پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

اعترافات علمای اهل‌سنت پیرامون امام زمان

%ق ظ، %08 %380 %1394 ساعت %08:%آبان

روایاتی که درباره ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، در منابع اهل‌سنت وارد شده به قدری ثابت و متقن است که علمای اهل‌سنت را وادار به پذیرفتن آن احادیث و اقرار به صحت و تواتر  برخی از آنها نموده است تا جایی کهذابن حجر عسقلانی متوفای 852هـ.ق که از بزرگترین و متعصب‌ترین علمی اهل‌سنت است، درباره روایتی که توصیف یکی از وقایع زمان ظهور امام مهدی (علیه السلام)، را می‌کند، تصریح به تواتر نموده است.

إبن حجر عسقلاني می‌گوید: «تواترت الأخبار بأن المهدي من هذه الأمة و أن عيسي يصلي خلفه.» [1]

روايات متواتري وجود دارد كه امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از امت اسلامي است و حضرت عيسي (عليه السلام) هم پشت سر او نماز مي‌خواند.

همچنین سيوطي متوفای 911هـ.ق  نیز مانند همین مطلب را نقل کرده و می‌گوید: «هذا من أعجب العجب، فإن صلاة عيسي خلف المهدي ثابتة في عدة أحاديث صحيحة بإخبار الرسول صلي الله عليه و سلم.» [2]

اين از  أعجب عجائب است. نماز خواندن عيسي پشت سر مهدي، در تعدادي از أحاديث صحيحه كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) خبر داده، ثابت شده است.

از طرفی بحث منجی و مهدویت به قدری در بین اهل‌سنت، ضروری و قابل توجه است که  برخي از علماي ایشان، ايمان به خروج حضرت مهدي‏ (عليه السلام) را واجب دانسته و برخي ديگر منکر آن را کافر به حساب آورده‏اند:احمد بن محمّد بن صديق متوفای 1380 هـ.ق مي‏گويد:

 «الإيمان بِخُروجِه واجب و اعتقاد ظهوره تصديقاً لخبر الرسول مُحتم»

«ايمان به خروج مهدي واجب، و اعتقاد به ظهور او به جهت تصديق پيامبر (صلي الله عليه وآله)، حتمي و ثابت است...». [3]

تا جايي  كه فقيه شافعي ابن حجر تصريح کرده که انکار مهدي اگر موجب انکار سنت از اصل و اساس گردد، سبب کفر مي‏شود و هر کس چنين کند، قتلش واجب است و اگر انکار، تنها به جهت عناد و دشمني با ائمه اسلام است نه سنت، لازم است که او را تعزير آشکار و اهانت نمود تا دست از اين کار بردارد...».[4]

 

 

 

 

منابع:

[1]. فتح الباري في شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج 6، ص 358

[2]. الحاوي للفتاوي للسيوطي، ج 2، ص 167

[3]. الحاوي للفتاوي للسيوطي، ج 2، ص 167

[4]. البرهان، ص 178

برترین مطالب