پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

مقالات

ویژگی‌های رجعت‌کنندگان

از ميان روايات فراوان، مي‌توان اين مطالب را درباره رجعت بيان کرد.
1- رجعت از روزهاي بزرگ و مهم عالم است که از آن در قرآن به «ايام الله» [روزهاي خدا] ياد شده است.
امام صادق (عليه السلام) در این باره می‌فرمایند:
ايام الله سه روز است: روز قيام قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روز رجعت و روز قيامت.[1]
2- اعتقاد به رجعت از نشانه‌هاي شيعيان اهل بيت (عليه السلام) است.
امام صادق (عليه السلام) در این باره می‌فرمایند:
از ما نيست کسي که به رجعت ما ايمان نداشته باشد. [2]
3- رجعت براي همه مردم نيست؛ بلکه مخصوص مؤمنان خالص و کفار و منافقان خالص است. [3]
4- از جمله مؤمنان رجعت کننده، پيامبران و امامان معصوم (عليهم السلام) هستند و اولين امامي که در زمان رجعت و پس از امام مهدي (عليه السلام) حکومت عدل جهاني را بر عهده مي‌گيرد، حضرت امام حسين (عليه السلام) است که سال‌هاي بسيار حکومت خواهد کرد.[4]
5- براي همه مومنان و منتظران واقعي ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که پيش از ظهور آن عزيز از دنيا رفتند، امکان رجعت به دنيا و ياري آن امام وجود دارد.
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده که هر کس چهل بامداد خدا را با [دعاي] عهد بخواند از ياوران قائم، خواهد بود و اگر پيش از ظهور آن حضرت بميرد، خداوند او را از قبرش بيرون آورد [و قائم (عليه السلام) را ياري دهد] [5]
6- کفار و منافقان هرگز به ميل و ارادۀ خود به دنيا باز نمي‌گردند بلکه از روي اجبار به رجعت تن مي‌دهند ولي رجعت مؤمنين اختياري به نظر مي‌رسد. امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايد: هنگامي که حضرت مهدي (عليه السلام) قيام کند، مأمورين الهي در قبر با اشخاص مؤمن تماس مي‌گيرند و به آنها مي‌گويند: ‌اي بندۀ خدا! مولايت ظهور کرده است اگر مي‌خواهي به او بپيوندي آزاد هستي و اگر مي‌خواهي در نعمت‌هاي الهي (برزخي) متنعم بماني باز هم آزاد هستي. [6]
رجعت‌كنندگان
بر اساس روايات، گروه پيامبران (عليهم السلام)، امامان معصوم (عليهم السلام)، مؤمنان خالص و نيز كفار خالص، از جمله كساني هستند كه در زمان رجعت، به اين دنيا باز مي‌گردند.
1- رجعت پيامبران و امامان (عليهم السلام)
روايات مربوط به انبياء (عليهم السلام)
الف): رواياتي كه بطور عام از بازگشت پيامبران و ائمه (عليهم السلام) سخن به ميان آورده‌اند مثل كلام امام صادق (عليه السلام) در تفسير آيه «اناّ لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يوْمَ يقُومُ الْأَشْهَادُ».
به خدا سوگند اين آيه در زمان رجعتT عملي خواهند شد. آيا نمي‌دانيد كه پيامبران (عليهم السلام) در دنيا ياري نشدند و كشته شدند و نيز ائمه (عليهم السلام) كشته شدند اما اين ياري و پيروزي در رجعت تحقق خواهند يافت. [7]
ب): رواياتي كه با ذكر عدد، رجعت انبياء را ياد آور شده است.
امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايد: هنگامي كه امام حسين (عليه السلام) همراه با ياران شهيدش رجعت مي‌كنند، هفتاد نفر از پيامبران نيز با او رجعت مي‌نمايند چنانكه با موسي بن عمران هفتاد نفر از پيامبران همراه بودند. [8]
ج) رواياتي كه بطور خاص از رجعت بعضي از پيامبران و امامان (عليهم السلام) با ذكر نام آنان، سخن به ميان آورده‌اند.
امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايد: «همانا دانيال و يونس (عليهما السلام) هر دو در زمان رجعت اميرالمؤمين (عليه السلام) به دنيا باز مي‌گردند و اقرار به رسالت پيامبر (صلي الله عليه و آله) مي‌نمايند و همراه آنان هفتاد نفر برانگيخته مي‌شوند.» [9]
امام زين العابدين (عليه السلام) مي‌فرمايد: «يرجع اليكم بينكم و اميرالمؤمنين و الائمه» [10]؛ پيامبر شما و اميرالمؤمنين و امامان معصوم (عليهم السلام) به سوي شما مجدداً باز مي‌گردند.
اولين فرد رجعت كننده كيست؟
امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايد: «اول من يرجع الي الدنيا الحسين بن علي» [11]؛ اولين كسي كه به دنيا باز مي‌گردد، حسين بن علي (عليه السلام) است.
د): رواياتي كه از بازگشت افراد صالح از امت‌هاي گذشته و امت اسلام، خبر داده‌اند. بر اساس اين روايات از ميان امت‌هاي پيشين رجعت اصحاب كهف و مؤمن آل‌فرعون نام برده شده است. همچنين از ميان اصحاب پيامبر (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام) افرادي مثل: سلمان فارسي، مقدار، مالک اشتر، ابو دجانه انصاري، مفضل بن عمر، عبدالله بن شريک عامري، اسماعيل بن جعفر (عليه السلام)، حارث، عقيل، جبير و... نام برده شده است. [12]


پي‌نوشت‌ها:
[1]. بحارالانوار، ج53، ص 63، ح53.
[2]. همان، ص92، ح101.
[3]. بحارالانوار، ج53، ص 39، ح1.
[4]. همان، ص 46 ، ح19.
[5]. ر.ک به مفاتیح الجنان، دعای عهد.
[6]. بحارالانوار، ج53، ص 95.
[7]. معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ج5، ص384.
[8]. همان، ج3، ص89.
[9]. بحارالانوار، ج53، ص62.
[10]. معجم احاديث الامام المهدي، ج5، ص327.
[11]. بحارالانوار، ج5، ص90.
[12]. الشيعة و الرجعة، ج1، ص158، چشم اندازي به حكومت حضرت مهدي (عليه السلام)، ص95.

%ب ظ، %28 %622 %1394 ساعت %13:%اسفند

پیشینه اعتقاد به رجعت

واژه «رجعت» در کتاب هاي لغت، به معني برگشت آمده است. هر چند برخي بزرگان لغت، اين معنا را با تعبير متفاوتي نوشته‌اند.
معناي اصطلاحي آن، اعتقاد به بازگشت دو گروه از مردگان مؤمن محض و کافر محض پس از ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است تا مؤمنان از برپايي حکومت جهاني عدل شاد شوند و کافران عذاب بکشند.
رجعت از مباحث مهم اعتقادي شيعه است و در طول قرن‌ها، ده‌ها کتاب به شکل مستقل يا موردي به این موضوع، پرداخته‌اند، ولي اين اعتقاد نيز مانند برخي باورهاي ديگر شيعه، دستخوش مشکلاتي بوده است. به ويژه ديدگاه علماي اهل سنت، به اختلاف در اين موضوع دامن زده است. «رجعت از جمله مسائل شرعي است و عقل را مثل هميشه راهي به اثبات آن نيست. البته دلايل شرعي بسياري براي اثبات آن وجود دارد». [1]
پيشينه بحث
قدمت اين بحث به اديان پيش از اسلام باز مي گردد، ولي به يقين، بحث رجعت، از شمار موضوع‌هايي است که پيامبر اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام)، از آن به تفصيل سخن گفته‌اند. در همين زمينه، نوشته‌هاي فراواني نيز به چشم مي‌خورد. کتاب سليم بن قيس هلالي، جزو نخستين‌هاست. با توجه به تاريخ نگارش آن مي‌توان ادعاي کرد، اين اعتقاد از دهه‌هاي نخست تاريخ اسلام، مطرح بوده است. [2]
از مجموعه آيات و روايات به دست مي‌آيد که رجعت، عالمي است با ويژگي‌هاي خاص خود که نه دقيقاً مثل دنياست و نه مثل آخرت. در عين حال بزرخ هم نيست. اگر چه رجعت در همين دنياي مادي و با اين ويژگي‌ها رخ خواهد داد، مقياس‌هايي که در آن روز بزرگ به وقوع خواهد پيوست، آن را به کلي از شکل حيات در زمان ما جدا مي‌کند. بي‌شک، امروز تبيين زواياي آن، کاري بس مشکل خواهد بود. [3]
مهم‌ترين پرسشي که در برابر اين عقيده مطرح مي‌شود، اين است که هدف از رجعت پيش از رستاخيز عمومي انسان‌ها چيست؟
با توجه به آنچه از روايات استفاده مي‌شود، اين موضوع جنبه همگاني ندارد، بلکه به مؤمنان نيکوکاري اختصاص دارد که در يک مرحله عالي از ايمان قرار دارند. چنين به نظر مي‌رسد که بازگشت مجدد کفار و ستمگران به زندگي دنيا به منظور تکميل يک حلقه تکاملي گروه اول و چشيدن کيفر دنيوي گروه دوم است. به تعبير ديگر، گروهي از مؤمنان خالص که در مسير تکامل معنوي با موانع و محدوديت‌هايي در زندگي خود روبه رو شده‌اند و تکامل آنها ناتمام مانده است به اين جهان باز گردند و به سير تکاملي خود ادامه دهند. آنها بايد شاهد و ناظر حکومت جهاني حق و عدالت باشند و در بناي اين حکومت شرکت جويند؛ زيرا شرکت در تشکيل چنين حکومتي، بزرگ‌ترين افتخار است. به عکس، گروهي از منافقان افزون بر کيفر خاص در رستاخيز، بايد مجازات‌هايي در اين جهان ببينند و تنها راه آن رجعت است.
امام صادق (عليه السلام) در حديثي مي‌فرمايند: «ان الرجعة ليست بعامة و هي خاصة لايرجع الا من محض الايمان محضاً او محض الشرک محضاً»؛ رجعت عمومي نيست، بلکه جنبه خصوصي دارد. تنها، گروهي بازگشت مي‌کنند که ايمان خالص يا شرک خالص دارند.
اين احتمال نيز وجود دارد که بازگشت اين دو گروه در آن مقطع خاص تاريخ بشر، به عنوان دو درس بزرگ و دو نشانه مهم از عظمت خدا و مسئله رستاخيز (مبدأ و معاد) براي انسان‌هاست تا با مشاهده آن به اوج تکامل معنوي و ايمان برسند و از هيچ نظر کمبودي نداشته باشند.
نويسنده: رقيه نديري



پي‌نوشت‌ها :
[1]. ميرزا حسن بن عبدالرزاق لاهيجي، سر محزون در اثبات رجعت، انتشارات نور، ولايت بنياد نيمه شعبان، مسجد آيت الله انگجي، تبريز، 1384، ص38.
[2]. خدا مراد سليميان، بازگشت به دنيا در پايان تاريخ، مؤسسه فرهنگي انتظار نور، وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، ج4، 1387، ص 26.
[3]. همان، ص 37.
منبع: اشارات شماره 123

%ق ظ، %28 %386 %1394 ساعت %08:%اسفند

طلب رجعت در ادعیه ماه مبارک رمضان

در دعاهاي بسياري كه از سوي امامان معصوم (علیهم السلام) صادر شده است، مضاميني از خداوند در خواست گرديده كه در آن، مفهوم رجعت نهفته است. مضاميني همچون، درخواست زنده شدن پس از مرگ، جهاد در ركاب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شهادت زير پرچم آن حضرت و... در این مقاله قصد داریم تا برخی از مضامینی را که در ارتباط با بحث رجعت در ادعیه ماه مبارک رمضان وارد شده، نقل نماییم.
1- درخواست حج و جهاد
در كتاب اقبال الاعمال در ميان دعاهايي كه در هر شب ماه رمضان خوانده مي‌شود، از ابوبصير روايت شده است كه امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«در شب‌هاي ماه رمضان، پس از مغرب، اين چنين براي رفتن به حج دعا كن؛ تا آنجا كه مي‌فرمايد: و از تو مي‌خواهم كه به وسيله من با دشمنانت و دشمنان پيامبرت كارزار كني!» [1]
و به نقل از محمد بن ابي قره چنين آورده است:
«و از تو مي‌خواهم كه مردن مرا، كشته شدن در راه خودت، به همراه اوليائت و زير پرچم پيامبرت قرار دهي و از تو مي‌خواهم كه به وسيله من با دشمنانت و دشمنان پيامبرت، كارزار كني!» [2]
اين دعا، درخواستي است از خداي متعال كه آن را در دنيا به انجام رساند، نه در آخرت و چنين چيزي نخواهد بود، مگر در رجعت و زير پرچم حق و در سايه حكومت حقّة آن حضرت.
2- درخواست ظهور و پيروزي
در دعاي افتتاح كه در هر شب ماه رمضان خوانده مي‌شود، به نقل از سكوني چنين نقل شده كه، از احمد بن عثمان بغدادي درخواست كردم كه دعاهاي ماه رمضان را كه عمويش ابوجعفر محمد بن عثمان عمري ـ نايب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مي‌خواند برايم بياورد. دفتري بيرون آورد كه جلدي سرخ رنگ داشت. من دعاهاي بسياري از آن استنساخ نمودم كه از آن جمله «دعاي افتتاح» بود .در اين دعاي شريف، پس از حمد و ثناي خدا، صلوات بر امامان (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است:
«... و ما را به واسطه او، بر دشمنانت و دشمنان ما پيروز گردان، اي پروردگار راستين، آمين! پروردگارا! ما حكومت ارجمندي را از تو آرزومنديم كه به وسيله آن، اسلام و مسلمين را عزّت بخشي، نفاق و منافقين را خوار گرداني و ما را در آن، از دعوت‌كنندگان به سوي خود و پيشوايان راهت قرار دهي و به آن وسيله، كرامت دنيا و آخرت را به ما عنايت فرمايي! پروردگارا! ما از نبودن پيامبرمان و غيبت وليّمان و بسياري دشمنانمان و كمي افرادمان و هم‌پشتي مردم زمانه بر ضدّمان به تو شكايت مي‌كنيم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را بر اين سختي‌ها ياري ده با پيروزي‌اي كه در آن شتاب نمايي و ياري‌اي كه شكست‌ناپذيرش سازي و فرمانرواي راستيني كه پديدش آري...» [3]
3- درخواست شهادت همراه امام (علیه السلام)
در اقبال الاعمال، همچنين در ميان دعاهاي اين ماه مبارک، آمده است:
«و به ما توفيق كشته شدن در راه خودت را عنايت فرما!» [4]
4- درخواست ياري دين خدا
امام صادق (علیه السلام) در دعايي، پس از درخواست مطالبي، چنين مي‌فرمايند:
«... و مرا از آناني قرار ده كه براي دينت از ايشان ياري مي‌خواهي و ديگران را جايگزين من نساز!» [5]
5- درخواست ياري و همراهي امام (علیه السلام)
درباره درود فرستادن بر پيامبر (علیه السلام) در اول هر روز ماه رمضان نقل شده است:
«پروردگارا! حكومت آنان ـ ائمة اطهار (علیهم السلام)، را در زمين استواري بخش و ما را از افراد و پيروان و ياران و ياوران راستين ايشان در پنهان و آشكار قرار ده!» [6]
از جلمه دعاهايي كه در شب دوم ماه رمضان خوانده مي‌شود، اين دعا مي‌باشد:
پروردگارا! شكيبايي خاندان محمد (علیه السلام) را به من ارزاني دار و مرا چنان قرار ده كه چشم به راه حكومت آنان باشم و مرا از ياران و كمک‌كاران ايشان در دنيا و آخرت گردان!» [7]
در ضمن دعاهايي كه ويژه سيزدهم ماه رمضان است، دربارة تمسک به ولايت پيامبر و امامان (علیهم السلام) فرموده است:
«پروردگارا! من به تو نزديک مي‌شوم با فرمانبرداري از آنان و پذيرش ولايت ايشان و سر فرود آوردن در برابر برتري‌هايي كه به آنان داده‌اي، با خشنودي و بي‌آنكه انكار كنم يا در مورد آنچه در كتابت نازل كرده‌اي، تكبّر ورزم!»
و در ادامه، درخواست مي‌شود:
«و مرا و پدرم و فرزندانش و فرزندان مرا از كساني قرار ده كه او را ياري مي‌دهند و در دنيا و آخرت از او ياري مي‌جويند.» [8]
و در صحيفه سجاديه به نقل از امام زين العابدين (علیه السلام) چنين آمده است:
«و اين كه مردن مرا، كشته شدن در راه خودت، به همراه اوليائت و زير پرچم حق از خاندان محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) قرار دهي، در حالي در اين ميدان به پيش بروم و به آن پشت ننمايم و مرا از كساني قرار دهي كه به وسيله آنان، با دشمنان خود و دشمنان آل محمد (صلی الله علیه و آله) پيكار مي‌كني!» [9]
و در كتاب اقبال الاعمال در ميان دعاهاي روز هجدهم چنين آمده است:
«پروردگارا! ما را با دستان او (صاحب الزّمان) به مسير هدايت و راه بزرگ رهنمون شو و بر پيروي از او و اداي حقش توانايمان ساز و در ميان ياران و ياوران او محشورمان كن كه تو شنونده دعايي!10» [10]
اميرمؤمنان (علیه السلام) در دعاي روز نوزدهم چنين فرمودند:
«خداوندا! مرا در شمار زندگاني قرار ده كه از رزق تو برخوردارند، همانان كه به دست سركشان (دشمنان) و زير پرچم حق و بيرق هدايت به شهادت مي‌رسند و اين در حالي باشد كه من در راه ياري آنان گام برمي‌دارم و به پيش مي‌روم، بي‌آنكه پشت به دشمن كنم يا ترديدي به وجود آورم و در آن هنگام، به تو پناه مي‌برم از گناهي كه اعمال را نابود مي‌سازد!11» [11]
از جمله دعاهاي امام زين العابدين (علیه السلام) در روز نوزدهم ماه رمضان نيز چنين است:
«خداوندا! از تو مي‌خواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستي و مردان مرا، كشته شدن در راه خودت و به همراه دوستانت و زير پرچم حق از خاندان پيامبرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) قرار دهي و اين در حالي باشد كه من بر دشمنان تو هجوم برم و پشت به دشمن ننمايم و مرا از كساني قرار ده كه به وسيله آنان با دشمنان خود و دشمنان پيامبرت پيكار مي‌كني!» [12]
هم چنين به نقل از آن حضرت (علیه السلام) اين گونه آمده است:
«و مرا از كساني قرار ده كه به وسيله آنان دينت را ياري مي‌دهي و توسط آنان با دشمنانت پيكار مي‌نمايي، در صفي كه درباره اهل آن، در كتابت چنين فرموده‌اي: «گويي بنايي ريخته شده از سُربند» و اين در حالي است كه من در ميان دوست داشتني‌ترين آفريدگانت نزد تو و دوست داشتني‌ترين سرزمين‌ها نزد تو باشم و ريختن خون مشركين و ناكثين و قاسطين و مارقين و نابذين و كافرين و مبدّلين را روزي من كن و رجاي خود را در دل من پا بر جا نما و گامهايم را استوار ساز!» [13]


پي‌نوشت‌ها:
[1]. سيد بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 24.
[2]. همان، ص 58.
[3]. همان.
[4]. همان، ص 61.
[5]. همان.
[6]. همان، ص 97.
[7]. همان، ص 118.
[8]. همان، ص 144.
[9]. صحيفة سجاديه، ص 431.
[10]. اقبال الاعمال، ص 165.
[11]. همان، ص 170.
[12]. همان، ص 189.
[13]. همان، ص 193.
منبع: ماهنامه موعود، شماره 91

%ق ظ، %28 %367 %1394 ساعت %07:%اسفند

رجعت، یک اتفاق یا یک ضرورت؟!

از سوى برخى از منكران يا ترديدكنندگان درباره رجعت، گاه اين پرسش‏ها يا ترديدها مطرح مى‏‌شود كه:
1. اگر هدف از بازگشت برخى مؤمنان و غير مؤمنان در رجعت، مجازات يا پاداش برخى از افراد درگذشته در اين دنياست، رجعت لزومى ندارد؛ زيرا افراد نيكوكار، در بهشت برزخى به سر مى‏برند و آمدن آنها به اين دنيا، هر چند سرسبز و آباد باشد، همانند بردن آنان از بهشت به جهنم است. افراد بدكار نيز در جهنم برزخى عذاب مى‏شوند و آوردن آنها به اين دنيا، هر چند عذابى مكرر و بسيار ببينند همانند بردن آنها از جهنم به بهشت خواهد بود؛ از اين رو كه نه عذاب مادى و معنوى اين جهان با عذاب برزخ و قيامت قابل مقايسه است نه نعمت‏ها و نه خوبى‏هاى مادى و معنوى آن با خوشى‏ها و نعمت‏هاى مادى و معنوى برزخ و قيامت.
2. اگر مقصود اين است كه مؤمنان و كافران پيشين وعده‏هاى الهى را به چشم خود در اين دنيا ببينند، اين آگاهى، از جهان ديگر نيز براى آنها حاصل خواهد شد.
3. اصولاً با وجود رويدادى عظيم و فراگير به نام قيامت، چه نيازی به اتفاقى جزئى و موردى به نام رجعت است؟ پاداش‏ها و كيفرها در قيامت داده خواهد شد.
و برخى پرسش‏ها و شبهات ديگر كه در جاى خود مى‏توانند درست نيز باشند.
در اين نوشتار، هدف آن است كه با روشن ساختن برخى جنبه‏هاى رجعت، اين نظر مطرح شود كه رجعت، با وجود قبول درستى پرسش‏هاى بالا، باز يک ضرورت است؛ ضرورتى كه با حذف آن در هدف‏ها، آرمان‏ها و طرح‏هاى اسلام خلل پديد مى‏آيد و هيچ چيز ديگرى جاى خالى آن را پر نمى‏كند.
از اينرو، به طرح ضرورت رجعت، تنها در سه جنبه تكوينى، تاريخى، عقيدتى و كمال انسانى مى‏پردازيم.
الف): ضرورت تكوينى
از بسيارى آيات و روايات چنين بر مى‌آيد كه ظلم و ستم، به ويژه ستمى كه پاسخ داده نشود و در آن حق مظلوم از ظالم گرفته نشود، حدودى كه جارى نشوند و مجازات‏هايى كه به اجرا در نيايند، همه و همه به تنهايى و در كنار يكديگر، مايه آن خواهند شد كه نظم زمين و آسمان بر هم خورد، باران در جاى خود نبارد، نعمت‏ها دگرگون شوند، سرزمين‏هاى آباد، باير، خشک و غير زراعى شوند، باغ‏ها و درختان به شوره‏زار تبديل شوند، روحيات مردم تغيير يابد و از اين قبيل آثار وضعى و پيامدهاى طبيعى گناهان اجتماعى كه بر عالم تكوين تاثير خواهند نهاد.
از سوى ديگر، مى‏دانيم كه قرار است پس از ظهور، زمين سراسر آباد و سر سبز شود و هر چيزى به جاى خود بازگردد و مى‏دانيم كه عالم، عالم علل و اسباب است و قرار است كار اين جهان، جتى پس از ظهور نيز، جز در مواردى خاص، با علل و اسباب پيش رود.
بر اساس اين دانسته‏ها، اگر قرار باشد زمين آباد شود، بايد علت‏ها و سبب‏هاى خشكى و خرابى آن از ميان برود. حال اگر اين علت‏ها و سبب‏ها اين باشند كه در زمان‏هاى گذشته خونى به ناحق ريخته شده، حقى غصب شده و ستمى بر كسى رفته است و در پى آن كيفرى در كار نبوده و به همين خاطر، زمين‏هايى سر سبز، كوير و شوره زار شده‏اند، ضرورى است كه آن افراد و عوامل زنده شوند، حدود و مجازات‏ها به اجرا درآيند و حق‏ها به جاى خود باز گردند تا باران‏هايى كه به اين دلايل بر سر زمين يا سر زمين‏هايى نباريده‏اند باز ببارند و نعمت‏هايى كه راه آنها بسته شده بود باز ارزانى زمين و زمينيان شوند.
ب) ضرورت تاريخى، عقيدتى
مى‏دانيم كه بسيارى از پيروان اديان و مذاهب نادرست، آنها كه تعصب و عنادى ندارند، حق را مى‏پذيرند و اگر تشخيص خود را غلط دانستند، نظر خويش را تغيير مى‏دهند، تنها به خاطر اين پيرو برخى دين‏ها و مذهب‏ها شده و در عقيده خود مانده‏اند كه نمى‏توانند بپذيرند كه پيشوايانشان دروغ گفته‏اند، به نيرنگ دست يازيده‏اند، توطئه انديشيده‏اند، دين ساخته‏اند و آن را به خدا نسبت داده‏اند، يا دينى الهى را در حساس‏ترين شرايط تاريخى خود به انحراف كشانده‏اند.
اين افراد اگر بدانند كه در گذشته چه رخ داده است و اين را از زبان همان بدعتگران، دين سازان و انحراف آفرينان بشنوند از عقيده خويش دست خواهند برداشت و به حق خواهند گرويد.
از ديگر سو مى‏دانيم كه قرار است پس از ظهور، همگان به حق گرايند و با رغبت، به مذهب و آيينى رو كنند كه حق است و قرار است تنها با آنان ستيز شود كه حق را در مى‏يابند امّا بر باطل خود اصرار مى‏ورزند.
بر اين اساس، اگر قرار باشد كه در اين دنيا حق بر پيروان و مذاهب و اديان باطل كه حسن ظن به پيشوايان خود دارند آشكار شود، راهى جز اين نيست كه همان پيشوايان باطل از همان جايگاهى كه پيروانشان به عنوان آرامگاه براى آنان مى‏شناسند بيرون آيند، دو باره زنده شوند و خود اقرار كنند كه چگونه آيندگان را اغفال كرده، به اشتباه كشانده و گمراه ساخته‏اند. جز اين طريق، پيروان حقجو امّا خوشبين، به گمراهى پيشوايان خود يقين نخواهند يافت و پيروان معاند و حق ستيز شناخته نخواهند شد.
به همين ترتيب، لازم است كه پيامبران نيز پا به اين جهان بگذارند تا شاهدى باشند براى آيين حقى كه آورده‏اند و ميزانى براى سنجش ديگرگونى‏ها و تحريف‏هايى كه در آيين آنان صورت پذيرفته است .
ج) ضرورت كمال انسانى
هدف از آفرينش انسان‏ها رسيدن به كمال و نزديكى به كمال مطلق است كه از آن با قربة الى الله يا تقرب و »نزديكى به خدا« ياد مى‏شود. اين نزديكى به خدا براى هر انسان بايد در طول عمر محدود او در اين دنيا به دست آيد .هر لحظه اين عمر اگر براى هر انسان، باايمان و عمل صالح و بهترين عمل در هر لحظه همراه باشد، آن انسان پس از مرگ خويش در بالاترين و والاترين درجات جا خواهد داشت. هر لحظه كه براى هر انسان به گونه‏اى مطلوب سپرى مى‏شود، در آخرت براى او سال‏ها، قرن‏ها و هزاره‏ها پيشرفت خواهد بود و هر لحظه كه از دست او برود، در جهان ديگر بايد سالها، قرنها و هزاره‏ها را طى كند تا به آن نقطه‌اى برسد كه مى‏توانست با يك لحظه دنيا برسد.
مؤمنانى هستند كه پس از مرگ و ديدن آنچه به دست آورده و آنچه از دست داده اند آرزو مى‏كنند كه باز به دنيا باز گردند، عمل صالح كنند. در راه خدا كوشش، تلاش و جهاد نمايند، به مردم خدمت كنند، در راه استقرار حقيقت و تاسيس و استمرار حكومت حق بكوشند و در اين راه رنج ببينند و در صورت لزوم كشته شوند تا به درجاتى بالاتر و والاتر از آن چه هم اكنون در آن هستند دست يابند. اينان مشتاق اين هستند كه از بهشت برزخى با همه نعمت‏هايش بيرون آيند و رنج زندگى دنيا را به جان بخرند تا آن گاه كه باز مى‏گردند در مراتبى بالاتر قرار گيرند، مراتبى كه بدون اين كوشش‏ها، تلاش‏ها و مجاهدت‏هاى چند روزه دنيا بايد با سال‏ها، قرن‏ها و هزاره‏ها در عالم ديگر بدست آيد.
از ديگر سوى هستند انبيا، جانشينان انبيا و اوليايى كه در اين دنيا آمدند و رفتند امّا مردم نتوانستند بيش از قطره‏اى از درياى وجود آنها بهره ببرند. آنها نيز مشتاق هستند كه به اين دنيا باز گردند تا باز در راه خدا به هدايت مردم بپردازند و بخش‏هايى ديگر از ظرفيت‏هاى گسترده و پهناور وجود خويش را در اختيار مردم بگذارند. با اين كار، هم سهمى در استقرار دين حق در سرتاسر گيتى بر عهده بگيرند، هم ديگر نيروها و توان‏هاى آنها بى حاصل نماند،هم خود از اين طريق تقربى بيشتر كسب كنند.
براى اينكه ظرفيت‏هاى بالقوه مؤمنان خالص به فعل آيد و براى آن كه ظرفيت‏هاى بالفعل انسان‏هاى كامل در خدمت ايمان، مؤمنان و حكومت ايمانيان به كار گرفته شود و براى اينكه استعدادها و توان‏هايى كه خداوند در انسان‏ها نهاده است عبث نباشد، ضرورى است كه مؤمنان استوار و انسان‏هاى كامل دو باره در اين جهان حاضر شوند و راه نيمه تمام خود را تمام كنند. امّا مؤمنانى هستند كه بيم آن دارند كه اگر به اين دنيا باز گردند، گرفتار ضعف‏ها، خطاها و وسوسه‏هايى شوند كه آنها را از مرتبه خويش پايين‏تر خواهد آورد. چنين مؤمنانى مايل نيستند كه به اين جهان برگردند و نيز بر نخواهند گشت.



منبع: سيد على محمد رفيعى 
ماهنامه موعود شماره 29

%ق ظ، %28 %358 %1394 ساعت %07:%اسفند

برترین مطالب