در این سوره يک آيه پیرامون مهدویت وجود دارد و آن آیه 18 این سوره است
«فهل ينظرون الا الساعة أن تأتيهم بغتة فقد جاء أشراطها فأنى لهم اذا جائتهم ذكرئهم» [1]
آيا آنها جز اين انتظارى دارند كه قيامت ناگهان برپا شود در حالى كه هم اكنون نشانههاى آن آمده است، اما هنگامى كه بيايد، تذكر و ايمان آنها سودى نخواهد داشت.
مفضل از امام صادق (عليه السلام) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«مراد از ساعت (در اين آيه شريفه)، قيام قائم است». [2]
بر این اساس، (شرائط الساعة) علامت و نشانههاى نزديک شدن قيامت است.
اما نشانههاى قيامت از زبان رسول خدا (صلي الله عليه و آله) چنين است:
ابن عباس مىگويد: ما با پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) در حجة الوداع بوديم، حضرت حلقه درب خانه كعبه را گرفت و رو به سوى ما كرده، فرمود: آيا شما را از (شرائط الساعة) آگاه كنم؟ سلمان- كه آن روز از همه به پيامبر (صلي الله عليه و آله) نزديكتر بود- عرض كرد: آرى اى رسول خدا. پس حضرت فرمود: «از نشانههاى قيامت، تضييع نماز، پيروى از شهوات، تمايل به هواپرستى، گرامى داشتن ثروتمندان، فروختن دين به دنيا است، در اين هنگام است كه قلب مؤمن در درونش ذوب میشود، آنچنان كه نمک در آب ذوب مىشود، اين همه زشتيها را مىبيند و توانائى بر تغيير آن ندارد.»
سلمان گفت: اى رسول خدا، آيا چنين امرى واقع مىشود؟ حضرت فرمود: «آرى، سوگند به آن كس كه جانم به دست اوست. اى سلمان! در آن زمان زمامدارانى ستمگر، وزرايى فاسق، كارشناسانى ستم پيشه، و امنائى خائن بر مردم حكومت مىكنند»
سلمان پرسيد: آيا اين امر واقع مىشود؟
پیامبر فرمود: «آرى؟ سوگند به آن كس كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن هنگام زشتيها، زيبا، و زيباييها، زشت مىشود. امانت به خيانتكار سپرده مىشود و امانت دار، خيانت مىكند، دروغگو را تصديق مىكنند و راستگو را تكذيب»
سلمان سئوال کرد: اى رسول خدا، آيا چنين چيزى واقع مىشود؟
پیامبر فرمود: «آرى؟ سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن روز حكومت به دست زنان و مشورت با بردگان خواهد بود، كودكان بر منابر مىنشينند و دروغ، ظرافت و زكات، غرامت و بيت المال، غنيمت به شمار مىآيد. مردم به پدر و مادر خود بدى مىكنند و به دوستانشان نيكى و ستاره دنبالهدار در آسمان ظاهر مىشود.
سلمان گفت: آيا اين امر واقع مىشود؟
حضرت فرمود: «آرى؟ سوگند به كسى كه جانم به دست اوست، اى سلمان! در آن زمان زن با شوهرش در تجارت شريک مىشود (و هر دو تمام تلاش خود را در بيرون خانه و براى ثروت اندوزى به كار مىگيرند) باران كم و صاحبان كرم، خسيس و تهىدستان، حقير شمرده مىشوند، در آن هنگام بازارها به يكديگر نزديک مىگردد، يكى مىگويد: چيزى نفروختم و ديگرى مىگويد: سودى نبردم و همه زبان به شكايت و مذمت پروردگار مىگشايند»
سلمان گفت: اى رسول خدا، آيا اين امر واقع مىشود؟
حضرت فرمود: «آرى، سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن زمان، اقوامى به حكومت مىرسند كه اگر مردم سخن بگويند، آنها را مىكشند و اگر سكوت كنند، همه چيزشان را مباح مىشمرند، اموال آنها را غارت مىكنند و احترامشان را پايمال و خونهايشان را مىريزند و دلها را پر از عداوت و وحشت مىكنند، و همه مردم را ترسان و خائف و مرعوب مىبينى»
سلمان عرض كرد: آيا اين امر واقع مىشود؟
حضرت فرمود: «آرى؟ سوگند به آن كس كه جانم به دست اوست. اى سلمان! در آن هنگام چيزى از مغرب مىآورند (قوانين از شرق و قوانين از غرب) و امت من متلون مىگردد! در آن روز واى برضعفاى امت از آنها و واى بر آنها از عذاب الهى، نه به كوچک، رحم مىكنند و نه بر بزرگان احترام مىگذراند و نه گنهكارى را مىبخشند، بدنهايشان همچون آدميان است، اما دلهايشان، همچون دل شيطانهاست»
سلمان گفت: اى رسول خدا، آيا اين امر واقع مىشود؟
حضرت فرمود: «آرى سوگند به آن كس كه جانم در دست اوست اى سلمان! در آن زمان، مردان به مردان قناعت مىكنند، و زنان به زنان، و بر سر پسران به رقابت بر مىخيزند، همانگونه كه براى دختران رقابت مىكنند. در خانوادههايشان، مردان خود را شبيه زنان و زنان خود را شبيه مردان مىكنند و زنان بر زين سوار مىشوند (و به خودنمائى مىپردازند) بر آنها لعنت خدا باد».
سلمان عرض كرد: آيا اين امر واقع مىشود؟
حضرت فرمود: « آرى؟ سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن زمان به تزيين مساجد مىپردازند، آن چنان كه معابد يهود و نصارا را تزيين مىكنند، قرآنها را مىآرايند (بىآنكه به محتواى آن عمل كنند) منارههاى مساجد طولاني و صفوف نمازگزاران فراوان، اما دلها نسبت به يكديگر، دشمن و زبانها، مختلف است».
سلمان گفت: اى رسول خدا آيا اين امر واقع مىشود؟
پیامبر فرمود: «آرى، سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن هنگام پسران خود را با طلا تزيين مىكنند و لباسهاى ابريشمين «حرير» و «ديباج» مىپوشند و از پوستهاى پلنگ براى خود لباس تهيه مىكنند»
سلمان عرض كرد: آيا اين امر واقع مىشود؟
پیامبر فرمود: «آرى؟ سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن هنگام طلاق فزونى مىگيرد و حدي براى امر خدا اجرا نمىشود، اما با اين حال به خدا ضرر نمىزنند» (بلكه خودشان زيان مىبينند)
سلمان عرض كرد: آيا اين شدنى است، اى رسول خدا؟
حضرت فرمود: «آرى؟ سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن هنگام زنان خواننده و آلات لهو و نوازندگى آشكار مىشود و اشرار امتم به دنبال آن مىروند»
سلمان گفت: آيا اين شدنى است، اى رسول خدا؟
حضرت فرمود: «آرى، سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن هنگام ثروتمندان امتم براى تفريح به حج مىروند و طبقه متوسط براى تجارت و فقراى آنها براى ريا و تظاهر، در آن زمان اقوامى پيدا مىشوند كه قرآن را براى غير خدا فرا ميگيرند و با آن همچون آلات لهو رفتار مىكنند و اقوامى روى كار مىآيند كه براى غير خدا علم دين فرا مىگيرند، فرزندان نامشروع، فراوان مىشود و قرآن را به صورت غنا مىخوانند و براى دنيا از يكديگر سبقت مىگيرند».
سلمان عرض كرد: آيا اين امر واقع مىشود اى رسول خدا؟
حضرت فرمود: «آرى، سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! اين زمانى است كه پردههاى حرمت دريده ميشود، گناه فراوان، بدان بر نيكان مسلط مىگردند، دروغ زياد ميشود، لجاجت آشكار و فقر فزونى ميگيرد و مردم با انواع لباسها بر يكديگر فخر مىفروشند، بارانها بىموقع مىبارد، قمار و آلات موسيقى را جالب ميشمرند و امر به معروف و نهى از منكر را زشت مىدانند، به گونهاى كه مؤمن در آن زمان از همه امت خوارتر است. قاريان قرآن و عبادت كنندگان پيوسته به يكديگر بدگويى مىكنند و آنها را در ملكوت آسمانها، افرادى پليد و آلوده مىخوانند».
سلمان عرض كرد: آيا اين امر واقع مىشود؟
حضرت فرمود: «آرى! سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن هنگام ثروتمند رحمى بر فقير نمىكند، تا آنجا كه نيازمندى در ميان جمعيت ميايستد و اظهار حاجت مىكند و هيچ كس چيزى در دست او نمىنهد».
سلمان عرض كرد: اى رسول خدا آيا اين امر شدنى است؟
حضرت فرمود: «آرى، سوگند به كسى كه جانم در دست اوست، اى سلمان! در آن هنگام (روبيضة) سخن مىگويد».
سلمان عرض كرد: پدر و مادرم فدايت باد اى رسول خدا، (روبيضة) چيست؟
حضرت فرمود: «كسى درباره محروم سخن مىگويد كه هرگز سخن نمىگفت (و كسى اظهار نظر مىكند كه مجال اظهار نظر به او نمىدادند). در اين هنگام طولى نمىكشد كه فريادى از زمين بر مىخيزد، آن چنان كه هر گروهى خيال مىكنند اين فرياد در منطقه آنهاست. باز مدتى كه خدا مىخواهد به همان حال مىمانند، سپس در اين مدت، زمين را مىشكافند و زمين پارههاى دل خود را بيرون مىافكند. منظورم طلا و نقره است. سپس به ستون هاى مسجد با دست مباركشان، اشاره كرده و فرمودند: همانند اينها و در آن روز ديگر طلا و نقره به درد نمىخورد (و فرمان الهى فرا مىرسد). اين است معنى سخن پروردگار «فقد جاء اشراطها». [3]
تمام اينها نشانههاى آخرالزمان است كه در طليعه آن، ظهور حضرت بقية الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشریف) اتفاق خواهد افتاد و منجى عالم بشريت قيام خواهد كرد و زمين را از لوث پليديها، پاک و منزه خواهد نمود- به اميد آن روز، انشاء الله-.
پينوشت:
[1]. سوره محمد، آيه 18
[2]. ينابيع المودة، ص 428
[3]. تفسير القمي، ج 2، ص303