پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

رسانه منجی - ظهور امام زمان

پاسخ:

در این خصوص، روایتی وارد شده که در ادامه به بیان و بررسی آن می‌پردازیم.

جناب نعماني در باب احوال شيعيان هنگام خروج قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ابراهيم بن عبدالحميد نقل مي‌كند كه گفت: كسي كه از امام صادق (علیه السلام) شنيده بود به من خبر داد كه حضرت فرمود: هنگامي كه قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خروج مي‌كند، كسي كه خيال مي‌كرد از پيروان آن حضرت هست از اين امر (اطاعت حضرت) خارج مي‌شود و كساني مانند عبادت كنندگان خورشيد و ماه در ولايت آن حضرت داخل مي‌شوند».[1]

اين حديث به رغم موثق بودن رجالش، «مرسله» است؛ به جهت آن‌كه راوي حديث (ابراهيم بن عبدالحميد كه از اصحاب امام كاظم (علیه السلام) است) آن را از كسي نقل مي‌كند كه از امام صادق (علیه السلام) شنيده است و نام آن شخص را بيان نمي‌كند؛ از اين‌رو اين حديث از نظر سند«مرسله» [2] است.

اما از نظر دلالت، روايت دلالت دارد بر اينكه به هنگام ظهور حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عده‌اي از شيعيان كه گمان مي‌كردند از ياران و طرفداران حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و خود را از پيروان آن حضرت مي‌پنداشتند، از تحت ولايت آن حضرت خارج مي‌شوند. (تحمل ولايت آن حضرت را ندارند.) اما در عوض، عده‌اي از غير مومنان كه به تعبير روايت «مانندعبادت كنندگان خورشيد و ماه» (يعني مشرک) هستند، حقيقت را دريافته و حق را تشخيص داده و در زمره ياران و اصحاب حقيقي امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مي‌آيند و او را ياري مي‌رسانند.

بنابراين ظاهراً روايت در مورد كساني است كه ادعاي ايمان و داشتن ولايت آن حضرت را دارند اما زماني كه امتحان پيش مي‌آيد و وقت عمل فرا مي‌رسد، ولايت و اطاعت از اوامر آن حضرت را بر نمي‌تابند و نه تنها با ظهور امام زمان به رستگاري نمي‌رسند، بلكه چه بسا به هلاكت برسند و حتي با سپاه حق به مخالفت و مبارزه برخيزند. در عوض برخي از مستضعفان فكري (كافران و مشركان) كه حقيقتاً از ظلم و بي‌عدالتي به ستوه  آمده‌اند، با ديدن حكومت عدل آن حضرت، ايمان آورده و تحت ولايت ايشان وارد مي‌شوند.

البته مرحوم علامه مجلسي، اين روايت را با همين سند، اما با اندكي تفاوت، چنين نقل كرده است: «هنگامي كه قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خروج مي‌كند، كساني كه خيال مي‌كردند از پيروان آن حضرت هستند، از اين مسير خارج مي‌شوند و در زمره عبادت كنندگان خورشيد و ماه (يعني مشركان) قرار مي‌گيرند».[3]

يعني مومنان غيرواقعي نه تنها حضرت را ياري نمي‌رسانند، بلكه از اسلام خارج شده و به صف مشركان و معاندين مي‌پيوندند.

در واقع اين حديث اشاره‌اي بر شدائد و مصائب زياد زمان ظهور دارد كه اگر انسان، مسلّح به تقواي الهي نباشد و در پناه ايمان واقعي و عمل صالح قرار نگيرد، گمراه خواهد شد.

 

 

 

پي‌نوشتها:       

[1]. نعماني، الغيبه، ص317، مكتبه الصدوق، تهران، [بي‌تا]. ري‌شهري، ميزان الحكمه، ج1، ص187، دارالحديث، قم، [بي‌تا]. «حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد ابن عقدة قال حدثنا حميد بن زياد عن علي بن الصباح قال: حدثنا أبو علي الحسن بن محمد الحضرمي قال: حدثني جعفر بن محمد عن إبراهيم بن عبد الحميد قال: أخبرني من سمع أبا عبد الله يقول: «إذا خرج القائم خرج من هذا الأمر من كان يري أنه من أهله و دخل فيه شبه عبدة الشمس و القمر»

[2]. حديث مرسل- اصطلاحى در علم درایه و- حديثى است که راوی، متن حدیث را شخصا از معصوم نشنيده، ليکن بدون واسطه از وى نقل کرده باشد و يا با واسطه نقل کرده، امّا واسطه را فراموش کرده و به فراموشی تصریح نموده و يا از روى عمد يا سهو آن را نياورده باشد و يا واسطه را با ابهام ذکر کرده باشد، مانند تعبير «عن رجلٍ» يا «عَن بعض اصحابنا»؛ خواه واسطه حذف شده، يکى باشد يا بيشتر. نهایة الدرایة، سید حسن صدر، ص 189

[3]. مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص364، چاپ دوم، موسسه الوفاء، بيروت، 1403.

%ب ظ، %30 %749 %1394 ساعت %16:%دی

پاسخ:

در اثبات حكومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در زمان ظهور به آيات و روايات بسیاری مي‌توان تمسک كرد كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود.

الف. «و نُريدُ اَن نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ استُضعِفوا فِي الاَرضِ و نَجعَلَهُم اَئمَّةً و نَجعَلَهُمُ الورِثين * و نمَكِّنَ لَهُم فِي الاَرض... » [1]

ما مي‌خواهيم بر مستضعفان زمين، منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم و حكومتشان را در زمين پابرجا سازيم...

حضرت امام علي (عليه السلام) در تفسير آيه ياد شده مي‌فرمايد: «دنيا پس از چموشي و سركشي، همچون شتري كه از دادن شير به دوشنده‌اش خودداري مي‌كند و براي بچه‌اش نگه مي‌دارد ـ به ما روي مي‌آورد... سپس آيه «و نريد ان نمن...» را تلاوت فرمود.» [2]

آن حضرت در تفسير آيه ياد شده مي‌فرمايد: «هم آل محمد (صلي الله عليه و آله) يبعث الله مهديهم بعد جهدهم فيعزهم و يذل عدوهم؛ اين گروه آل محمد (صلي الله عليه و آله) هستند، خداوند مهدي آنها را بعد از زحمت و فشاري كه بر آنان وارد مي‌شود بر مي‌انگيزد و به آنها عزت مي‌دهد و دشمنانشان را ذليل و خوار مي‌كند.» [3]

ب. «وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ امَنوا مِنكُم و عَمِلوا الصّــلِحـتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الاَرض...» [4]

خدا به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين ]خود[ قرار دهد...»

بسياري از مفسران معتقدند وعده الهي در آيه ياد شده، به حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اشاره دارد و بي‌ترديد حكومت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مصداق كامل اين آيه مي‌باشد.

درباره مدت حكومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روايات متعددي نقل شده است، دسته‌اي از روايات مدت حكومت آن حضرت را ده سال يا كمتر از ده سال مي‌دانند و برخي از روايات نيز مدت حكومت آن حضرت را هفت سال مي‌دانند و تأكيد دارند كه هر سال حكومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) برابر با ده سال كنوني سالهاي ما است.

بنابراين، در زمان ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظرف حوادثي كه در آن دوره رخ مي‌دهد به گونه‌اي است كه اگر در ظرف حوادث شرايط عادي دنيا ]پيش از ظهور[ اتفاق افتد، مقدار حركت و زمان حكومت آن حضرت طولاني‌تر خواهد بود.

ابوبصير از امام باقر (عليه السلام) در حديثي طولاني نقل مي‌كند كه «هنگامي كه قائم به پاخيزد به كوفه مي‌رود و... پس مدت هفت سال بر آن اقامت مي‌كند، هفت سالي كه هر سال آن برابر با ده سال از سال‌هاي شماست، سپس خدا هر چه بخواهد انجام مي‌دهد.» [5]

همچنين عبدالكريم خثعمي مي‌گويد: از امام باقر (عليه السلام) درباره مدت حكومت قائم (عليه السلام) پرسيدم؛ فرمود: «او هفت سال حكومت مي‌كند، روزها و شبها طولاني مي‌شود تا آن جا كه يک سال از سالهاي حكومت او به مقدار ده سال از سالهاي شما مي‌گردد، پس سالهاي حكومتش، هفتاد سال از سالهايي است كه شما مي‌شماريد.[6]

 

 

 

پي نوشت ها:

[1]. سوره قصص، آیه 5 و 6

[2]. ر.ک: شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 19، ص 29، داراحياءالتراث العربية، بيروت.

[3]. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 51، ص 54، مؤسسه الوفاء، بيروت.

[4]. سوره نور، آیه 55

[5]. ر.ک: الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد، شيخ مفيد، ترجمه: سيد هاشم رسولي محلاتي، ج 2، ص 359، ح 8، انتشارات علميه اسلامية، تهران.

[6]. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 52، ص 337، مؤسسه الوفاء، بيروت.

%ب ظ، %30 %714 %1394 ساعت %16:%دی

پاسخ:

از آياتي كه درباره اطاعت از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) و به تبع ايشان، اطاعت از امامان معصوم (عليهم السلام) وارد شده، چنين مي‌توان استفاده كرد كه براي پيروي از اين بزرگواران بايد به نكاتي توجه كامل داشت:

دوري از گناهان و برطرف نمودن زنگار گناهان از قلب

از دستورات آنها پيروي كردن

در برابر آنها خضوع داشتن

ايمان داشتن به خداوند متعال

پرهيزگار و متقي بودن

با هم دوستي و اتحاد داشتن و...

آياتي كه در اين زمينه‌ها وارد شده، عبارتند از: «آل عمران، 32و132؛ نساء، 59؛ مائده، 92؛ انفال، 1؛ نور، 56 و...»

همچنين در روايتي از امام باقر (عليه السلام) مي‌خوانيم:

«شيعه ما نيست، مگر كسي كه تقوا و اطاعت خداوند را كند و نمي‌توان اين شيعيان را شناخت، مگر به وسيله تواضع و خشوع و اداي امانت و زيادي ذكر خداوند متعال در وجود آنها».

در روايتي ديگر، امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايند: «شيعيان ما اهل ورع و اجتهاد و كوشش و اهل وفا و امانت و اهل زهد و عبادتند، در شبانه روز پنجاه و يک ركعت نماز به جاي مي‌آورند، شب ]براي راز و نياز و نماز شب[ بيدار مي‌شوند، در روز روزه مي‌گيرند و زكات اموالشان را مي‌پردازند و حج خانه خدا را بجا مي‌آورند و از هر فعل حرامي اجتناب مي‌كنند.»[1]

مسأله صبر و انتظار براي ظهور و انقلاب جهاني حضرت مهدي )عجل الله تعالي فرجه الشريف) از جمله مسائلي است كه دشمنان و مخالفان آن، گاه در صدد تحريف آن برمي‌آيند و آن را به عكسِ مفهوم حقيقي نشان مي‌دهند؛ براي رهايي از دام چنين شبهاتي؛ نخست لازم است با مفهوم حقيقي انتظار آشنا شويم.

انتظار، معمولا به حالت كسي گفته مي‌شود كه از وضع موجود ناراحت و براي ايجاد وضع بهتر و مطلوبي در تلاش است؛ مانند تاجري كه از وضع آشفته و نابسامان بازار، ناراحت و ناراضي و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادي و بهبود بازار است، در انتظار، دو حالت مثبت و منفي است. 1. عدم رضايت و بيگانه بودن با وضع موجود

2. تلاش براي ايجاد وضعي بهتر و مطلوب‌تر.

مسأله انتظارِ انقلاب و حكومت عدل حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز از همين قبيل است. فردي كه ظهور را انتظار مي‌كشد، از وضع موجود ناراحت و ناراضي و خواهان وضعي بهتر است.

اين دو حالت، سرچشمه دو عملكرد است: يكي اين كه، هرگونه همكاري و هماهنگي با عوامل ظلم و فساد و تباهي را ترک كند و ديگر اين كه از نظر جسمي و روحي؛ مادّي و معنوي، خود را براي شكل گرفتن وضع و انقلابي جديد آماده كند.

انتظار نه تنها موجب خمودي و خاموشي، تحمل فساد و آلودگي در جامعه نمي‌شود؛ بلكه عاملي محرک است. در حقيقت، در اين مفهوم نوعي مبارزه با وضع موجود و نوعي تغيير تاكتيک در مبارزه با دشمن نهفته است.[2]

براي آشنايي بيشتر با چهره يک منتظر حقيقي، به اين روايات توجه كنيد.

رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: انتظار فرج بهترين عبادت است.

علي بن حسين (عليه السلام) فرمود: اي اباخالد، خداوند اهل زمان غيبت را ـ كساني كه به امامتش اعتقاد دارند و منتظر ظهورش هستند ـ در آن زمان به منزله مجاهد، با شمشير، پيش روي رسول الله قرار داد. اينان مخلص حقيقي و شيعه واقعي و دعوت كنندگان به دين خدا در نهان و آشكارند.

علي بن حسين (عليه السلام) فرمود: كسي كه در عصر غيبت قائم ما، بر ولايت ما ثابت و پايدار باشد، خداوند پاداش هزار شهيد، همچون شهداي بدر و اُحُد را به او اعطا خواهد كرد.

امام صادق (عليه السلام): منتظر امام دوازدهم، همچون كسي است كه پيشاپيش رسول خدا (صلي الله عليه و آله) شمشيرش را كشيده است و از او حمايت مي كند.[3]

تعبيراتي كه در اين روايات به چشم مي‌خورد، حاكي از اين است كه انتظار ظهور و انقلاب جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) توأم با مرحله‌اي ويژه از جهاد وسيع و دامنه‌دار است. اين نوع انتظار، آخرين شكل از مبارزه با دشمن است. در اين روايات، از انتظار به ريخته شدن خون در راه خدا، جنگيدن زير خيمه رسول الله و حضرت ولي عصر و بالاترين عبادت تعبير شده است. ولي اگر انتظار را به معناي تحريف شده‌اش بگيريم، هر انسان سست ايمان و ضعيفي مي‌توانست در صف منتظران باشد و حال آنكه سيماي منتظران در قرآن به گونه‌اي ديگر توصيف شده است.

قرآن مي‌فرمايد: «وعد الله الذين امنوا منكم و عملوا الصـلحـت ليستخلفنّهم في الأرض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكّننّ لهم... و ليبدّلنّهم من بعد خوفهم أمناً...» (نور، 55) خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده‌اند و كارهاي شايسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را (حكم ران و) جانشين روي زمين قرار دهد؛ همان‌گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روي زمين را بخشيد؛ و دين و آييني را كه براي آنان پسنديد، به سودشان مستقر خواهد ساخت و ترسشان را به ايمني و آرامش مبدل مي‌كند...»

در روايات آمده است كه اين آيه درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نازل شده است.[4]

آيه فوق، مهدي و يارانش را به عنوان كساني كه داراي ايماني مستحكم و عمل صالح هستند، معرفي مي‌كند.

با اين تعريف‌ها و توصيف‌هايي كه در قرآن و روايات از شخص منتظر شده است، مي‌فهميم كه او فردي داراي ايمان راسخ و استوار است و هرگز از كنار گناه و فساد به راحتي نمي‌گذرد. (نور، 55) اكنون به معاني استنباط شده از منتظر در روايات توجه كنيد:

الف. صبر و تحمل حزن و اندوهِ دوري از آن وجود مقدس و نازنين

ب. آمادگي و فراهم كردن امكانات؛ به گونه‌اي كه هرگاه از ظهور حضرت آگاهي يافت، فوراً بتواند خود را به آن حضرت برساند و به ايشان خدمت و فرمانبرداري كند

ج. نااميد نشدن از تحقق ظهور آن حضرت

د. منتظر فرمان جهاد امام عصر براي جنگيدن با دشمنان اسلام و حمايت از دين خدا بودن

ه. اقتدا كردن به آن حضرت، قبل از ظهور و قيامش، با بيزاري جستن از دشمنانش و اظهار مودت و دوستي به امامان شيعه و دوستانشان [5] و پيرو و نايب امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يعني فقيه جامع الشرايط زمان شدن

شخصِ منتظر، داراي چنين حالات و روحياتي است و هرچه زمان فرج و ظهور نزديک‌تر شود، كوشش خود را براي مبارزه با فساد و تباهي و يا حفظ خويشتن از آلودگي با شوق و اشتياق بيش تري دنبال مي‌كند.

 

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. ميزان الحكمه، محمّد ريشهري، ج 2، ص 1538، ح 9931ـ9933، دارالحديث، تفسير الميزان، ج 3، ص 157.

[2]. پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 9، ص 444 ـ 452، نشر مدرسة الامام اميرالمؤمنين (عليه السلام).

[3]. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 52، ص 122 ـ 150، داراحياءالتراث العربي.

[4]. بحارالانوار، علامه مجلسي (رحمه الله)، ج 51، ص 54.

[5]. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 52، باب فضل انتظار الفرج، ص 122 ـ 150، داراحياء التراث العربي.

[6]. جهت آگاهي بيشتر ر.ک: پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 9، ص 441 ـ 450، نشر مدرسة الامام اميرالمؤمنين.

%ب ظ، %30 %689 %1394 ساعت %15:%دی

در شرح وقایع ظهور وارد شده است که امام زمان (علیه السلام)، انتقام سختی از عده‌ای می‌گیرد. اینان چه کسانی هستند و حضرت چگونه انتقام می‌گیرد؟

پاسخ :

در ابتدا به این می‌پردازيم که «انتقام» چیست و با مقام و منزلت حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سازش دارد یا نه؟

انتقامی که به حضرت نسبت داده شده است، به معنی مجازات کردن و کیفر دادن، سردمداران کفر و نفاق و شرک است، نه به معنی کینه توزی و فرونشاندن هوا و هوس های درونی و اصولاً امامان معصوم (علیهم السّلام) از چنین هوس‌هایی پاکیزه بوده‌اند و انتقام به معنی کیفر هیچ گونه ناسازگاری با مقام امام ندارد. از این رو خدای تبارک و تعالی هم از مجرمان انتقام می‌گیرد، در قرآن کریم هم به همین صفت از خداوند متعال یاد شده است به عنوان مثال به این آیات توجه بفرمایید:

«... أَلَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انتِقَامٍ »[۱].

«... وَاللّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ »[۲].

در این آیات هم، انتقام گرفتن خدا، به معنی مجازات در برابر کارهای ناشایست است و به هیچ وجه مسئله، کینه توزی ـ که در مورد خداوند سبحان قابل تصور نیست ـ مطرح نمی باشد.

آیا حضرت مهدی انتقام خواهند گرفت و صفت منتقم بر ایشان صدق می‌کند؟

در پاسخ میتوان گفت:

یکی از لقب‌های امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) «منتقم» است.[۳]

«وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا ...؛» «کسی که خون مظلومی را به ناحق بریزد ما برای ولیش سلطه (قصاص) قرار دادیم».[۴]

در دعایی که به وسیله عمری از خود آن حضرت روایت شده است آمده است: «وَ اَقمْ بهِ الحُدودَ المعطّلةَ و الأحکامَ المُهمَلة؛ و به توسط او حدود تعطیل شده و احکام کنار مانده اجرا شود».[۵]

امام باقر (علیه السّلام) در ذیل این آیه شریفه می‌فرمایند: که مراد از «مظلوم» امام حسین (علیه السّلام) است و ما ولی دم او هستیم و هنگامی که قائم ما ظهور کند به خونخواهی او می‌پردازد.[۶]

پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله) در روز عید غدیر در معرفی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: «... الا انّه الحدوث بکلّ ثار لأولیاء الّا عزّو جلّ؛ آگاه باشید حضرت مهدی انتقام گیرنده از ستمگران است، او خونخواه خون به ناحق ریختة همه بندگان صالح خداست».[۷] گفتنی است روایات بخش انتقام بسیارند و ذکر همه آنها طولانی شدن جواب را به دنبال دارد.

در حدیث معراج وارد شده است، چون چشمان پیامبراکرم ( صلّی الله علیه و آله) به نور امامان افتاد، یکی از نورها را با نورهای دیگر متفاوت دید، از خدای حکیم ندا رسید که: او همان قائم ماست. او همان کسی است که حلال ما را حلال و حرام ما را حرام خواهد کرد و من توسط او از دشمنان انتقام خواهم گرفت.[۸]

در روز عاشورا وقتی امام حسین (علیه السّلام) و اصحابش به دست یزیدیان به شهادت رسیدند، ملائکه الهی بسیار ناراحت شده و به درگاه الهی شکایت بردند. لذا آفریدگار توانا در ضمن نشان دادن نور وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: «بذلک القائم انتقم منهم»؛ توسط این قائم از قاتلان امام حسین (علیه السّلام) انتقام خواهم گرفت.[۹]

و ما هم در انتظار لحظه‌های سبزی به سر می‌بریم که شمشیر انتقام حضرت، به خونخواهی پهلوی شکسته حضرت فاطمه (سلام الله علیها) خانه‌نشینی امام علی (علیه السّلام) و مظلومانه رفتن امام حسین (علیه السّلام) قیام کند و همه کسانی که را که کهکشان غم را نثار خاندان پیامبر کردند، به کیفر کارهایشان برساند.

 

 

 

پی‌نوشت‌ها :

[۱]. سورة زمر، یة ۳۷.

[۲] . سوره آل عمران، ۴.

[۳] . مرحوم مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶.

[۴] . اسراء، ۳۳.

[۵]. سورة زمر، یة ۳۷.

[۶] . مسعود بن عیاش، تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۹۰، حدیث شماره ۶۵، چاپ افست تهران.

[۷] . مرحوم مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲ ـ ۲۱۳، چاپ بیروت.

[۸] . مرحوم مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۳، چاپ بیروت.

[۹] . مرحوم مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۹۴، چاپ بیروت.

%ب ظ، %22 %794 %1394 ساعت %18:%دی

پاسخ:

امام صادق (عليه السلام) در این زمینه، مي‌فرمايند:

«علم27  حرف است. از این مقدار، مجموع آنچه پيامبران آورده‌اند، دو حرف است و مردم تا آن روز بيش از آن دو حرف را نمي‌دانند و چون قائم قيام كند، 25 حرف باقيمانده را بيرون آورده و در ميان مردم منتشر مي‌سازد و بدين سان مجموعه 27 جزء دانش را نشر مي‌دهد.» [1]

 

 

[1]. مجلسی، بحار الانوار، ج52، ص336.

منبع: ماهنامه قدر، شماره20.

%ب ظ، %17 %585 %1394 ساعت %13:%آذر

پاسخ:

غالب احاديثي كه اشاره به عملكرد حضرت مهدي (عليه السلام) بعد از ظهور دارد به اين نحو است كه خداوند توسط آن حضرت، عالم را از عدل و داد پر مي‌كند همان طوري كه زمين پر از ظلم شده باشد كه اين در حقيقت تشبيه است نه شرطيت و عليت، بدین معنا که ظلم و فساد علت ظهور باشد.

به تعبير ديگر:

فساد هدف نيست بلكه آمادگي، هدف است. بر خلاف آنچه برخي تصور مي‌كنند آنچه براي تسريع ظهور مصلح جهاني لازم است، وجود ظلم و فساد در سراسر زمين نيست، بلكه يک آمادگي و تشنگي لازم است، البته نمي‌توان انكار كرد كه افزايش ظلم و فساد يكي از علل آمادگي و تشنگي خواهد بود، زيرا هنگامي كه مردم جهان ثمره تلخ و شوم تبعيض‌ها و بي‌عدالتي‌ها را بچشند، ناراحت مي‌شوند و در جست و جوي يک طريق اصلاح و يافتن يک مصلح جهاني گام بر مي‌دارند.

در نتيجه، بايد گفت: هسته اصلي زمينه براي ظهور، آمادگي و آگاهي از عواقب وضع نابسامان امروز دنيا است، نه اينكه وجود ظلم و فساد هدف اصلي باشد.

 

 

 

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %17 %584 %1394 ساعت %13:%آذر

پاسخ:

بعد از ظهور امام زمان (عليه السلام) و تشكيل حكومت عدل جهاني، عالَم دنيا با بودن آن حضرت هم چنان پا برجاست و امت اسلامي و همه جامعه بشري تحت حكومتش به زندگي خود ادامه مي‌دهند. در زمانِ حكومتِ آن حضرت، مسئله رجعت (بازگشت انبيا، امامان و بعضي انسان‌ها به دنيا) تحقق مي‌يابد.

بعد از شهادت امام زمان (عليه السلام)، انبيا و اولياي خدا حكومت خواهند كرد و اين وضع تا بر پايي قيامت ادامه خواهد داشت. [1]

از مجموع آيات و روايات چنين استفاده مي‌شود كه بعد از سپري شدن عمر دنيا و برپايي قيامت، همه مي‌ميرند و كسي در دنيا و عالَم برزخ باقي نمي‌ماند يا كسي از عالَم آخرت به دنيا باز نخواهد گشت.

اساساً دنيايي در كار نخواهد بود تا كسي بماند يا به آن بر گردد. خداوند متعال در قرآن مي‌فرمايد: «وَ مَا جَعَلْنَا لِبَشَر مِّن قَبْلِک الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَــلِدُونَ كُلُّ نَفْس ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» (انبياء، 34 ـ 35)

«ما براي هيچ انساني قبل از تو زندگي جاويدان قرار نداديم وانگهي آيا آنها كه انتظار مرگ تو را مي كشند اگر تو بميري آنها زندگي جاويدان دارند؟! هر انساني طعم مرگ را مي‌چشد و ما شما را با بدي‌ها و نيكي‌ها آزمايش مي‌كنيم و سرانجام به سوي ما باز مي‌گرديد» [2]

 

 

 

پي‌نوشت‌ها:

[1]. ر.ک: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج15، ص555ـ559، دارالكتب الاسلامية.

[2]. تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي، ج13، ص402ـ403، دارالكتب الاسلامية.

 

%ق ظ، %17 %387 %1394 ساعت %08:%آذر

پاسخ:

پس از اين كه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ظهور فرمايد، دنيا آباد مي‌شود و آن حضرت (عليه السلام) با ظهور خود در راه برقراري عدالت با جباران و ستمگران مبارزه مي‌كند و همه آنان را به شكست و تسليم وا مي‌دارد و دنيا را پر از عدل و داد مي‌كند؛ چنان كه خداوند متعال مي‌فرمايد: «وعد اللّه الّذين ءامنوا منكم و عملوا الصّـلحـت ليستخلفنّهم في الأرض كما استخلف الّذين مِن قبلهم و ليمكننّ لهم دينهم الّذي ارتضي لهم و ليبدّلنهم مِّن بعد خوفهم أمنا يعبدونني لايشركون بي شيـئا...» (نور، 55)

«خدا به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين (خود)، قرار دهد؛ همان‌گونه كه كساني را كه پيش از آنان بودند، جانشين (خود) قرار داد و آن ديني را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمني مبدل گرداند، (تا) مرا عبادت كنند و چيزي را با من شريک نگردانند...»

اين آيه به دنبال آيات گذشته همين سوره كه سخن از اطاعت و تسليم در برابر فرمان خداوند و پيامبر به ميان آورده است، همان موضوع را ادامه مي‌دهد و نتيجه اين اطاعت را كه همان حكومت جهاني است، بيان مي‌كند و بر آن تأكيد دارد.

از مجموع اين آيه بر مي‌آيد كه خداوند به گروهي از مسلمانان كه ايمان و عمل صالح دارند، مژده استخلاف و حكومت روي زمين، نشر آيين حق به طور اساسي و ريشه‌دار در همه جا، از ميان رفتن تمام اسباب خوف، ترس، وحشت و ناامني را داده است.

بسياري از مفسران معتقدند، وعده الهي در اين آيه، اشاره به حكومت حضرت مهدي (عليه السلام) است و بي‌ترديد حكومت امام مهدي (عليه السلام)، مصداق كامل اين آيه مي‌باشد و اين به معناي انحصار معناي آيه نيست.[1]

امام سجاد (عليه السلام) در تفسير اين آيه می‌فرمایند: «به خدا سوگند، آنها شيعيان ما هستند؛ خداوند اين كار را براي آنها به دست مردي از ما انجام مي‌دهد كه «مهدي» اين امت است؛ زمين را پر از عدل و داد مي‌كند، آن‌گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد...». [2]

در زمان حكومت حضرت مهدي )عجل الله تعالي فرجه الشريف( تمام مردم از هر آيين و كيشي در فضايي آكنده از قسط، عدل، رفاه و آسايش، امن و امان، بر اساس احكام و قوانين اسلامي، محيط علم و دانش و حكومتي با مسئوليت و اجراي توده‌هاي محروم و مستضعف جامعه خواهد بود و تمام انسان در كنار هم زندگي مي‌كنند؛ پس در زمان حكومت آن حضرت، همه مردم مسلمان نمي‌شوند.

قرآن كريم نيز استمرار عداوت بين يهود و نصاري را تا روز قيامت دانسته و مي‌فرمايد:

«... فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَآءَ إِلَي يَوْمِ الْقِيَـمَةِ...» (مائده، 14)

«... در ميان آن ها (هود و نصاري) تا دامنه قيامت، عداوت و دشمني افكنديم... » [3] گرچه ممكن است افرادي غير مسلمان يا غير صالح در جامعه يافت شوند، امّا حاكميت و قدرت در سراسر جهان به دست مؤمنين و بندگان شايسته خداوند خواهد بود.

 

 

 

پي‌نوشت ها:

[1]. ر.ک: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج14، ص527ـ532، دارالكتب الاسلامية.

[2]. ر.ک: مجمع البيان، طبرسي، ج7، ص267، مؤسسه اعلمي بيروت.

[3]. ر.ک: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج4، ص316، دارالكتب الاسلامية؛ مجله حوزه، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، شماره4و5، سال دوازدم، حسين مسعودي، ص171ـ180، نشر دفتر تبليغات اسلامي.

%ق ظ، %17 %378 %1394 ساعت %08:%آذر

پاسخ:

قبل از پاسخ به این پرسش،  ابتدا لازم است حقيقت انتظار تا حدي روشن شود.

فرج، يعني نصرت و پيروزي و گشايش، مقصود از فرج، نصرت و پيروزي حكومت عدل علوي بر حكومت‌هاي كفر و شرک و بي‌داد است. بنابراين، انتظار فرج، يعني انتظار تحقق يافتن اين آرمان بزرگ جهاني است. منتظر حقيقي، كسي است كه حقيقتاً، خواهان تشكيل چنين حكومتي باشد. اين خواسته آنگاه جدي و راست است كه شخص منتظر عامل به عدل و گريزان از ستم و تباهي باشد و گرنه، انتظار فرج، در حد يک ادعا و شعار بي‌محتوا باقي خواهد ماند. از اين رو، در روايات آمده است كه انتظار فرج، خود فرج است؛ زيرا، كسي كه حقيقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسيس حكومت عدل گستر اوست، زندگي خود را بر پايه عدل و داد استوار مي‌سازد و او، انساني است كه حضور و غيبت امام، در نحوه رفتار و سير و سلوكش تفاوتي ندارد و قبل از تشكيل حكومت عدل او، چنين حكومتي را در زندگي خود پايدار ساخته است.

بنابراين، انتظار فرج حقيقي ، ريشه در معرفت به حق و عدل و ايمان و عشق به آن دارد و آثار آن نيز در عمل نمايان مي‌گردد و چنين حقيقت اصيل و عميقي با لفظ و شعار به دست نمي‌آيد و با بي‌تفاوتي و بي‌اعتنايي نسبت به مقدمات ديني و رسالت‌هاي انساني، در تعارض و تناقض است. از اينجا، نادرستي يک تفسير از انتظار فرج روشن مي‌شود؛ زيرا، بعضي بر اين تصور خام هستند كه انتظار فرج، يعني بي‌تفاوتي نسبت به آنچه در جوامع بشر مي‌گذرد و دست روي دست گذاشتن به اميد اين كه اما زمان ظهور كند و آنان را اصلاح كند. انتظار فرج، تعهد آفرين و مسئوليت‌ساز است و با بي‌تفاوتي و بي اعتنايي به سرنوشت بشر و حقيقت و فضيلت، منافات دارد.

انتظار فرج، يعني:

الف. معرفت امام معصوم و عادل و پيشواي فضيلت

ب. ايمان به امامت و قيادت رهبري الهي و عدالت پيشه

ت. عشق به عدالت و ارزش‌هاي انساني

ج. اميد به آينده‌اي روشن و نويد بخش

د. تلاش براي برقراري حكومتي عدل پيشه و عدل گستر

و. رعايت موازين و قوانين ديني و اخلاقي

ز. داشتن روحيه‌ تعهد و مسئوليت پذيري.

اين انتظار فرج است كه بهترين اعمال و بهترين عبادت است و چنين منتظري، مقامي عالي دارد و هرگاه در زمان غيبت از دنيا برود، به منزله كسي است كه پس از ظهور حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد مي‌كند. [1]

ممكن است مراد شما اين باشد كه با توجه به اينكه در هر عصري و در هر ملتي كه ظلم و ستم شود اعتقاد به ظهور منجي آخر الزمان بيشتر مي‌شود، وقتي در زماني كه ما، در آن زندگي مي‌كنيم و ظلم و ستم در همه جا بيداد مي‌كند، باز هم اين عقيده بيشتر شده است و در واقع، براي خيلي‌ها به مانند يک افسانه تبديل شده است تا واقعيت، و حتي موجب دل سردي خيلي‌ها شده است. اين چگونه قابل توجيه است؟

در پاسخ بايد گفت: در روايات متعدد، از معصومان (عليهم السلام) رسيده است كه دوران غيبت، دوران امتحان و آزمايش مردم است. بايد تلاش كرد تا با تقويت باور‌ها و اعتقادات در مقابل سختي‌هاي زمان غيبت، مقاومت كرد و در عين حال، خود را براي ظهور و شركت در قيام امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آماده ساخت. اين كه بعضي از مردم، به خاطر طولاني شدن غيبت، گرفتار يأس و نوميدي مي‌شوند. به سبب ضعف ايمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نيز عدم شناخت و آگاهي نسبت به شرايط ظهور است. اينان گمان مي‌كنند وقتي در عرصه‌هاي مختلف اجتماعي، ظلم و فساد فراوان گرديد، امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بايد براي انتقام از ظالمان و برپايي عدالت، قيام كند، حال آن كه ظهور عدالت و برپايي دولت مهدوي، مثل هر انقلاب و حكومت ديگري، نياز به تحقق شرايط و زمينه‌هايي دارد و آنها كه طالب عدالتند، بايد براي برپايي دولت عدل، تلاش كنند تا زمينه‌هاي آن، هر چه زودتر فراهم گردد، و روحيه ظلم پذيري و بي تفاوتي نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستيزي و جديت تبديل كنند.

همچنین ممكن است مراد شما اين باشد که چرا امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با انسان‌ها در ارتباط نيست؟

دوراني كه در آن قرار داريم، دوران غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است و ويژگي كلي و اصلي اين دوران، آن است كه امكان ارتباط با آن وجود مقدس، براي كسي ميسر و ممكن نيست. بنابراين، انتظار ارتباط و ديدار، امري برخلاف حكمت و مصلحت امر غيبت است. اما اين، به آن معنا نيست كه حضرت در ميان ما نباشد و ما از فيض حضور آن وجود مقدس بي بهره باشيم، بلكه حضرت، به صورت نا شناس، در ميان افراد رفت و آمد دارند و بر احوال مردم آگاهي دارند و آن چه به صلاح آنان و متناسب با فرايند ظهور است، انجام مي‌دهند. چه بسيار افرادي كه از محضر آن عزيز بهره بردند و راهنمايي‌ها و ارشادات او را شنيده‌اند هر چند كه او را نشناختند و يا حتي گفتار و هدايت‌هاي او را نيز نپذيرفتند. بنابراين، حضرت با ما ارتباط دارد و به عبارت دقيق‌تر او در ميان ما است، ولي ما از او غافل هستيم. البته در مواردي، برخي از افراد كه به فيض حضور او رسيده‌اند، او را شناخته‌اند ـ كه معمولاً اين شناخت، بعد از ديدار بوده است ـ و حظ اين ديدار را براي هميشه، براي خود حفظ كرده‌اند.

نكته‌اي كه نبايد از آن غفلت داشت، اين است كه عدم امكان ارتباط و يا حتي ديدار، علاوه بر آن كه مطابق فلسفه‌ غيبت است، علل و عوامل ديگري نيز مي‌تواند داشته باشد، مثلاً فرد، آمادگي ديداري را كه به دنبال آن شناخت باشد ندارد و چنين ديداري، به مصلحت او نيست. يا روح و روان او، چنان تاريک و آلوده است كه جايي براي وجود نوراني و مقدس حضرت، باقي نگذاشته است، يا خدا مي‌خواهد او را به وسيله فراق و دوري آزمايش و امتحان كند و ... .

از طرف ديگر، بايد توجه داشت كه ارتباط مستقيم افراد با امام، زمينه‌ استفاده‌هاي نا به جا و ادعاهاي دروغين را براي كساني كه ظرفيت يا اهليت ندارند، ايجاد مي‌كند كه منجر به فريب مردم و انحراف توده‌ها مي‌شود و خطرات آن، بر كسي پوشيده نيست.

 

 

منابع:

[1]. مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص125.

%ب ظ، %16 %765 %1394 ساعت %17:%آذر

پاسخ:

اولا: آن حضرت براي هر كس كه بخواهد ظاهر شود، ناگزير مي‌بايست براي معرفي خود معجزه‌اي اظهار نمايد تا در صحت ادعاهايش يقين كنند. در اين ميان عده‌اي حقه‌باز و ساحر پيدا مي‌شوند و براي فريب مردم از راه سحر و جادو چنين مي‌كنند و خود را به عنوان امام زمان وانمود مي‌نمايند.

ثانيا: افراد حيله‌گر از اين موضوع استفاده كرده و ادعاي رويت مي‌كردند، ولي به جهت جلوگیری از اين گونه انحرافات، ملاقات در حد گسترده ممنوع شد، گر چه خواصي از افراد در موقعيتهاي مناسب و بنابر مصالح كلي و جزئي به ملاقات حضرت شرفياب مي‌شوند.

 

 

منبع: موعود‌شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %15 %626 %1394 ساعت %14:%آبان
صفحه1 از2

برترین مطالب