پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

مقالات

حدیث سفینه چگونه بر وجود امام زمان، دلالت می‌کند؟

پاسخ:

مطابق روايات فريقين، پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) از اهل بيت خود، به كشتي نوح تعبير كرده است.

ابن حجر مكي از علمای اهل‌سنت، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل كرده كه فرمود: «مثل أهل بيتي كسفينة نوح، من ركبها نجي»؛ «همانا مثل اهل بيتم، همانند كشتي نوح است، هر كس سوار بر آن شود نجات می‌یابد.» [1]

اين حديث به طرق مختلف و تعبيرات گوناگون از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ما رسيده است. با تأمل در معناي آن به خوبي استفاده مي‏شود كه لازم است در هر زماني تا روز قيامت، امام معصومي از اهل بيت عصمت و طهارت (علیهم السلام) وجود داشته باشد تا براي امت اسلامي امكان داشته باشد كه با سوار شدن بر كشتي نجات او از غرق شدن در منجلاب فساد و تباهي نجات يافته و به ساحل نجات و بهشت رضوان رهنمون شوند.

 

 

منبع:

[1]. ابن حجر مکی،  الصواعق المحرقه، ص 234.

%ب ظ، %29 %688 %1394 ساعت %15:%دی

آیات شهادت، چگونه بر وجود امام زمان دلالت می‌کنند؟

پاسخ:

از ديدگاه قرآن، در آيات بسياري اشاره شده كه خداوند در ميان هر امتي كسي را به عنوان «شاهد»، قرار داده تا در روز قيامت بر آنها احتجاج كند. اينک به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم:

الف): «فكيف اذا جئنا من كل امة بشهيد و جئنا بک علي هولاء شهيدا» [1]؛ چگونه است حال (در روز محشر) آن گاه كه از هر طايفه‌اي گواهي آوريم و تو را (اي پيامبر) بر آنان گواه خواهيم»

ب): «و يوم نبعث من كل امة شهيدا ثم لا يوذن للذين كفروا و لا هم يستعتبون» [2]؛ و آن روز را كه ما از هر امتي شاهدي برانگيزيم آن گاه به كافران اجازه سخن داده نشود و توبه آنان نيز پذيرفته نگردد.»

ج): «و يوم نبعث في كل امة شهيدا عليهم من انفسهم و جئنا بک شهيدا علي هولاء» [3]؛ روزي كه ما در هر امتي از ميان خودشان گواهي بر آنان برانگيزيم و تو را (اي محمد) بر اين امت گواه آوريم.»

از اين آيات به خوبي استفاده مي‌شود كه در هر زمان و براي هر امتي، خداوند افرادي معصوم از خطا و اشتباه قرار داده است تا در روز قيامت به اعمال آنان گواهي دهند. كسي كه قرار است شاهد بر اعمال امت باشد، نبايد در شهادتش اشتباه كند و نيز بايد احاطه علمي بر همه اعمال امت داشته باشد. اينان كسانيند كه در امر هدايت بشر، حجت خدا در روي زمينند.

فخر رازي از علمای اهل‌سنت، در ذيل آيه «و نزعنا من كل امة شهيدا» [4]؛ و [در آن روز] از هر امتي گواهي برمي‌گزينيم، مي‌گويد: «آنان شاهداني هستند كه در هر زمان بر مردم شهادت مي‌دهند كه از جمله آنها، انبيا هستند.» [5]

و نيز در ذيل آيه «يوم نبعث في كل امة شهيدا» [6]؛ روزي را كه از هر امتي گواهي بر آنان بر مي‌انگيزيم، مي‌گويد: «هر جمعي كه در دنيا به وجود مي‌آيد، لازم است كه كسي به عنوان شاهد در ميان آنها وجود داشته باشد. شاهد در زمان رسول خدا (صلي الله عليه و آله) خود حضرت بود به دليل آيه: «و كذلک جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء علي الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا» [7] و نيز لازم است كه در هر زمان بعد از رسول، شاهدي در ميان امت باشد.»

از اينجا به خوبي روشن مي‌شود كه هر عصري خالي از شاهد بر امت نيست و آن شهيد بايد از خطا مصون باشد و گرنه احتياج به شاهد ديگري است و در نتيجه به بي‌نهايت منتهي خواهد شد كه اين باطل است.

 

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. سوره نساء، آيه 41.

[2]. سوره نحل، آيه 84.

[3]. سوره نحل، آيه 89.

[4]. سوره قصص، آيه 75.

[5]. تفسير فخر رازي، ج 25 ، ص 12 و 13.

[6]. سوره نحل، آيه 84.

[7]. سوره بقره، آيه 143، همان‌گونه (كه قبله شما، يک قبله ميانه است) شما را نيز، امت ميانه‌اي قرار داديم (در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط) تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است.

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %27 %761 %1394 ساعت %17:%دی

آیه صادقین چگونه بر وجود امام زمان، دلالت می‌کند؟

پاسخ:

از ديدگاه قرآن، خداوند متعال مي‌فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقين» [1]؛ «اي مومنين، تقوا پيشه كرده و همراه با صادقين باشيد.»

مقصود از صادقين در آيه برخي از مومنين است نه جميع آنان حال اين بعض چه خصوصياتي بايد داشته باشد؟

از خود آيه استفاده مي‌شود كه مقصود از صادقين كساني هستند كه صادق علي الاطلاق هستند و لذا به شورت مطلق نیز، به اطاعت از آنها، امر شده است تا افراد مطيع با اقتدا و هدايت از آنها به حق و حقيقت و سعادت نايل آيند. نتيجه اينكه  «صادقين» در آيه، همان حاملان وحي و خلفاي رسول و امينان شرع و حاميان دين و ائمه هدايت و چراغهاي هدايتند، كساني كه خداوند رجس و پليدي را از آنان دور كرده و از هر عيب و نقصي پاكشان كرده است و اينان كساني غير از اهل بيت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نيستند كه اول آنها اميرالمومنين علي بن ابي طالب (عليه السلام) و آخر آنها مهدي موعود (عليه السلام)، است.

فخر رازي، از علمای اهل‌سنت، از آيه فوق، استفاده عصمت كرده و مي‌گويد: «از اين آيه استفاده مي‌شود كه در هر زمان بايد صادقين معصوم، موجود باشند ...». [2]

مرحوم شیخ كليني به سند خود از بريد بن معاويه عجلي نقل كرده كه از امام باقر (عليه السلام) درباره آيه «اتقوا الله و كونوا مع الصادقين»، سؤال كردم؟ حضرت فرمود: «ايانا عني» [3]؛ «]خداوند متعال، از صادقین[، ما را قصد كرده است.»

و نيز به سند خود از امام رضا (عليه السلام) در ذيل آيه فوق نقل كرده كه آن حضرت، فرمود: «الصادقون هم الائمة» [4]؛ «صادقين همان ائمه‌اند ...»

حاكم حسكاني حنفي نیز به سند خود از عبدالله بن عمر در تفسير آيه فوق نقل كرده كه مقصود از آن محمد و اهل بيت او هستند. [5]

سبط بن جوزي هم از قول علما در تفسير آيه فوق نقل كرده كه مقصود از آيه اين است كه با علي و اهل بيتش باشيد. [6]

لازم به ذکر است که در آیه به طور مطلق و در همه امور و شرایط و بدون عیچ قید و شرطی به بودن و کون با صادقین، امر شده‌ایم و از آنجا که بر اساس ادله عقلی و نقلی، امر به اطاعت به صورت مطلق از کسی، مستلزم معصوم بودن اوست وگرنه تناقض لازم آمده و تناقض از خداوند حکیم محال است، می‌گوییم، همراهی و کون با صادقین، یعنی اقتدا به آنها و اقتدا و تمسک به صادقین به معنای اطاعت مطلق از اهل بیت (علیهم السلام) است.

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. سوره توبه، آيه 119.

[2]. تفسير فخر رازي، ج 16، ص 220.

[3]. کلینی، كافي، ج 1، ص 208.

[4]. کلینی، كافي، ج 1، ص 208.

[5]. حاکم حسکانی، شواهد التنزيل، ج 1، ص 345.

[6].  سبط ابن جوزی، تذكرة الخواص، ص 16.

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %27 %747 %1394 ساعت %16:%دی

علت اصلی غیبت امام زمان با توجه به آیه 11 سوره رعد چیست؟

پاسخ:

قرآن كريم در قسمتي از آيه 11 سوره رعد مي‌فرمايد: «اِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوم حَتّي يُغَيِّروا ما بِاَنفُسِهِم؛ خداوند سرنوشت هيچ قوم و ملتي را تغيير نمي‌دهد، مگر آن كه آنها خود را تغيير دهند.»

از اين آيه مي‌توان استفاده كرد كه علت اصلي غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) خود مردم بوده‌اند.

مردم كارهايي انجام داده‌اند كه سبب شده سرنوشتشان تغيير كند و امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) غيبت نمايد؛ به همين جهت گفته شده است: «وجوده لطف و غيبته منا» [1]، وجود امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) لطفي از ناحيه خداوند است و علت غيبتش ما هستيم، اگر ما زمينه ظهورش را فراهم كنيم، آن حضرت آشكار خواهد شد.

برخي فلسفه‌هاي غيبت آن حضرت عبارتند از:

الف: تحقق وعده الهي مبني بر برپايي حكومت جهاني امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از آن جا كه خداوند در قرآن به مؤمنين و مستضعفين وعده حكومت جهاني داده است (نور، 55؛ قصص، 5) براي تحقق آن شرايط خاصي لازم است كه فراهم شدن برخي بر عهده جامعه است و آن تنها با گذشت زمان و آماده شدن مردم ميسر خواهد شد، مانند اظهار نياز مردم جامعه؛ به بن‌بست رسيدن قوانين موجود مادي جوامع؛ پيشرفت علمي و فرهنگي تا حدودي كه همه ظرفيت پذيرش يک فرهنگ كامل و پيشرفته را پيدا كنند و همينطور تكامل وسايل ارتباط جمعي براي سهولت ارتباط با همه انسانهاي كره زمين و مطلع ساختن آنها از قوانين و اصول حاكم بر جهان و بالاخره نياز چنين جامعه‌اي به نيروهاي فعال و سازنده. [2]

ب: حراست از جان آن حضرت براي روز موعود (برپايي حكومت جهاني) آنچه تاكنون تاريخ گواه آن بوده جلوگيري از اجراي قوانين اسلام به هر نحوي صورت گرفته تا حدي كه اقدام به شهادت رساندن و از ميان برداشتن رهبران جامعه اسلامي نمودند. حال اگر خداوند آخرين حجت خود بر روي زمين را همچون ساير ائمه به حال عادي وامي‌گذاشت، حكومتهاي ظالم بيكار ننشسته و او را از ميان برمي‌داشتند و اين وعده الهي محقق نمي‌شد. از اين رو برخي روايات فلسفه غيبت را حراست از جان آن حضرت دانسته‌اند. [3]

ج: غيبت آن حضرت بر اساس سنت الهي صورت گرفته، سابقاً اين سنت براي پيامبران ديگر نيز به اجرا در آمده استف مانند حضرت موسي كه خداوند وي را در خانه فرعون پرورش داده كه تا مدتها به عنوان فردي معمولي ميان مردم مي‌زيست سپس هنگامي كه زمينه ظهورش فراهم گرديد خداوند او را بر همگان آشكار نمود. [4]

 

 

پي‌نوشت‌ها:

[1]. تهذيب الاصول، تقريرات امام خميني، شيخ جعفر سبحاني، ج 3، ص 146، انتشارات دارالفكر، قم.

[2]. ر.ک: پرسش ها و پاسخهاي مذهبي، آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله جعفر سبحاني، ج 2، ص 160 ـ 168، انتشارات نسل جوان.

[3]. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 52، ص 97، 98، داراحياء التراث العربي.

[4]. ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، همان، ج 51، ص 224.

%ب ظ، %27 %733 %1394 ساعت %16:%دی

برترین مطالب