یكی از وظایف شیعه در عصر غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، تضرع و زاری و دعا برای تعجیل در فرج آن حضرت است.
چند مقدمه
1ـ انسان معمولاً در موقع گرفتاری دعا میكند و در راحتی غافل است البته این كه چه چیزی را گرفتاری و مشكل بداند مهم است. مشكلات شخصی یا اجتماعی.
به نظر میرسد ریشه همه مشكلات عالم، غیبت ولی الله الأعظم است و اگر او بیاید تمام مشكلات برطرف میشود.
2ـ باید اندیشید كه در موارد و اماكن استجابت دعا چه بخواهیم كه جامع همه خوبیها و خیرات باشد. بسیاری دعاها در نهایت، نجات شخص دعا كننده را به دنبال دارد و برای سایر مردم و از جمله حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سودی ندارد و مشكل او را حل نمیكند. در حالی كه جلب منفعت برای خود با احادیثی كه میگوید «مؤمن نیست مگر این كه جان مرا از جان خودش بیشتر دوست بدارد و اهلبیت مرا از خانواده خود بیشتر دوست بدارد» و با «آیهی مودّت»[1] كه مزد رسالت است سازگاری ندارد.
مودّت فراتر از محبت است چون ممكن است پدری فرزندش را خیلی دوست داشته باشد ولی در اثر اختلاف با او قهر باشد، اما با پیامبر و اهلبیت، نمیشود قهر كرد، ممكن است كسی را دوست بدارد ولی كمكی به او نكند اما مؤدت ابراز حبّ با دست و زبان و سایر اعضاء است.
پس دعایی بكنیم كه فایده آن خوشحالی پیامبر و خاندان او باشد و خاصه قلب امام زمان را شاد كند و نیز ثمرهاش برای همه انسانها از مرده و زنده باشد و بالأخره جامع همه خوبیها باشد و آن دعا برای فرج قائم آل محمد (صلّی الله علیه و آله) است.
3ـ باید حضرت بقیة الله را برای خودش بخواهیم نه این كه واسطه حل مشكلات خودمان. جمكران را به نیت دعا برای تعجیل فرجش برویم نه برای رفع مشكلات خودمان.
4ـ در حدیث است كه «اكثروا الدعا بتعجیل الفرج فان فی ذلك فرجكم»[2] یعنی برای تعجیل فرج، بسیار دعا كنید به راستی كه فرج شما در آن است.
این حدیث مهدوی دو نكته دارد:
یك) دعا برای فرج او، فرج ما را هم میرساند یعنی با آمدن آن «ماء معین»[3] همه تشنههای عالم سیراب میشوند و مشكلاتی كه داریم حل میشود.
دو) شاید این نكته هم استفاده شود كه وقتی كسی برای حضرت دعا كند، آن حضرت هم برای مشكلات دعا كننده دعا میكند و چه خوب است كه انسان مشمول دعای او كه دعایش مستجاب است و كلید همه گنجهای دنیا و آخرت در دست اوست بشود.
مرحوم اصفهانی در مكیال المكارم نقل كرده كه امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عالم خواب به یكی از دوستان ایشان فرموده: هر كس مصیبت جد شهیدم را یاد كند و سپس برای تعجیل فرج و تأیید من دعا كند من هم برای او دعا میكنم.
زمان اجابت دعا
عن الصادق (علیه السّلام): اغتمنوا الدعاء عند خمسه مواطن:
1ـ عند قراءه القرآن
2ـ و عند الاذان
3ـ و عند نزول الغیث
4ـ و عند التقاء الصفّین للشهادة
5ـ و عند دعوه المظلوم فانها لیس لها حجاب دون العرش.
پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: الدعاء بین الاذان و الاقامه لا تردّ.
و در روایات دیگر: عند طلوع الفجر ـ فی اثر المكتوبه (بعد از نماز واجب)
اذا اقشعر جلدک و دمعت عیناک و وجل قلبک فدونک دونک فقد قصد قصدک: یعنی وقتی پوست بدنت لرزید و اشكت جاری شد و قلبت خاشع شد پس آن لحظه را غنیمت شمار كه مقصود تو فراهم شده است.
مكان اجابت دعا
عن النبی (صلّی الله علیه و آله) ... مكانهایی است كه دعا در آنها به اجابت میرسد از جمله مكّه ـ عند الحجر الاسود، بین المقام و الباب، علی الصفا و المروه، تحت قبه الحسین (علیه السّلام)
حالات اجابت دعا
دعای مریض ـ دعای پدر برای فرزند، دعای مسافری كه در معصیت نباشد تا برگردد دعای برادر برای برادرش در غیاب و ـ الدعا مع رفع الیدین ـ فی السجود ـ فی لیله القدر، بعد از دعا برای چهل مؤمن.
به چند روایت كه مناسب بحث است اشاره میشود:
عن علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) علیكم بسلاح الأنبیاء « قیل و ما سلاح الأنبیاء؟ » قال الدّعاء![4]
عن امیر المؤمنین (علیه السّلام) نعم السلاح الدّعاء (غرر الحكم)
عن الصادق (علیه السّلام) انّ الدّعا انفذ من سلاح الحدید[5]
عن الباقر (علیه السّلام) لا تُحقِّروا صغیراً من حوائجكم فانّ احبّ المؤمنین الی الله أسئَلُهم.[6]
قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله): لِیسأل اَحدُكم رَبَّه حاجته كلّها حتی یَسأله شِسَعُ نعله اِذا انقطع.[7]
منابع:
[1]. (قل لا اسئلكم علیه اجراً الا المودّه فی القربی) شوری/23.
[2]. مجلسی، بحارالانوار، ج53، ص181.
[3]. (قل ارءیتم ان أصبح ماؤكم غوراً فمن یأتیكم بماء معین) ملک / 30، این آیه به حضرت مهدی تأویل شده است.
[4]. کلینی، كافی، ج2، ص468، مجلسی، بحارالانوار، ج91، باب دعا.
[5]. همان.
[6]. همان.
هر خارق عادت یا کرامتی که به دست ناشناسی صورت میگیرد و فیضی را از ناحیه او به دیگران میرساند، از سرچشمه فیاض امام عصر (علیه السلام) جاری میگردد؛ امّا چنین نیست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک ولی عصر (علیه السلام) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحی دارد که به امر ایشان گره از کار فروبسته دیگران میگشایند و واسطه رسیدن فیض امام به آنان میشوند.
ضرورت ارتباط با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
حیات انسانی و معقول بشر در گرو پیوند با حقایق وحیانی قرآن کریم است، زیرا وحی، یگانه عامل زندگی بخش بشر و پیروی از دستورها و آموزههای آن است.
«استجیبوا لله و للرّسول إذا دعاکم لما یحییکم» [1]
ای کسانی که ایمان آوردهاید، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد.
«من عمل صالحاً من ذکرٍ او انثی و هو مؤمنٌ فلنحیینّه حیوة طیّبة»؛[2]
هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او ر ابه حیاتی پاک زنده میداریم.
عترت طاهره که یکی از دو ثقل به جا مانده از رسول گرامی است، همتای قرآن و همدوش آن است و بر همین اساس، احکامی که درباره قرآن ثابت است، در مورد عترت طاهره نیز ثابت خواهد بود. از این رو ارتباط با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)نیز زندگی بخش و تأمین کننده حیات معقول و مطلوب آدمی است، چون نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) عدم معرفت و پذیرش ولایت امام معصوم زمان را مایه مردن به مرگ جاهلیت برشمردند و آنچه نبودش مرگ جاهلانه میآورد، بودنش حیات عاقلانه را تأمین خواهد کرد و آنکه معرفت و ولایت را فهیمد، همواره خویش را در معرض ارتباط با امام معصوم عصر خویش مینهد.
ارتباط با مقام شامخ ولایت و اتصال روح و قلب انسان با امام عصر خویش، نه تنها حیات معقول را تأمین میکند بلکه نقایص بشر را نیز تتمیم میسازد، زیرا او کعبه حقیقی و حقیقت کعبه است: کعبه زمینی، محاذی «بیت معمور» است و آن بیت برابر عرش خداست. فرشتهای خاص مأمور بنای بیت معمور شد تا فرشتگانی که مقام انسانیت را به خلافت نشناختند و تسبیح و تقدیس خویش را برای نیل به مقام خلافت الهی کافی دانستند و سپس با تنبیه خداوند به معرفت اوج مقام والای انسان کامل بار یافتند، بر گرد آن طواف کنند و با این عبادت، نقص کار خود را ترمیم کنند.
ساختمان کعبه نیز برای طواف بر گرد آن جهت ترمیم و جبران همة قصورها و تقصیرها به ویژه غفلت از مقام انسانیت، و سهو و نسیان یا عصیان در پیشگاه خلیفةاللّهی انسان است،[3] از این رو بهترین تنبّه برای طائفان غافل و حاجیان ذاهل و معتمران متساهل، تدارک جهل و جبران غفلت درباره خودشناسی و معرفت مقام شامخ انسان کامل و خلیفهي عصر، حضرت بقیةالله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، تا چون فرشتگان، طواف مقبول و سعی مشکور داشته باشند.
چگونگی ارتباط با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
تشرف بیواسطه و مستقیم به محضر نورانی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) لیاقت و شایستگیهایی ویژه میخواهد. آنچه برای همگان ضروری و میسور است، ایجاد و حفظ ارتباط روحی و معنوی با آن حضرت است که در پرتو رعایت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصیل خواهد شد.
انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نیابت از آن حضرت و اهدای ثواب آن به ارواح طیّب عترت طاهره (علیهم السلام) از بهترین راههایی است که میتواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمین کند و بهترین حالت در چنین نیابتی، آن است که انسان در برابر عمل خویش از آن امام خواستهای نداشته باشد، زیرا از قدر عملش میکاهد: چون خواسته ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بیشتر به حجاب تمنیات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نیز محدود خواهد بود. پس بهتر است که برابر این ادب، به پیشگاه آن حضرت چیز خاصّی را پیشنهاد ندهیم، زیرا او از آن دسته است که «سجّیتهم الکرم» [4] بنابراین شایسته آن است که در انتظار عطای او باشیم، زیرا آنچه آن حضرت به اقتضای سجیّة کریم خویش عطا میکند، ماندنی است.
البته این سخن بدین معنی نیست که انسان اگر مشکل خاصی دارد، با امام خویش در میان نگذارد و از او نطلبد بلکه مقصود آن است که در انجام دادن اعمال صالح به نیابت از آن حضرت، طلبی نداشته باشد و پیشنهادی ندهد تا آنان در خور خویش عطا کنند؛ نه در اندازه مطلوب محدود ما. آنان چون درخور خویش عطا کنند هم قابلیت و ظرفیت میبخشند و هم مقبول و مظروف؛ گاه گرچه به شخص عطا میکنند، ظهور و فضل عطایشان جامعهای را بهرهمند میسازد؛ مانند آنچه حضرت رضا (علیه السلام) به شاگرد خویش جناب زکریا بن آدم در برابر استجازه او برای خروج از قم فرمود:
«شما در قم بمانید. خدای سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم بر میدارد، آن گونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است».[5]
این نمونهای از آن عطایاست که به شخصی چنان لطفی میکنند که چون پیکرش در زمینی مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جریان یابد.
از دیگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادب برخاستن به احترام نام مبارک ولیّ عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که در میان شیفتگان و پیروان خاندان عصمت سنّتی دیرپاست.
پینوشتها:
[1]. سورة انفال، آیه 24.
[2]. سورة نحل، آیه 97.
[3]. کلینی، الکافی، ج 4، ص 187-188.
[4]. برگرفته از زیارت جامعه کبیره که در آن ائمّه (علیهم السلام) چنین خوانده میشوند: عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم (البلد الامین، ص 302؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 615).
[5]. الاختصاص، ص 87.