پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

دعا برای امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

%ق ظ، %06 %422 %1395 ساعت %09:%فروردين
منتشرشده در 5- سایر مباحث

یكی از وظایف شیعه در عصر غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، تضرع و زاری و دعا برای تعجیل در فرج آن حضرت است.

چند مقدمه

1ـ انسان معمولاً در موقع گرفتاری دعا می‌كند و در راحتی غافل است البته این كه چه چیزی را گرفتاری و مشكل بداند مهم است. مشكلات شخصی یا اجتماعی.

به نظر می‌رسد ریشه‌ همه‌ مشكلات عالم، غیبت ولی الله الأعظم است و اگر او بیاید تمام مشكلات برطرف می‌شود.

2ـ باید اندیشید كه در موارد و اماكن استجابت دعا چه بخواهیم كه جامع همه‌ خوبی‌ها و خیرات باشد. بسیاری دعاها در نهایت، نجات شخص دعا كننده را به دنبال دارد و برای سایر مردم و از جمله حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سودی ندارد و مشكل او را حل نمی‌كند. در حالی كه جلب منفعت برای خود با احادیثی كه می‌گوید «مؤمن نیست مگر این كه جان مرا از جان خودش بیشتر دوست بدارد و اهل‌بیت مرا از خانواده خود بیشتر دوست بدارد» و با «آیه‌ی مودّت»[1] كه مزد رسالت است سازگاری ندارد.

مودّت فراتر از محبت است چون ممكن است پدری فرزندش را خیلی دوست داشته باشد ولی در اثر اختلاف با او قهر باشد، اما با پیامبر و اهل‌بیت، نمی‌شود قهر كرد، ممكن است كسی را دوست بدارد ولی كمكی به او نكند اما مؤدت ابراز حبّ با دست و زبان و سایر اعضاء است.

پس دعایی بكنیم كه فایده آن خوشحالی پیامبر و خاندان او باشد و خاصه قلب امام زمان را شاد كند و نیز ثمره‌اش برای همه انسان‌ها از مرده و زنده باشد و بالأخره جامع همه‌ خوبی‌ها باشد و آن دعا برای فرج قائم آل محمد (صلّی الله علیه و آله) است.

3ـ باید حضرت بقیة الله را برای خودش بخواهیم نه این كه واسطه حل مشكلات خودمان. جمكران را به نیت دعا برای تعجیل فرجش برویم نه برای رفع مشكلات خودمان.

4ـ در حدیث است كه «اكثروا الدعا بتعجیل الفرج فان فی ذلك فرجكم»[2] یعنی برای تعجیل فرج، بسیار دعا كنید به راستی كه فرج شما در آن است.

این حدیث مهدوی دو نكته دارد:

یك) دعا برای فرج او، فرج ما را هم می‌رساند یعنی با آمدن آن «ماء معین»[3] همه تشنه‌های عالم سیراب می‌شوند و مشكلاتی كه داریم حل می‌شود.

دو) شاید این نكته هم استفاده شود كه وقتی كسی برای حضرت دعا كند، آن حضرت هم برای مشكلات دعا كننده دعا می‌كند و چه خوب است كه انسان مشمول دعای او كه دعایش مستجاب است و كلید همه گنج‌های دنیا و آخرت در دست اوست بشود.

مرحوم اصفهانی در مكیال المكارم نقل كرده كه امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عالم خواب به یكی از دوستان ایشان فرموده: هر كس مصیبت جد شهیدم را یاد كند و سپس برای تعجیل فرج و تأیید من دعا كند من هم برای او دعا می‌كنم.

زمان اجابت دعا

عن الصادق (علیه السّلام): اغتمنوا الدعاء عند خمسه مواطن:

1ـ عند قراءه القرآن

2ـ و عند الاذان

3ـ و عند نزول الغیث

4ـ و عند التقاء الصفّین للشهادة

5ـ و عند دعوه المظلوم فانها لیس لها حجاب دون العرش.

پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: الدعاء بین الاذان و الاقامه لا تردّ.

و در روایات دیگر: عند طلوع الفجر ـ فی اثر المكتوبه (بعد از نماز واجب)

اذا اقشعر جلدک و دمعت عیناک و وجل قلبک فدونک دونک فقد قصد قصدک: یعنی وقتی پوست بدنت لرزید و اشكت جاری شد و قلبت خاشع شد پس آن لحظه را غنیمت شمار كه مقصود تو فراهم شده است. 

مكان اجابت دعا

عن النبی (صلّی الله علیه و آله) ... مكان‌هایی است كه دعا در آنها به اجابت می‌رسد از جمله مكّه ـ عند الحجر الاسود، بین المقام و الباب، علی الصفا و المروه، تحت قبه الحسین (علیه السّلام)

حالات اجابت دعا

دعای مریض ـ دعای پدر برای فرزند، دعای مسافری كه در معصیت نباشد تا برگردد دعای برادر برای برادرش در غیاب و ـ الدعا مع رفع الیدین ـ فی السجود ـ فی لیله القدر، بعد از دعا برای چهل مؤمن.

به چند روایت كه مناسب بحث است اشاره می‌شود:

عن علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) علیكم بسلاح الأنبیاء « قیل و ما سلاح الأنبیاء؟ » قال الدّعاء![4]

عن امیر المؤمنین (علیه السّلام) نعم السلاح الدّعاء (غرر الحكم)

عن الصادق (علیه السّلام) انّ الدّعا انفذ من سلاح الحدید[5]

عن الباقر (علیه السّلام) لا تُحقِّروا صغیراً من حوائجكم فانّ احبّ المؤمنین الی الله أسئَلُهم.[6]

قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله): لِیسأل اَحدُكم رَبَّه حاجته كلّها حتی یَسأله شِسَعُ نعله اِذا انقطع.[7]

 

 

منابع:

[1]. (قل لا اسئلكم علیه اجراً الا المودّه فی القربی) شوری/23.

[2]. مجلسی، بحارالانوار، ج53، ص181.

[3]. (قل ارءیتم ان أصبح ماؤكم غوراً فمن یأتیكم بماء معین) ملک / 30، این آیه به حضرت مهدی تأویل شده است.

[4]. کلینی، كافی، ج2، ص468، مجلسی، بحارالانوار، ج91، باب دعا.

[5]. همان.

[6]. همان.

برترین مطالب