پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

امامت از اصول دین یا فروع دین؟

%ب ظ، %04 %641 %1394 ساعت %14:%آبان
منتشرشده در سایر مباحث امامت

مي‌دانيم كه در ميان ما شيعيان مسأله امامت از اهميت فوق‌العاده‌ای برخوردار است به خلاف ساير فرق اسلامي که اهميت چندانی برای این مساله، قائل نيستند. سر مطلب اين است كه مفهوم امامت در نزد شيعه با مفهوم امامت در نزد ساير فرق اسلامي متفاوت است. البته جهات مشتركي در كار هست ولي يك جهات اختصاصي هم در معتقدات شيعه در باب امامت هست كه به همين جهت مسأله امامت اهميت فوق العاده پيدا مي‌كند مثلا ما شيعيان وقتي كه مي‌خواهيم اصول دين را بر طبق مذهب خود بيان کنیم، مي‌گوئيم؛ اصول دين توحيد و نبوت و عدل و امامت و معاد است. یعنی ما امامت را جزء اصول دين مي‌شماريم.[1]

ما امامت را به معناي عام و گسترده‌اش مي‌گيرم که هم امامت به معناي رهبري اجتماع و هم امامت به معناي مرجعيت ديني و هم امامت به معناي ولايت تامه يعني زمين هيچ گاه از حجت و انسان كامل خالي نيست، می‌باشد. اهل تسنن هم قائل به امامت به يک معنايش هستند آنها امامت به معناي رهبري اجتماع را قبول دارند ولي در شخص امام و رهبر و كيفيت آن با شيعيان اختلاف دارند و اساسا منكر امامت به معناي رهبري و رياست عمومي بر اجتماع نيستند ولي به آن معنا كه قائل به امامت هستند از نظر آنها امامت اصول دين نيست بلكه جزء فروع دين محسوب مي‌شود.

بالاخره ما در مسأله امامت اختلاف داريم. آنها قائل به نوعي امامتند و ما قائل به نوعي ديگر. پس مي توان گفت كه اهل سنت منكر امامت به تمام معنا نيستند ولي آن گونه كه شيعيان قائل به توسعه در دايره امامت و معناي آن هستند، اهل تسنن قائل نيستند و در آن قسمت و جهت كه با هم اشتراك دارند باز در كيفيت و شخص امام با هم اختلاف نظر دارند. يعني هم شيعه قائل است كه بعد از رحلت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، اجتماع و جامعه مسلمين نياز به يک رهبر دارد و هم اهل تسنن به این معنا معتقدند ولي شيعيان مي‌گويند: پيامبر رهبر بعد از خودش را معين كرده است و او شخص امير المومنين علي بن ابي طالب است اما اهل سنت مي‌گويند: پيامبر تعيين رهبر بعد از خودش را به امت واگذار فرموده است و امت هم ابوبكر را انتخاب نموده‌اند.

به هر حال آن چه در اسلام موجب كفر و ارتداد مي‌گردد، اين است كه كسي منكر امري گردد كه از ضروريات دين اسلام در نزد همه مسلمين و فرق اسلامي محسوب شود،  يعني جزء دين به حساب بيايد و اهل سنت منكر امامت به تمام معنا آنگونه كه همه مسلمين اشتراک نظر دارند يعني امامت به معناي رهبري اجتماع، نيستند تا حكم به تكفير آنها گردد بلكه آن را جزء فروع دين ميدانند و امامت به معناي تشيعي كه شيعيان بدان قائلند و از اصول دين عند الشيعه محسوب مي‌شود، از ضروريات مذهب شمرده مي شود.

 

 

منابع

[1]. رک :امامت و رهبري ،استاد شهيد مطهري

برترین مطالب