پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

رسانه منجی - معجزه

قبل از ورود به بحث در ابتدا لازم است كه اشاره‌اى هر چند مختصر، به معنا و تعریف معجزه داشته باشیم.

محقّق خویى، در تعریف معجزه مى‌نویسد:

معجزه، در اصطلاح، این است كه مدعى منصبى از مناصب الهى، براى اثبات صحت ادعایش، كارى را انجام دهد كه خارق قوانین طبیعى است و دیگران از انجام دادن آن عاجزند.[1]

چون خداوند، بعد از خاتم انبیا حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) امامان معصوم (علیهم السلام) را مجریان شریعت و جانشینان طریقت آن حضرت و حجّت خویش در روى زمین قرار داده تا راه هدایت را بر مردم هموار كنند و از آن جا كه همواره در طول تاریخ، مدعیان دروغین نبوّت و امامت، واقعیّت را بر مردم مشتبه مى‌كردند و مردم را به گمراهى و ضلالت مى‌كشاندند، لازم است كه راهى براى شناخت امام و حجّت، قرار داده شود. این راه و علامت، همان است كه در اصطلاح متكلمان، «معجزه» خوانده مى‌شود و در اصطلاح قرآن، «بیّنه» و «آیه» نامیده مى‌شود. خداوند مى‌فرماید:

«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ...» [2]

ما، رسولان خود را با دلائل روشن (معجزه) فرستادیم و با آنان، كتاب و میزان نازل كردیم تا مردم قیام به عدالت كنند.

در روایتى از امام صادق (علیه السلام) درباره علت اعطاى معجزه از سوى خداوند، سوال شد، حضرت، در جواب فرمودند: «معجزه، علامتى است از طرف خداوند كه آن را فقط به انبیا و رسل و امامان اعطا مى‌كند تا صدق آنان از دورغ دروغگو شناخته شود.».[3]

حال، با توجّه به این كه جمیع مسلمانان، به جواز كرامت اولیاى خدا عقیده دارند ـ چنان كه تفتازانى مى‌گوید: «جمهور مسلمانان، به جواز كرامت اولیاى خدا معتقد هستند[4]» ـ پس انجام دادن معجزات و كرامات از سوى امامان معصوم (علیه السلام) ـ و از جمله امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ـ كه حجت‌هاى خداوند بر روى زمین و وارثان زمین هستند، امر عجیبى نیست. با مراجعه به كتاب‌هاى تاریخى و روایى و ورق زدن صفحات آن، مشاهده مى‌كنیم كه معجزات و كرامات فراوانى از سوى آنان به وقوع پیوسته است.

بعد از این مقدمه باید گفت، معجزات آن حضرت، دو دسته است:

الف) معجزاتى كه آن حضرت در دوران تولّد و كودكى و غیبت، انجام داده‌اند.

1ـ تولّد بدون ظاهر شدن آثار حمل

از امام حسن عسكرى (علیه السلام) نقل شده كه به حكیمه، دختر امام جواد (علیه السلام) فرمود: امشب، به خانه ما بیا زیرا، امر مهمّى رخ خواهد داد. حكیمه پرسید: چه اتفاقى؟ امام (علیه السلام) فرمود: قائم آل محمد امشب به دنیا خواهد آمد. حكیمه پرسید: از چه كسى؟ امام (علیه السلام) فرمود: از نرجس.

حكیمه خاتون مى‌گوید: به نزد نرجس رفتم و به او، فرزند بزرگوارى را بشارت دادم، در حالى كه هیچ اثر حملى در او مشاهده نكردم. [5]

چنین معجزه‌اى، در مورد حضرت موسى (علیه السلام) هم بیان شده است. در مادر او، یوكابد، هیچ آثار حملى ظاهر نبود[6] و تا روزى كه موسى (علیه السلام) به دنیا آمد، كسى نفهمید كه او حامله است.

2ـ قرآن خواندن در بدو تولّد

هنگامى كه امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از مادر تولّد شد، ایشان را به امام حسن عسكرى (علیه السلام) دادند. آن حضرت، وى را در آغوش گرفت و فرمود: «قرآن بخوان.». امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شروع به قرآن خواندن كرد.[7]

3ـ شفاى مریض لاعلاج

محمّد بن یوسف نقل مى‌كند، به مرضى دچار شدم كه پزشكان از علاج آن ناامید شدند. نامه‌اى به حضرت امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشتم و از آن حضرت، طلب شفا كردم. ایشان در جواب نوشتند: «ألبسک الله العافیة» خداوند، بر تو لباس عافیّت بپوشاند. مدّتى نگذشت كه شفا پیدا كردم و وقتى پزشكان از این ماجرا مطلع شدند، گفتند: «این شفا و عافیت، به یقین، از جانب خداوند بوده است.».[8]

4ـ طلا شدن سنگریزه

یكى از اهالى مدائن مى‌گوید: به همراه رفیقم، به حج مى‌رفتیم. در نزدیكى موقف، فقیرى به سوى ما آمد. ما به او جواب ردّ دادیم. سپس به سوى جوانى خوش سیما كه ردایى پوشیده بود رفت. او، سنگى از روى زمین برداشت و به فقیر داد. شخص فقیر، مدّت زیادى در حق او دعا مى‌كرد. در این هنگام، آن جوان غائب شد. ما به نزد مرد فقیر رفتیم و گفتیم: «واى بر تو! آیا براى گرفتن یک سنگ، این قدر دعا مى‌كنى؟» ناگهان در دست او سنگى از طلا دیدیم كه در حدود بیست مثقال مى‌شد. وقتى در مورد آن جوان از اهل مكّه و مدینه سوال كردیم، گفتند: «چنین شخصى از علویان است و هر سال با پاى پیاده به حج مى‌آید.».[9]

5ـ خبر دادن از غیب

از پسر مهزیار نقل شده كه در سفرى با كشتى همراه پدرم بودم و مال زیادى به همراه او بود. پدرم، دچار بیمارى سختى شد و گفت: «من، در حال مردن هستم.». و در مورد آن اموال، وصیت كرد كه آن ها را به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدهم. از این وصیّت تعجّب كردم، ولى مطمئن بودم كه پدرم بیهوده سخن نمى‌گوید. با خود گفتم: «اگر امر برایم روشن شد، مانند دوران امام حسن عسكرى (علیه السلام) به وصیّت عمل مىكنم و الّا آن را صدقه مى‌دهم.».

مدّتى در عراق بودم تا این كه فرستاده‌اى از جانب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمد و مشخصّات مال و محلّ مخفى كردن آن را گفت و حتّى بعضى از مشخّصاتى را كه خودم هم نمى‌دانستم، بیان كرد و من هم مال را به او دادم.[10]

ب) معجزاتى كه امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به هنگام ظهور انجام خواهد داد.

امام صادق (علیه السلام) مى‌فرماید: «هیچ معجزه‌اى از معجزات انبیا نیست مگر این كه خداوند آن را به دست حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) براى اتمام حجّت، بر دشمنان ظاهر خواهد كرد.».[11]

بنابراین، معجزات آن حضرت به دوره قبل از غیبت و غیبت، ختم نمى‌شود و به هنگام ظهور نیز آن حضرت براى معرّفى حقانیّت خویش و اتمام حجّت بر دشمنان و منكران، معجزاتى را انجام خواهند داد.

 

 

منابع: 

[1]. آلاء الرحمن فى تفسیر القرآن، ص 3، (به نقل از: إیضاح المراد فى شرح كشف المراد، ص 345، ربانّى گلپایگانى).

[2]. الحدید: 25.

[3]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 11، ص 71.

[4]. الإلهیات من شرح المواقف، تحقیق على ربانى گلپایگانى، ص 132.

[5]. مدینه المعاجز، سیدهاشم بحرانى، ج 8، ص 10 و 26، مؤسسه معارف اسلامى، چاپ اوّل، 1416 هـ ق.

[6]. قصص قرآن یا تاریخ انبیاء، هاشم رسولى محلاتى، ج 2، ص 46، انتشارات علمیه اسلامیه، چاپ پنجم، 1407 هـ ق.

[7]. تبصره الولى، سیدهاشم بحرانى، ج 18.

[8]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 51، ص 297،  کلینی، اصول كافى، ج 1، ص 519.

[9]. کلینی، اصول كافى، ج 1، ص 332؛ بحرانی،  مدینه المعاجز، ج 8، ص 71.

[10]. الغیبه، شیخ طوسى، ص 282، مؤسسه معارف اسلامى، قم، چاپ اوّل، 1411.

[11]. منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، لطف الله صافى، ص 312، مكتبه الصدر، چاپ سوم.

 

%ق ظ، %06 %478 %1395 ساعت %10:%فروردين

معجزه كاري است بر خلاف مجاري طبيعت كه با اتكاء به قدرت الهي انجام مي‌گيرد و داراي دو علامت است.

اولا از راه تعليم و تعلّم حاصل نمي‌شود.

ثانيا مغلوب عامل ديگري واقع نمي‌گردد.[1]

مرحوم آيت الله خويي در اين مورد مي‌فرمايد: معجزه عبارت است از دليلي كه براي اثبات مقام ارائه مي‌گردد. اين مقام، چه مقام نبوت باشد و يا امامت، دليل بر صدق مدعا را معجزه مي‌گويند كه به عنايت الهي صادر شده باشد.[2]

پس معجزه همانطور كه گذشت عبارت است از دليل و برهان بر اثبات يک مقام الهي. بي‌گمان امامان معصوم (عليهم السّلام) نيز براي اثبات مقام الهي خود در مواردي كه صلاح مي‌ديدند از خود معجزاتي نشان مي‌دادند. ذيلا به چند مورد، اشاره مي‌گردد:

از اصبغ بن نباته نقل شده است كه روزي درمحضر اميرالمؤمنين (عليه السّلام) بودم، عده‌اي از اصحاب، كه از آن جمله ابوموسي اشعري، عبدالله بن مسعود، انيس بن مالك، ابوهريره و... وارد شدند، به آن حضرت گفتند: از معجزاتي كه خداوند به شما اختصاص داده است به ما نشان دهيد. حضرت فرمود: شما چگونه هستيد و اين چه سؤالي است كه شما كرديد...، خداوند فرموده است: «اگر كسي بعد از حجت، ايمان نياورد، به عذاب سخت گرفتار خواهد شد... سپس آنان گفتند: يا اميرالمؤمنين، ما به خدا و رسولش ايمان آورديم و به او توكل مي‌كنيم و بعد حضرت فرمود: به نام خدا و بركات او با من برخيزيد و ما با آن حضرت برخاستيم. درجايي بوديم كه هيچ‌گونه آبي در آنجا نبود، در همان حال ناگهان در برابر خود باغ سرسبزي كه نهرهايي از آب در آن جاري بود را مشاهده كرديم. به امام علي (عليه السّلام) عرض كرديم: يا اميرالمؤمنين، به خدا قسم اين نشانه امامت است و غير آن را نيز به ما نشان دهيد. حضرت فرمود: اين مرا كافي است و خداوند نيكو وكيل است...[3]

همچنین از قطب الدین رواندي نقل شده است كه روزي ابوصلاح كناني به خانه امام باقر (عليه السّلام) مي رود، در را كوبيده، كنيز و خدمتكار امام (عليه السّلام) مي آيد. در اين هنگام دست به سوي او برده و اهانتي مي‌كند. در اين زمان امام (عليه السّلام) از خانه صدا مي‌زند و مي‌فهماند كه ديوار خانه مانع از ديدار آن حضرت نمي‌گردد. وقتی او وارد خانه می‌شود، به حضرت مي‌گويد: به خدا قسم اين كار از روي بي‌اعتنايي و قصد اهانت نبود. بلكه مي‌خواستم بر يقينم بيافزايم. امام (عليه السّلام) فرمود: اگر گمان داري كه اين در و ديوار وسيله‌اي حائل بين من و شما مي‌شود، پس فرق ميان من و شما چه خواهد بود. و بپرهيز كه ديگر عملي اينگونه ناشايست به جا نياوري.[4]

در خصوص معجزات حضرت زهرا (سلام الله علیها) بايد گفت: صدّيقه طاهره (سلام الله عليها) در عين اينكه نبي و امام نمي‌باشد. ولي جزء حجج الهي بوده، فعل، قول و تقرير او حجت است. در طول زندگي آن حضرت نيز نشانه‌ها و علاماتي از آن حضرت ظاهر گرديده است. از جمله:

ابن عباس مي‌گويد: روزي پيامبر اكرم (صلّي الله عليه و آله) وارد خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شد در حالی که حسنين (عليهم السّلام) در خواب بودند. آنها پس از اندکی بيدار شدند و در اين هنگام امام علي (عليه السّلام) وارد شد، رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) رو به طرف آسمان نموده فرمودند: خدايا، اينها اهلبيت من هستند، هر پليدي را از آنان دور گردان. در اين حال حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خلوتگاه رفت و دو ركعت نماز خواند، پس دست به سوي آسمان برافراشت و گفت: الهي و سيّدي، اينک محمد (صلّي الله عليه و آله) پيغمبر تو و علي (عليه السّلام) پسر عموي پيغمبرت و حسن و حسين فرزند زاده پيغمبرت هستند. خدايا مائده‌اي (نعمت) آسماني بر ما بفرست، چنانچه كه بر بني‌اسرائيل فرستادي و آنها خوردند و ناسپاسي كردند، كه ما از ايمان آورندگانيم.

ابن عباس مي‌گويد: به خدا قسم، هنوز سخن فاطمه (سلام الله علیها) تمام نشده بود كه قدحي بزرگ كه بوي آن نيكوتر از مشک و عنبر بود، نمايان شد. فاطمه آن را گرفته نزد پيامبر (صلّي الله عليه و آله) و علي (عليه السّلام ) گذاشت  و چون علي (عليه السّلام) به آن نگاه كرد، فرمود: اي فاطمه، اين را از كجا آورده‌اي، در حالي كه چيزي نزد شما نبود؟ رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) فرمود: يا ابالحسن، ميل كن و سؤال نكن، شكر خدا را كه فرزندي به ما روزي گردانيده است مانند مريم دختر عمران، هر گاه كه ذكريا (عليه السّلام) به محراب عبادت بر او وارد مي‌شد، نزد او روزي مي‌يافت...[5]

 

 

 

منابع:

[1]. مصباح يزدي، محمد تقي، راه و راهنما شناسي، دفتر انتشارات اسلامي، چ دوم، 1379، ص 60.

[2]. خوئي، ابوالقاسم، البيان، قم، چاپ حوزه علميه، 1394 هـ .ق، ج1، ص 45.

[3]. مجلسي، محمد باقر، بيروت، مؤسسة الوفاء، بحار، ج 42، ص 54،

[4]. قمي، شیخ عباس، منتهي الامال، انتشارات هجرت، 1371، ج 2، ص 199.

[5]. محلاتي، ذبيح الله، رياحين الشريعه، تهران، دارالكتب اسلاميه، ج 1، ص 130.

%ب ظ، %13 %747 %1394 ساعت %16:%بهمن

برترین مطالب