عرصه سياست و اجتماع، مهمترين ميدان بروز و ظهور بايستههاى انتظار و مؤثرترين زمينه در جهت تحقق اهداف امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر غيبت و قبل از قيام ايشان است. بعضى از وظايف و بايستههاى سياسى و اجتماعى منتظران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عبارت است از:
الف. مبارزه و امر به معروف و نهى از منكر
علاقهمندان و ياوران حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، هيچگاه نبايد سيره و روش پيامبراکرم (صلى الله عليه و آله) و اهلبيت آن حضرت را فراموش كنند؛ بلكه بايد همواره آن را در نظر داشته و آماده پيوستن به قيام جهانى حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشند و در عين حال خود عليه ظلم و ستم و فساد، مبارزه كنند.
رسول گرامى اسلام فرمودند: «لا يزالونَ قومٌ من امّتى يُقاتلون على الحقّ ظاهرين الى يوم القيامة»؛ «همواره گروهى از امت من تا روز رستاخيز، پيروزمندانه در راه حق نبرد مىكنند».
در روايات به نمونهاى از منتظران و شيعيان واقعى امام در عصر غيبت اشاره شده كه عليه ظلمت و فساد قيام مىكنند و راه امامان خود را تداوم مىبخشند و جانشين ولىعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روى زمين هستند.
امام صادق (عليه السلام) در این باره مىفرمايند: «فيَجعَلُ اللّه قم و اهلَها قائمين مقام الحجّة»؛ «خداى تبارک و تعالى، قم و اهل قم را قائم مقام حجّت قرار مىدهد» و نيز «قم به اين جهت قم ناميده شده كه اهل آن در محضر قائم آل محمّد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گرد مىآيند و با او قيام مىكنند و از يارى او منحرف نمىشوند».
2. حق خواهى و حق مدارى
تاريخ، صحنه حضور و نزاع دو گروه حقّ و باطل و دو انديشه طغيانگرى و حقگرايى است؛ راه حقّ و صلاح، راه پيامبران و صالحان و راه باطل و كفر، راه شياطين و سردمداران زر و زور و تزوير است. اين دو گروه و نبرد ميان آنها، هميشه در جامعه بوده و همه منتظران واقعى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، بايد پيرو و طرفدار حق و مخالف و دشمن باطل باشند. با ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)،جهان شاهد مصاف نهايى حق و باطل و پيروزى و غلبه حق به رهبرى آن حضرت خواهد بود و منتظران ظهور نيز در هر حال بايد براى چنين مصافى آماده باشند و خود نيز بايد حق و حق خواهى را محور و مدار برنامهها و فعاليتهايشان قرار دهند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در اين زمينه مىفرمايند: «لا تَزالُ طائفة مِن امّتى على الحَقّ ظاهرين حتّى يأتى امرُ اللّه»؛ «گروهى از امت من همواره حق را آشكار مىكنند تا فرمان خدا (امر ظهور) فرا رسد».
حضرت على (عليه السلام) نيز مىفرمايند: «واللّه ما يكونُ ما تأملون حتّى يهلِك المبطلون و يضمحلّ الجاهلون و يأمن المتّقون ...»؛ «به خدا سوگند! آنچه آرزو مىكنيد، تحقّق نمىيابد، مگر هنگامى كه باطل از بين رود و نادانها نابود شوند و پرهيزگاران، آرامش خود را باز يابند ...».
3. استقامت و ايستادگى در سختىها
«انتظار ظهور»، يكى از بزرگترين عوامل پايدارى، استقامت و مقاومت در برابر سختىها و مشكلات عصر غيبت است. انتظار مسلمانان- به ويژه شيعيان- را در برابر ظلمها، فسادها، زورگويىها و انواع بلاها و سختىها، ثابت و پا برجا نگه مىدارد و به آنان دل و جرأت مىدهد تا در برابر تهديدها، تطميعها و سختگيرىهاى دشمنان اسلام، خود را نبازند و از هيچ چيز و هيچ كس نهراسند.
پيامبراكرم (صلى الله عليه و آله) به مسلمانان صدر اسلام فرمودند: «بعد از شما قومى خواهد آمد كه پاداش هر يک از آنها، برابر پاداش پنجاه نفر از شما است». گفتند: اى رسول خدا! مگر نه اين است كه ما در حضور شما، در بدر و احد و حنين شركت كرديم و قرآن در ميان ما نازل شد؟! فرمود: «اگر آنچه بر آنها روى خواهد داد، بر شما روى مىداد؛ شما نمىتوانستيد چون آنها صبر و شكيبايى را پيشه خود سازيد».
آن حضرت در موضعی دیگر، فرمود: «... برادران من كسانى هستند كه در آخرالزمان مىآيند و نديده، به من ايمان مىآورند ... استقامت هر يک از آنها در دين خود، از كندن خارهاى گَوَن در شب تاريک و به دست گرفتن آتش گداخته، سختتر است.
آنها مشعلهاى هدايتند كه خداوند آنان را از فتنههاى تيره و تار، نجات مىبخشد» .
امام حسين (عليه السلام) نيز در اين باره مىفرمايند:
«... امّا الصابر فى غيبته على الاذى و التكذيب، بمنزلة المجاهد بالسيف بين يدى رسول اللّه»؛ «... كسانى كه در زمان غيبت او در مقابل آزار و تكذيب، استقامت مىكنند، مانند كسانى هستند كه در حضور رسول خدا، شمشير زدهاند».
4. كسب آمادگى براى ظهور
امام صادق (عليه السلام) نيز فرموده است: «هر يک از شما بايد براى خروج حضرت قائم [سلاحى] مهيّا كند- هر چند يک تير باشد- خداى تعالى هرگاه بداند كسى چنين نيتى دارد، اميد آن است كه عمرش را طولانى كند تا آن حضرت را درک كند [و از ياران و همراهانش قرار گيرد]».
پس براى ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و يارى آن حضرت، بايد در هر لحظهاى آماده بود و خود را مهيّا نگه داشت و اين شامل آمادگى نظامى، جسمانى و ... مىشود؛ اما مهمتر از همه آمادگى فكرى، علمى و سياسى در عصر غيبت است.
5. اتحاد و همدلى
مهمترين چيزى كه در عصر غيبت واجب است، يكپارچگى و اتحاد شيعيان و پاىبندى به عهدشان با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. هرگونه اخلال در صفوف متحد منتظران، منافى با وظايف دينى آنان و كمك به دشمنان آن حضرت است.
امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقيع معروف خود به شيخ مفيد (رحمة الله علیه) مىنويسد: «ولو انّ اشياعنا- وفقهم الله لطاعة- على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا على حق المعرفة منهم بنا»؛ «اگر شيعيان ما- كه خداوند به اطاعت خويش موفقشان بدارد- در وفا به پيمانى كه با ما دارند، يكپارچه مىشدند، هرگز از ميمنت ملاقات ما محروم نشده و ظهور ما به تأخير نمىافتاد و البته سعادت حضور در محضر ما، با معرفتى حقيقى هر چه زودتر نصيبشان مىشد».
6. رعايت حقوق ديگران
از مهمترين امور در زندگى محبّان و منتظران قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رعايت حقوق برادران و مسلمانان و كمک به آنان است. انسان منتظر، نمىتواند به گونهاى زندگى كند كه حقوق ديگران بر عهدهاش باشد و در عين حال خود را دوستدار و منتظر مهدى موعود بداند؟!
امام باقر (عليه السلام) به جابر جعفى فرمود: «اى جابر! آيا كسى كه ادعاى تشيّع مىكند، براى او اين قول كه دوست اهل بيت هستم، كافى است؟! سوگند به خدا، شيعه ما نيست، مگر كسى كه پرهيزگار بوده و اطاعت از خداوند كند. شيعيان ما را به اين صفات بشناسيد: تواضع، خشوع، امانتدارى، بسيار در ياد خدا بودن ...
اى جابر! به ولايت و دوستى ما، جز از راه عمل و پرهيزگارى نمىتوانى برسى».
به همين جهت امام صادق (عليه السلام) وظايف شيعيان را در رابطه با برادران مسلمان خود، چنين معرّفى مىكند: آنچه را براى برادر مسلمانت دوست بدارى كه براى خودت دوست مىدارى؛ از خشمگين كردن برادر مسلمان دورى كنى و آنچه را كه مورد رضايتش است، انجام دهى و اوامرش را اطاعت كنى؛ چشم و راهنما و آيينه او باشى و ... وقتى چنين كردى، دوستى خود را، به دوستى او و دوستى او را به دوستى خود پيوند دادهاى».
نتيجه اينكه علاقهمندان و ياران امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، بايد كاملًا خود را وظيفهشناس و پايبند به اسلام و متعهّد و مسئول بدانند و همواره مراقب احوال و كارهاى خود باشند و از انحرافات دورى جسته و پناه به خدا ببرند و مو به مو احكام اسلام را عمل نمايند تا شايستگى سربازى آن حضرت را پيدا كنند.
7. اطاعت از نايبان امام
عصر غيبت، دوران پنهان زيستى امام و عدم دسترسى به او است؛ در اين صورت براى اخذ احكام و تعاليم دينى و عمل به وظايف و تكاليف سياسى، اجتماعى و عقيدتى، بايد به نايبان عام آن حضرت مراجعه كرد و به ولايت و رهبرى آنان گردن نهاد. فقها و علما، به عنوان جانشينان امام معصوم (عليه السلام)، راهبران جامعه و هاديان امت و محل رجوع مردم هستند و احكام دينى را با اجتهاد و تفقه خود، به آنان ابلاغ مىكنند.
مقدمه
شيعيان حضرت مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشریف) در عصر غيبت امامشان وظايفي دارند كه از جمله آنها عبارت است از:
1 ـ زمينهسازي ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف):
از آنجا كه غيبت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) از ناحيه ما بوده، ظهور آن حضرت نيز به توسط ما خواهد بود و يا ـ حداقل ـ ميتوان گفت كه ما در ظهور حضرت تاثيرگذار خواهيم بود و ميتوانيم با پياده كردن اهداف حضرت در سطح محدود تا حدّ مقدور، زمينهساز ظهور آن حضرت، باشيم.
در روايتي از پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودند: «يخرج ناس من المشرق يوطئون للمهدي يعني سلطانه»؛[1] «قومي از مشرق زمين خروج ميكنند كه زمينهساز سلطنت و حكومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) خواهند شد.»
2 ـ الگو گرفتن از دولت مهدوي:
امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشریف) رهبر و الگوي كامل براي شيعيان است و ما وظيفه داريم تا هر قدري كه ميتوانيم خود را به او نزديک كرده و اهداف بلند او را در حدّ امكان در عصر غيبت پياده نمائيم. لذا بر ماست تا با عملكرد عالي او آشنا شده و از آن بهرهمند شويم، تا بتوانيم در عصر غيبت، جامعهاي مهدوي داشته و زمينهساز ظهور حضرت گرديم.
از پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود: «طوبي لمن ادرک قائم اهل بيتي و هو يأتمّ به في غيبته قبل قيامه ...»؛[2] «خوشا به حال كسي كه قائم از اهل بيت مرا درک كرده و در غيبت او قبل از قيامش به او اقتدا نمايد ...».
و شايد سرّ توصيف خصوصيات دولت مهدوي در عصر ظهور از زبان پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) و اهل بيت (عليهم السلام) اين باشد كه از اين دولت الگو گرفته تا حدّ امكان خود را به حضرت و دولت او شبيه نماييم.
3 ـ منتظران دولت مهدوي، خود صالحند:
ممكن است سرّ توصيف خصوصيات دولت مهدوي در عصر ظهور اين باشد كه اگر ما منتظر حكومت چنين دولتي با آن اوصاف و خصوصيات هستيم كه بايد هم باشيم، خود بايد اهل صلاح باشيم، پس بايد تا حدّ توانمان خود را هماهنگ با حضرت و اصحاب او كرده و پرتويي از حكومت حضرت را در خود و جامعه پياده كنيم.
دولت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجهالشریف) و حكومت آن حضرت، داراي خصوصياتي است كه فقط در زمان ظهور حضرت، امكان پذير است، ولي در غير اين موارد ميتوانيم سيره آن حضرت را الگوي خود قرار داده و در حدّ محدود و توان خود جامعه مهدوي را بر پا كنيم.
ما در اين نوشتار به ذكر برخي از وظايف دولتمردان و مسئولان در حكومت مهدوي ميپردازيم، كه با الگو گرفتن از حكومت و دولت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشریف) ميتوان آنها را در جامعه پياده كرد.
پيام هاي مهدوي
با مروري بر حكومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه و عملكرد او و كارگزارانش مي توانيم به پيام هايي دست رسي پيدا كنيم كه دولت مردان و مسؤولان نظام اسلامي مي توانند در حدّ توان خود آنها را در جامعه پياده كنند. اينك به برخي از آن ها اشاره مي كنيم.
1 ـ ايجاد وفاق بين امّت:
دولتمردان وظيفه دارند با الگو گرفتن از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) درصدد ايجاد وفاق ملّي و اتحاد اسلامي باشند، همانگونه كه روش حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) اين چنين است.
از امام صادق (عليه السلام) درباره حضرت مهدي (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «... يظهر الله عزّوجلّ الحقّ و العدل في البلاد و يحسن حال عامة العباد و يجمع الله الكلمة و يولّف بين قلوب مختلفة»؛[3] «خداوند عزّوجلّ به واسطه او حق را ظاهر و عدل را در شهرها گسترش ميدهد و حال عموم مردم را بهبود ميبخشد و وحدت كلمه پديد آورده و بين قلبهاي گوناگون اُلفت ايجاد ميكند.»
در دعاي ندبه نيز آمده است: «اين جامع الكلمة علي التقوي»؛[4] «كجاست آن كسي كه سخنها را بر تقوا جمع ميكند.»
و نيز از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «فوالله يا مفضل ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف و يكون الدين كلّه واحداً»؛[5] «به خدا سوگند! اي مفضل به طور حتم از ملتها و دينها اختلاف را برميدارد و تمام دين يكي خواهد شد.»
2 ـ احياي سنتّ هاي فراموش شده:
عموم مسلمانان، و عليالخصوص حاكمان اسلامي وظيفه دارند تا با تأسي به امام زمان (عليه السلام) سنتهايي كه عمل نشده و بر زمين مانده را احيا كنند، همان گونه كه حضرت مهدي (عليه السلام) در سطح گسترده چنين خواهد كرد.
از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «فيريكم كيف عدل السيرة، و يحيي ميّت الكتاب و السنّة»؛[6]؛ «او روش عادلانه را در حكومت داري به شما مي نماياند و ـ احكام ـ كتاب خدا و سنّت رسول را احيا ميكند.»
3 ـ عمل به سيره رسول خدا (صلی الله عليه و آله) و حضرت علي (عليه السلام):
دولتمردان و مسئولان نظام اسلامي وظيفه دارند تا در حكومتداري به سيره رسول خدا (صلی الله عليه و آله) و حضرت علي (عليه السلام) عمل كنند همانگونه كه روش حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) چنين خواهد بود.
از رسول خدا (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود: «يخرج رجل من اهل بيتي و يعمل بسنّتي و ينزل الله البركة من السماء»؛[7] «مردي از اهل بيتم خروج ميكند او به سنّت من عمل ميكند و لذا خداوند بركاتش را به واسطه او از آسمان نازل مينمايد.»
و نيز نقل شده: «... انّ قائمنا اهل البيت (عليهم السلام) اذا قام لبس ثياب علي (عليه السلام) و سار بسيرة علي»؛[8] «... چون قائم ما اهل بيت (عليهم السلام) قيام كند لباس علي را بر تن كرده و به روش او عمل خواهد نمود.»
4 ـ نهضت فراگيري قرآن:
حاكمان اسلامي فراگيري قرآن را بايد تبديل به يک نهضت كنند و تمام امكانات را بسيج كرده و در راه رسيدن به اين هدف به كار گيرند و اين، همان كاري است كه حضرت مهدي (عليه السلام) در عصر ظهور انجام ميدهد و حتي در صورت كمبود جا از خيمهها استفاده ميكند.
از اميرمومنان (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «كانّي انظر الي شيعتنا بمسجد الكوفة و قد ضربوا الفساطيط يعلّمون الناس القرآن كما انزل ...»؛[9] «گويا به شيعيان خود در مسجد كوفه نظر ميكنم كه چگونه خيمهها را بر پا كرده و آن گونه كه قرآن نازل شده به مردم تعليم ميدهند.»
5 ـ پرورش افراد مستعد:
بايد افرادي را كه قابل هدايت بوده و داراي استعداد كمال هستند پرورش داده و به كمال رسانيد.
از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) فرمودند: «اذا قام قائمنا وضع يده علي رؤوس العباد فجمع به عقولهم و كمل به احلامهم»؛[10] «چون قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان ميگذارد و عقول آنها را متمركز ساخته و فكرهايشان را به كمال ميرساند.»
نكته ديگري كه از اين حديث استفاده ميشود، اين است كه مردم بايد خود اقدام كرده و شروع به تحصيل كمال كنند و دولتمردان وظيفه دارند تا نواقص را جبران نمايند.
پينوشتها :
[1] . سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368، ح 4088، بحارالانوار، ج 51، ص 87، كشف الغمة، ج 3، ص 278 .
[2] . اكمال الدين، ص 286، باب 25، ح 2، بحار الانوار، ج 51، ص 72، ح 14، الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1148 .
[3] . كمال الدين، ص 647، ح 7؛ بحارالانوار ج 52، ص 128، ح 20 .
[4] . اقبال الاعمال، ج 1، ص 509 .
[5] . بحارالأنوار، ج 53، ص 4.
[6] . نهج البلاغه، خطبه 138، بحارالانوار، ج 51، ص 130، ح 25 .
[7] . بحارالأنوار، ج 51، ص 82.
[8] . كافى، ج 1، ص 411، ح 4، بحارالانوار، ج 47، ص 55، ح 92 .
[9] . الغيبة، نعمانى، ص 318، ح 3، بحارالأنوار، ج 52، ص 364، ح 139.
[10] . كافى، ج 1، ص 25، ح 21، كمال الدين، ص 675، ح 30، بحارالأنوار، ج 52، ص 336، ح 71
منبع: ماهنامه امان، ش12
علی اصغر رضوانی