يکي از مهمترين شؤون امام (عليه السّلام) که تأمين کننده اساسيترين نياز ما به ايشان است، ملجأ و پناه بودن امام (عليه السّلام) است. امام، پناهگاه انسان در برابر خطراتي است که او را در مسير هدايت، تهديد ميکند. لغزشگاههاي متعدّدي براي انسان در طريق بندگي پروردگار وجود دارد و انسان بدون آن که خودش بفهمد و بداند، در معرض سقوط و انحراف قرار ميگيرد. چه بسا در مواردي گمان کند که تقرّبي به سوي پروردگارش پيدا ميکند، ولي در همان حال، گرفتار تسويل و فريب شيطان باشد.
يکي از کمالاتي که خداوند در امام به عنوان مربّي بشر در مسير هدايت قرار داده، شناخت شيطان و راههاي فريب دادن او و نيز توانايي نجات انسانها از دام اوست. هر کس به اين حقيقت آگاه شود، مطمئنترين پناهگاه براي حفظ شدن از شرّ شياطين را يافته که بايد با التجاء به ائمّه، خود را از انواع و اقسام خطرات در اين مسير نجات دهد. اين است که استعاذه (پناه آوردن) به امام (عليه السّلام)، يکي از مهمترين وظايف انسان است.
شناخت امام (عليه السّلام) به اين وصف، گامي مؤثّر در استعاذه به ايشان است. براي آشنايي با اين صفت امام به بخشهايي از وصيّت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به کميل بن زياد مراجعه ميکنيم.
اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به کميل وصيّت فرمودند:
«اي کميل بن زياد! هر روز نام خدا و «لا حول و لا قوه الا بالله» را بر زبان جاري ساز و بر خدا توکّل کن و هر روز ما را ياد کن و ما را به اسم نام ببر و بر ما درود بفرست و به واسطه ما به خدا پناه بيار و به اين وسيله از خود و آن چه تحت مراقبت توست، محافظت کن تا انشاءاللّه از شرّ آن روز در امان باشي. اي کميل! هنگامي که شيطان در دل، تو را وسوسه ميکند، بگو: «اعوذ باللّه القوي من الشيطان الغوي و اعوذ بمحمد الرضي من شرّ ما قدر و قضي و اعوذ بإله الناس من شرّ الجنة و الناس اجمين...»
بدین معنا که « (از) شرّ شيطان گمراه به خداي توانا پناه ميبرم و از شرّ قضا و قدر به حضرت محمد (صلي اللّه عليه و آله) که مورد خشنودي خداست، پناه ميبرم و از شرّ تمام جنّ و انس به معبود همه مردم (خدا) پناه ميآورم...» در اين صورت از خطر کارهاي ابليس و شياطين که با او هستند، حفظ ميشوي هر چند همه آنها، شيطانهاي همانند خود شيطان (اصلي) باشند.»
«اي کميل! هر کس به نام خدا و پيامبرش و همه آنچه خدا براي پناه آوردن قرار داده از شياطين پرهيز نکند، مشمول ناخشنودي خداي متعال مي باشد.
اي کميل! شياطين ابتدا خودشان تو را فريب ميدهند و اگر پاسخ مساعد از تو نگيرند، از در مکر و حيله وارد ميشوند. تا اين که از اين راهها تو را به وسيله خودت فريب دهند. به اين صورت که اميال و خواستههاي تو را برايت زيبا جلوه ميدهند و آرزوها و خواستهات را برآورده ميسازند و (کارهاي زشت را) براي تو ميآرايند و حقايق و خوبيها را از ياد تو ميبرند و تو را (امر به ارتکاب بديها) و نهي (از انجام خوبيها) ميکنند و آنقدر تو را نسبت به خداي عزّوجلّ خوش گمان ميکنند تا اين که بيش از اندازه به او اميدوار شوي و به خاطر اميد زياد به خود مغرور شده، به گناهي بيفتي در حالي که کيفر گنه کار آتش است.
اي کميل! همانا ابليس از جانب خودش وعده نميدهد، بلکه از طرف پروردگارش وعده ميدهد (وعده خود را از جانب خدا وانمود ميکند) تا اين که (انسانها را) به گناه کشانده، آنها را به هلاکت برساند.
اي کميل! شيطان بسيار ظريف و ماهرانه تو را فريب ميدهد. تو را به عمل خوبي فرمان ميدهد که به انجام آن عادت کردهاي و از انجام آن فرو گذار نميکني، به طوري که تو ميپنداري فرشته بزرگواري به سراغ تو آمده در حالي که او يک شيطان رانده شده است. آنگاه وقتي به او اطمينان کردي و نسبت به او خيالت آسوده شد (ديگر نگران فريب شيطان نبودي!) در آن زمان تو را به ورطههاي خطرناک تباهي مياندازد که راه نجاتي از آنها پيدا نميکني.
اي کميل! همانا شيطان تلههايي دارد که آنها را (بر سر راه افراد) قرار ميدهد، پس مواظب باش که تو را در آنها نياندازد.
«يا کميل! انّ الارض مملوه من فخاخهم. فلن ينجو منها الّا من تشبث بنا وقد اعلمک اللّه انه لن ينجو منها الّا عباده و عباده اولياؤنا.»
اي کميل! همانا زمين پر از تله هاي شياطين است. تنها کساني از آنها نجات پيدا ميکنند که به ما متشبّث شوند (بچسبند) و خداوند تو را آگاه فرموه که از آن تلهها فقط بندگانش نجات پيدا ميکنند که بندگان او اهل ولايت ما (اهل بيت عليهم السّلام) هستند. [1]
اين که امام (عليه السّلام) چگونه پناه آوردگان به خود را حفظ مينمايد، امري وجداني است که هر کس آن را بچشد، معرفتش به امام (عليه السّلام) -از جهت اين وصف خاص- عميقتر و بيشتر ميشود. البتّه، دانستن و اعتقاد به اينکه امام چنين دستگيريهايي از خطر شياطين ميکنند، آن معرفت اوّليه را در انسان ايجاد ميکند تا زمينهساز مراتب بالاتر شود.
قائل شدن به اين شأن امام، اختياري و کاملاً مبتني بر معرفتي است که نصيب فرد گشته است. به هر اندازه که فرد پناه دهندگي و نجات دهندگي امام از دامهاي شيطان را چشيده باشد، وظيفه دارد به همان اندازه اعتقاد قويتري به ايشان داشته باشد، ولي اگر کسي با سوء اختيارش، اعتقاد محکمي نداشته باشد و به جاي استعاذه به امام، به غير ايشان توجّه کند، يقيناً مرتکب کفران نعمت گشته است.
پينوشتها:
[1]. مجلسی، بحارالانوار: ج77، ص74-268.
منبع: کتاب آشناي غريب