مقدمه
شيعيان حضرت مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشریف) در عصر غيبت امامشان وظايفي دارند كه از جمله آنها عبارت است از:
1 ـ زمينهسازي ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف):
از آنجا كه غيبت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) از ناحيه ما بوده، ظهور آن حضرت نيز به توسط ما خواهد بود و يا ـ حداقل ـ ميتوان گفت كه ما در ظهور حضرت تاثيرگذار خواهيم بود و ميتوانيم با پياده كردن اهداف حضرت در سطح محدود تا حدّ مقدور، زمينهساز ظهور آن حضرت، باشيم.
در روايتي از پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودند: «يخرج ناس من المشرق يوطئون للمهدي يعني سلطانه»؛[1] «قومي از مشرق زمين خروج ميكنند كه زمينهساز سلطنت و حكومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) خواهند شد.»
2 ـ الگو گرفتن از دولت مهدوي:
امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشریف) رهبر و الگوي كامل براي شيعيان است و ما وظيفه داريم تا هر قدري كه ميتوانيم خود را به او نزديک كرده و اهداف بلند او را در حدّ امكان در عصر غيبت پياده نمائيم. لذا بر ماست تا با عملكرد عالي او آشنا شده و از آن بهرهمند شويم، تا بتوانيم در عصر غيبت، جامعهاي مهدوي داشته و زمينهساز ظهور حضرت گرديم.
از پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود: «طوبي لمن ادرک قائم اهل بيتي و هو يأتمّ به في غيبته قبل قيامه ...»؛[2] «خوشا به حال كسي كه قائم از اهل بيت مرا درک كرده و در غيبت او قبل از قيامش به او اقتدا نمايد ...».
و شايد سرّ توصيف خصوصيات دولت مهدوي در عصر ظهور از زبان پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) و اهل بيت (عليهم السلام) اين باشد كه از اين دولت الگو گرفته تا حدّ امكان خود را به حضرت و دولت او شبيه نماييم.
3 ـ منتظران دولت مهدوي، خود صالحند:
ممكن است سرّ توصيف خصوصيات دولت مهدوي در عصر ظهور اين باشد كه اگر ما منتظر حكومت چنين دولتي با آن اوصاف و خصوصيات هستيم كه بايد هم باشيم، خود بايد اهل صلاح باشيم، پس بايد تا حدّ توانمان خود را هماهنگ با حضرت و اصحاب او كرده و پرتويي از حكومت حضرت را در خود و جامعه پياده كنيم.
دولت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجهالشریف) و حكومت آن حضرت، داراي خصوصياتي است كه فقط در زمان ظهور حضرت، امكان پذير است، ولي در غير اين موارد ميتوانيم سيره آن حضرت را الگوي خود قرار داده و در حدّ محدود و توان خود جامعه مهدوي را بر پا كنيم.
ما در اين نوشتار به ذكر برخي از وظايف دولتمردان و مسئولان در حكومت مهدوي ميپردازيم، كه با الگو گرفتن از حكومت و دولت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشریف) ميتوان آنها را در جامعه پياده كرد.
پيام هاي مهدوي
با مروري بر حكومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه و عملكرد او و كارگزارانش مي توانيم به پيام هايي دست رسي پيدا كنيم كه دولت مردان و مسؤولان نظام اسلامي مي توانند در حدّ توان خود آنها را در جامعه پياده كنند. اينك به برخي از آن ها اشاره مي كنيم.
1 ـ ايجاد وفاق بين امّت:
دولتمردان وظيفه دارند با الگو گرفتن از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) درصدد ايجاد وفاق ملّي و اتحاد اسلامي باشند، همانگونه كه روش حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) اين چنين است.
از امام صادق (عليه السلام) درباره حضرت مهدي (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «... يظهر الله عزّوجلّ الحقّ و العدل في البلاد و يحسن حال عامة العباد و يجمع الله الكلمة و يولّف بين قلوب مختلفة»؛[3] «خداوند عزّوجلّ به واسطه او حق را ظاهر و عدل را در شهرها گسترش ميدهد و حال عموم مردم را بهبود ميبخشد و وحدت كلمه پديد آورده و بين قلبهاي گوناگون اُلفت ايجاد ميكند.»
در دعاي ندبه نيز آمده است: «اين جامع الكلمة علي التقوي»؛[4] «كجاست آن كسي كه سخنها را بر تقوا جمع ميكند.»
و نيز از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «فوالله يا مفضل ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف و يكون الدين كلّه واحداً»؛[5] «به خدا سوگند! اي مفضل به طور حتم از ملتها و دينها اختلاف را برميدارد و تمام دين يكي خواهد شد.»
2 ـ احياي سنتّ هاي فراموش شده:
عموم مسلمانان، و عليالخصوص حاكمان اسلامي وظيفه دارند تا با تأسي به امام زمان (عليه السلام) سنتهايي كه عمل نشده و بر زمين مانده را احيا كنند، همان گونه كه حضرت مهدي (عليه السلام) در سطح گسترده چنين خواهد كرد.
از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «فيريكم كيف عدل السيرة، و يحيي ميّت الكتاب و السنّة»؛[6]؛ «او روش عادلانه را در حكومت داري به شما مي نماياند و ـ احكام ـ كتاب خدا و سنّت رسول را احيا ميكند.»
3 ـ عمل به سيره رسول خدا (صلی الله عليه و آله) و حضرت علي (عليه السلام):
دولتمردان و مسئولان نظام اسلامي وظيفه دارند تا در حكومتداري به سيره رسول خدا (صلی الله عليه و آله) و حضرت علي (عليه السلام) عمل كنند همانگونه كه روش حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) چنين خواهد بود.
از رسول خدا (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود: «يخرج رجل من اهل بيتي و يعمل بسنّتي و ينزل الله البركة من السماء»؛[7] «مردي از اهل بيتم خروج ميكند او به سنّت من عمل ميكند و لذا خداوند بركاتش را به واسطه او از آسمان نازل مينمايد.»
و نيز نقل شده: «... انّ قائمنا اهل البيت (عليهم السلام) اذا قام لبس ثياب علي (عليه السلام) و سار بسيرة علي»؛[8] «... چون قائم ما اهل بيت (عليهم السلام) قيام كند لباس علي را بر تن كرده و به روش او عمل خواهد نمود.»
4 ـ نهضت فراگيري قرآن:
حاكمان اسلامي فراگيري قرآن را بايد تبديل به يک نهضت كنند و تمام امكانات را بسيج كرده و در راه رسيدن به اين هدف به كار گيرند و اين، همان كاري است كه حضرت مهدي (عليه السلام) در عصر ظهور انجام ميدهد و حتي در صورت كمبود جا از خيمهها استفاده ميكند.
از اميرمومنان (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «كانّي انظر الي شيعتنا بمسجد الكوفة و قد ضربوا الفساطيط يعلّمون الناس القرآن كما انزل ...»؛[9] «گويا به شيعيان خود در مسجد كوفه نظر ميكنم كه چگونه خيمهها را بر پا كرده و آن گونه كه قرآن نازل شده به مردم تعليم ميدهند.»
5 ـ پرورش افراد مستعد:
بايد افرادي را كه قابل هدايت بوده و داراي استعداد كمال هستند پرورش داده و به كمال رسانيد.
از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) فرمودند: «اذا قام قائمنا وضع يده علي رؤوس العباد فجمع به عقولهم و كمل به احلامهم»؛[10] «چون قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان ميگذارد و عقول آنها را متمركز ساخته و فكرهايشان را به كمال ميرساند.»
نكته ديگري كه از اين حديث استفاده ميشود، اين است كه مردم بايد خود اقدام كرده و شروع به تحصيل كمال كنند و دولتمردان وظيفه دارند تا نواقص را جبران نمايند.
پينوشتها :
[1] . سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368، ح 4088، بحارالانوار، ج 51، ص 87، كشف الغمة، ج 3، ص 278 .
[2] . اكمال الدين، ص 286، باب 25، ح 2، بحار الانوار، ج 51، ص 72، ح 14، الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1148 .
[3] . كمال الدين، ص 647، ح 7؛ بحارالانوار ج 52، ص 128، ح 20 .
[4] . اقبال الاعمال، ج 1، ص 509 .
[5] . بحارالأنوار، ج 53، ص 4.
[6] . نهج البلاغه، خطبه 138، بحارالانوار، ج 51، ص 130، ح 25 .
[7] . بحارالأنوار، ج 51، ص 82.
[8] . كافى، ج 1، ص 411، ح 4، بحارالانوار، ج 47، ص 55، ح 92 .
[9] . الغيبة، نعمانى، ص 318، ح 3، بحارالأنوار، ج 52، ص 364، ح 139.
[10] . كافى، ج 1، ص 25، ح 21، كمال الدين، ص 675، ح 30، بحارالأنوار، ج 52، ص 336، ح 71
منبع: ماهنامه امان، ش12
علی اصغر رضوانی