص132 و133، ح2.

[2]. ابن بابویه، كمال الدين و تمام النعمة، ص317؛ مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص132 و133، ح3.

[3]. مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص132 و133، ح4.

منبع:

موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ق ظ، %17 %370 %1394 ساعت %07:%آذر

پاسخ:

مرحوم شيخ صدوق (رحمة الله عليه) به سند خود در حديثي چنین نقل مي‌كند:

امام حسن مجتبي (عليه السلام) بعد از مصالحه با معاويه و اعتراض برخي به آن حضرت در اين جهت فرمود: «و يحكم ما تدرون ما عملت و الله الذي عملت خير لشيعتي مما طلعت عليه الشمس او غربت، الا تعلمون اني امامكم مفترض الطاعة عليكم واحد سيدي شباب اهل الجنة بنص رسول الله (صلي الله عليه و آله) علي؟ قالوا: بلي. قال: اما علمتم ان الخضر (عليه السلام) لما خرق السفينة و اقام الجدار و قتل الغلام كان ذلك سخطا لموسي بن عمران (عليه السلام) اذا خفي عليه وجه الحكمة في ذلك و كان ذلک عند الله تعالي ذكره حكمة و صوابا. اما علمتم انه ما منا احد الا و يقع في عنقه بيعة لطاغية زمانه الا القائم الذي يصلي روح الله عيسي بن مريم (عليه السلام) خلفه فان الله عزوجل يخفي ولادته و يغيب شخصه لئلا يكون لاحد في عنقه بيعة اذا خرج ذلك التاسع من ولد اخي الحسين بن سيدة الاماء يطيل الله عمره في غيبته ثم يظهره بقدرته في صورة شآب دون اربعين سنة ذلك ليعلم ان الله علي كل شي ء قدير» [1]

«واي بر شما، که نمي‌دانيد من چه كردم. به خدا سوگند، آنچه را من انجام دادم براي شيعيان از آنچه خورشيد بر او طلوع و غروب كرده، بهتر است. آيا نمي‌دانيد كه من، امام شما هستم كه اطاعتم بر شما واجب است؟ آيا من يكي از دو آقاي جوانان اهل بهشت به تصريح رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، نيستم؟

گفتند: آري.

پس آن حضرت، فرمود: آيا نمي‌دانيد خضر (عليه السلام) هنگامي كه كشتي را سوراخ و ديوار را برپا کرده و آن غلام را كشت، مورد غضب موسي بن عمران قرار گرفت به جهت آنكه حكمت آن را نمي‌دانست ولي اين امر نزد خداوند متعال، مطابق حكمت و صواب بود؟ آيا نمي‌دانيد كه هر يک از ما بر گردن خود بيعت طاغوت زمان خود را داريم، جز قائمي كه عيسي بن مريم (عليه السلام) پشت سر او نماز مي‌گذارد. خداوند عزوجل ولادت او را مخفي خواهد نمود و شخصش را غايب خواهد كرد تا آنكه بر گردن او از جانب هيچ كس هنگام خروج بيعتی نباشد. او نهمين از اولاد برادرم حسين و فرزند بهترين زنان است. خداوند عمر او را در غيبتش طولاني خواهد گرداند آن گاه او را به قدرت خود در صورت جواني كمتر از چهل سال ظاهر خواهد نمود، تا دانسته شود كه خداوند بر هر كاري قدرتمند است.»

 

 

 

پي‌نوشت:

[1]. ابن بابویه، كمال الدين و تمام النعمة، ص315؛ مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص132، ح1.

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ق ظ، %17 %354 %1394 ساعت %07:%آذر

پاسخ:

آري، امیرالمومنین (علیه السلام)، در بسياري از روايات خویش، به غیبت امام زمان در آخر الزمان،  اشاره نموده‌اند. از جمله؛

مرحوم صدوق (رحمة الله عليه)، در حديثي به سند خود از اميرالمومنين (عليه السلام) نقل كرده كه آن حضرت، فرمود:

«للقائم منا غيبة امرها طويل كاني بالشيعة يجولون جولان النعم في غيبته يطلبون المرعي فلا يجدونه الا فمن ثبت منهم علي دينه و لم يقس قلبه لطول امد غيبة امامه فهو معي في درجتي يوم القيامة ...» [1]

«براي قائم از ما غيبتي است كه زمان و مدت آن طولاني خواهد بود. گويا شيعه را مي‌بينم كه به مانند گوسفندان متحير و سرگردان به دنبال چراگاه مي‌گردند ولي آن را نمي‌يابند. آگاه باشيد هر كس كه در آن زمان بر دين خود ثابت قدم باشد و قلبش به جهت طولاني شدن مدت غيبت سخت نشود، او با من و در مرتبه من در روز قيامت خواهد بود ...»

نکته:

گذر از فتنه‌های نابودگر آخر الزمان و نگه‌داشتن ایمان در آن دوران و تحمل رنج و سختی عصر غیبت امام زمان و در عین حال همچنان معتقد و استوار بودن به وجود آن حضرت، آن قدر سخت و دشوار و حائز اهمیت است که امیرالمومنین (علیه السلام)، در این روایت بسیار جالب و عجیب، آن دسته از شیعیان مومنی را که بر اثر طولانی شدن غیبت، همچنان بر دین خود ثابت قدمند را هم رتبه خویش در قیامت معرفی نموده است و می‌دانیم که مرتبه آن حضرت در قیامت چنان والا و بلند است که در شرایط عادی و طبیعی دنیا برای هیچ کس از شیعیان، رسیدن به آن مرتبه دست‌یافتنی نخواهد بود.  

 

 

 

پي‌نوشت:

[1]. ابن بابویه، كمال الدين و تمام النعمة، ص303؛ اعلام الوري، ص426؛ مجلسی، بحارالانوار، ج51 ،ص 109، ح1.

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ق ظ، %17 %350 %1394 ساعت %07:%آذر

پاسخ:

آري، در بسياري از روايات به اين موضوع اشاره شده است؛ به عنوان نمونه، ابن عباس در حديثي از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نقل مي‌كند كه آن حضرت، فرمود: «... و جعل من صلب الحسين ائمة يقومون باءمري و نحفظون وصيتي التاسع منهم قائم اهل بيتي و مهدي امتي اشبه الناس بي في شمائله و اقواله و افعاله . يظهر بعد غيبة طويلة و حيرة مضلة فيعلن امر الله و يظهر دين الله جل و عز ...» [1]

«و از صلب حسين، اماماني قرار داد كه به امر من قيام كرده و وصيت مرا حفظ خواهند نمود. نهمين از آنها قائم اهل بيت من و مهدي امت من است. او شبيه‌ترين مردم به من در شمايل و اقوال و افعال است. بعد از غيبتي طولاني و حيرتي گمراه كننده، ظهور خواهد كرد. آن گاه امر خدا را اعلان كرده و دين او را ظاهر خواهد نمود.»

امام علي (عليه السلام) نيز از رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، روايت كرده كه فرمود: «ثم يغيب عنهم امامهم ما شاءالله و يكون له غيبتان احداهما اطول من الاخري ...» [2]

«آن گاه امامشان از ميان آنها تا هر زمان كه خدا خواهد غايب خواهد شد. براي او دو غيبت مقرر شده كه يكي از آن دو از ديگري طولاني تر است ...»

جابر بن عبدالله انصاري نیز از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) پرسيد: «و للقائم من ولدك غيبة؟ قال: اي و ربي. ثم قرء هذه الاية: و ليمحص الله الذين آمنوا و يمحق الكافرين» [3] [4]

«آيا براي قائم از اولاد تو غيبت است؟

حضرت فرمود: آري به خدا سوگند

آن گاه اين آيه را قرائت نمود: و ليمحص الله الذين آمنوا و يمحق الكافرين.»

 

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. ابن بابویه، كمال الدين و تمام النعمة، ص256؛ مجلسی، بحارالانوار، ج36، ص227، ح3.

[2]. مجلسی، بحارالانوار، ج52 ،ص380.

[3]. سوره آل عمران، آيه141.

[4]. مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص73 ،ح18؛ ابن بابویه، كمال الدين و تمام النعمة، ص287.

منبع:

موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ق ظ، %17 %337 %1394 ساعت %07:%آذر

پاسخ:

در پاسخ به این پرسش، می‌گوییم  

اولا، غيبت امام به جهتي از ناحيه ما مي باشد ، لذا در ظهور او نيز عملكرد ما دخيل است.

ثانیا، در عصر غيبت هرگز حدود الهي و تنفيذ احكام و دعوت به حق و جهاد با دشمنان تعطيل نمي‌گردد، بلكه بنا بر توكيل عام از جانب امام زمان (عليه السلام)، اين امور به فقها واگذار شده است.

ثالثا، برخی از علما معتقدند، امام گر چه غايب است ولي نسبت به احكام كلي جنبه نظارتي داشته و حافظ مجموعه شريعت است و لذا در صورتي كه اجماعي بر خلاف حق تشكيل شود، دخالت كرده و القاي خلاف مي‌نمايد.

رابعا،  وجود امام، واسطه فيض الهي و علت غايي خلقت است و بدون او زمين مضطرب خواهد شد و لذا او واسطه تكوين نيز مي‌باشد.

خامسا، امام گر چه از انظار عموم مردم غايب است ولي نسبت به نفوس قابلیت هدايت باطني دارد، او هر نفسي را كه قابل هدايت ببيند از راه باطن به حق و حقيقت رهنمون خواهد ساخت.

 

 

منبع:

موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ق ظ، %17 %328 %1394 ساعت %06:%آذر
صفحه2 از3

برترین مطالب