مقالات
اهمیت رجعت در روایات
رجعت در اعتقاد امامیه از اهمیت خاصی برخوردار است تا آنجا که در برخی روایات اعتقاد به رجعت به عنوان شرط ایمان شمرده شده و منکر آن، منکر خداوند متعال معرفی شده است. حال در این جا به چهار دسته از روایات اشاره مینماییم تا اهمیت این مساله بیش از پیش روشن گرددز
الف) رجعت، يوم الله
امام صادق (عليه السلام) در ضمن حديثي، روز رجعت را يکي از روزهاي خداوند برشمرده که قدرت و عظمت خداوند در آن متجلّي خواهد شد. ايشان ميفرمايند:
«ايّام الله ثلاثَهٌ: يَومُ يَقُومُ القائمُ و يومُ الكرَّةِ و يومُ القِيامَة»[1] روزهاي الهي سه روز است، روزي كه قائم آل محمد قيام خواهد كرد، روز رجعت و روز قيامت.»
منظور از يوم الله روزهاي خاصي است كه امر خدا چنان ظهور مييابد كه براي هيچ روز ديگري اين ظهور پيدا نميشود. به تعبير ديگر، منظور از ايّام الله روزهايي است كه امر الهي اعم از نعمت يا عذاب، عزّت يا ذلّت، ظهور تام مييابد.[2]
ب) اعتقاد به رجعت، ويژگي شيعه
امام صادق (عليه السلام)، يكي از ويژگيهاي شيعه را اعتقاد به رجعت برشمرده و ميفرمايند:
«ليس مِنّا من لم يُؤمنُ بِكَرَّتِنَا»، از ما نيست كسي كه ايمان به رجعت ما نداشته باشد.
ج) اعتقاد به رجعت، شرط ايمان
امام صادق (عليه السلام) ميفرمايند:
«مَن اقَرَّ بِسَبعَةِ اشياءٍ فَهوَ مؤمنٌ ...الايمانُ بِالرَّجعَةِ»[4] هر كس به هفت چيز ايمان داشته باشد، مؤمن است يكي از آن هفت چيز، ايمان به رجعت است.
د) انکار رجعت، انکار قدرت خداوند
«تلک قدرة الله فلا تُنکروها »[5] رجعت تجلي قدرت خداست آن را انکار نکنيد.
اهلبيت (عليهم السلام) بر اعتقاد به رجعت بسيار پافشاري کرده و انکار آن را انکار قدرت خدا دانستهاند.
اعتقاد به رجعت، از ضروريات مذهب شيعه اماميه به شمار ميرود و بسياري از بزرگان شيعه، مانند شيخ مفيد، سيد مرتضي، شيخ طوسي، امين الاسلام و ... بر حقانيت و صحت رجعت، ادعاي اجماع و اتفاق کردهاند.
پي نوشتها:
[1]. شيخ صدوق، الخصال، ص180 .
[2]. طباطبايي، الميزان، ج 12، ص 18 و 19 .
[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 92 و 121 .
[4]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 92 و 121 .
[5]. همان، ص74
زمان ظهور در روایات
تعیین وقت برای ظهور جایز نیست و بر اساس روایات معصومین (علیهم السلام) ما وظیفه داریم کسانی را که به تعیین وقت برای ظهور میپردازند، تکذیب کنیم. در اینجا برای آشنایی بیشتر، به برخی از این روایات اشاره میکنیم.
امام صادق (علیه السلام) در روایتی خطاب به محمدبن مسلم میفرماید: «ای محمد، هر کس برای تو خبری از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما [اهل بیت] برای هیچ کس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم».
در روایات دیگری وقتی «مِهزَم» به امام صادق (علیه السلام) عرض میکند: فدایت شوم، در مورد این امری که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانی واقع میشود؟
آن حضرت میفرماید: «ای مهزم! آنان که [برای این امر] تعیین وقت میکنند، دروغ میگویند و آنها که [در این امر] شتاب میکنند، نابود میشوند و کسانی که تسلیم میشوند، نجات مییابند.»
همچنین در توقیعی که از ناحیه مقدسه صاحب الزمان (علیه السلام) در پاسخ به پرسشهای «اسحاق بن یعقوب» وارد شده، چنین میخوانیم: «اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان که [برای ظهور] وقت تعیین میکنند دروغ میگویند.»
توجه به روایات یادشده به خوبی این نکته را بر ما روشن میسازد که ما، نه تنها حق نداریم به استناد برخی رویدادهای اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش بینی زمان ظهور و تعیین وقت برای آن بپردازیم؛ بلکه بر ما لازم است ادعای کسانی را که مدعی دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم و جلوی نشر این گونه ادعاها را بگیریم.
فلسفه این حکم نیز روشن است؛ تصور کنید اگر هر از چندی زمانی برای ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمیشوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از دست نمی دهند؟! بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد که «انتظار فرج» به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادی شیعه در عصر غیبت، بازیچه دست جاهلان یا شهرت طلبان گردد.
ظهور را از نزدیک ببینیم
اگر چه ما از تعیین زمان برای ظهور نهی شدهایم اما این بدان معنا نیست که با موضوع ظهور به عنوان واقعهای دور از دسترس که در آیندهای دور و نامعلوم به وقوع میپیوندد برخورد کنیم، بلکه باید همواره خود را در چند قدمی ظهور ببینیم و امیدوار باشیم که در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت (علیه السلام) را درک کنیم.
این نکتهای است که از مجموع روایاتی که در این زمینه از ائمه معصومین (علیهم السلام) نقل شده استفاده میشود؛ که از جمله میتوان به بخشی از دعای عهد که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده، اشاره کرد. در بخشی از دعای یادشده چنین میخوانیم:
بار خدایا! اندوه ودلتنگی این امت را باحضور ولیّ خود برطرف ساز و در ظهور او شتاب کن. دیگران ظهور او را دور میبینند ولی ما آن را نزدیک میبینیم...
پینوشت:
برای مطالعة بیشتر ر.ک:معرفت امام زمان (علیه السلام)
و تکلیف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی
زمینهسازی امام عسکری برای غیبت امام زمان
فعاليتهاي امام عسكري (عليه السلام) جهت آماده ساختن اصحاب و زمینهسازی برای غیبت فرزندشان امام عصر را ميتوان به چند دسته تقسيم نمود.
1- تعليمات و بيانات
امام عسكري (عليه السلام) در حديث مبسوطي به احمد بن اسحاق میفرمایند: «... يا احمد بن اسحاق مثله في هذه الامة مثل الخضر (عليه السلام) و مثله مثل ذي القرنين و الله ليغيبن غيبة لا ينجو فيها من الحركة الا من ثبته الله عزوجل علي القول بامامته و وفقه فيها الدعاء بتعجيل فرجه ... » [1]؛ «... اي احمد بن اسحاق، مثل او در اين امت مثل خضر (عليه السلام) و ذي القرنين است به خدا سوگند هر آينه غيبتي خواهد نمود كه تنها كساني كه خداوند آنان را بر قول به امامت او ثابت كرده و به دعا بر تعجيل فرجش موفق ساخته، هلاک نخواهند شد...».
و نيز میفرمایند: «... اما ان لولدي غيبة يرتاب فيها الناس الا من عصمه الله عزوجل»[2]؛ «... آگاه باشيد همانا براي فرزندم غيبتي خواهد بود كه در آن مردم شک خواهند كرد، جز كساني كه خداوند عزوجل آنها را حفظ كرده باشد».
2- كم كردن ارتباطات خود با شيعيان
مسعودي از مورخان اهلسنت در این باره ميگويد: «هنگامي كه امر امامت به او رسيد با خواص خود و غير خواص از پشت پرده سخن مي گفت، مگر در اوقاتي كه او را به خانه سلطان مي بردند». [3] لذا شيعيان حضرت براي ملاقات با او در راه مينشستند تا در آن اوقات حضرت را ملاقات كنند. [4]
3- اتخاذ نظام وكالت
گر چه امام عسكري )عليه السلام)، اولين كسي نبود كه به نظام وكالت روی آورد، ولي در زمان آن حضرت براي زمينه سازي غيبت فرزندش مهدي (عليه السلام) آن را توسعه داد و لذا در اين راستا عثمان بن سعيد و فرزندش را به عنوان وكيل مورد اعتماد و ثقه خود معرفي فرمود: «... و اشهدوا علي ان عثمان بن سعيد العمري وكيلي و ان ابنه محمد وكيل ابني مهديكم»[5]؛ «و شهادت دهيد بر اينكه عثمان بن سعيد عمري وكيل من است و همانا فرزند او محمد وكيل فرزند من ، مهدي شماست».
و نيز از وكلاي او محمد بن احمد بن جعفر و جعفر بن صيقل است.[6]
4- قرباني كردن براي فرزندش
مرحوم صدوق به سندش از ابي جعفر عمري نقل كرده كه فرمود: «هنگامي كه آقا متولد شد، ابو محمد (امام عسكري) فرمود: ابعثوا الي عمرو، فبعث اليه فصار اليه، فقال: اشتر عشرة آلاف رطل خبزا و عشرة آلاف رطل لحما و فرقه -احسبه قال: - علي بني هاشم و عق عنه بكذا و كذا شاة» [7]؛ «كسي را نزد ابو عمرو بفرستيد كسي را فرستادند هنگامي كه آمد حضرت به او فرمود: ده هزار پيمانه گوشت بخر و به گمانم فرمود آن را بين بني هاشم تقسيم كن. و از طرف او فلان تعداد گوسفند عقيقه كن».
همچنین در نامهاي به خواص خود در قم دستور داد كه از طرف فرزندش عقيقه كرده و به مردم گوشزد كنند كه اين عقيقه به مناسبت ولادت مولود جديد امام عسكري (عليه السلام)، محمد است. علاوه بر این به خواص خود در بغداد و سامرا نيز چنين نوشت.
5- نشان دادن فرزند خود به خواص از شيعيان
امام عسكري (عليه السلام) براي تثبيت قلوب شيعيان نسبت به ولادت و امامت فرزندش مهدي (عليه السلام) او را به تعداد بسياري از يارانش نشان داد آنها نيز از آن فرزند معجزاتي مشاهده كردند كه موجب يقين به امامت او شد، كه از آن جمله مي توان به احمد بن اسحاق اشعري اشاره نمود. [8]
پينوشتها:
[1]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 384؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 23 و 24، ح 16.
[2]. ابن بابویه كمال الدين، ص 409؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 160، ح 6.
[3]. اثبات الوصية، ص 286.
[4]. مجلسی، بحارالانوار، ج 50، ص 290، ح 63 و ص 293، ح 67.
[5]. مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 344، ح 1.
[6]. مجلسی، بحارالانوار، ج 50، ص 309 و 310، ح 9
[7]. ابن بابویه كمال الدين، ص 430؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 5، ح 9.
[8]. ابن بابویه كمال الدين، ص 384؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 23 و 24، ح 16.
منبع: موعودشناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران.
انتظار فرج، بهترین اعمال
در روايات اسلامي مقام و منزلت والايي براي منتظران موعود آمده است که گاه انسان را به تعجب وا مي دارد. چگونه ممکن است عملي در ظاهر ساده از چنين فضيلتي برخوردار باشد؟ توجه به فلسفه انتظار و وظايفي که براي منتظران واقعي آن حضرت بر شمرده شده، پاسخ اين سوال را روشن ميسازد:
1- از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) روايت شده است که فرمودند: «برترين عبادتها انتظار فرج است».
2- همچنين رسول اکرم فرمودند: «برترين جهاد امت من انتظار فرج است».
3- شيخ صدوق از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل ميکند که آن حضرت فرمودند: «منتظر فرج باشيد و از رحمت خداوند نا اميد نشويد ؛ بدرستي که خوشايند ترين اعمال نزد خداوند صاحب عزت و جلال ، انتظار فرج است».
4- در کتاب خصال از امام صادق (عليه السلام) روايت شده که آن حضرت به نقل از پدران بزرگوارشان فرمود: «منتظر امر ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتيده باشد».
5- در کمال الدين به نقل از امام صادق (عليه السلام) روايت ديگري در فضيلت انتظار به اين شرح وارد شده است: «خوشا به حال شيعيان قائم ما که در زمان غيبتش چشم به راه ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او ؛ آنان اولياء خدا هستند، همانها که نه ترسي برايشان هست و نه اندوهگين مي شوند».
با روايات ياد شده ممکن است اين پرسش مطرح شود که چرا انتظار، از اين فضيلت برجسته برخوردار است؟ براي رسيدن به يک پاسخ مناسب، چند نکته اساسي را بايد مورد توجه قرار داد:
1- انتظار حلقه ارتباط شيعه با امام معصوم:
همان طور که مي دانيد «ولايت» و «امامت» مکمل يک ديگر و رکن اساسي مکتب تشيع است. اعتقاد به وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترين نقاط تمايز اين مکتب از ساير مکتبهاست. از ديدگاه شيعه پذيرش ولايت معصومين و به طور کلي تسليم در برابر امام و حجت عصر، سرآمد همه فضيلتها و شرط قبولي همه اعمال عبادي است. البته انتظار به معناي درست آن، يعني اميد به ظهور و قيام عدالت گستر دوازدهمين امام معصوم از خاندان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله)، که در حال حاضر حجت خدا، واسطه فيض الهي، زنده و شاهد و ناظر اعمال شيعيان خود و فرياد رس آنها در گرفتاريها و نا ملايمات است.
2- معيار ارزش انسانها:
آرزوها و آمال انسانها معيار خوبي براي سنجش رشد کمال و تعالي آنهاست، تا آنجا که برخي مي گويند: بگو چه آرزوئي داري تا بگويم کيستي؟ آرزوهاي متعالي و ارزشمند نشان از کمال روح و رشد شخصيت انسانها و بلنداي همت آنان دارد. به عکس، آرزوهاي حقير و بي اهميت حکايت از بيهمتي و عدم رشد افراد ميکند . امام علي (علیه السلام) در همين زمينه ميفرمايند: ارزش مرد به اندازه همت اوست. پس از اين مقدمه ميتوان گفت چون انسان منتظر، برترين و ارزشمندترين آرزوها را داراست، به طور طبيعي از بهترين و والاترين ارزشها نيز برخوردار است. آرزوي نهائي انسان منتظر، حاکميت دين خدا و مکتب اهل بيت در سراسر دنيا، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در تمام جهان، کوتاه شدن دست ظالمان و مستکبران، برقراري نظام قسط و عدل بر پهنه زمين و گسترش امنيت و رفاه در اين کره خاکي است.
3- عامل پويايي فرد و جامعه:
انتظار نقش مهمي در سازندگي و پويايي فرد و جامعه در زمان غيبت دارد و اگر انسان منتظر به وظايفي که براي او در نظرگرفته شده عمل کند، به الگوي مطلوب انسان مومن دست يافته و به جايگاه و مرتبه والائي خواهد رسيد. به عبارت ديگر انسان منتظر با رعايت همه شرايط انتظار، به همان شأن و منزلتي که مورد نظر دين اسلام است و به بالاترين نقطه کمال نائل خواهد شد.[1]
چرا «احب الاعمال الي الله انتظار الفرج» است؟
دليل برتري انتظار فرج نسبت به ديگر اعمال، عدالت خواهى و حقيقت جويى است كه در فطرت انسان ها نهاده شده است، زيرا آن حضرت با ظهور خويش، حق را احيا و عدالت را در جامعه حاكم خواهد ساخت. دعا براى تعجيل در ظهور ايشان، رسيدن به آرزوهايي است كه بشر تشنه رسيدن به آن بوده است.
انتظار اعتقادى است در گرو عمل، عمل كردن به آنچه كه فرهنگ انتظار ايجاب مىكند.
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) مىفرمايد: «افضل اعمال امتى، انتظار الفرج»، برترين عملهای امت من، انتظار فرج است.
بنابراين انتظار را مي توان از دشوارترين تكاليف شرعى محسوب کرد. كشف ويژگى «انتظار» هضم چرايى عظمت پاداش منتظران را آسانتر مىكند. امام على(علیه السلام) مىفرمايد: «المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبيل الله»، منتظر امر ما بسان كسى است كه در راه خدا به خون خود غلتيده باشد. [2]
جوهر اصلى انتظار، آمادگي است و وظيفه منتظران، در سر داشتن و آماده بودن براي قيام و ظهور مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است . اين آمادگى به چه صورت بايد باشد؟
1ـ آراسته شدن به عدالت و تقوا:
فرد منتظر بايد به زيور عدالت، تقوا و پارسايى مجهز باشد، پيرو واقعى و صديق حضرت ولى عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) كسى است كه رفتار و مكتب را الگوى عملى خود قرار دهد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در توصيف اوج مجاهدت و دين داري منتظران مهدى مىفرمايد: «لاحدهم اشدّ بقية على دينه من خرط القتاد فى الليلة الظلماء، او كالقابص على جمر الغضا، اولئك مصابيح الدجى؛ ...» هريک از ايشان بيش از كسى كه بر زجر پوست كندن درخت خاردار با دست خالى در شب تاريك يا نگاهدارى آتش سوزان چوب درخت در كف دست صبر مىكند در ديندارى خود استقامت و پايدارى مىورزد، به راستى كه آنان چراغ هدايت در شبهاى ظلمانىاند. [3]
اگر فردى بتواند با اجتناب از معاصى، ملكه عدالت را در خود بپروراند و با حفظ تعادل در ميان قواى نفسانى خود، اركان حيات اخلاقى را در وجود خود نهادينه سازد، آنگاه مىتواند در عصر ظهور كه عصر استقرار عدل است، خود رابا شرايط جديد هماهنگ سازد.
2ـ آراسته شدن به بردبارى:
فرد منتظر بايد صبور و با استقامت باشد: زيرا با توجه به گزارش تاريخى از عصر ظهور [4]. در دوران ظهور فشار زايد الوصفى بر منتظران مخلص و صديق مهدى موعود وارد مىشود، كه مقاومت و پايدارى در چنين شرايطى به توان بالاى روحى نيازمند است. منتظران بايد باتلاش بيشتر به درجات بالاى صبر نايل آيند.
3ـ تلاش در جهت اصلاح جامعه :
فرد منتظر بايد به سهم خود در راه اصلاح جامعه و استقرار عدالت و رفع ظلم و ستم بكوشد، آن كه منتظر مصلح جهانى است، خود نيز بايد صالح باشد، امر به معروف و نهى از منكر کند. منتظر مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در برابر فساد و ستم حكومتهاى جور بى تفاوت نيست و مؤيد آنان نيز نمىباشد. پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)، در خصوص وظايف منتظران مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مىفرمايد: «طوبى لمن ادرك قائم اهل بيتى و هو مقتد به قبل قيامه، يتولى وليه و يتبرأ من عدوه و يتولى الائمة الهادية من قبله، اولئك رفقائى و ذوو ودّى و مودّتى و اكرم امتى علىّ»؛ خوشا به حال كسى كه به حضور قائم برسد و حال آنكه پيش از قيام او نيز پيرو او باشد، آنكه با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و مخالف است و با رهبران و پيشوايان هدايتگر پيش از او نيز دوست است، اينان همنشين و دوستان من وگرامىترين امت در نزد من هستند. [5]
انتظار فرج در واقع، انتظار حكومت جهانى اسلام است، انتظار تشكيل حكومت توحيدى در سطح جامعه است، انتظار تحقق عدالت است، انتظار وراثت زمين و دولت مؤمنان و موحدان است. بنابراين «انتظار» نه به معناى «نشستن و دعا كردن» است، «انتظار» يعنى «برخاستن و دعا كردن»، يعنى بكوشيم هر چه بهتر دين اسلام را به عنوان يك دين توحيدى فراگير بشناسيم، بفهميم و خود و جامعه را بر اساس آن پيش ببريم، اين همان زمينه سازى براى ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
آثار و نتايج قابل مشاهده در انسان منتظر آمادگي او براي ظهور است و اين آمادگي ميسر نميشود مگر از طريق نزديكي، سنخيت و همانند سازي شخصيت و ترتيب دادن زندگي خود آن طور كه مورد رضاي آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. به طور كلى هر انسان داراى سه مرتبه وجودى است: افكار، صفات و اعمال و هيچ انسانى از اين قاعده مستثنى نيست، حتى ائمه معصومين (علیهم السلام).
ارتباط و نزديكى به هر انسان نيز تنها از همين طريق ممكن است يعنى اگر كسى بخواهد به انسان ديگرى نزديک شود، چارهاى ندارد جز اين كه بكوشد ابتدا افكار، باورهاي آن شخص را بشناسد نمايد و خود را از جهت فكرى با آن شخص هماهنگ نمايد و سپس بكوشد كه از جهت صفات و كمالات اخلاقى ميان خود و آن شخص محبوب همانندسازى نمايد. ما به عنوان شيعه و پيرو اهل بيت عصمت و طهارت (علیهم السلام) وظيفه داريم ابتدا كيفيت اعتقاد، باورها، صفات، كمالات، نوع منش معصومين را بشناسيم و در مرتبه بعد بكوشيم زندگى، باورها و اعمال خود را به ايشان نزديک نماييم تا از اين طريق شيعه و پيرو واقعى آنها باشيم.
مقصود از انتظار فرج، اميد ودلبستگى به مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. بنابراين انتظار فرج، مقصود دين وبه تعبير شهيد مطهرى، انتظارى سازنده و نگهدارنده، تعهدآور و تحرکبخش است، به گونهاى كه خود نوعى عبادت و حقپرستى است.
شايسته است منتظر واقعى مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چندين خصوصيت را دارا باشد:
الف: عمل به تكاليف دينى و احکام الهي
ب: محزون بودن به علت محروم بودن از زيارت آن وجود مبارك
ج: خواندن دعاي عهد براى تقويت ارتباط با امام
د: جلوهگر شدن انتظار فرج آن حضرت در ظاهر و باطن
انتظار فرج در حقيقت، خود فرج است زيرا كسى كه منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسيس حكومت عدل گستر اوست ، زندگى خود را بر اساس عدل و داد استوار مىسازد و او انسانى است كه حضور و غيبت امام در نحوه رفتار و سير و سلوكش تفاوتى ندارد وپيش از تشكيل حكومت عدل او سعي مي کند چنين حكومتى را در زندگى خود پايدار کند. انتظار فرج تعهدآفرين و مسؤوليت ساز است و با بىتفاوتى و بىاعتنايى به سرنوشت بشر و حقيقت و فضليت منافات دارد.
به طور خلاصه انتظار فرج يعنى:
الف) ايمان به امامت و رهبرى الهى و معرفت امام معصوم و عادل
ب) عشق به عدالت وارزشهاى انسانى
ج) اميدواري به آيندهاى روشن
د) تلاش براى برقرارى حكومتى عدل گستر
ه) تقويت روحيه تعهد و مسؤوليتپذيري
و) رعايت موازين و قوانين دينى و اخلاقى.
پینوشت:
1- برگرفته از ماهنامه موعود، شماره 28
2- مجلسی، بحارالانوار، ج 52 ، ص 123
3- مجلسی، بحارالانوار، ج 52 ،ص 124
4- شیخ صدوق، اكمال الدين، ج 1، ب 23، حديث 1، الارشاد مفيد، ص 318 و الاحتجاج الطبرسى، ج 2، ص 318
5- مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 130
نویسنده: صدیقه مقدس پور