پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

اعتقاد به رجعت در ادعیه و زیارات

%ب ظ، %21 %793 %1394 ساعت %18:%اسفند
منتشرشده در 4- رجعت

در اين مقاله بنا داريم، به بيان عقيده‌ رجعت در ادعيه و زيارات ماثوره از معصومین، بپردازيم که به اختصار به چند نمونه از آن‌ها اشاره مي‌کنيم:

1- زيارت جامعه‌ کبيره

«مُعتَرفٌ بِکم مُؤمِن بإيابکم، مُصَدِّقٌ بِرَجعَتِکم، منتظرٌ لأمرِکُم» [1]

به شما ايمان دارم، بازگشت شما را باور دارم، رجعت شما را تصديق مي‌کنم، امر شما را انتظار مي‌کشم.

2- زيارت آل يس

«و أنَّ رَجعتَکم حقٌّ لا رَيبَ فيها» [2]

همانا رجعت شما حق است و ترديدي در آن نيست.

3- زيارت حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله)

«إنّي لَمِن القائِلينَ بِفَضلِکُم، مُقِرٌّ بِرَجعَتِکُم، لا اُنکِرُ للهِ قدرةً و لا أزعَمُ إلّا ما شاء اللهُ» [3]

من به مقام والاي شما معتقدم، به رجعت شما باور دارم و قدرت خدا را انکار نمي‌کنم و جز مشيّت حضرت پروردگار چيزي را اراده نمي‌کنم.

4- زيارت امام حسين (عليه السلام)

«فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم، إنّي مِن المؤمنينَ بِرَجعَتِکُم» [4]

آن روز من با شمايم، حتماً با شما هستم، نه با دشمن شما، من به رجعت شما باور دارم.

5- زيارت وارث

«أَنّي بکم مؤمنٌ و بإيابکم مُوقن» [5]

من به شما ايمان دارم و بازگشت شما را يقين دارم.

6- زيارت حضرت بقيّه الله (عليه السلام) در روز نيمه‌ شعبان

«و أَن يَجعَل لي کَرَّةً في ظهورِک و رَجعةً في ايّامک» [6]

به خداي تبارک و تعالي متوسل مي‌شوم و از او مي‌خواهم که براي من بازگشتي در ظهور شما و رجعتي در روزگار شما قرار دهد.

7-  دعاي عهد

«أللّهمَّ إن حالَ بَيني و بَينه الموت ... فَأَخرِجني مِن قبري مؤتَزِراً کَفَني، شاهراً...» [7]

خداوندا اگر مانع شد ميان من و ايشان، آن مرگي که قرار داده‌اي ... پس مرا از قبرم بيرون بياور در حالي‌که کفنم را به خود پيچيده‌ام ... .

 

 

پي‌نوشت‌ها:

[1]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 102، ص 131 .

[2]. همان، ج 102، صص 82 و 94؛ طبرسي، الاحتجاج، ج 2، ص 494 .

[3]. همان، ج 100، ص 189 .

[4]. ابن قولويه، کامل الزيارات، ص 218 .

[5]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 101، ص 200 .

[6]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 102، ص 118 .

[7]. محمد تقی اصفهانی، مکيال المکارم، ج 2، ص 235 .

برترین مطالب