پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

مقالات

طرق شناخت مدعیان دروغین مهدویت

شناخت سفیران و افرادی كه نیابت امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر عهده آن‌ها نهاده شده است، اهمیت زیادی دارد؛ چرا كه به واسطه ایشان، ارتباط وثیق و مطمئنی با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ساماندهی می‌شود و در پاره‌ای از موارد، وكیل و نائب و سفیر امام به مثابه امام معصوم تلقی شده و التزام به دستورات او، التزام به منویات امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شمار آمده است؛ از این رو و به جهت احراز صحت نیابت و اطمینان از رابطه آنها با امامت و ولایت، لازم است که تاریخ سیاسی عصر غیبت و كاركرد سازمان وكالت مورد توجه قرار گیرد و تصویر صحیحی از نیابت و سفارت ترسیم شود.

بررسی روایات نشان می‌دهد افرادی كه منتسب به نیابت و سفارت امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، همواره با آموزه امامت و به ویژه مهدویت هماهنگ رفتار کرده‌اند و در حفظ حریم امامت و دفاع از مهدویت در مقابل شبهات و سؤالات كوشیده‌اند و در محضر امام زمان به كسب زهد و تقوی و فضیلت پرداخته‌اند. در مقابل این افراد، برخی مدعی ارتباط هستند و گاهی خود را حامل پیام از طرف حضرت می‌دانند؛ به یقین، چنین افرادی واجد صفاتی هستند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می نماییم  

1- دروغگو هستند و به دنبال کسب شهرت و ثروت و نظایر آن می‌باشند.

2- افرادی که ادعای ارتباط می‌کنند، هیچ دلیل محکم و عقل پسندی ندارند و بیشتر با تحریک احساسات و از راه عواطف، افراد را پیرو و مطیع خود می‌کنند.

3- این افراد، هیچ‌گاه از طرف عالمان دینی مورد حمایت واقع نشده‌اند و این نشان می‌دهد که این افراد، گروهی حقه‌باز و شیاد هستند؛ زیرا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شیعیان امر کرده‌اند که در دوران غیبت، برای حل مسائل و مشکلات دینی خود و پیدا کردن راه حق و درست، به علمای دین مراجعه کنند[1] و به یقین، مدعیان ـ که اکثریت قریب به اتفاق آنها یا اصلاً سواد دینی ندارند و یا افرادی هستند که اطلاعات کمی از دین دارند و به دنبال اثبات كردن خود هستند ـ اگر در ادعای خود راستگو بودند، باید علمای دین از آن‌‌ها حمایت می‌کردند که البته چنین نیست.

4- معمولاً استدلال مدعیان به چیزهایی است که ما هیچ‌گاه به صحت یا نادرستی آن نمی‌توانیم دسترسی پیدا کنیم؛ مثلاً ادعای مکاشفه، ادعای این‌که حضرت را در خواب دیده‌اند، ادعای پیام آوردن از طرف حضرت و نظایر آن.

5- این گروه از مدعیان به شدت از افراد پرسشگر و سؤال کننده بیزار و فراری هستند. زیرا در اثر سؤال و جواب، تناقض گویی ایشان آشکار و دروغ‌‌هایشان افشا می‌شود. لذا اگر در این نوع مجالس، کسانی در صدد باشند سؤالاتی کنند که به نوعی، اصل ادعای آن شخص را زیر سؤال می‌برد، به شدت و با تندی، از آن مجموعه طرد می‌شوند و با او برخورد بسیار خشنی می‌شود؛ چرا که مدعیان، همیشه به دنبال افراد ساکت، خاموش، مطیع و کم اطلاع هستند و فرد آگاه و پرسشگر، مزاحم کار آنها هستند.

6- این افراد به دنبال مرید پروری بوده و برای بقای خود، گاهی در عقاید پیروان خود، شکاف به وجود می‌آوردند و باعث انحراف در عقاید آن‌‌ها می‌شوند.

7-  غالباً این افراد، جلسات خصوصی و محرمانه‌ای دارند كه هر كسی اجازه ورود به آن را ندارد؛ اكثر مردم، توسط واسطه‌ها، مدعی را می‌شناسند، بدون این‌كه حتی او را دیده باشند و این ایجادِ مانع در مقابل مدعی، یكی از راه‌های جذب مردم و عدم افشای ماهیت پنهان وی است، چرا كه در اثر ارتباط مستقیم و طرح این نوع مسایل در سطح عموم جامعه، راز‌ها و تناقضات آشكار می‌شود و فرد مدعی به سرعت از آن جایگاه خود ساخته، سقوط می‌كند.

 

 

 

پی‌نوشتها:

[1]. در مقبوله عمر بن حنظله چنین وارد شده که «...و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا»؛ وسائل الشیعه، ج27، ص140.

واحد پرسش و پاسخ مرکز تخصصی مهدویت قم، بخش مهدویت تبیان

منبع: مجله امان شماره 33

%ب ظ، %27 %813 %1394 ساعت %18:%مهر

آسیب‌شناسی فرهنگ مهدویت

برای هر فرهنگ و مجموعه معرفتی ممکن است آفتهایی روی دهد که مانع رشد و بالندگی آن فرهنگ باشد. فرهنگ دینی نیز گاهی به آفتهایی گرفتار می‌شود که حرکت رو به کمال آن را کُند می‌کند و بحث «آسیب شناسی دینی» عهده دار شناختن آن آفتها و شیوه مقابله با آنهاست.

مناسب است در اینجا درباره آن چه به عنوان آسیب‌های فرهنگ ناب مهدوی مطرح می‌شود بحث کنیم تا ضمن آشنایی با آسیب‌ها، به راههای خنثی‌سازی و مقابله با آنها بیندیشیم.

آسیب‌های فرهنگ مهدویت، مواردی است که غفلت از آنها موجب سستی اعتقاد مردم و به ویژه جوانان نسبت به اصل وجود امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یا ابعاد مختلف شناخت آن بزرگوار است و گاهی نیز سبب گرایش به افراد یا مجموعه‌های منحرف می‌گردد. بنابراین آشنایی با این آسیبها، منتظرانِ آن امام بزرگ را از کجروی در اعتقاد و عمل حفظ خواهد کرد.

ما در اینجا مهمترین آسیب‌های فرهنگ مهدویت را در عنوان‌هایی جدا از یکدیگر مورد بحث قرار می‌دهیم:

برداشت‌های غلط

از آسیب‌های مهم در فرهنگ مهدویت، تفسیرها و برداشت‌های نادرست از موضوعات این فرهنگ اسلامی است. تحلیل نادرست و ناقص از روایات به دریافت غیر صحیح می‌انجامد که چند نمونه از آن را بیان می‌کنیم.

1- برداشت غلط از مفهوم «انتظار» سبب شده است که بعضی گمان کنند که چون اصلاح جهان از ظلم و فساد به دست امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود، ما در برابر تباهی‌ها و ناهنجاری‌ها هیچ وظیفه‌ای نداریم،  بلکه ممکن است گفته شود که برای نزدیک شدن ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه  الشریف) باید برای ترویج بدیها و زشتی‌ها در جامعه اقدام کنیم!! این اندیشه نادرست در مقابل دیدگاه قرآن و اهل‌بیت (علیهم السلام) است که امر به معروف و نهی از منکر را از وظایف حتمی هر مسلمانی می‌داند.

2- برخی از ظاهر بعضی از روایات اینگونه برداشت کرده‌اند که هر قیامی قبل از قیام امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) محکوم و مردود است، بنابراین در برابر انقلاب اسلامی ایران که قیامی بر ضدّ طاغوت و استکبار و در جهت برقراری احکام الهی بوده است، نیز موضع نادرستی گرفته‌اند.

در پاسخ به این شبهه، باید گفت که اجرای بسیاری از احکام اسلامی مانند اقامه حدود و قصاص و نیز جهاد با دشمنان و مبارزه فراگیر با فساد جز با تشکیل حکومت اسلامی ممکن نیست، بنابراین تلاش برای برقراری نظام اسلامی کاری پسندیده و مورد قبول است و نهی از قیام در بعضی از روایات به معنی شرکت در قیام‌های باطل که انگیزه الهی ندارد و یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینه‌های لازم انجام می‌گیرد و یا حرکتهایی که به عنوان قیام مهدوی شروع می‌گردد، می‌باشد. نه اینکه هر انقلاب و حرکتی که در مسیر اصلاح جامعه است مردود شمرده شود.[1]

3- یکی دیگر از برداشت‌های غلط در فرهنگ مهدویت، نشان دادن چهره خشونت آمیز از امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

بر خلاف تصوّر بعضی افراد که می‌اندیشند امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با شمشیر عدالت، دریایی از خون به راه می‌اندازد و بسیاری را از دم تیغ عبور می‌دهد؛ امام عصر (علیه السلام)، مظهر رأفت و رحمت پروردگار است و مانند پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) ابتدا همگان را با بیان روشن و دلائل آشکار به اسلام و قرآن فرا می‌خواند که اکثر مردم نیز دعوت آن حضرت را پاسخ داده و به او می‌پیوندند. بنابراین امام (علیه السلام) تنها با مخالفان سرسخت که آگاهانه از پذیرفتن حق سر باز می‌زنند و جز زبان شمشیر نمی‌فهمند با سلاح برخورد می‌کند.

 

 

%ب ظ، %27 %810 %1394 ساعت %18:%مهر

آیه «اولی الامر» چگونه بر وجود امام زمان دلالت می‌کند؟

پاسخ:

از ديدگاه قرآن، خداوند متعال مي فرمايد: «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم» [1]؛ «خدا و رسول و صاحبان امري را كه از ميان خود شماست اطاعت كنيد.»

از آيه فوق به خوبي استفاده مي‌شود كه در هر عصر و زماني بايد امام معصومي در قيد حيات باشد تا او را اطاعت نمايم، اطاعتي كه همانند اطاعت خداوند است.

مقصود از «اولي الامر»، در آيه فوق، همان صاحبان شان و امر و نهي است. كساني كه امور مردم در اختيار آنان است و آنان غير از معصومين (علیهم السلام)، كسان ديگری نيستند. زيرا آيه، دلالت بر وجوب اطاعت به طور مطلق و بدون هيچ قيد و شرطي دارد و اين مستلزم عصمت آنان است و گرنه منجر به تناقض مي‌شود. به جهت آنكه، اطاعت خدا و رسول بدون هيچ قيد و شرطي واجب است، حال اگر اولي الامر، معصوم نباشند و در برخي از موارد اشتباه يا سهو و نسيان داشته باشند و در عين حال اطاعت آنها به طور مطلق واجب باشد، مستلزم تناقض در وجوب اطاعت است. نتيجه اينكه مقصود از «اولي الامر» در آيه، معصومين است كه در هر زمان بايد فردي از آنها باشد تا اطاعت گردد و در اين زمان كسي جز امام زمان (عليه السلام)، معصوم نيست .

از جمله روايات متواتري كه انطباق آيه فوق را بر اهل بيت (عليهم السلام)، تاييد مي‌كند، حديث معروف «ثقلين» است؛ زيرا پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله)، در آن حديث امر به اطاعت از كتاب و عترت و اهل بيت معصوم خود كرده كه همان «اولوالامر» در آيه فوق هستند و در آن نيز امر به اطاعت مطلق كرده است.

همچنین آيه شريفه «انما انت منذر و لكل قوم هاد» [2]؛ و احاديث «دوازده خليفه» نيز بر اين برداشت از آيه فوق دلالت دارند. به همين جهت است كه برخي از علماي اهل سنت نيز قائل به نزول آيه فوق در شان اهل بيت (عليهم السلام) شده‌اند. بزرگانی همچون:

ابن حيان اندلسي [3]

نيشابوري [4]

محمد صالح كشفي ترمذي [5]

قندوزي حنفي [6]

حمويني شافعي [7]

حاكم حسكاني [8]

به عنوان مثال، حاكم حسكاني به سندش از مجاهد در تفسير آيه فوق نقل كرده كه اين آيه در شان امير المومنين (عليه السلام) نازل شد، هنگامي كه پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله)، او را جانشين خود در مدينه قرار داد.

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. سوره نساء ، آيه 59.

[2]. سوره رعد ، آيه 7.

[3]. البحر المحيط ، ج 3 ، ص 278.

[4]. حاشيه جامع البيان طبري ، ج 5 ، ص 208.

[5]. المناقب المرتضوي ، ص 56.

[6]. ينابيع المودة ، ص 134.

[7]. فرائد السمطين ، ج 1 ، ص 314.

[8]. شواهد التنزيل ، ج 3 ، ص 1200.

منبع اصلی: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %26 %822 %1394 ساعت %18:%مهر

وظایف مومنان جهت تسریع در ظهور امام زمان چیست؟

پاسخ:

خداوند متعال در قرآن مجيد فرموده:

« وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ». سوره الانبیاء آیه (انبياء، 105)

 

 

بندگان صالح من، وارثان زمين خواهند شد، در اين ابلاغ روشني است براي جمعيت عبادت كنندگان".

بعد از آن كه قرآن کریم در آيات قبل از این دو آیه، به قسمتي از پاداش‌هاي اخروي مؤمنان صالح اشاره می‌نماید، در دو آيه مورد بحث به يكي از روشن‌ترين پاداشهاي دنيوي آنها كه «حكومت روي زمين» است، با بياني شيوا اشاره كرده و مي‌فرماید:

«در زبور بعد از ذكر چنين نوشتيم كه سرانجام، بندگان صالح من وارثان ]حکومت[ زمين خواهند شد.»

در پاره‌اي از روايات كه از سني و شيعه نقل شده است، صريحاً اين آيه تفسير به ياران امام زمان (عليه السلام) شده است؛ مثلا در مجمع البيان در ذيل اين آيه از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه مي فرمايد: «هم اصحاب المهدي في آخرالزمان»؛ بندگان صالحي را كه خداوند در اين آيه به عنوان وارثان زمين ياد كرده، ياران مهدي (عليه السلام) در آخرالزمان هستند.

بر طبق اين آيه شريف شرط اساسي، براي تسريع در ظهور امام زمان (عليه السلام)، ايمان داشتن و به شايستگي رسيدن بندگان خداست؛ يعني از نظر عمل و تقوا، علم و آگاهي، قدرت و قوت، تدبير و نظم و درک اجتماعي، شايستگي پيدا كنند و در اين هنگام است که زمينه ظهور فراهم مي‌شود.

بعضي از وظايف مؤمنين براي ظهور حضرت امام عصر (عليه السلام) عبارت است از:

دعا براي تعجيل فرج حضرت (عليه السلام)

تحصيل و كسب شناخت درباره حضرت.

انتظار فرج آن حضرت و ايجاد محبت او در دل ديگران.

اظهار كردن شوق و علاقه براي لقاء حضرت (عليه السلام)

ذكر فضائل و مناقب آن حضرت.

اظهار حزن و ناراحتي در فراقش.

گريه كردن بر فراقش.

صدقه دادن به قصد سلامتیش.

تهذيب نفس [1]

 

 

پي‌نوشت‌ها:

[1]. ر.ک: مكيال المكارم، موسوي اصفهاني، وظيفه مردم در زمان غيبت امام زمان (عليه السلام)، همان، تفسير نمونه، آيه الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 13، ص518، دارالكتب الاسلاميه.

 

%ب ظ، %26 %810 %1394 ساعت %18:%مهر

برترین مطالب