پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

مقالات

تالیفات اهل‌سنت پیرامون مساله مهدویت

از آنجا که اعتقاد به اصل ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر اساس روایات متواتری که از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اهل بیت (علیهم السلام)، نقل شده، اصلی قطعی و مورد قبول همه مذاهب اسلامی است، لذا علاوه بر علمای شیعه برخی علمای اهل سنت نیز به تالیف آثار و کتبی پیرامون مهدویت پرداخته‌اند که به عنوان نمونه به چند مورد از آنها اشاره می‌نماییم

1. عباد بن یعقوب رواجنی، متوفای (250 ق) صاحب کتاب اخبار المهدی.

2. ابوبکربن ابی خیثمه، متوفای ( 279ق). سهیلی می‌گوید: احادیث وارد در امر مهدی بسیار است و ابوبکربن ابی خیثمه آن را در کتابی جمع نموده است.

3. ابوالحسین احمد بن جعفر منادی متوفای ( 336ق) ابن حجر در شرح احادیث دوازده خلیفه، به نقل از ابی الجوزی در کتاب کشف المشکل می‌گوید: ابن المنادی این مطلب را در کتابی که درباره حضرت مهدی نوشته آورده است.

4. ابو نعیم احمد بن عبدالله اصفهانی، متوفای (430 ق) صاحب کتاب گرانسنگ کتاب المهدی.

5. محمد بن یوسف گنجی شافعی متوفای (658ق) صاحب کتاب البیان باخبار صاحب الزمان.

6. یوسف بن یحیی سلمی شافعی متوفای ( 685ق) صاحب کتاب عقد الدرر فی اخبار المهدی المنتظر.

7. ابن قیم جوزیه، (متوفای 751ق) صاحب کتاب المهدی.

8. ابن کثیر قرشی، (متوفای 774 ق) صاحب کتاب مستقل در احادیث حضرت مهدی.

9. شمس الدین محمد بن عبدالرحم سخاوی، (متوفای 902 ق) صاحب کتاب ارتقاء الغرف.

10. جلال الدین سیوطی، (متوفای 911ق) صاحب کتاب العرف الوردی من اخبار المهدی.

11. ابن کمال پاشا حنفی، (متوفای 94 ق) صاحب کتاب تلخیص البیان فی علامات مهدی آخر الزمان.

12. محمد بن طولون دمشقی، (متوفای 953ق) صاحب کتاب المهدی الی ماورد فی المهدی.

13. احمد بن حجر هیثمی مکی، (متوفای 974ق) صاحب کتاب القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر.

14. علی بن حسام الدین متقی هندی، (متوفای 975ق) صاحب کتاب البرهان فی علامات آخر الزمان.

15. ملا علی بن سلطان قاری حنفی، (متوفای 1014ق) صاحب کتاب المهدی من آل الرسول.

16. مرعی بن یوسف کرمی مقدسی حنبلی، (متوفای 1033ق) صاحب کتاب فرائد الفکر فی الامام المهدی المنتظر.

17. محمد بن اسماعیل امیر صنعانی، (متوفای 1182ق) صدیق حسن خان می‌گوید: سید علامه، بدرالملة، منیر محمد بن اسماعیل امیر صنعانی یمانی؛ او احادیثی را که دلالت بر خروج مهدی دارد در مجموعه‌ای جمع کرده؛ آن مهدی که از آل محمد است و در آخرالزمان ظهور خواهد نمود.

18. قاضی محمد بن علی شوکانی، (متوفای 1250ق)، صاحب کتاب التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر و الدجال و المسیح.

19. شهاب الدین احمد بن احمد بن اسماعیل حلوانی شافعی، (متوفای 1308ق) صاحب کتاب القطر الشهدی فی اوصاف المهدی.

20. محمد بن محمد بن احمد الحسینی البلیسی، صاحب کتاب العطر الوردی فی شرح القطر الشهدی فی اوصاف المهدی.

21.  ابو العلاء ادریس بن محمد بن ادریس حسینی عراقی، صاحب کتاب تالیف فی المهدی.

22. شیخ مصطفی البکری، صاحب کتاب الهدایة الندیة للأمة المهدیة.

23. محمد بن عبدالعزیز بن مانع، صاحب کتاب تحدیق النظر فی اخبار الامام المنتظر.

24. شیخ ولایت الله صادقپوری هندی، صاحب کتاب الاربعین فی اخبار المهدیین.

25. حنیف الدین عبدالرحمن المرشدی، صاحب کتاب تلخیص البیان فی علامات مهدی آخرالزمان.

26. رشید راشد تاذفی حلبی، صاحب کتاب تنویر الرجال فی ظهور المهدی و الدجال.

27. احمد بن محمد بن صدیق، صاحب کتاب ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون.

28. عبدالمحسن بن حمد العباد، نائب رئیس دانشگاه اسلامی در مدینه منوره، صاحب کتاب عقیدة اهل السنة و الاثر فی المهدی المنتظر.

او در کتاب خود می‌نویسد:

کما اعتنی علماء هذه الامة بجمیع الاحادیث الواردة عن نبیبهم تالیفاً و شرحاً کان لاحادیث المتعلقة بامر المهدی قسطها الکبیر من هذه العنایة، فمنهم من ادرجها ضمن المولفات العامة، کما فی السنن و المسانید و غیرها ومنهم من افردها بالتالیف... کل ذلک حصل منهم - رحمهم الله و جزاهم خیراً- حمایة لهذا الدین و قیاما بما یجب من النصح للمسلمین.

همان‌گونه که علمای این امت برجمع احادیث وارده از پیامبرشان و تالیف و شرح آنها اهمیت فراوانی داده‌اند، احادیث متعلق به امر مهدی نیز قسمت بسیاری از این مولفات را در بر گرفته است. لذا عده‌ای از علما این احادیث را ضمن تالیفات عمومی خود، همانند سنن و مسانید و غیر اینها آورده‌اند، و عده‌ای دیگر نیز برای احادیث مهدی، تالیفی مستقل انجام داده‌اند. تمام این کار ها - خداوند آنها را رحمت کند و جزای خیر دهد- به جهت حمایت از این دین و قیام و عمل به تکلیف واجب نصیحت و ارشاد مسلمانان بوده است.

%ب ظ، %14 %722 %1394 ساعت %16:%دی

آیات مهدویت در سوره آل‌عمران

در این سوره پنج آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که در ادامه به بیان آنها می‌پردازیم.

«شهدالله انه لا اله الا هو و الملئكة و اولو العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم* إن الدين عند الله الاسلام». [1]

«خداوند شهادت داد، كه خدايي جز او نيست كه قائم به عدل است و ملائكه و دانشوران نيز گواهى داده‌اند، خدايي جز آن خداي عزيز و حكيم نيست. همانا دين نزد خدا اسلام است.»

محمد بن عثمان سمرى (ثائب خاص حضرت حجت) مي‌گويد:

چون حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) متولد شد، نورى از بالاي سر او تابيد و سر به آسمان كشيد، سپس آن جناب به سجده افتاد و سر بلند نمود و اين آيه را خواند: «شهد الله انه لا اله» تا آخر آيه. [2]

«و له اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعون». [3]

«تمام كساني كه در آسمان‌ها و زمين هستند، از روي اختيار يا از روي اجبار در برابر (فرمان) او تسليمند و به سوي او باز مي‌گردند.»

رفاعه بن موسي مي‌گويد: از امام جعفر صادق (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: در زمان ظهور قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشریف)  زميني باقي نمي‌ماند مگر آن كه در آن به شهادت ندا مي‌شنوند. [4]

«و تلک الايام نداولها بين الناس.» [5]

«و ما اين روزها (پيروزي و شكست) را در ميان مردم مي‌گردانيم (كه اين خاصيت زندگي جهان است).»

امام صادق (عليه السلام) ذیل این آیه، فرمودند: از زمان خلقت آدم، دولتي از خدا و دولتي از شيطان بوده پس در اين زمان، دولت خدا كجا است؟ آري صاحب دولت خدا فقط قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشریف) است. [6]

«و ليمحص الله الذين آمنوا و يمحق الكافرين.» [7]

«و تا خداوند افراد با ايمان را خالص گرداند و ورزيده شوند و كافران را تدريجا نابود سازد.»

ابن عباس مي‌گويد: پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) فرمود: همانا علي، وصي من است و قائم منتظر مهدي از فرزندانش مي‌باشد كه زمين را پر از عدل و داد مي‌كند، پس از آن كه از جور و ستم پر شده باشد، سوگند به آن كس كه مرا به حق، بشير و نذير برانگيخت، كساني كه ثابت قدم بمانند محققاً از كبريت احمر عزيزتر و گران بهاترند، جابر بن عبدالله برخاست و عرض كرد: اي رسول خدا، آيا براي قائم از فرزندان شما غيبتي باشد؟ فرمود: آري. سپس اين آيه را تلاوت نمود: «و ليمحص الله الذين آمنوا» تا آخر آيه. [8]

«يا ايها الذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقو الله لعلكم تفلحون.» [9]

«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد (در برابر مشكلات و هوسها) استقامت كنيد و در برابر دشمنان (نيز) استقامت نماييد و از مرزهاي خود مراقبت به عمل آوريد و تقوي الهي پيشه سازيد، شايد رستگار شويد.»

يزيد بن معاويه عجلي از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه حضرت درباره تفسير اين آيه فرمود: اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، بر انجام واجبات صبر و استقامت داشته باشيد و در برابر آزار و اذيت دشمنان بردبار و صبور باشيد و با امام خودتان حضرت مهدي منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشریف) در تماس و ارتباط باشيد.[10]

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. آل عمران ، آيات 18 ـ 19

[2]. اثبات الهدي ، ج 7 ، ص 294

[3]. آل عمران ، آيه 83

[4]. الف ) ينابيع الموده ، ص 421 - ب ) غايه المرام ، 727 - ج ) اثبات الهدي ، ج 7 ، ص 294

[5]. آل عمران ، آيه 140

[6]. بحار الانوار ، ج 51 ، ص 54

[7]. آل عمران ، آيه 141

[8]. الف) ينابيع الموده ، ص 448 - ب) اثبات الهدي ، ج 6 ص 390 - ج ) فرائد السمطين ، ج 2 ، ص 335

[9]. آل عمران ، آيه 200

[10]. الف) ينابع الموده ، ص 421 - ب) غايه المرام ، ص 727 - ج) تفسير برهان ، ج 1 ، ص 334

%ب ظ، %14 %710 %1394 ساعت %16:%دی

آیات مهدویت در سوره انفال

در این سوره دو آیه پیرامون بحث مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 8 و 39

«ليحق الحق و يبطل الباطل و لوكره المجرمون.» [1]

«تا حق تثبيت شود و باطل از ميان برود، هر چند مجرمان كراهت داشته باشند.»

جابر مى‌گويد:

شنيدم امام باقر (عليه السلام) درباره آيه شريفه «ليحق الحق و يبطل الباطل ...» مى‌فرمود: مراد اين است كه هنگام خروج، حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشریف)، حق آل محمد (عليهم السلام) را تثبيت كند و باطل را براندازد كه اشاره به بنى اميه است. [2]

«و قاتلوهم حتى لاتكون فتنة و يكون الدين كله لله.» [3]

«و با آنها پيكار كنيد تا فتنه (شرک و سلب آزادى) برچيده شود و دين (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد.»

محمد بن مسلم گويد:

به امام باقر (عليه السلام) عرض كردم، تأويل آيه شريفه «و قاتلوهم ...» را بفرماييد. حضرت فرمود: هنوز تأويل اين آيه فرا نرسيده است، هنگامى كه قائم ما قيام كند، كساني كه در آن زمان بر روى زمين باشند، تأويل اين آيه را خواهند ديد و دين محمد (صلي الله عليه و آله) جهان را فرا خواهد گرفت و مشركى بر روى زمين باقى نخواهد ماند. [4]

 

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. انفال آيه 8

[2]. الف ) تفسير برهان ج 2 ص 68 - ب ) اثبات الهدي  ج 7 ص 98

[3]. انفال آيه 39

[4]. الف ) ينابيع الموده ص 423 - ب ) مجموع البيان ج 4 ص 543 - ج ) تفسير صافي ج 2 ص 303 - د ) غايه المرام ص 731

%ب ظ، %14 %693 %1394 ساعت %15:%دی

اعتقاد به ظهور منجی در میان غربی‌ها و ادیان غیر الهی

باورداشت ظهور يک نجات دهنده بزرگ و رفع كاستى‏ها و مشكلات جامعه بشرى و برچيده شدن بساط ظلم و تبه‏كارى از ميان انسان‏ها، منحصر به شرقى‏ها و يا اديان نيست؛ بلكه اين يک اعتقاد عمومى و جهانى است كه به شكل‏هاى مختلف، در عقايد و انديشه‏هاى اقوام گوناگون ديده مى‏شود.

اين مساله حكايت از ريشه‏دار بودن و فراگيرى انديشه «منجى گرايى» در كلّ جهان است. البته بايد خاطر نشان ساخت، اين اعتقاد- چنان كه در ميان شيعه بسيار عميق، عينى و راهبردى است- در بين بيشتر مكاتب و اقوام به عنوان آموزه‏اى اصيل و بنيادين مطرح نيست و به عنوان باورى فرعى و احتمالى تلقّى مى‏شود. در واقع‏ شيعه با انديشه «مهدويت» زنده و پويا است و با آن زندگى مى‏كند و نفس مى‏كشد و آن را ركن اساسى، اعتقاداتش مى‏داند؛ امّا در ميراث مكتوب و شفاهى بيشتر ملل و اديان، تنها اشاراتى گذرا به آن شده و مطالبى اجمالى درباره آن طرح گشته است. اين اعتقاد، هنوز به عنوان باورى اثرگذار و يقينى تبديل نشده و جايگاه استراتژيک خود را نيافته است! با اين حال همين اشارات و بيانات نيز، نشانگر فراگيرى و ريشه دار بودن انديشه «ظهور رهايى بخش بزرگ» و حقانيت و درستى آن است.

منجى گرايى در غرب‏

يكى از اعتقادات غربيان مسيحى، باور به بازگشت عيسى مسيح- به عنوان نجات دهنده مسيحيان و تحقق بخش ملكوت و سلطنت الهى- است. با اين حال در ميان اقوام مختلف غربى نيز سخن از يک منجى بزرگ مطرح بوده و پاره‏اى از افراد از چنين انتظارى بهره‏بردارى كرده‏اند.

نام پنج تن از مدعيان كه از انگلستان برخاسته‏اند، جيمزنا يلور، يوحنا سوثكات، ريچارد برادرز، جان نيكولز و هنرى جيمز پرينس ذكر شده است‏ .

برخى از فيلسوفان و دانشمندان غربى نيز آشكارا اعلام كرده‏اند كه جهان در انتظار مصلحى بزرگ است كه زمام امور جهان را به دست گرفته، همه انسان‏ها را زير يک پرچم و يک شعار گرد مى‏آورد.

به عنوان نمونه: دانشمند بزرگ انيشتين مى‏گويد: «روزى كه سراسر جهان را صلح و صفا فرا گيرد و مردم با يكديگر دوست و برادر باشند، دور نيست».

در این زمینه به طور فهرست‏وار مى‏توان به بعضى از اقوام و نژادهاى غربى اشاره داشت:

1. نژاد اسلاو بر اين عقيده بودند كه از مشرق زمين، يک نفر برخيزد و تمام قبايل اسلاو را متّحد سازد و آنها را بر دنيا مسلّط گرداند.

2. نژاد ژرمن معتقد بودند، يک نفر فاتح از طوايف آنان قيام مى‏كند و «ژرمن» را بر دنيا حاكم مى‏گرداند.

3. اهالى صربستان، انتظار ظهور «ماركوكر اليويچ» را داشتند.

4. ساكنان جزاير انگلستان، از چندين قرن پيش آرزومند و منتظرند كه آرتور از جزيره آلون، ظهور كند و نژاد ساكسون را در دنيا غالب گرداند و سعادت جهان نصيب آنها گردد.

5. اسن‏ها معتقدند پيشوايى در آخرالزمان ظهور كرده، دروازه‏هاى ملكوت آسمان را براى آدميان خواهد گشود.

6. اقوام اسكانديناوى بر اين باورند كه براى مردم دنيا بلاهايى مى‏رسد و جنگ‏هاى جهانى اقوام را نابود مى‏سازد؛ آن گاه «اودين» با نيروى الهى ظهور كرده و بر همه چيره مى‏شود.

7. اقوام اروپاى مركزى، در انتظار ظهور «بوخص» مى‏باشند.

8. يونانيان مى‏گويند: «كالويبرگ» نجات دهنده بزرگ ظهور خواهد كرد و جهان را نجات خواهد داد و ....

منجى گرايى در آمريكا، آسيا و آفريقا

بر اساس تحقيقات و بررسى‏هاى صورت گرفته، اعتقاد به ظهور يک منجى در ميان چينى‏ها، مصريان و ساير ملل و تمدن‏ها و نحله‏هاى فكرى رايج بوده است.

در ميان قبايل سرخ پوست آمريكايى اين عقيده رايج است كه روزى «گرد» سرخپوستان، ظهور خواهد كرد و آنها را به بهشت زمين رهنمون خواهد ساخت.

ايرانيان باستان معتقد بودند «گرزاسپه» قهرمان تاريخى آنان، زنده است و در كابل خوابيده و صد هزار فرشته او را پاسبانى مى‏كنند تا روزى كه بيدار شود و قيام كند و جهان را اصلاح نمايد.

چينى‏ها باور داشتند كه «كرشنا» ظهور كرده، جهان را نجات مى‏دهد.

گروهى از مصريان (كه در حدود 3000 سال پيش از ميلاد در شهر «ممفيس» زندگى مى‏كردند)، معتقد بودند سلطانى در آخرالزمان با نيروى غيبى بر جهان مسلّط مى‏شود؛ اختلاف طبقاتى را از بين مى‏برد و مردم را به آرامش و آسايش مى‏رساند.

گروهى ديگر از مصريان باستان معتقد بودند كه فرستاده خدا در آخرالزمان، در كنار خانه خدا پديدار گشته، جهان را تسخير مى‏كند.

ملل و اقوام مختلف هند، در انتظار مصلحى هستند كه ظهور كرده، حكومت واحد جهانى تشكيل خواهد داد.

برهمائيان از دير زمان بر اين عقيده بودند كه در آخرالزمان، «ويشنو» ظهور مى‏كند و بر اسب سفيدى سوار مى‏شود. شمشير آتشين در دست گرفته و مخالفان را خواهد كشت و تمام دنيا برهمن گرديده و به اين سعادت برسد.

اعتقاد به منجى هستى در ميان بوميان مكزيک نيز وجود داشته است و ... .

از مجموع آنچه گفته شده، اين نتيجه به دست مى‏آيد كه انتظار ظهور يک مصلح آسمانى و نجات دهنده بزرگ، منحصر در اديان نيست و جنبه منطقه‏اى ندارد؛ بلكه گسترده، فراگير و جهانى است و ريشه در فطرت انسان‏ها و نيازمندى آنان به رفع مشكلات و دشوارى‏هايشان به دست يک انسان برتر دارد.

%ب ظ، %14 %689 %1394 ساعت %15:%دی

برترین مطالب