«الذين ان مكناهم فىالارض اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبة الامور»[1]
اينها (ياران خدا) كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز بر پا مىدارند و زكات مىپردازند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و پايان همه كارها از آن خداست.
در اين آيه، سخن از برنامههاى عملى ياوران خداست كه اگر در زمين قدرت پيدا كنند، اجراى احكام الهى را سرلوحه برنامههاى خود قرار مىدهند و با بر پايى نماز به خودسازى مىپردازند و با پرداخت زكات مشكل اقتصادى جامعه را، حل مىكنند و با امر به معروف و نهى از منكر از جامعهاى سالم و خداپسند برخوردار مىگردند.
در اينجا به بررسى آيه فوق مىپردازيم:
1. موقعيت آيه:
قبل از اين آيه، خداوند مطالبى درباره دفاع از مظلومان در برابر ظالمان و قدرت خود بر يارى آنها را بيان كرده، سپس در فايده دفاع مىفرمايد: اگر دفاع نباشد، عبادتگاهها و مساجدى كه در آن ياد خدا مىشود، از بين مىرود و در پايان تاكيد مىكند كسانى كه خدا را يارى مىكنند، خداوند نيز آنها را يارى مىكند. چون او قوى و نفوذ ناپذير است و هنگامى كه با يارى خداوند پيروز و حاكم زمين شوند، اجراى احكام الهى را سرلوحه برنامه خود قرار مىدهند و دين الهى را حاكميت مىبخشند.
2. برنامه عملى ياوران خدا:
اينها پس از پيروزى، همچون خودكامگان، غرور مستى و دنياطلبى را شيوه خود نمىكنند تا اينكه خود طاغوت جديدى شوند، بلكه زندگى صالحانه توام با اصلاح خود و جامعه را به ارمغان مىآورند و بدين طريق حكومت مورد رضايتخداوند را فراهم مىسازند. برنامههاى اصلى اينها در سه امر خلاصه مىشود:
الف) بر پا داشتن نماز: اولين برنامه حكومت مورد پسند خداوند، حاكميت توحيد و ايجاد روح معنويت و تزكيه نفس است كه راه را براى كمال نفسانى انسان هموار مىكند. البته، مراد نمازى است كه به خاطر رعايت تمام شرايط ظاهرى و معنوى، انسان را از فحشا و منكرات باز دارد و مقبول حضرت حق، جل و علا، واقع شود. چنين نمازى اطاعت، خشيت و تقواى الهى را در همه شئون زندگى فراهم مىسازد و نتيجه آن كاميابى و رستگارى است.
چنانكه مىفرمايد:
«و من يطع الله و رسوله و يخش الله و يتقه، فاولئک هم الفائزون.» [2]
هركس خدا و رسولش را اطاعت كند و از خدا بترسد و پرهيزگارى پيشه كند؛ پس آنها رستگارانند.
ب) پرداخت زكات: پرداخت زكات از دو جنبه ارزشمند است:
1. همدلى و همراهى با مردم و زدودن فقر و اصلاح اقتصادى در جامعه:
2. زدودن حرص، بخل و مال پرستى از وجود انسانها و جايگزينى روح ايثار و همدردى؛ تا بخل در درون انسانهاست راه سعادت و رستگارى به روى آنها بسته است:
«و من يوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون».|[3]
و هر كس جان خود را از بخل حفظ كند، او رستگار است.
بنابراين، پرداخت زكات هم وسيلهاى براى رستگارى و كمال نفسانى است و هم عدالت اجتماعى را گسترش مىدهد. امام صادق (عليهالسلام)، مىفرمايد:
«زكات براى اين قرار داده شده تا ثروتمندان امتحان شوند، و كمكى براى فقرا باشد. اگر مردم زكات اموال خود را مىپرداختند، هيچ مسلمانى فقير و محتاج نبود و مردم با اين زكاتى كه خدا براى [استفاده] فقرا واجب كرده، بىنياز مىشدند و مردم، فقير، محتاج، گرسنه و عريان نمىشوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان... سوگند مىخورم به كسى كه مردم را خلق كرد و روزى را گسترش داد، هيچ مالى در خشكى و دريا تلف نمىشود مگر به خاطر ترک زكات... و محبوبترين مردم به خدا كسى است كه در بخشندگى سخىترين مردم باشد، و سخىترين مردم كسى است كه در آنچه كه خداوند از اموالش بر مؤمنان واجب كرده، بخل نورزد»[4]
در حكومت صالحان، زكات، هم به همان صورتى كه خداوند واجب كرده، پرداخت مىشود و هم به مصارف واقعى خودش مىرسد و در نتيجه هم نفس انسان پاک مىشود و هم اقتصاد سالمى بر جامعه حكمفرما مىگردد.
ج) امر به معروف و نهى از منكر:
يكى ديگر از وظايف ياوران دين خدا در زمان حكومتخود ترويج تمام خوبيها و اوامر الهى در ميان همه افراد است و تمام كوشش آنها زدودن بديها و گناهان در جامعه است. در چنين حكومتى اسلام و مسلمين چنان عزيز و كفار و منافقان چنان ذليلند كه صالحان به خاطر اطاعت از فرمان خدا و ترک معصيت تمسخر نمىشوند و تعدى به حقوق ديگران و معصيت علنى خداوند، رخت برمىبندد.
در چنين جامعهاى، هر انسانى خود را در برابر ديگران مسئول مىبيند، بنابراين با بهترين وجه ممكن، بر اساس دستورهاى خداوند، در رشد و شكوفايى جامعه كوشش مىكند و مسلم است كه در چنين موقعيتى، جايى براى تسلط اشرار باقى نمىماند.
3. مصاديق آيه:
هر حكومتى كه توحيد و نفى شرک را اساس خود قرار دهد و در خودسازى و اجراى احكام دين و اصلاح جامعه كوشا باشد، اين حكومت از مصاديق آيه محل بحث مىشود. در بعضى روايات، اهل بيت (عليهمالسلام) اين آيه را با خود منطبق دانسته و گفتهاند: «نحن هم». [5] ما همين گروه هستيم.
امام صادق) عليه السلام)، در روايتى كه در ذيل آيه مزبور وارد شده مىفرمايد:
«فهذه لآل محمد الى آخر الآية، و المهدى و اصحابه يملكهم الله مشارق الارض و مغاربها و يظهر الدين و يميت الله به و باصحابه البدع و الباطل كما امات الشقاة الحق، حتى لايرى اين الظلم و يامرون بالمعروف و ينهون عنالمنكر». [6]
اين آيه تا آخر آن درباره آل محمد و مهدى و اصحاب اوست كه مشرقها و مغربهاى زمين را تصاحب مىكند و دين پيروز مىشود و خداوند به وسيله او و اصحابش، بدعتها و باطل را مىميراند، همانطور كه اشقيا، اهل باطل را از بين بردند، به گونهاى كه ظلم در هيچ جا ديده نمىشود و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند.
بنابراين، مصداق كامل اين آيه، در زمان ظهور حضرت مهدى (عليهالسلام)، تحقق مىيابد. همانطور كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله)، نيز مىفرمايند:
«يفرج الله بالمهدى عن الامة بملا قلوب العباد عبادة و يسعهم عدله، به يمحق الكذب و يذهب الزمان الكلب و يخرج ذل الرق من اعناقكم». [7]
خداوند به وسيله مهدى براى اين امت گشايش ايجاد مىكند و دلهاى بندگان را از عبادت پر مىكند و عدلش را همه جا مىگستراند و به وسيله او دروغ ريشهكن مىشود و دوران سختسپرى مىشود و ذلتبندگى از گردنهاى شما خارج مىشود.
يكى از برنامههاى مهم حكومتحضرت مهدى (عليهالسلام)، فقرزدايى كامل از جامعه به وسيله اجراى عدالت، و زدودن حرص و طمع از دلهاى مردم است. در روايتى از اهل سنت اين برنامه اينگونه تشريح شده است:
«بشارت باد بر شما، مهدى ! مردى از قريش كه از خاندان من است، در اختلاف و سستى مردم خروج مىكند، پس از آن زمين را پر از قسط و عدل مىكند همانطور كه از ظلم و جور پر شده است. ساكنان زمين و آسمان از او راضى هستند، و ثروتها به صورت صحيح و مساوى تقسيم مىشود. دلهاى امت محمد از بىنيازى پر مىشود، و عدالتش چنان گسترده مىشود كه آن حضرت منادى را مامور مىكند كه ندا دهد:
چه كسى به من نياز دارد؟ اما غير از يک نفر كه درخواست مال مىكند هيچ كس به سراغ او نمىآيد. منادى به او مىگويد: پرده خانه كعبه را بياور تا از اموال به تو بدهم. آن شخص پرده خانه كعبه را مىآورد، منادى مىگويد: من فرستاده مهدى هستم تا مالى را به تو بدهم و سريع مال را به او مىدهد اما قدرت حمل آن را ندارد، بنابراين مقدارى از آن را كم مىكند تا بتواند آن را حمل كند. پس از آن كه بيرون مىآيد از كار خود پشيمان مىشود و مىگويد: من حريصترين امت محمد هستم. همه مردم براى گرفتن اين مال دعوت شدند، اما غير از من همگى آن را رها كردند، بنابراين، اموال را به منادى بر مىگرداند، ولى منادى مىگويد: ما چيزى را كه عطا كنيم پس نمىگيريم...» [8]
آرى، در چنين دولت كريمهاى، اسلام و مسلمين عزيز هستند، نفاق و اهل آن خوار و ذليلند، مردم به اطاعتخداى متعال دعوت مىشوند، و كرامت و بزرگوارى در دنيا و آخرت نصيبشان مىشود.
اين حكومت، حكومتى است قرآنى و خداپسند كه ارزشهاى دينى بارور مىشود، مشكلات زندگى فردى و اجتماعى از بين مىرود، انسان از پوچى نجات مىيابد و در يک كلمه انسان به هدف آفرينش رهبرى مىشود.
«اللهم انا نرغب اليک فى دولة كريمة، تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاة الى طاعتک و القادة الى سبيلک و ترزقنا بها كرامة الدنيا و الآخرة».[9]
عبدالرسول هاديان شيرازى
پىنوشتها:
1. سوره حج، آيه 41.
2.سوره نور، آيه 52.
3. سوره حشر، آيه9؛ سوره تغابن، آيه 16 .
4. الحرالعاملى، محمد بن الحسن، وسائلالشيعة، ج5، باب1، از ابواب ما تجب فيه الزكاة، حديث6، ص4.
5. العروسى، عبد على بن جمعه، نورالثقلين، ج3، ص506.
6. همان.
7. المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج51، ص75.
8. المتقىالهندى، علاءالدين، كنز العمال، ج14، صص262-261، حديث38653.
9. بخشى از دعاى افتتاح.
اصولا ـ و بطور كلّى ـ در مورد اينكه اصلاحات اجتماعى بايد از چه راهی انجام پذيرد، عقيده واحدى در ميان دانشمندان نيست، جمعى طرفدار اصلاحات تدريجى هستند كه به آنها «رفورميست» گفته مى شود و در برابر آنها «انقلابيون» قرار دارند كه هيچ دگرگونى اساسى را در وضع جوامع انسانى بدون انقلاب ممكن نمىدانند. آنها معتقدند كه در طبيعت نيز تحوّلها، شكل جهش و انقلاب دارد و تغييرات تدريجى «كمّى» به جايى مىرسد كه شكل «كيفى» به خود مىگيرد و با يک جهش و انقلاب، جاى خود را به ضدّ خود مىدهد. طرفداران اين اصل در همه دگرگونيهاى اجتماعى، شاخ و برگهاى زيادى براى چگونگى انقلاب و تحوّل اجتماعات درست كردهاند كه نه همه آنها مستدل است و نه منطبق بر روند مسائل تاريخى و شواهد عينى، ولى نمىتوان انكار كرد كه اين اصل در موارد بسيارى قابل قبول است.
توضيح اينكه: آنچه به واقعيّت نزديکتر به نظر مىرسد اين است كه درجه فساد اجتماعات با هم متفاوت است، آنجا كه فساد به صورت همهگير و همه جانبه در نيامده، اصلاحات تدريجى مىتواند اساس برنامههاى اصلاحى را تشكيل دهد. امّا آنجا كه فساد همه جا را گرفت و يا در بيشتر سازمانهاى اجتماعى نفوذ كرد، جز با يک انقلاب بنيادى و جهش، نمىتوان بر نابسامانیها چيره گشت و اين درست به آن مىماند كه يک بناى با عظمت را با تعميرات تدريجى مرمّت كنند و شكوه نخستين را به آن باز گردانند، امّا هنگامى كه شالودهها از درون رو به ويرانى گذارد و پايههاى اصلى در حال پوسيدن و فرو ريختن بود، آن را بكلّى در هم مىكوبند و بر ويرانه آن بنايى تازه بر پا مىكنند.
شواهد زيادى بر درستى اين عقيده در دست داريم که عبارتند از:
1ـ اصلاحات تدريجى هميشه بر همان شالودههاى قديمى گذارده مىشود و تأثير آنها وابسته به آن است كه شالودههاى سالم باشد و به تعبير ديگر، در «رفورمها» الگوها و ضوابط همان الگوها و ضوابط پيشين هستند و اين در آنجا به درد مىخورد كه الگوها سالم مانده باشند، در غير اين صورت به «نقش ايوان» پرداختن ثمرى ندارد چه اينكه «خانه از پاى بست ويران است». در اينجا بايد به سراغ الگوهاى جديد رفت و مسائل زير بنايى را در مسيردگرگونى مورد بررسى مجدّد قرار داد.
2ـ اصلاحات تدريجى غالباً از طرق مسالمتآميز مايه مىگيرد و تكيه خود را در بسيارى از موارد تنها روى «منطق» قرار مىدهد و اين در حالى اثر دارد كه آمادگى فكرى و زمينهاى در اجتماع باشد ولى آنجا كه اين زمينهها وجود ندارد، بايد از منطق انقلاب كه منطق «قدرت» است استفاده كرد، اگرچه در «تحوّلهاى انقلابى» نيز منطق نقش مؤثّرى دارد، ولى ضربه نهايى را «قدرت هاى انقلابى» وارد مىكنند. استفاده كردن از روشهاى غير انقلابى در جوامعى كه فساد در عمق آنها نفوذ كرده، سبب مىشود كه عناصر اصلى فساد از موقعيّت استفاده كرده، خود را در برابر «اصلاح طلبان» مجهّز سازند و در برابر سلاحهاى آنها به «وسائل خنثى كننده» و «بازدارنده»، مجهّز گردند، درست همانند ميكربهاى نيرومندى كه در برابر استعمال تدريجى «دارو» مصونيّت پيداكرده و به كار خود ادامه مىدهند و جز در يک حمله برق آسا با داروهاى قوى از ميان نخواهد رفت!
3ـ در جامعههايى كه فساد به ريشه نفوذ كرده، عناصر قدرتمند ضدّ اصلاح، تمام مراكز حسّاس اجتماع را در دست دارند و به آسانى مىتوانند هر طرح اصلاح تدريجى را عقيم كنند، مگر آن كه غافلگير شوند و پيش از آن كه «تشكّل» و«تجهيزبيشتر» يابند، با يک «حمله انقلابى» از هم متلاشى گردند!
4ـ نيروهاى عظيم اصلاحى و انقلابى را معمولا نمىتوان براى مدّت زيادى داغ و پرهيجان و آماده و يكصدا نگاهداشت و اگر به موقع از آنها استفاده نشود، ممكن است با گذشت زمان «كارائى و برندگى» خود را از دست دهند و عناصر «ضدّ انقلابى» تدريجاً در صفوف و افكار آنها نفوذ كنند؛ لذا به هنگام نياز به اصلاحات گسترده و وسيع، بايد از وجود آنان حدّاكثر استفاده را، «سريع و برق آسا» نمود و پيش از آن كه به خاموشى گرايند و نيروهاى ارتجاعى از حدّت و هيجان آنها بكاهند، مورد بهره بردارى قرار گيرند.
5ـ تاريخ نيز نشان مىدهد كه اين دسته از اجتماعات، از طريق اصلاحات تدريجى سازمان نيافتهاند بلكه اصلاح آنها از طريق جهش و انقلاب بوده است. پيامبران بزرگ و مردان اصلاحطلب جهان، به هنگام مواجهه با چنين جوامع، همواره روش انقلابى را در پيش گرفتند و در ميدان جهاد و مبارزه تا آخرين حدّ قدرت گام نهادند. نوح، ابراهيم، موسى، عيسى ـ و مخصوصاً پيامبر اسلام ـ كه سلام خدا بر همه آنها باد، همگى مردان بزرگ انقلابى بودند. مردان و زنان بزرگ ديگرى كه چهره تاريخ را عوض كردند و نقطه عطفى در مسير زندگى انسانها، يا اجتماع خود محسوب مىشوند، همه انقلابى بودند و اين خود دليل زندهاى است كه اصلاح اينگونه جوامع جز از طريق انقلاب امكانپذير نيست.
امّا در مورد اصلاح عمومى وضع جهان و برچيده شدن نظام كنونى كه بر اساس هدر دادن نيروهاى فعّال و تبعيض و ظلم و ستم بنا شده و جانشين شدن يک «نظام عادلانه» خالى از اين نابسامانيها، وضع روشنتر است؛ زيرا اين انقلابىترين كارى است كه بايد در جهان صورت گيرد و از هر انقلاب ديگرى وسيعتر و گستردهتر است. با اين حال، چگونه ممكن است از طريق اصلاحات تدريجى اين دگرگونى دامنهدار و بنيادى صورت پذيرد؟! اينجاست كه بايد صريحاً گفت: اگر بنا هست جهان كنونى پر از بيدادگرى و ظلم و فساد، از لبه پرتگاه فنا و نيستى كنار رود، بايد انقلابى وسيع در آن صورت گيرد. انقلاب در همه زمينهها، در زمينه فكرى و فرهنگ و اخلاق، در زمينه اقتصاد و سياست و در زمينه قوانين و برنامهها و يا سقوط در ميان شعلههاى سوزان يک جنگ عالمگير!
در چند قسمت قبل، موارد متعددي از ويژگيهاي دولتمردان حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مطرح شد؛ حال در اینجا مواردي ديگر را بیان میکنیم.
53 ـ برطرف كردن حرص مردم:
مسئولان و دولتمردان نظام اسلامي و عالمان جامعه بايد سعي كنند تا حرص و طمع را در جامعه از بين برده و از اسراف و تبذير و درخواستهاي بيمورد مردم بكاهند.
از پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود: «... و يملاء الله قلوب امة محمد غني و يسعهم عدله حتي يأمر منادياً فينادي فيقول: من له في المال حاجة؛[1] ... و خداوند قلبهاي امت محمّد را پر از بينيازي كرده و عدلش را بر آنان ميگستراند تا اين كه كسي را دستور ميدهد تا ندا دهد و او ميگويد: هر كس كه احتياج به مال دارد»
و نيز فرمود: «اذا خرج المهدي القي الله تعالي الغني في قلوب العباد؛[2] چون مهدي خروج كند خداوند متعال بينيازي را در قلبهاي بندگان مياندازد»
54 ـ هداياي اختصاصي ممنوع:
مسئولان و دولتمردان نظام اسلامي وظيفه دارند تا با بهرهگيري از سيره مهدوي از قانون، تخطّي نكرده و هرگز چيزي را به عنوان هديه اختصاصي به نور چشميهاي خود ندهند.
پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله)، فرمود: «اذا قام قائمنا اضمحلّت القطائع فلا قطائع؛[3] چون قائم ما قيام كند، هداياي اختصاصي از بين رفته و هرگز چيزي به اين عنوان به كسي داده نخواهد شد.»
55 ـ گزارش از برنامهها:
مسئولان نظام اسلامي بايد با الگوگيري از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، از پروژههاي مهمي كه در دست اقدام دارند مردم را آگاه سازند.
از امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روايت شده كه فرمود:
«انا المهدي و انا قائم الزمان، انا الذي املأها عدلا كما ملئت جوراً؛[4] من مهدي و قائم زمانم. من كسي هستم كه زمين را پر از عدل خواهم نمود همانگونه كه پر از ظلم شده باشد»
مطابق اين روايت، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قبل از ظهورش از كاري كه قرار است انجام دهد به مردم گزارش ميدهد.
56 ـ عقبنشيني از مواضع اصولي ممنوع:
وظيفه هر شخصيت سياسي و ديني آن است كه بر مواضع اصولي خود پافشاري كرده و هرگز از آنها عدول ننمايد مگر در جايي كه مصحلت اهمّي در ميان باشد. از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در كنار كوه صفا با اصحاب خود چنين عهد ميبندد: «انا معكم علي ان لا تولّوا ...؛[5] من با شما همراهم در صورتي كه از مواضع خود برنگردید.»
57 ـ ارتباط دائم با وزيران:
حاكم اسلامي در صورتي كه افراد تحت امر خود را مطيع يافت، بايد با آنان ارتباط ويژه برقرار كرده و اجازه دهد تا هر وقت كه خواستند به ملاقاتش بيايند.
امام علي (عليه السلام) ميفرمايد: حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بعد از پيمانهايي كه با كارگزاران خود ميبندد، اينگونه به ايشان خطاب مينمايد كه: «... فاذا فعلتم ذلك فعلي ان لا اتخذ حاجباً؛[6] ... چون چنين نموديد بر من است كه براي خود دربان و پاسداري قرار ندهم تا هر وقت كه خواستيد با من ملاقات داشته باشيد.»
58 ـ رحمت، قبل از خشونت:
حاكم اسلامي وظيفه دارد تا با الگوگيري از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، قبل از دست زدن به هرگونه اقدام عملي، افراد شرور را دعوت به بازگشت و توبه از كارهاي زشت نمايد و در صورتي كه اين طريق جواب نداد، دست به اقدام عملي بزند.
از امام باقر (عليه السلام) روايت شده كه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قبل از ظهورش كسي را به سوي اهالي مكه ميفرستد و به او دستور ميدهد كه به مردم بگو: «يا اهل مكة! انا رسول فلان اليكم و هو يقول لكم: انّا اهل بيت الرحمة و معدن الرسالة و الخلافة؛[7] اي اهالي مكه! من فرستاده فلان شخص (حضرت مهدي) به سوي شمايم و پيام او به شما اين است كه ما اهل بيت رحمت و معدن رسالت و خلافتيم»
پينوشتها :
[1] . مسند احمد، ج 3، ص37؛ اربلی، كشف الغمة، ج 3، ص483.
[2] . ملاحم، ابن طاووس، ص71.
[3] . مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص309، ح 409؛ قرب الإسناد، ص39.
[4] . الغیبة، طوسى، ص253؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص1، باب 18.
[5] . منتخب الأثر، ص154.
[6] . همان، ص154.
[7] . مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص307.
منبع: www.aman.ir
نویسنده: دکتر علی اصغر رضوانی
مقدمه:
تاكنون در 6 قسمت، پيامهاي حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به دولتمردان در 46 پيام را بیان نمودیم، در اين مقاله به 6 پيام ديگر اشاره ميشود:
47 ـ توجيه مردم در كارهاي در دست اقدام:
مسئولان بايد قبل از شروع در هر كاري مردم را در مورد آن كارها توجيه نمايند. همانگونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز چنين خواهد نمود.
از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در خطبهاي هنگام ظهورش ميفرمايد:
«... اذكّركم الله ايّها الناس و مقامكم بين ربّكم، و قد اكدّ المحجّة و بعث الانبياء و انزل الكتاب، يأمركم ان لا تشركوا به شيئا و ان تحافظوا علي طاعته و طاعة رسوله صلي الله عليه و آله، و ان تحيوا ما احيا القرآن و تميتوا ما امات، و تكونوا اعوانا علي الهدي و وزراء علي التقوي»؛[1]
«... اي مردم! شما را به ياد خدا مياندازم و به جايگاه شما نزد پروردگارتان يادآوري ميكنم، او بر حجت تاكيد كرده و انبيا را مبعوث نموده و قرآن را نازل كرده است. شما را دستور ميدهد كه به او هيچگونه شرک نورزيد و بر اطاعت او و رسولش (صلي الله عليه و آله)، محافظت داشته باشيد و آنچه را كه قرآن احيا كرده، زنده كنيد و آنچه را از بين برده، زنده نكنيد و كمکكار مردم بر هدايت و تاكيد كننده بر تقوا باشيد.»
48 ـ زمينه سازي براي امور غير مترقّبه و غير معمول:
دولتمردان هنگامي كه قرار است امري غير متعارف اتفاق افتد، بايد مردم را براي آن آماده كرده و در سطح جامعه زمينهسازي نمايند تا تحمل آن براي مردم امكانپذير باشد.
از آن جا كه غيبت امام، امري غير متعارف براي شيعيان بوده است، لذا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و امامان معصوم (عليهم السلام) مردم را با روشهاي مختلف از قبيل اخبار از غيبت از اين موضوع مطّلع ساخته و آنان را نسبت به آن عادت دادهاند.
الف) اخبار از غيبت:
امام حسن عسكري (عليه السلام) در حديثي به احمد بن اسحاق فرمود:
«... يا احمد بن اسحاق! مثله في هذه الامّة مثل الخضر و مثله مثل ذي القرنين، والله ليغيبنّ غيبة لا ينجوا فيها من الهلكة الاّ من ثبّته الله عزّوجلّ علي القول بإمامته و وفّقه للدعاء بتعجيل فرجه»؛[2]
«... اي احمد بن اسحاق مَثَلِ او در اين امت مَثَلِ خضر و ذوالقرنين است. به خدا سوگند! به طور حتم او غيبتي خواهد كرد كه در آن از هلاكت نجات نخواهد يافت مگر كسي كه خداوند عزّوجلّ او را بر اعتقاد به امامت او ثابت قدم نموده و به دعا براي تعجيل فرجش موفق گرداند.»
ب) اتّخاذ نظام وكالت و واگذاري مسئوليتها به افراد:
امام عسكري (عليه السلام) به شيعيانش فرمود:
«... و اشهدوا علي انّ عثمان بن سعيد العمري وكيلي و انّ ابنه محمد و وكيل ابني مهديّكم»؛[3]
«... و گواهي دهيد بر اين كه عثمان بن سعيد عمري وكيل من است و همانا فرزند او محمد، وكيل فرزند من مهدي شماست.»
49 ـ انجام پروژههاي بزرگ:
مسؤولان نظام اسلامي بايد در حدّ توان خود پروژههاي مهم را پي ريزي كرده و پياده نمايند.
از پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
«... لو لم يبق من الدنيا الاّ يوم واحد لطوّل الله ذلک اليوم حتي يملك رجل من اهل بيتي تجري الملاحم علي يديه ...»؛[4]
«... اگر از عمر دنيا تنها يک روز باقي باشد خداوند آن روز را طولاني گرداند تا مردي از اهل بيت من مالک آن گردد و كارهاي مهمي توسط او انجام گيرد ...».
50 ـ حسابرسي سريع:
مسؤولان وظيفه دارند تا به ارباب رجوع در اسرع وقت پاسخ داده و به كارهاي آن ها رسيدگي كنند.
از پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
«... و هو سريع الحساب»؛[5] او در كارش حسابرس سريعي است.
51 ـ عمل به سيره پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله) در حكومت داري:
مسؤولان بايد سعي و كوشش خود را به كار برده تا با الگوگيري از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در پيروي از سيره رسول خدا (صلي الله عليه و آله) احياگر سيره آن حضرت باشند.
از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه درباره حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
«... ثم تكون خلافة علي منهاج النبوة ...»؛[6] سپس خلافتي خواهد بود كه بر روش نبوت و سيري نبوي است ...»
52 ـ يكسان سازي حقوق:
مسؤولان نظام اسلامي بايد با تأسي و الگوگيري از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در حدّ توان خود در پرداخت حقوق كارمندان و نيز در توزيع ثروت بين مردم به مساوات رفتار نمايند.
از پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
«... فيملأ الأرض قسطاً و عدلا كما ملئت جوراً و ظلماً، يرضي عنه ساكن السماء و ساكن الأرض، يقسم المال صحاحاً. فقال له رجل: ما صحاحاً؟ قال: بالسوية بين الناس ...»؛[7]
«... زمين را پر از داد و عدل خواهد كرد، همانگونه كه پر از جور و ظلم شده باشد، اهل آسمان و ساكنان زمين از او راضي ميشوند او مال را به طور صحاح تقسيم ميكند. شخصي به حضرت عرض كرد: مقصود از صحاح چيست؟ فرمود: يعني به طور مساوي بين مردم تقسيم مينمايد ...».
از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بعد از ذكر شروط بيعت با اصحابش ميفرمايد:
«... فاذا فعلتم ذلك... فعلي ان لا ألبس الاّ كما تلبسون و لا اركب الاّ كما تركبون و ارضي بالقليل ...»؛[8]
«... چون چنين كنيد پس بر من است كه همان لباسي را كه شما ميپوشيد بپوشم و همان مركبي را كه شما سوار ميشويد سوار شوم و به كم راضي گردم ...».
پينوشتها :
[1]. الملاحم و الفتن، ص137، باب 30.
[2]. ابن بابویه، كمال الدين، ج 2، ص384، باب 38.
[3]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 51، ص345، ح 1.
تاكنون بيش از چهل نكته در ويژگيهاي دولتمردان مورد رضايت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيان شد و اينک ادامه این نکتهها را در این شماره پیمیگیریم؛
42 ـ دل نبستن به غير خدا:
دولتمردان بايد مشغول خدمت به خلق خدا باشند و بر پست و مقام و هيچ چيز ديگري جز خدا دل نبندند، زيرا كه همه چيز به دست باكفايت اوست.
از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه درباره اصحاب و كارگزاران حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
...» و لا يفرحون بأحد ...»؛ [1]
...» به كسي ـ جز خدا ـ دل نمي بندند.»
43 ـ اطاعت از دستورات رهبر:
مسئولان نظام اسلامي بايد گوش به فرمان رهبر بوده و مطيع دستورات او باشند.
از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
»كأنّي أنظر الي القائم و اصحابه في نجف الكوفة، كانّ علي رؤوسهم الطير»؛ [2]
»گويا به قائم و اصحاب او در نجفِ كوفه نظر مي كنم، گويا از شدت توجه به امام خود و تسليم بودن نسبت به ايشان> بر سرهايشان پرنده نشسته است»
و نيز در حديثي از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
»يتمسّحون بسرج الامام يطلبون بذلک البركة و يحفوّن به، يقونه بأنفسهم في الحروب، و يكفونه ما يريد فيهم»؛ [3]
»به زين مرکب امام، دست ميكشند و از آن طلب بركت مينمايند و دور او ميچرخند و با جانهاي خود از او در جنگ حفاظت ميكنند و آنچه را كه از آنان ميخواهد خودشان به تنهايي انجام ميدهند.»
از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند:
»براي صاحب اين امر غيبتي است در برخي از درّهها. آنگاه با دستش به ناحيهاي از ذي طوي اشاره نمود و چون دو شب قبل از خروج او ميشود يكي از مواليان امام برخي از اصحاب حضرت (عليه السلام) را ملاقات ميكند به او ميگويد: شما چند نفريد در اينجا؟ ميگويند: حدود چهل نفر. او ميگويد: اگر صاحب خود را ببينيد چه حالي داريد؟ ميگويند: به خدا سوگند! اگر ما را بخواهد به كوهها ببرد ما همراه او خواهيم بود، در آن هنگام است كه حضرت به سراغ آنها ميآيد...». [4]
از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
»له... رجال كانّ قلوبهم زبر الحديد... هم أطوع له من الأمة لسيّدها»؛[5]
»براي حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)... مرداني است كه قلبهاي آنها گويا پارههاي آهن است، آنان نسبت به امامشان از كنيز نسبت به مولايش مطيع ترند.»
44 ـ پرداخت بدهي بدهكاران:
حاكمان اسلامي بايد بودجهاي را براي پرداخت بدهي كساني كه قدرت پرداخت آن را ندارند قرار دهند تا به اين قشر از جامعه آسيبي وارد نشود.
درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
... » هيچ بنده مسلماني نيست جز آن كه او را خريده و آزاد ميكند و هيچ بدهكاري نيست جز اينكه بدهي او را ميپردازد و هيچ بدهي بر مردم نيست جز آن كه آن را پرداخت ميكند... و اگر كسي به توسط شخصي كشته شده، دِين او را از طرفش ميپردازد و عيال او را نيز در بخشش قرار ميدهد، تا اين كه زمين را پر از عدل و داد گرداند، همانگونه كه پر از ظلم و جور و ستم شده است...»
45 ـ امنيّت، براي پرستش خدا:
حاكمان اسلامي گرچه وظيفه دارند امنيت را در سطح جامعه گسترش دهند ولي امنيت نبايد مقصود اصلي آنان باشد بلكه امنيت را به جهت پرستش خدا و اطاعت او بدانند.
خداوند متعال درباره حكومت صالحان در عصر ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، مي فرمايد:
…»وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لاَ يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً» [6]
«... و براي آنان بعد از خوف و ترسي كه داشتهاند، زمين را امن ميگرداند تا مرا عبادت كرده و به من هيچگونه شركي نورزند.»
46 ـ انتخاب كارگزاران باانگيزه:
حاكم اسلامي بايد به دنبال نيروهاي باانگيزه و بااخلاص باشد. هر چند تعداد آنان كم باشد چرا كه اينگونه نيروها ميتوانند اثرگذاري بيشتري داشته باشند، همانگونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) حكومت جهاني را با 313 نفر از ياران باانگيزه شروع خواهد كرد. از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
»... و قد وافاه ثلاثمائة و بضعة عشر رجلا فيبايعونه ...» [7]
...»سيصد و سيزده نفر خدمت او رسيده و با او بيعت مي كنند …».
پينوشتها:
[1] . مستدرك حاكم، ج 4، ص554.
[2] . اثباة الهداة، ج 3، ص585، مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص386.
[3] . مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص307، باب 26.
[4] . مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص341.
[5] . همان، ج 52، ص308.
[6] . سوره نور، آيه 55.
[7] . همان، ج 52، ص337، ح 77.
منبع:ماهنامه امان، ش17
دکتر علی اصغر رضوانی
تا كنون با توجه به روايات، 34 توصيه و پيام از پیامهای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دولتمردان، مطرح شد و اينک در ادامه به برخی دیگر از آن پیامها اشاره میگردد:
35. عدالت در تقسيم بودجه:
وظيفه دولت اسلامى است كه بودجه كشور را بدون تبعيض بين تمام استانها و نقاط كشور و بين افراد گوناگون تقسيم نمايد، همانگونه كه حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنين خواهد كرد.
در حديثى آمده است: «فيبعث الله عزوجل عند ذلک مهدينا... ارحمهم بالرعية و اعدلهم بالسويّة».[1] «خداى عزوجل در آن هنگام مهدى ما را مىفرستند... او كه از همه بيشتر به رعيت خود رحيم بوده و از همه بيشتر به طور مساوات عدالت را اجرا مى كند».
و در حديثى ديگر آمده است: «اذا قام قائم اهل البيت قسّم بالسويّة و عدل فى الرعية...»؛ «چون قائم اهل بيت قيام كند به طور مساوى بودجه را تقسيم كرده و در بين مردم به عدالت رفتار خواهد نمود...».
36 . ايجاد اشتغال:
دولتمردان وظيفه دارند تا براى مردم، شغل فراهم ساخته و آنان را به كار و كسب مشغول سازند تا از اين راه زندگى آبرومندانهاى را براى خود فراهم نمايند.
در حديثى از اميرمؤمنان حضرت على (عليه السلام) درباره حضرت مهدى (عليه السلام) چنين آمده است: «... يظهر صاحب الراية ... يمهّد الأرض ...»؛[2] «... صاحب پرچم ـ مهدى (عليه السلام) ـ ظهور مىكند ... و زمين را) براى كار كردن بر روى آن (آماده مىسازد ...».
37. خدمت بىمنّت:
مسئولان و دولتمردان در نظام اسلامى نبايد در خدمتگذارى به مردم بر آنان منّت گذارند.
درباره حضرت مهدى (عليه السلام) از پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله)، نقل شده كه فرمود: «يكون عند انقطاع من الزمان و ظهور الفتن رجل يقال له المهدى، عطاؤه هنيئا»؛ [3] «هنگام گذشتِ بخشى از زمان و ظهور فتنهها مردى خواهد آمد كه به او مهدى مىگويند، عطاهاى او گواراست.»
گوارا بودن عطاى حضرت مهدى (عليه السلام) ممكن است كنايه از بىمنت بودن آن باشد زيرا كه اگر كسى چيزى را با منت به شخصى دهد، براى او گوارا نخواهد بود.
38. برخورد قاطعانه:
دولتمردان در نظام اسلامى وظيفه دارند تا در مقابل منحرفان سرسختانه ايستاده و از سرزنش و ملامت ديگران نهراسند و تنها به فكر انجام وظيفه باشند.
حضرت مهدى (عليه السلام) با مخالفان و معاندان، در عصر غيبت و حتى با نزدیکترين افراد به خود، مقابله كرد و شاهد اين موضوع كنار زدن عمويش از نماز خواندن بر بدن پدر بزرگوارش مىباشد.
ابوالاديان مىگويد: «هنگامى كه به خانه حضرت رسيدم، مشاهده كردم كه پيكر حسن بن على (عليهما السلام)، كفن پيچ است. جعفر جلو آمد تا بر جنازه برادرش نماز بگذارد، همين كه خواست تكبير نماز بگويد، كودكى گندمگون، با موهاى مجعد و دندانهايى باز از پشت پرده بيرون آمد و رداى جعفر بن على را كشيد و فرمود: «تاخّر يا عمّ، فأنا احقّ بالصلاة على ابى»؛ «كنار برو اى عمو، زيرا من سزاوارترم كه بر پدرم نماز بخوانم.»، جعفر در حالى كه رنگ صورتش تغيير كرده بود، كنار رفت. اين كودک جلو آمد و بر جنازه امام حسن عسكرى (عليه السلام) نماز گزارد و جنازه پدرش به خاک سپرده شد. آنگاه فرمود: «يا بصرى! هات جوابات الكتب التى معک»؛ «اى بصرى! جواب نامههايى كه با توست را به من بده.» من هم آنها را به حضرت دادم.[4]
39. نژادپرستى ممنوع:
دولتمردان وظيفه دارند كه معيار انتخاب افراد را براى خدمتگذارى به مردم، نجابت و خيرخواهى قرار دهند و از نژادپرستى و قوم و خويشبازى در انتخاب افراد بپرهيزند همانگونه كه درباره حكومت حضرت مهدى (عليه السلام) نقل شده كه اصحاب و كارگزاران حضرت از ملّيتهاى مختلفند.
شيخ طوسى به سندش از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه فرمود: «يبايع القائم بين الركن و المقام ثلاثمائة و نيف، عدّة اهل بدر، فيهم من النجباء من اهل مصر و الأبدال من اهل الشام، و الأخيار من اهل العراق، فيقيم ما شاء الله ان يقيم»؛ [5] «بين ركن و مقام سيصد و اندى به عدد اهل بدر با قائم بيعت خواهند كرد، در ميان آنها نجيبانى از اهل مصر و ابدالى از اهل شام و اخيارى از اهل عراق وجود دارد، آنگاه دين را تا مقدار زمانى كه خداوند بخواهد بر پا خواهد داشت.»
40. مقابله با خائنان:
مسئولان بايد با خائنان به بيت المال مبارزه كنند، همان گونه كه حضرت مهدى (عليه السلام) در سطح گسترده دست به چنين اقدامى خواهد زد.
از امام على (علیه السلام) نقل شده كه فرمود: «... و ليطهرنّ الارض من كلّ غاش»؛ [6] «... هر آينه زمين را از هر حيلهگر و خائنى پاک خواهد كرد.»
41. ساده زيستى:
مسئولان و دولتمردان نظام اسلامى بايد سادهزيست بوده و رعايت حال مستضعفان جامعه را بنمايند، همان گونه كه حضرت مهدى (عليه السلام) اگر چه جهان را فتح مى كند و تمام امكانات جهان به دست او مىرسد، خود ساده زيست است.
از حضرت امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «فوالله ما لباسه الاّ الغليظ و لا طعامه الاّ الجشب»؛ [7] «به خدا سوگند! كه لباس حضرت غليظ و غذايش خشک است.»
پينوشتها :
[1]. مجلسی، بحارالانوار، ج 36، ص 307، باب 41 .
[2]. منتخب الأثر، ص 210.
[3]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 51، ص 82و92.
[4]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 475؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 67، ح 53.
[5]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 334.
[6]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 51، ص 120.
[7]. الغيبة، نعمانى، ص 239.
منبع: ماهنامه امان، ش16
نویسنده: علی اصغر رضوانی
در قسمتهاي قبل با توجه به روايات برخي از درسها و پيامهاي حضرت مهدي (عليه السلام) به دولتمردان را مطرح نموديم، اينک قسمت سوم اين پيامها را پيميگيريم.
27 ـ دستور به عمران و نيكي:
رئيس دولت اسلامي بايد به وزيران خود دستور دهد تا به مردم نيكي كرده و شهرها را آباد نمايند.
در حديثي آمده است «يُفرّق المهدي اصحابه في جميع البُلدان و يأمرهم بالعدل و الاحسان و يجعلهم حُكّاما في الأقاليم و يأمرهم بعمران المُدن»[1]
…» حضرت مهدي (عليه السلام) اصحاب خود را به تمام شهرها ميفرستد و آنان را به عدل و نيكي فرمان ميدهد، آنها را در كشورهاي اسلامي حاكم قرار داده و فرمان ميدهد تا شهرها را آباد سازند.»
28 ـ انتخاب افراد نجيب:
در انتخاب وزرا بايد نجيبان را برگزيد، همان گونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در انتخاب وزيران چنين مينمايند.
امام صادق (عليه السلام) در روايتي اصحاب حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را اين چنين توصيف ميكند:
... » و هم النجباء ...» [2]
»...آنان افرادي نجيب ميباشند...»
29 ـ سخت گيري بر وزيران:
رئيس دولت اسلامي وظيفه دارد كه بر وزيران خود سخت گير بوده و از آنان حساب بكشد.
در حديثي آمده است:
»المهدي... رحيم بالمساكين، شديد علي العُمّال»[3]
…»مهدي (عليه السلام) بر مساكين رحيم و بر مديران كشور سخت گير است.»
از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند:
...»يأخذ الوالي من غيرها عُمّالها علي مساوي أَعمالها و تخرج له الأرض افاليذ كبدها ...»[4]
…»فرمانروايي كه از اين طايفه ـ امويان ـ نيست، عاملان حكومت را به جرم كردار زشتشان بگيرد ـ و عذري از آنان نپذيرد ـ زمين گنجينههاي خود را بيرون آورد.»
و نيز درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنین نقل شده «...ليعزلنّ عنكم امراء الجور» [5]
…» از بين شما، فرماندهان و اميرانِ ظالم را عزل خواهد كرد.»
30 ـ ايمن سازي جادهها:
حاكمان اسلامي وظيفه دارند تا جادهها و راهها را براي مردم امن نمايند، همان گونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنين خواهد كرد.
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمود:
»اذا قام حكم بالعدل و ارتفع في ايامه الجور و آمنت به السُبل ...» [6]
»هر گاه او قيام كند، به عدل حكم كرده و در روزگاران او ظلم برچيده شود و راهها امن گردد.»
31 ـ عزل قاضيان زشتكار:
وظيفه مسئولان قضايي نظام اسلامي است كه قاضيان زشتكردار را از اين منصب مهم عزل نمايند همان گونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنين خواهد كرد.
از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
»و لينزعنّ عنكم قضاة السوء و ليقبضنّ عنكم المراضين ...» [7]
»حضرت مهدي (عليه السلام) قاضيان زشت كردار را كنار خواهد زد و دست سازشكاران را از سر مردم كوتاه خواهد نمود.»
32 ـ برپايي حدود الهي:
حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در عصر ظهور، حدود الهي را برپا و اقامه ميفرمايد، ما نيز كه زمينه سازان ظهور او هستيم وظيفه داريم كه چنين كنيم و از تبليغات دشمن نهراسيم، زيرا با اين كار است كه جلوي فحشا و منكرات گرفته ميشود.
در حديثي آمده است:
…»يقيم حدود الله و يحكم بحكم الله» [8]
…»حضرت مهدي (عليه السلام) حدود الهي را بر پا كرده و به حكم الهي قضاوت خواهد نمود.»
33 ـ پراكنده كردن لشكر:
بهترين راه محافظت از يک شهر يا كشور، پراكنده ساختن لشكر در سطح كشور است تا تمام مرزها حفظ شده و در صورتي كه از هر نقطهاي دشمن حملهور شود بتوان از كشور دفاع نمود و يا اينكه بتوان امنيت را به همه جا منتقل كرد و اين عملكرد حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و استراتژي او در امور نظامي است.
در حديثي آمده است:
...»ثمّ يُفرّق الجنودَ منها في الأمصار»[9]
«...آن گاه ارتش خود را از مكه به شهرها پراكنده ميسازد.»
و در حديثي ديگر آمده است:
…»و يفرّق الجنود في البلاد» [10]
…»او لشكريان را در شهرها پراكنده ميسازد.»
34 ـ امر به معروف و نهي از منكر:
مسئولان نظام اسلامي بايد امر به معروف و نهي از منكر را در رأس وظايف خود قرار دهند همان گونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز اين چنين خواهد كرد.
در حديثي آمده است: «انّ الدنيا لا تذهب حتي يبعث الله عزوجل رجلا منّا اهلَ البيت يعمل بكتاب الله لايري فيكم منكراً الاّ انكره» [11]
»دنيا پايان نمييابد تا اينكه خداي عزّوجلّ، مردي از ما اهل بيت را برانگيزد. او به كتاب خدا عمل ميكند و هيچ زشتي را در شما نميبيند جز آنكه از آن نهي ميكند.»
و در روايتي ديگر آمده است: «النبي و الوصي و القائم يأمرهم بالمعروف اذا قام و ينهاهم عن المنكر» [12]
»پيامبر و وصي و قائم چون قيام كنند مردم را به معروف دستور داده و از منكر نهي ميكنند.»
درباره كارگزاران حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آمده است: «و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر»؛ [13] «آنان امر به معروف و نهي از منكر ميكنند.»
پينوشتها:
[1]. يوم الخلاص، ج 2، ص65.
[2]. دلائل الامامة، ص555..
[3]. بشارة المصطفى، ص318، ح 31.
[4]. نهج البلاغه، خطبه 138، بحارالانوار، ج 51، ص130، ح 25.
[5]. بحارالأنوار، ج 51، ص120.
[6]. الارشاد، مفيد، ج 2، ص384، بحارالانوار، ج 53، ص338، باب 27.
[7]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 51، ص120، ح 23.
[8]. كمال الدين، ج 1، ص155، بحارالانوار، ج 36، ص207، باب 40.
[9]. الارشاد، مفيد، ج 2، ص379.
[10]. اربلی، كشف الغمه، ج 2، ص463.
[11]. کلینی، كافى، ج 8، ص396، ح 597..
[12]. همان، ج 1، ص429، ح 83.
[13]. همان.
منبع:ماهنامه امان، ش15
نویسنده: علی اصغر رضوانی
مقدمه
در شمارههاي پيشين به 15 پيام از پیامهای حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دولتمردان، اشاره كرديم و اينک برخي ديگر از پيامها را مدنظر قرار ميدهيم.
16. حكومت، وسيلهاي براي گسترش عدالت:
نبايد حكومتداري، هدف اصلي مسوولان نظام اسلامي باشد؛ بلكه بايد وسيلهاي براي گسترش عدالت در روي زمين باشد.
در روايتي درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) الشريف به نقل از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله)، آمده است:
«لا تنقضي الساعة حتي يملك الارض رجل من اهل بيتي يملا الارض عدلاً كما ملئت قبله جوراً...»، «قيامت برپا نميشود تا اينكه مردي از اهلبيتم، حاكم زمين گردد، آنگاه آن را پر از عدل خواهد كرد، همانگونه كه پيش از آن، پر از ظلم شده باشد...»
17. جلب خشنودي مردم:
كساني كه به حكومت يا پُست و مقامي رسيدند، بايد تا جايي كه ميتوانند به امور مراجعه كنندگان رسيدگي كنند و آنان را خشنود نمايند.
دربارة حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنین ميخوانيم:
الف. «يرضي في خلافته اهل الارض و اهل السماء و الطير في الجوّ»، در روزهاي خلافتش، اهل زمين و آسمان و پرندگان هوا، خشنود خواهند شد.» [1]
ب. «يرضي عنه ساكن السماء و ساكن الارض؛ ساكنان آسمان و زمين از او خشنود گردند.» [2]
ج. «يحبّه ساكن السماء و ساكن الارض... يتمني الاحياء الاموات ليروا العدل و الطمأنينة ...، اهالي آسمان و زمين، او را دوست ميدارند... و زندهها آرزو ميكنند، اي كاش مردهها هم زنده بودند تا عدالت و آرامش را به چشم خود ميديدند...» [3]
18. حفظ ارتباط مردمي:
مسئولان و دولتمردان به سبب مسائل امنيتي و اشتغالهاي بسياري كه دارند، نميتوانند ارتباط نزديكي با مردم داشته باشند؛ ولي وظيفه دارند، ارتباط مردمي را حفظ كرده و از درددل آنان آگاهي پيدا كنند، همانگونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در عصر غيبت صغری، ارتباط خود را با مردم از راه وكلا و سفيران حفظ نمود و بعد از آن هم در عصر غيبت كبري، خود حضرت هنگام ضرورت به فرياد شيعيان رسيده، رفع گرفتاري مينمايند.
امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در توقيع خود به شيخ مفيد ميفرمايند:
«إنّا غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم و لولا ذلك لنزل بكم اللأواء و اصطلمكم الأعداء؛ ما در رسيدگي و سرپرستي شما، كوتاهي و اهمال نكرده، شما را از ياد نبردهايم كه اگر جز اين بود، دشواريها و مصيبتها بر شما فرود ميآمد و دشمنان، شما را ريشهكن مينمودند.»[4]
19. حضور غير علني ميان مردم:
اگر به سبب مصالح امنيتي و … مسوولان نميتوانند، ميان مردم باشند، بايد سرزده به ارگانها و ادارهها رفته، از درددل مردم آگاه شوند، همانگونه كه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در عصر غيبت كبری ميان مردم آمده، به آنان رسيدگي ميكنند.
20. زندگي ميان مردم:
حاكمان اسلامي، بايد ميان مردم زندگي كرده، از وضع زندگي آنان آگاه باشند.
در حديثي درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آمده است:
«... يعيش فيهم ...؛ ... حضرت مهدي (عليه السلام)، ميان مردم زندگي ميكند...»[5]
21. دستور به عدالت محوري:
حاكم اسلامي، بايد به واليان خود دستور دهد تا جايي كه ميتوانند، عدالتگستر باشند.
در حديثي درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميخوانيم:
«... يبعث المهدي الي أمرائه بسائر الأمصار بالعدل بين الناس ...؛ ... حضرت مهدي (عليه السلام)، اميران و كارگزاران خود را به شهرها ميفرستد و دستور ميدهد، عدالت را ميان مردم اجرا كنند…»[6]
22. معيار اخلاص در گزينش وزيران:
رئيس دولت اسلامي وظيفه دارد در گزينش وزيران، دو چيز را معيار قرار دهد، يكي برتري در دانش (تعهّد و تخصّص) و ديگري اخلاص در عمل.
در حديثي از امام جواد (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «... فاذا اجتمعت له هذه العدة من اهل الاخلاص اظهر الله امره...؛ ... هنگامي كه براي حضرت مهدی، اين شماره از مخلصان فراهم شود، خداوند، امر او را آشكار خواهد نمود ...»[7]
پينوشتها:
[1]. اربلی، كشف الغمه، ج 3، ص269 و مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص80.
[2]. همان، ص471.
[3]. اربلی، كشف الغمه، ج 2، ص469.
[4]. طبرسی، احتجاج، ج 2، ص323؛ راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائج، ج 2، ص903، مجلسی، بحارالأنوار، ج53، ص175، ح7.
[5]. بشارة المصطفى، ص383.
[6]. منتخب الأثر، ص593، ح 4.
[7]. ابن بابویه، كمال الدين، ص378، ح 2؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص283، ح 10.
منبع: ماهنامه موعود، ش14
نویسنده :علی اصغر رضوانی
در قسمت قبل، با مروري بر حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و عملكرد ايشان و كارگزارانشان، ويژگيها و پيامهايي را براي دولتمردان و مسؤلان نظام اسلامي بيان كرديم در اين شماره، ادامة اين پيامها را بيان ميكنيم:
6. پناهي براي مردم:
بايد مسئولان كشور اسلامي در سختيها و مشكلات، پناهگاه مردم باشند.
در روايتي آمده است: «يأوي الي المهدي امّته كما يأوي النحلة الي يعسوبها ...» «امت مهدي به او پناه ميبرند، همانگونه كه زنبور به دور ملكة خود ميگردد». [1]
همچنين در روايتي نقل شده است: «يخرج المهدي في امّتي، يبعثه الله غياثا للناس» «از ميان امت من، مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيام ميكند، خداوند او را براي فريادرسي مردمان برميانگيزاند».[2]
7. داشتن جاذبه:
بايد مسئولان تلاش كنند براي مردم حتي غير مسلمانان، جاذبه داشته، با سخنان و عملكرد خود، مردم را به سوي اسلام جذب نمايند، همانگونه كه عملكرد حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنين خواهد بود.
در روايتي آمده است: «فاذا نظرت اليه اليهود اسلمت الاّ قليلا منهم» «چون يهود بر او نظر كند، جز اندكي، همه اسلام خواهند آورد».[3]
8. پيشي گرفتن در كارهاي نيک:
اگر دولتمردان بخواهند، جامعه، مهدوي گردد و زمينه ساز عملي حكومت او باشند، بايد به آن حضرت و اصحابش، اقتدا كرده، در خوبيها از ديگران پيشي بگيرند.
در تفسير آية «فاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا ...» «در نيكيها و اعمال خير بر يكديگر پيشي بگيريد؛ هر جا باشيد ...»[4]، امام صادق (عليه السلام)، فرمود: «نزلت في القائم و اصحابه» «اين آيه در شأن حضرت قائم (عليه السلام) و اصحاب او، نازل شده است».[5]
9. اصلاح جامعه:
بايد مانند حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، سرلوحة كارهاي مسئولان و دولتمردان، اصلاح جامعه باشد.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، دربارة حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، فرمودند: «... ان يصلح امّة بعد فسادها» «حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، امتي را بعد از فساد آن، اصلاح خواهد كرد».[6]
10. عمل به دستورات الهي:
بايد مسئولان، مردم را به خير و تقوا دعوت نموده، خودشان نيز اهل عمل به آنها باشند.
از امام صادق (عليه السلام) درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، نقل شده، که فرمودند: «... يشير بالتقي و يعمل بالهدي ...» «... به تقوا اشاره كرده، خود عمل به هدايت ميكند ...». [7]
11. ايجاد ايمان در قلوب مردم:
بايد دولتمردان تلاش كنند، ايمان را در قلوب مردم جاي داده، عبادتي ظاهري را به عبادتي از درون تبديل نمايند.
از پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمودند: «... يملأ قلوب عباده عبادة ...» «... دلهاي بندگان را پر از عبادت ميكند ...». [8]
12. سبب خير بودن:
بايد مسئولان كوشش كنند بين مردم، سبب و واسطه خير از طرف خداوند باشند، همانگونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنين است.
از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده که فرمودند: «... به يمحق الله الكذب... و به يخرج ذلّ الرّق من اعناقكم ...» «... خداوند به وسيله او، دروغ را نابود مينمايد ... و روزگار سخت و رنج آور را ميبَرد و ذلت بردگي را از گردن شما برميدارد.» [9]
13. گسترش عدالت:
بايد دولتمردان نهايت كوشش خود را براي گسترش عدل ـ كه يكي از اهداف حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است ـ به كار گيرند.
از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دربارة حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نقل شده که میفرمایند: «... يملأ قلوب عباده عبادة و يسعهم عدله» «... دلهاي بندگان را پر از عدالت كرده، عدلش فراگير ميشود».[10]
در حديثي آمده است: «اما والله! ليدخلنّ عليهم جوف بيوتهم كما يدخل الحرّ و القرّ» «آگاه باشيد! به خدا سوگند! به طور حتم، عدالت او داخل خانههاي آنان خواهد رفت، همانگونه كه گرما و سرما، چنين خواهد كرد». [11]
14. ممنوع بودن رشوهگيري:
در نظام اسلامي، كسي حق رشوهگيري را ندارد، همانگونه كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در انجام وظايفش، اهل رشوهگيري نخواهد بود.
از امام صادق (عليه السلام) نقل شده که فرمودند: «... و لا يأخذ في حكمه الرشا» «در قضاوتش، رشوه نميگيرد». [12]
15. بينياز كردن مردم با معنويات:
بايد مسئولان تلاش كنند، مردم را به وسيلة معنويات و نورانيت دل، بينياز كنند.
در روايتي ميخوانيم: «انّ قائمنا اذا قام اشرقت الأرض بنور ربّها و استغني الناس» «چون قائم ما قيام كند، زمين به نور پروردگارش روشن ميگردد و مردم همگي، طلب بينيازي ميكنند». [13]
ان شاء الله، در قسمت سوم ويژگيهاي ديگر حكومت امام زمان را براي شما خواهيم گفت.
پينوشتها :
[1]. الحاوى للفتاوى؛ سيوطى، ج 2، ص77.
[2]. كشف الغمّه؛ ج 2، ص270.
[3]. البرهان؛ ص157.
[4] . سورة بقره، آية 148.
[5]. غيبت نعمانى؛ ص241، ح 37.
[6]. كشف الغمه؛ ج 3، ص272 و بحارالانوار؛ ج 51، ص83.
[7]. بحارالأنوار؛ ج 52، ص269، ح 158و اقبال الاعمال؛ ج3، ص117.
[8]. همان؛ ج 51، ص74، ح 24 و الغيبه، ص179، ح 137.
[9]. همان؛ج 51، ص75، ح 29 و الغيبه، ص185، ح 144.
[10]. بحارالأنوار؛ ج 51، ص74، ح 24 و الغيبة؛ ص179، ح 137.
[11]. همان؛ ج 52، ص362، ح 131 و الغيبة؛ ص297.
[12]. بحارالأنوار؛ ج 52، ص269، ح 158.
[13]. الغيبة، طوسى؛ ص468 و بحارالانوار؛ ج 52، ص330، ح 52.
منبع: ماهنامه امان، ش13 /س
نویسنده: علی اصغر رضوانی
مقدمه
شيعيان حضرت مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشریف) در عصر غيبت امامشان وظايفي دارند كه از جمله آنها عبارت است از:
1 ـ زمينهسازي ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف):
از آنجا كه غيبت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) از ناحيه ما بوده، ظهور آن حضرت نيز به توسط ما خواهد بود و يا ـ حداقل ـ ميتوان گفت كه ما در ظهور حضرت تاثيرگذار خواهيم بود و ميتوانيم با پياده كردن اهداف حضرت در سطح محدود تا حدّ مقدور، زمينهساز ظهور آن حضرت، باشيم.
در روايتي از پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودند: «يخرج ناس من المشرق يوطئون للمهدي يعني سلطانه»؛[1] «قومي از مشرق زمين خروج ميكنند كه زمينهساز سلطنت و حكومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) خواهند شد.»
2 ـ الگو گرفتن از دولت مهدوي:
امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشریف) رهبر و الگوي كامل براي شيعيان است و ما وظيفه داريم تا هر قدري كه ميتوانيم خود را به او نزديک كرده و اهداف بلند او را در حدّ امكان در عصر غيبت پياده نمائيم. لذا بر ماست تا با عملكرد عالي او آشنا شده و از آن بهرهمند شويم، تا بتوانيم در عصر غيبت، جامعهاي مهدوي داشته و زمينهساز ظهور حضرت گرديم.
از پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود: «طوبي لمن ادرک قائم اهل بيتي و هو يأتمّ به في غيبته قبل قيامه ...»؛[2] «خوشا به حال كسي كه قائم از اهل بيت مرا درک كرده و در غيبت او قبل از قيامش به او اقتدا نمايد ...».
و شايد سرّ توصيف خصوصيات دولت مهدوي در عصر ظهور از زبان پيامبراکرم (صلی الله عليه و آله) و اهل بيت (عليهم السلام) اين باشد كه از اين دولت الگو گرفته تا حدّ امكان خود را به حضرت و دولت او شبيه نماييم.
3 ـ منتظران دولت مهدوي، خود صالحند:
ممكن است سرّ توصيف خصوصيات دولت مهدوي در عصر ظهور اين باشد كه اگر ما منتظر حكومت چنين دولتي با آن اوصاف و خصوصيات هستيم كه بايد هم باشيم، خود بايد اهل صلاح باشيم، پس بايد تا حدّ توانمان خود را هماهنگ با حضرت و اصحاب او كرده و پرتويي از حكومت حضرت را در خود و جامعه پياده كنيم.
دولت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجهالشریف) و حكومت آن حضرت، داراي خصوصياتي است كه فقط در زمان ظهور حضرت، امكان پذير است، ولي در غير اين موارد ميتوانيم سيره آن حضرت را الگوي خود قرار داده و در حدّ محدود و توان خود جامعه مهدوي را بر پا كنيم.
ما در اين نوشتار به ذكر برخي از وظايف دولتمردان و مسئولان در حكومت مهدوي ميپردازيم، كه با الگو گرفتن از حكومت و دولت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشریف) ميتوان آنها را در جامعه پياده كرد.
پيام هاي مهدوي
با مروري بر حكومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه و عملكرد او و كارگزارانش مي توانيم به پيام هايي دست رسي پيدا كنيم كه دولت مردان و مسؤولان نظام اسلامي مي توانند در حدّ توان خود آنها را در جامعه پياده كنند. اينك به برخي از آن ها اشاره مي كنيم.
1 ـ ايجاد وفاق بين امّت:
دولتمردان وظيفه دارند با الگو گرفتن از حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) درصدد ايجاد وفاق ملّي و اتحاد اسلامي باشند، همانگونه كه روش حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) اين چنين است.
از امام صادق (عليه السلام) درباره حضرت مهدي (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «... يظهر الله عزّوجلّ الحقّ و العدل في البلاد و يحسن حال عامة العباد و يجمع الله الكلمة و يولّف بين قلوب مختلفة»؛[3] «خداوند عزّوجلّ به واسطه او حق را ظاهر و عدل را در شهرها گسترش ميدهد و حال عموم مردم را بهبود ميبخشد و وحدت كلمه پديد آورده و بين قلبهاي گوناگون اُلفت ايجاد ميكند.»
در دعاي ندبه نيز آمده است: «اين جامع الكلمة علي التقوي»؛[4] «كجاست آن كسي كه سخنها را بر تقوا جمع ميكند.»
و نيز از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «فوالله يا مفضل ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف و يكون الدين كلّه واحداً»؛[5] «به خدا سوگند! اي مفضل به طور حتم از ملتها و دينها اختلاف را برميدارد و تمام دين يكي خواهد شد.»
2 ـ احياي سنتّ هاي فراموش شده:
عموم مسلمانان، و عليالخصوص حاكمان اسلامي وظيفه دارند تا با تأسي به امام زمان (عليه السلام) سنتهايي كه عمل نشده و بر زمين مانده را احيا كنند، همان گونه كه حضرت مهدي (عليه السلام) در سطح گسترده چنين خواهد كرد.
از امام علي (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «فيريكم كيف عدل السيرة، و يحيي ميّت الكتاب و السنّة»؛[6]؛ «او روش عادلانه را در حكومت داري به شما مي نماياند و ـ احكام ـ كتاب خدا و سنّت رسول را احيا ميكند.»
3 ـ عمل به سيره رسول خدا (صلی الله عليه و آله) و حضرت علي (عليه السلام):
دولتمردان و مسئولان نظام اسلامي وظيفه دارند تا در حكومتداري به سيره رسول خدا (صلی الله عليه و آله) و حضرت علي (عليه السلام) عمل كنند همانگونه كه روش حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) چنين خواهد بود.
از رسول خدا (صلی الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود: «يخرج رجل من اهل بيتي و يعمل بسنّتي و ينزل الله البركة من السماء»؛[7] «مردي از اهل بيتم خروج ميكند او به سنّت من عمل ميكند و لذا خداوند بركاتش را به واسطه او از آسمان نازل مينمايد.»
و نيز نقل شده: «... انّ قائمنا اهل البيت (عليهم السلام) اذا قام لبس ثياب علي (عليه السلام) و سار بسيرة علي»؛[8] «... چون قائم ما اهل بيت (عليهم السلام) قيام كند لباس علي را بر تن كرده و به روش او عمل خواهد نمود.»
4 ـ نهضت فراگيري قرآن:
حاكمان اسلامي فراگيري قرآن را بايد تبديل به يک نهضت كنند و تمام امكانات را بسيج كرده و در راه رسيدن به اين هدف به كار گيرند و اين، همان كاري است كه حضرت مهدي (عليه السلام) در عصر ظهور انجام ميدهد و حتي در صورت كمبود جا از خيمهها استفاده ميكند.
از اميرمومنان (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «كانّي انظر الي شيعتنا بمسجد الكوفة و قد ضربوا الفساطيط يعلّمون الناس القرآن كما انزل ...»؛[9] «گويا به شيعيان خود در مسجد كوفه نظر ميكنم كه چگونه خيمهها را بر پا كرده و آن گونه كه قرآن نازل شده به مردم تعليم ميدهند.»
5 ـ پرورش افراد مستعد:
بايد افرادي را كه قابل هدايت بوده و داراي استعداد كمال هستند پرورش داده و به كمال رسانيد.
از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) فرمودند: «اذا قام قائمنا وضع يده علي رؤوس العباد فجمع به عقولهم و كمل به احلامهم»؛[10] «چون قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان ميگذارد و عقول آنها را متمركز ساخته و فكرهايشان را به كمال ميرساند.»
نكته ديگري كه از اين حديث استفاده ميشود، اين است كه مردم بايد خود اقدام كرده و شروع به تحصيل كمال كنند و دولتمردان وظيفه دارند تا نواقص را جبران نمايند.
پينوشتها :
[1] . سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368، ح 4088، بحارالانوار، ج 51، ص 87، كشف الغمة، ج 3، ص 278 .
[2] . اكمال الدين، ص 286، باب 25، ح 2، بحار الانوار، ج 51، ص 72، ح 14، الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1148 .
[3] . كمال الدين، ص 647، ح 7؛ بحارالانوار ج 52، ص 128، ح 20 .
[4] . اقبال الاعمال، ج 1، ص 509 .
[5] . بحارالأنوار، ج 53، ص 4.
[6] . نهج البلاغه، خطبه 138، بحارالانوار، ج 51، ص 130، ح 25 .
[7] . بحارالأنوار، ج 51، ص 82.
[8] . كافى، ج 1، ص 411، ح 4، بحارالانوار، ج 47، ص 55، ح 92 .
[9] . الغيبة، نعمانى، ص 318، ح 3، بحارالأنوار، ج 52، ص 364، ح 139.
[10] . كافى، ج 1، ص 25، ح 21، كمال الدين، ص 675، ح 30، بحارالأنوار، ج 52، ص 336، ح 71
منبع: ماهنامه امان، ش12
علی اصغر رضوانی