پاسخ:
از ديدگاه قرآن، خداوند متعال ميفرمايد: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقين» [1]؛ «اي مومنين، تقوا پيشه كرده و همراه با صادقين باشيد.»
مقصود از صادقين در آيه برخي از مومنين است نه جميع آنان حال اين بعض چه خصوصياتي بايد داشته باشد؟
از خود آيه استفاده ميشود كه مقصود از صادقين كساني هستند كه صادق علي الاطلاق هستند و لذا به شورت مطلق نیز، به اطاعت از آنها، امر شده است تا افراد مطيع با اقتدا و هدايت از آنها به حق و حقيقت و سعادت نايل آيند. نتيجه اينكه «صادقين» در آيه، همان حاملان وحي و خلفاي رسول و امينان شرع و حاميان دين و ائمه هدايت و چراغهاي هدايتند، كساني كه خداوند رجس و پليدي را از آنان دور كرده و از هر عيب و نقصي پاكشان كرده است و اينان كساني غير از اهل بيت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نيستند كه اول آنها اميرالمومنين علي بن ابي طالب (عليه السلام) و آخر آنها مهدي موعود (عليه السلام)، است.
فخر رازي، از علمای اهلسنت، از آيه فوق، استفاده عصمت كرده و ميگويد: «از اين آيه استفاده ميشود كه در هر زمان بايد صادقين معصوم، موجود باشند ...». [2]
مرحوم شیخ كليني به سند خود از بريد بن معاويه عجلي نقل كرده كه از امام باقر (عليه السلام) درباره آيه «اتقوا الله و كونوا مع الصادقين»، سؤال كردم؟ حضرت فرمود: «ايانا عني» [3]؛ «]خداوند متعال، از صادقین[، ما را قصد كرده است.»
و نيز به سند خود از امام رضا (عليه السلام) در ذيل آيه فوق نقل كرده كه آن حضرت، فرمود: «الصادقون هم الائمة» [4]؛ «صادقين همان ائمهاند ...»
حاكم حسكاني حنفي نیز به سند خود از عبدالله بن عمر در تفسير آيه فوق نقل كرده كه مقصود از آن محمد و اهل بيت او هستند. [5]
سبط بن جوزي هم از قول علما در تفسير آيه فوق نقل كرده كه مقصود از آيه اين است كه با علي و اهل بيتش باشيد. [6]
لازم به ذکر است که در آیه به طور مطلق و در همه امور و شرایط و بدون عیچ قید و شرطی به بودن و کون با صادقین، امر شدهایم و از آنجا که بر اساس ادله عقلی و نقلی، امر به اطاعت به صورت مطلق از کسی، مستلزم معصوم بودن اوست وگرنه تناقض لازم آمده و تناقض از خداوند حکیم محال است، میگوییم، همراهی و کون با صادقین، یعنی اقتدا به آنها و اقتدا و تمسک به صادقین به معنای اطاعت مطلق از اهل بیت (علیهم السلام) است.
پينوشتها:
[1]. سوره توبه، آيه 119.
[2]. تفسير فخر رازي، ج 16، ص 220.
[3]. کلینی، كافي، ج 1، ص 208.
[4]. کلینی، كافي، ج 1، ص 208.
[5]. حاکم حسکانی، شواهد التنزيل، ج 1، ص 345.
[6]. سبط ابن جوزی، تذكرة الخواص، ص 16.
منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران