پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

مراسم ختم قرآن کریم در قم

به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین عل

همایش جهانی مهدویت و انتظار

اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393

ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد

ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد.ایام سوگواری سر

  • مراسم ختم قرآن کریم در قم

  • همایش جهانی مهدویت و انتظار

  • ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد

اخبار مرکز

  • مراسم ختم قرآن کریم در قم
    مراسم ختم قرآن کریم در قم نوشته شده در %ق ظ, %24 %393 %1394 %08:%تیر
    به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین…
  • رونوشت از همایش جهانی مهدویت و انتظار
    رونوشت از همایش جهانی مهدویت و انتظار نوشته شده در %ق ظ, %12 %265 %1394 %05:%خرداد
    اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی…

برترین مطالب

رسانه منجی - صفحه اصلی

آیا امام صادق از غیبت حضرت مهدی (علیهما السلام)، خبر داده‌اند؟

پاسخ:

امام صادق (عليه السلام) در حديثي فرمودند: «الخامس من ولد السابع يغيب عنكم شخصه» [1] پنجمين از اولاد هفتمين، كسي است كه شخصش از شما غايب خواهد شد.

و نيز فرمودند: «اما والله ليغيبن عنكم مهديكم حتي يقول الجاهل منكم ما لله في آل محمد حاجة» [2] آگاه باشيد به خدا سوگند كه مهدي شما از بين شما غايب خواهد شد تا اينكه شخص جاهل از بین شما مي‌گويد: خداوند احتياجي به آل محمد ندارد ...

همچنین آن حضرت در حدیث دیگری در این باره، فرمودند: «ان الغيبة ستقع بالسادس من ولدي و هو الثاني عشر من الائمه الهداة بعد رسول الله (صلي الله عليه و آله) اولهم اميرالمومنين علي بن ابي طالب و آخرهم القائم بالحق بقية الله في الارض ...» [3]؛ ... همانا غيبت در ششمين از فرزندانم واقع خواهد شد و او دوازدهمين از امامان هدايت بعد از رسول خداست كه اول آنها اميرالمومنين علي بن ابي طالب و آخر آنها قائم به حق بقية الله در روي زمين است ...

و نيز فرمودند: «ان اللقائم غيبة قبل ان يقوم»[4]؛ همانا براي قائم غيبتي قبل از قيام است.

 

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 338؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 143، ح 4.

[2]. كمال الدين، ص 341؛ مجلسی، بحارالانوار، ص 145، ح 12.

[3]. مجلسی، بحارالانوار، ص 145، ح 13.

[4]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 342؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 146، ح 70.

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %29 %828 %1394 ساعت %18:%دی

آیا امام کاظم از غیبت امام مهدی (علیهم السلام)، خبر داده‌اند؟

پاسخ:

آری، امام كاظم (عليه السلام) فرمودند:

«اذا فقد الخامس من ولد السابع فالله الله في اديانكم لا يزيلنكم احد عنها، ا بني ! انه لابد لصاحب هذا الامر من غيبتة [1]؛ هنگامي كه پنجمين از اولاد هفتمين مفقود شد، پس خدا را خدا را در اديانتان، كسي شما را از آن جدا نكند، اي فرزندم! همانا به طور حتم براي صاحب اين امر غيبتي است ...»

يونس بن عبدالرحمن مي‌‌گويد: من بر موسي بن جعفر (عليه السلام) وارد شدم و عرض كردم: اي فرزند رسول خدا، آيا شما قائم به حق مي باشيد؟ فرمود: انا القائم بالحق و لكن القائم الذي يطهر الارض من اعداء الله عزوجل و يملاها عدلا كما ملئت جورا و ظلما هو الخامس من ولدي له غيبة يطول امدها خوفا علي نفسه ...[2]؛ من قائم به حقم، ولي قائمي كه زمين را از دشمنان خداوند عزوجل پاک كرده و آن را پر از عدالت خواهد نمود آن‌گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد همان پنجمين نفر از اولاد من است براي او غيبتي طولاني است زيرا بر جان او خطر است ....

و نيز در بيان قول خداوند متعال «و اسبغ عليكم نعمه ظاهرة و باطنة»[3] فرمود: النعمة الظاهرة الامام الظاهر و الباطنة الامام الغائب فقلت له: و يكون في الائمة من يغيب؟ قال: نعم، يغيب عن ابصار الناس شخصه و لا يغيب عن قلوب المومنين ذكره و هو الثاني عشر منا ...[4]؛ نعمت ظاهر، امام ظاهر و نعمت باطن، امام غايب است. راوي مي‌گويد: به حضرت عرض كردم: آيا در ميان ائمه، كسي غايب مي شود؟ فرمود: آري، شخصش از چشمان مردم غايب مي‌گردد ولي از قلوب مومنان غايب نمي‌گردد و او دوازدهمين از ما مي‌باشد ...

 

 

پي‌نوشتها:

[1]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 359 و 360؛ کلینی، كافي، ج 1، ص 336، ح 2.

[2]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 361؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 151، ح 6.

[3]. سوره لقمان، آيه 20.

[4]. ابن بابویه، كمال الدين، ص 368؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 151، ح 2.

منبع: موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، انتشارات مسجد مقدس جمكران

%ب ظ، %29 %804 %1394 ساعت %18:%دی

آیا منتظران ظهور، علاوه بر وظایف فردی، تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟

عرصه سياست و اجتماع، مهم‏ترين ميدان بروز و ظهور بايسته‏هاى انتظار و مؤثرترين زمينه در جهت تحقق اهداف امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر غيبت و قبل از قيام ايشان است. بعضى از وظايف و بايسته‏هاى سياسى و اجتماعى منتظران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عبارت است از:

الف. مبارزه و امر به معروف و نهى از منكر

علاقه‏مندان و ياوران حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، هيچگاه نبايد سيره و روش پيامبراکرم (صلى الله عليه و آله) و اهل‌بيت آن حضرت را فراموش كنند؛ بلكه بايد همواره آن را در نظر داشته و آماده پيوستن به قيام جهانى حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشند و در عين حال خود عليه ظلم و ستم و فساد، مبارزه كنند.

رسول گرامى اسلام فرمودند: «لا يزالونَ قومٌ من امّتى يُقاتلون على الحقّ ظاهرين الى يوم القيامة»؛ «همواره گروهى از امت من تا روز رستاخيز، پيروزمندانه در راه حق نبرد مى‏كنند».

در روايات به نمونه‏اى از منتظران و شيعيان واقعى امام در عصر غيبت اشاره شده كه عليه ظلمت و فساد قيام مى‏كنند و راه امامان خود را تداوم مى‏بخشند و جانشين ولى‏عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روى زمين هستند.

امام صادق (عليه السلام) در این باره مى‏فرمايند: «فيَجعَلُ اللّه قم و اهلَها قائمين مقام الحجّة»؛ «خداى تبارک و تعالى، قم و اهل قم را قائم مقام حجّت قرار مى‏دهد» و نيز «قم به اين جهت قم ناميده شده كه اهل آن در محضر قائم آل محمّد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گرد مى‏آيند و با او قيام مى‏كنند و از يارى او منحرف نمى‏شوند».

2. حق خواهى و حق مدارى‏

تاريخ، صحنه حضور و نزاع دو گروه حقّ و باطل و دو انديشه طغيان‏گرى و حق‏گرايى است؛ راه حقّ و صلاح، راه پيامبران و صالحان و راه باطل و كفر، راه شياطين و سردمداران زر و زور و تزوير است. اين دو گروه و نبرد ميان آنها، هميشه در جامعه بوده و همه منتظران واقعى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، بايد پيرو و طرفدار حق و مخالف و دشمن باطل باشند. با ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)،جهان شاهد مصاف نهايى حق و باطل و پيروزى و غلبه حق به رهبرى آن حضرت خواهد بود و منتظران ظهور نيز در هر حال بايد براى چنين مصافى آماده باشند و خود نيز بايد حق و حق خواهى را محور و مدار برنامه‏ها و فعاليت‏هايشان قرار دهند.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در اين زمينه مى‏فرمايند: «لا تَزالُ طائفة مِن امّتى على الحَقّ ظاهرين حتّى يأتى امرُ اللّه»؛ «گروهى از امت من همواره حق را آشكار مى‏كنند تا فرمان خدا (امر ظهور) فرا رسد».

حضرت على (عليه السلام) نيز مى‏فرمايند: «واللّه ما يكونُ ما تأملون حتّى يهلِك المبطلون و يضمحلّ الجاهلون و يأمن المتّقون ...»؛ «به خدا سوگند! آنچه آرزو مى‏كنيد، تحقّق نمى‏يابد، مگر هنگامى كه باطل از بين رود و نادان‏ها نابود شوند و پرهيزگاران، آرامش خود را باز يابند ...».

3. استقامت و ايستادگى در سختى‏ها

«انتظار ظهور»، يكى از بزرگ‏ترين عوامل پايدارى، استقامت و مقاومت در برابر سختى‏ها و مشكلات عصر غيبت است. انتظار مسلمانان- به ويژه شيعيان- را در برابر ظلم‏ها، فسادها، زورگويى‏ها و انواع بلاها و سختى‏ها، ثابت و پا برجا نگه مى‏دارد و به آنان دل و جرأت مى‏دهد تا در برابر تهديدها، تطميع‏ها و سخت‏گيرى‏هاى دشمنان اسلام، خود را نبازند و از هيچ چيز و هيچ كس نهراسند.

پيامبراكرم (صلى الله عليه و آله) به مسلمانان صدر اسلام فرمودند: «بعد از شما قومى خواهد آمد كه پاداش هر يک از آنها، برابر پاداش پنجاه نفر از شما است». گفتند: اى رسول خدا! مگر نه اين است كه ما در حضور شما، در بدر و احد و حنين شركت كرديم و قرآن در ميان ما نازل شد؟! فرمود: «اگر آنچه بر آنها روى خواهد داد، بر شما روى مى‏داد؛ شما نمى‏توانستيد چون آنها صبر و شكيبايى را پيشه خود سازيد».

آن حضرت در موضعی دیگر، فرمود: «... برادران من كسانى هستند كه در آخرالزمان مى‏آيند و نديده، به من ايمان مى‏آورند ... استقامت هر يک از آنها در دين خود، از كندن خارهاى گَوَن در شب تاريک و به دست گرفتن آتش گداخته، سخت‏تر است.

آنها مشعل‏هاى هدايتند كه خداوند آنان را از فتنه‏هاى تيره و تار، نجات مى‏بخشد» .

امام حسين (عليه السلام) نيز در اين باره مى‏فرمايند:

«... امّا الصابر فى غيبته على الاذى و التكذيب، بمنزلة المجاهد بالسيف بين يدى رسول اللّه»؛ «... كسانى كه در زمان غيبت او در مقابل آزار و تكذيب، استقامت مى‏كنند، مانند كسانى هستند كه در حضور رسول خدا، شمشير زده‏اند».

4. كسب آمادگى براى ظهور

امام صادق (عليه السلام) نيز فرموده است: «هر يک از شما بايد براى خروج حضرت قائم [سلاحى‏] مهيّا كند- هر چند يک تير باشد- خداى تعالى هرگاه بداند كسى چنين نيتى دارد، اميد آن است كه عمرش را طولانى كند تا آن حضرت را درک كند [و از ياران و همراهانش قرار گيرد]».

پس براى ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و يارى آن حضرت، بايد در هر لحظه‏اى آماده بود و خود را مهيّا نگه داشت و اين شامل آمادگى نظامى، جسمانى و ... مى‏شود؛ اما مهم‏تر از همه آمادگى فكرى، علمى و سياسى در عصر غيبت است.

5. اتحاد و همدلى‏

مهم‏ترين چيزى كه در عصر غيبت واجب است، يكپارچگى و اتحاد شيعيان و پاى‌بندى به عهدشان با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. هرگونه اخلال در صفوف متحد منتظران، منافى با وظايف دينى آنان و كمك به دشمنان آن حضرت است.

امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقيع معروف خود به شيخ مفيد (رحمة الله علیه) مى‏نويسد: «ولو انّ اشياعنا- وفقهم الله لطاعة- على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا على حق المعرفة منهم بنا»؛ «اگر شيعيان ما- كه خداوند به اطاعت خويش موفقشان بدارد- در وفا به پيمانى كه با ما دارند، يكپارچه مى‏شدند، هرگز از ميمنت ملاقات ما محروم نشده و ظهور ما به تأخير نمى‏افتاد و البته سعادت حضور در محضر ما، با معرفتى حقيقى هر چه زودتر نصيبشان مى‏شد».

6. رعايت حقوق ديگران‏

از مهم‏ترين امور در زندگى محبّان و منتظران قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رعايت حقوق برادران و مسلمانان و كمک به آنان است. انسان منتظر، نمى‏تواند به گونه‏اى زندگى كند كه حقوق ديگران بر عهده‏اش باشد و در عين حال خود را دوستدار و منتظر مهدى موعود بداند؟!

امام باقر (عليه السلام) به جابر جعفى فرمود: «اى جابر! آيا كسى كه ادعاى تشيّع مى‏كند، براى او اين قول كه دوست اهل بيت هستم، كافى است؟! سوگند به خدا، شيعه ما نيست، مگر كسى كه پرهيزگار بوده و اطاعت از خداوند كند. شيعيان ما را به اين صفات بشناسيد: تواضع، خشوع، امانت‏دارى، بسيار در ياد خدا بودن ...

اى جابر! به ولايت و دوستى ما، جز از راه عمل و پرهيزگارى نمى‏توانى برسى‏».

به همين جهت امام صادق (عليه السلام) وظايف شيعيان را در رابطه با برادران مسلمان خود، چنين معرّفى مى‏كند: آنچه را براى برادر مسلمانت دوست بدارى كه براى خودت دوست مى‏دارى؛ از خشمگين كردن برادر مسلمان دورى كنى و آنچه را كه مورد رضايتش است، انجام دهى و اوامرش را اطاعت كنى؛ چشم و راهنما و آيينه او باشى و ... وقتى چنين كردى، دوستى خود را، به دوستى او و دوستى او را به دوستى خود پيوند داده‏اى‏».

نتيجه اينكه علاقه‏مندان و ياران امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، بايد كاملًا خود را وظيفه‏شناس و پايبند به اسلام و متعهّد و مسئول بدانند و همواره مراقب احوال و كارهاى خود باشند و از انحرافات دورى جسته و پناه به خدا ببرند و مو به مو احكام اسلام را عمل نمايند تا شايستگى سربازى آن حضرت را پيدا كنند.

7. اطاعت از نايبان امام

عصر غيبت، دوران پنهان زيستى امام و عدم دسترسى به او است؛ در اين صورت براى اخذ احكام و تعاليم دينى و عمل به وظايف و تكاليف سياسى، اجتماعى و عقيدتى، بايد به نايبان عام آن حضرت مراجعه كرد و به ولايت و رهبرى آنان گردن نهاد. فقها و علما، به عنوان جانشينان امام معصوم (عليه السلام)، راهبران جامعه و هاديان امت و محل رجوع مردم هستند و احكام دينى را با اجتهاد و تفقه خود، به آنان ابلاغ مى‏كنند.

%ب ظ، %29 %793 %1394 ساعت %18:%دی

علائم و نشانه‌های ظاهری حضرت مهدی کدامند؟

امروزه بحثی مطرح است و آن این است که راز محبوب شدن فرد در یک جامعه چیست؟

ممکن است در این باره نظریات گوناگونی مطرح شود که برخی زیبایی و جمال را راز محبوبیت فرد بدانند، گروهی قدرت و توان جسمی را نشانه محبوبیت شخص در جامعه، همچون قهرمانان بدانند، دسته‏ای دیگر احسان و مهربانی و گذشت و عطوفت را ریشه محبوبیت فرد قلمداد نمایند و قومی نیز کمال علمی انسان را باعث جلب محبت دیگران به او بدانند؛ چنان که نسبت به عالمان و نخبگان علمی این گونه ابراز محبت‌ها دیده می‏شود و یا قدرت ایمان و معنویت و وصل به معدن عظمت الهی را علت اصلی محبت‌ها و محبوبیت‌ها بشمارند که البته در فرهنگ دین مخصوصا قرآن بر این نظریه تأکید شده است؛ اما ما شیعیان، امامی داریم که هم جمال دارد و هم کمال، هم صورت زیبا و نورانی دارد و هم سیرت پر بار و نورانی، هم دست خدمت و مهربانی بر خلق دارد و هم ایمان عمیق و سرشار از معنویت به سرمنشأ معدن عظمت، خدای جلیل و جمیل. آنچه پیش رو دارید، نگاهی است به گوشه‏هایی از زیباییهای ظاهری حضرت مهدی (علیه‏السلام).

1- زیبا روی نورانی

مهدی صاحب الزمان (علیه‏السلام) از معدود انسانهایی است که از نهایت زیبایی صورت و اندام برخوردار است، تا آنجا که پیامبر اکرم (صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏ آله) درباره آن حضرت، فرمودند: «اَلْمَهْدِیُّ طَاوُوسُ اَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَیْهِ جَلَابِیبُ النُّورِ؛[1] مهدی طاووس اهل بهشت است که جامه‏هایی از نور او را در بر گرفته است.»

درباره چهره آن حضرت، پیامبر اکرم (صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏ آله) فرمودند: «اَلْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی وَجْهُهُ کَالْقَمَرِ الدُّرِّیِّ اللَّوْنُ لَوْنٌ عَرَبِیٌّ؛[2] مهدی از نسل من است. سیمایش چون ماه تابان و رنگش عربی (گندم‏گون) است.»

و امیرمؤمنان علی (علیه‏السلام) فرمودند: «حَسَنُ الْوَجْهِ، حَسَنُ الشَّعْرِ یَسِیلُ شَعْرُهُ عَلَی مِنْکَبیْهِ وَ نُورُ وَجْهِهِ یَعْلُو سَوَادَ لِحْیَتِهِ؛[3] زیبا چهره و زیبا موی است و موی او بر شانه‏هایش فرو ریخته و درخشندگی چهره‏اش بر سیاهی محاسنش غلبه می‏کند.»

2- خال زیبای صورت

پیامبر اکرم (صلی‏ الله‏ علیه ‏و ‏آله) فرمودند: «اَکْحَلُ الْعَیْنَیْنِ کَثُّ اللِّحْیَةِ عَلَی خَدِّهِ الْاَیْمَنِ خَالٌ؛ [4]دیدگان مبارکش سرمه کشیده، محاسن مبارکش پرمو و بر گونه راست او یک خال است.»

همچنین امام علی (علیه‏السلام) فرمودند: «مهدی دیدگانی مشکی، موهایی پر پشت، چهره‏ای چون ماه تابان، پیشانی باز و درخشان، خالی [بر گونه راست] و نشانی [چون مهر نبوت در میان دو کتف] دارد.» [5]

3- قامت موزون

علامت دیگر برای زیبایی یک فرد، اندام موزون و قد و قامت متناسب اوست که حضرت مهدی (علیه‏السلام) از این نعمت نیز برخوردار است.

امام صادق (علیه‏السلام) در این باره فرمودند: «لَیْسَ بِالطَّوِیلِ الشَّامِخِ وَ لَا بِالْقَصِیرِ اللَّازِقِ بَلْ مَرْبُوعُ الْقَامَةِ مُدَوَّرُ الْهَامَةِ وَاسِعُ الصَّدْرِ صَلْتُ الْجَبِینِ مَقْرُونُ الْحَاجِبَینِ عَلَی خَدِّهِ الْاَیْمَنِ خَالٌ کَاَنَّهُ فُتَاتُ الْمِسْکِ عَلَی رَضْراضَةِ الْعَنْبَرِ؛ [6] مهدی، بلند قامت متکبر و کوتاه قامت چسبیده [به زمین کوتوله] نیست، بلکه میان قامت است، سیمایی گرد، سینه‏ای فراخ، پیشانی باز و ابروانی به هم رسیده دارد و خالی بر گونه راست اوست؛ چون دانه مشک که بر قطعه عنبر ساییده شده است.»

4- چهره جوان و تغییر ناپذیر

از نشانه‏های دیگری که باعث زیبایی چهره آن حضرت شده است، این است که بعد از قرنها به سر بردن در غیبت کبری، هنگامی که ظهور می‏کند، به صورت جوانی است که سیمای جوانی از آن نمایان است و گذشت زمان آن اندام زیبا را پیر و فرسوده نکرده است.

امام صادق (علیه‏السلام) فرمودند: «اِنَّهُ مِنْ اَعْظَمِ الْبَلِیَّةِ اَنْ یَخْرُجَ اِلَیْهِمْ صَاحِبُهُمْ شَاباًّ وَ هُمْ یَحْسَبُونَهُ شَیْخا کَبِیرا؛ [7]از امتحانات بزرگ [خداوندی] است که صاحبشان به صورت جوانی ظاهر می‏شود، در حالی که آنها او را پیری کهنسال تصور می‏کنند.»

در حدیث دیگر فرمودند: «در صاحب الزمان نشانی از حضرت یونس هست و آن اینکه بعد از غیبتش، به صورت جوانی ظاهر می‏شود.»[8]

امام هشتم (علیه‏السلام) نیز فرمودند: «عَلَامَتُهُ اَنْ یَکُونَ شَیْخَ السِنِّ شَابَّ الْمَنْظَرِ حَتَّی اِنَّ النَّاظِرَ اِلَیْهِ لَیَحْسَبُهُ ابْنَ اَرْبَعِینَ سَنَةً اَوْ دُونَهَا وَ اِنَّ مِنْ عَلَامَتِهِ اَنْ لَا یَهْرَمَ بِمُرُورِ الْاَیَّامِ وَ اللَّیَالِی عَلَیْهِ حَتّی یَأْتِیَ اَجَلُهُ؛ از نشانه‏های او سیمای جوانی او در سن کهولت است که هر کس او را ببیند، او را چهل ساله یا کمتر تصور می‏کند و از نشانه‏های او این است که با گذشت روزها و شبها پیر نشود تا اجلش فرا رسد.»

5- قدرت بدنی وصف ناپذیر

یک رهبر جهانی علاوه بر اندام متناسب و زیبا باید از قدرت بدنی متناسب نیز برخوردار باشد. حضرت مهدی (علیه‏السلام) را هم وراثت یاری می‏کند که دارای بدن و قدرت حیدرگونه می‏باشد و هم دست قدرت و عنایت الهی پشت سر او است و به او توان تصرف تکوینی در موجودات را داده است. در این باره امام صادق (علیه‏السلام) فرمودند:

«اِنَّ الْقَائِمَ اِذَا خَرَجَ کَانَ فِی سِنِّ الشُّیُوخِ وَ مَنْظَرِ الشَّبَابِ قَوِیاًّ فِی بَدَنِهِ لَوْ مَدَّ یَدَهُ اِلَی اَعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلَی وَجْهِ الْاَرْضِ لَقَلَعَهَا وَلَوْ صَاحَ بِالْجِبَالِ تَدَکْدَکَتْ صُخُورُهَا لَا یَضَعُ یَدَهُ عَلَی عَبْدٍ اِلَّا صَارَ قَلْبُهُ کَزُبُرِ الْحَدِیدِ؛ قائم (علیه‏السلام) هنگامی که ظهور می‏کند، در سن کهولت خواهد بود، ولی با سیمای جوانی و نیروی بدنی قوی که اگر دستش را به سوی قوی‏ترین درخت روی زمین بکشد، از ریشه بر می‏کند و اگر بر کوهها بانگ بزند، سنگهایش فرو ریزد. دستش را بر هیچ بنده‏ای نمی‏گذارد، جز آنکه قلبش چون قطعه آهن محکم و استوار می‏گردد.»

از این روایت، ولایت تکوینی حضرت، بر جهان هستی به خوبی نمودار می‏شود. در روایت دیگری علاوه بر قدرت تکوینیِ دست آن حضرت، به قدرت تکوینی نگاه و چشمانش نیز اشاره شده است. امیر مؤمنان (علیه‏السلام) در این باره می‏فرماید: «یُؤْمِی لِلطَّیْرِ فَیَسْقُطُ عَلَی یَدِهِ وَ یَغْرِسُ قَضِیبا فِی الْاَرْضِ فَیَخْضَرُّ وَ یُورِقُ؛ به مرغ نگاه [یا اشاره] می‏کند، به دست مبارکش می‏افتد. چوبی را در زمین می‏کارد، سبز می‏شود و برگ می‏آورد.»

6- دو علامت دیگر

امام علی (علیه‏السلام) فرمودند: «بِظَهْرِهِ شَامَتَانِ شَامَةٌ عَلَی لَوْنِ جِلْدِهِ و شَامَةٌ عَلَی شِبْهِ شَامَةِ النَّبِیِّ؛ در پشت او دو خال [و دو علامت] است که یکی به رنگ پوستش و دیگری شبیه خال [و مهر[ پیامبراکرم (صلی ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله) است.»

همچنین امام باقر (علیه‏السلام) فرمودند: «بِالْقَائِمِ عَلَامَاتٌ... شَامَةٌ تَحْتَ کِتْفِهِ الْاَیْسَرِ، تَحْتَ کِتْفَیْهِ وَرَقَةٌ مِثْلُ الاْآسِ؛ در وجود قائم علامتهایی هست... خالی [شبیه مهر نبوت] زیر شانه چپش می‏باشد و زیر هر دو شانه‏اش برگی مثل برگ آس است.»

7- بوی خوش

از نشانه‏های دیگر آن حضرت، بوی عطر جانفزایی است که از آن وجود نازنین به مشام می‏رسد؛ همان‌گونه که از رسول اکرم (صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله)، استشمام می‏شد و در حدیث معروفی، نقل شده: وقتی امام حسن و امام حسین و امیر مؤمنان (علیهم‏السلام) به ترتیب وارد شدند، بوی پیغمبر اکرم (صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله) را متوجه شدند. حضرت مهدی (علیه‏السلام) نیز وارث چنین کسی است.

امام رضا (علیه‏السلام) فرمودند: «وَ تَکُونُ رایِحَتُهُ اَطْیَبَ مِنْ رَایِحَةِ الْمِسْکِ؛ بوی خوش او از بوی خوش مشک معطرتر است.»

ابی نعیم محمد بن احمد انصاری از کامل بن ابراهیم که از گروه مفوّضه بود، نقل می‏کند که می‏گوید: نزد امام حسن عسکری (علیه‏السلام) رفتم و با خود گفتم: وارد بهشت نمی‏شود، مگر کسی که عقیده من را داشته و سخن من را بگوید. بعد از سلام و برخی مسائل نزد دَرِی نشستم که پرده بر آن آویخته بود، «فَجَاءَتِ الرِّیحُ فَکَشَفَتْ طَرَفَهُ فَاِذَا اَنَا بِفَتیً کَاَنَّهُ فِلْقَةُ قَمَرٍ مِنْ اَبْنَاءِ اَرْبَعَ سِنِینَ اَوْ مِثْلِهَا…؛ پس باد آمد و پرده را کنار زد، ناگهان کودکی چهارساله یا شبه آن همچون پاره ماه دیدم.»سپس ادامه می‏دهد:

او گفت: ای کامل بن ابراهیم! از این سخن او تنم لرزید و به من الهام شد که بگویم: «لبیک یا سیدی؛ بلی ای آقای من!»پس فرمود: آمده‏ای نزد حجت خدا که از او بپرسی: آیا جز کسی که هم‌مسلک توست، بهشت می‏رود؟ عرض کردم: بلی، قسم به خدا! پس فرمود: در این صورت بهشتیان خیلی اندک خواهند بود. قسم به خدا! حقّی‏ها داخل بهشت نمی‏شوند. عرض کردم: ای آقای من! حقّی‏ها کیستند؟ فرمود: گروهی که [خیال می‏کنند] علی را دوست می‏دارند و به حق او قسم یاد می‏کنند، در حالی که حق و فضل و برتری او را نمی‏دانند…. سپس پرده دوباره به حال خود برگشت؛ به گونه‏ای که من قدرت کنار زدن آن را نداشتم.

امام حسن عسکری (علیه‏السلام) نگاهی متبسّمانه به من کرد، آن گاه فرمود: «چرا نشسته‏ای در حالی که حجت خدا از حاجت قلبی و درونیت خبر داد و فهماند که حجت بعد از من کیست!» پس من بیرون آمدم و از آن روز به بعد او (حضرت مهدی علیه‏السلام) را ندیدم.»

 

 

پی‌نوشت:

[1]. روزگار رهایی، کامل سلیمان، ترجمه علی اکبر مهدی‏پور، نشر آفاق، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ج ۱، ص ۱۲۲؛ منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ص ۱۴۷؛ ینابیع المودة، ج ۳، ص ۱۶۴؛ ر. ک: مکیال المکارم، محمد تقی موسوی اصفهانی، مؤسسة الامام المهدی، ۱۴۰۴ ق، ج ۱، ص ۶۷٫

[2]. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۲۱؛ منتخب الاثر، ص ۱۸۵؛ کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۵۹؛ مکیال المکارم، ص ۶۷٫

[3]. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، دار احیاء التراث، ج ۵۱، ص ۳۶؛ روزگار رهایی، ج ۱، ص۱۲۳٫

[4]. روزگار رهایی، ج۱، ص ۱۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۱۶۶٫

[5]. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۲۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۵۱؛ منتخب الاثر، ص ۱۸۶٫

[6]. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳ و ۱۹، روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۲۸٫

[7]. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۲۶؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۸٫

[8]. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۷؛ روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۲۶؛ منتخب الاثر، ص ۲۸۵٫

منبع: ماه نامه مبلغان – شماره ۷۴

%ب ظ، %29 %779 %1394 ساعت %17:%دی

سیمای امام زمان چگونه است؟

پاسخ:

در برخي روايات آمده كه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فردي خوش چهره، خوش قد و قامت، چهار شانه و كمان ابروست كه سفيد مايل به سرخي است. آن حضرت موي بلندي دارد و بر گونه راستش نيز خالي خود نمايي مي‌كند.

چهره امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنان درخشان است كه آن حضرت را به ماه تابان تشيبه كرده‌اند.

بر بازوی راست حضرت آیه (جاء الحق و زهق الباطل) [1] حک شده است. بدین معنا که با ظهور آن حضرت، حق آمده و باطل به کلی نابود خواهد شد.

 

[1]. سوره اسراء، آیه 81

%ب ظ، %29 %747 %1394 ساعت %16:%دی

چه اوصاف و خصال ظاهری برای امام زمان در روایات بیان شده است؟

براى بيان اهميت بيان صفات ظاهرى امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مى‏توان به موارد زير اشاره كرد:

الف: راهى روشن براى عموم مردم است تا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود را بشناسند.

ب: دليلى واضح براى رسوا كردن مدّعيان دروغين مهدويت است.

ج: برهانى آشكار بر اثبات مهدويت شخصى (و ردّ مهدويت نوعى) است.

د: مدركى محكم بر اثبات مهدويت عينى و ردّ مهدويت معنوى (مهدى ساخته ذهنى در اثر فشارهاى جامعه) است‏.

ه: روشى مؤثر براى محسوس كردن وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ايجاد تعلق خاطر و عشق و محبت سرشار به آن حضرت است؛ چنان كه امام حسن (عليه السلام) به ابى‌هاله فرمود: «دوست دارم براى من، پيامبر را مقدارى توصيف كنى تا شايد تعلّق خاطرى بيابم».

اوصاف و ويژگى‏هاى ظاهرى و جسمانى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روايات به شرح زير بيان شده است:

1. چهره و سيماى مبارک

حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داراى صورتى زيبا و درخشنده است

الف. «المهدى من ولدى وجهُهُ كالقمر الدُّرّى»؛ «پيامبراکرم، (صلى الله عليه و آله) فرمود: مهدى از فرزندان من است، صورتش همچون ماه تابان است ...».

ب. «... على خَدِّه الأيمن خالٌ»؛ «... بر گونه راستش خالى هست».

ج. «حَسَنُ الوجه ... و نور وجههِ يَعلو سواد لحيته»؛ «مهدى صورتى نيكو دارد ... درخشندگى چهره‏اش بر سياهى محاسنش غلبه مى‏كند».

د. «وجهُهُ كالدّينار و اسنانه كالمنشار ...»، «چهره‏اش مانند دينار گرد و گلگون و دندان‏هايش مانند شانه، ظريف و منظم است».

ه. «المهدى طاووس اهل الجنّة عليه جلابيبُ النّور» ؛ «مهدى، طاووس بهشت است كه هاله‏اى از نور، او را احاطه كرده است».

و. «شابّ صبيحُ الوجه ...» ؛ «جوانى گشاده‌روى است».

ز. «شابٌ حسن الوجه»  «جوانى زيبا روى است».

ح. «وجهُه كالكوكبٌ درّىٌّ»؛ «چهره‏اش مانند ستاره درخشان است».

ط. «مسنون الخدّين»؛ «مهدى داراى گونه‏هاى كم گوشت است».

ى. «سهل الخدّين على خدّة الأيمن خالٌ كأنّه فتات مسک على رضراضة عنبر»؛ «گونه‏هايى نرم با خالى در گونه راست دارد كه مانند دانه مشك بر روى عنبر است».

2. پيشانى و ابرو و چشم‏

حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داراى پيشانى گشاده، صاف و روشن است. ابروى آن حضرت نيز باريک، كشيده و نزديک به هم- اما ناپيوسته- است. چشم‏هايش سياه و درشت و فرو رفته و پلک‏هاى او درخشنده است.

الف. «المهدى منّى، اجلى الجبهَة اقنى الأنف ...»؛ «مهدى از من است، پيشانى باز و نورانى و بينى كشيده و باريک دارد».

ب. «اكحَلُ العَينَين ... كثُّ اللحية ...»؛ «ديدگان مباركش سرمه كشيده ...، محاسن مباركش پر مو است ...».

ج. «ازَجُّ، ابلَجُ، ادعَج، اعيُنُ، اشَمُّ الأنف اقنى اجَلى»؛ «ابروهاى كشيده، صورتى نيكو، ديدگان مشكى، بينى باريک و نيكو خميده، و پيشانى باز و درخشان دارد».

د. «مُشرِفُ الحاجبين، غائرُ العينين»؛ «او بلند ابرو است و چشمانى فرو رفته دارد».

3. قامت و رنگ بدن و صورت‏

امام على (عليه السلام) فرموده‏اند: «يخرجُ رَجُلٌ مِن وُلدى فى آخِرِالزّمان ابيضُ اللون مُشرَبٌ بالحُمرَة مُبدَحُ البَطنِ عَريضُ، عَظيمُ مُشاشِ المنكبين، بِظَهرِه شامَّتانِ:

شامَّةٌ على لَونِ جِلده و شامَّةٌ على شبهِ شامّة النبى»؛ «مردى از فرزندان من در آخرالزمان ظهور مى‏كند كه صورتى نقره فام و چهره‏اى گلگون دارد.

شكمش پهن، ران‏هايش پر گوشت و شانه‏هايش عريض است. در پشت او دو علامت هست كه يكى به رنگ پوست و ديگرى شبيه مهر نبوّت است».

4. سر و مو

امام على (عليه السلام) فرموده‏اند: «حَسَنُ الوَجه، حَسَنُ الشِعر يَسيلُ شعرُه على مِنكَبَيه ...»؛ «چهره‏اى زيبا و موهايى جاذب دارد كه بر شانه‏هايش فرو ريخته است».

«بشعر قطط»؛ «مويش كمى مجعّد است».

5. در سيماى جوانان‏

امام رضا (عليه السلام) فرموده است: «علامَتهُ ان يكون شيخ السنّ شاب المنظر حتى انَّ الناظِرَ الَيه لَيَحسبه ابن اربعين سنة او دونَها و انّ مِن علاماتِهِ ان لا يَهرِمَ بمرور الايام و الليالى حتى يأتى اجَلُه»؛ «نشانه مهدى آن است كه در سن پيرى است؛ ولى جوان به نظر مى‏آيد. هر كسى او را ببيند، گمان مى‏كند كه چهل سال يا كمتر دارد. يكى ديگر از نشانه‏هاى او اين است كه با گذشت زمان، تا هنگام رسيدن اجل، اثر پيرى در او مشاهده نمى‏شود».

6. اوصاف اخلاقى و درونى‏

1. امام حسين (عليه السلام) مى‏فرمايد: «تَعرِفون المهدى بالسَّكينةِ و الوقارِ و بمَعرِفَةِ الحَلالِ و الحَرامِ و بِحاجَةِ النّاسِ اليه و لا يحتاجُ الى احد»؛ «مهدى را با سكينه و وقار، شناخت حلال و حرام، نياز همگان به او و بى‏نيازى او از همه خواهيد شناخت».

2. در روايت ديگرى آمده است: «يكونُ اولى بالنّاسِ من انفُسِهِم و اشفَقَ عليهم من آبائِهم و امّهاتهم و يكونَ اشَدّ الناس تَواضُعاً للّهِ عَزَّ و جَلَّ و يكونُ اخَذَ النّاسِ بِما يَأمُرُ به و اكَفَّ النّاس عَمّا يَنهى عنه»؛ «او براى مردم از خودشان اولى‏تر، از پدر و مادرشان مهربان‏تر و در برابر خدا، از همه متواضع‏تر است. آنچه به مردم فرمان مى‏دهد، خود بيش از ديگران به آن عمل مى‏كند و آنچه مردم را از آن نهى مى‏كند، خود بيش از همگان از آن پرهيز مى‏كند».

3. دلالته فى خصلتين: فى العلم و استجابَةِ الدَّعوةِ و كلِّ ما أخبَرَ بِهِ من الحوادثِ الّتى تَحدُثُ قبلَ كونِها فذلک بعَهد معهود اليه من رسول الله (صلى الله عليه و آله) توارَثَه عن آبائه عنه (عليه السلام)»؛ «مهدى، دو نشانه بارز دارد كه با آنها شناخته مى‏شود:

دانش بيكران و استجابت دعا. آنچه از رويدادها پيش از وقوع آنها سخن بگويد، به صورت پنهانى است كه توسط پدران خود، از رسول خدا، به ارث برده است».

4. امام رضا (عليه السلام) فرموده است: «... يكونُ اعلَمُ النّاس و احكَمُ النّاس و اتقى النّاس و اسخَى النّاس و اعبَدُ النّاس ... و يكونُ مُحَدِّثاً»؛ «... او داناترين مردم و حكيم‏ترين، پرهيزگارترين، بردبارترين، سخى‏ترين و عابدترين آنان است و فرشتگان با او سخن مى‏گويند».

بر اساس منابع معتبر روايى و تاريخ، امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خصوصيات و خصالى برجسته و والايى دارد كه در بعضى از آنها منحصر به فرد بى‏همتا است و يا جامع همه ويژگى‏ها و خصايص است كه ديگر اوليا و انبيا دارنده بعضى از آنها بودند.

يک. دانشمندترين و حكيم‏ترين مردم‏

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرموده است: «انّ الله اختار من الايّام الجمعه و من الليالى القدر و من الشهور رمضان و اختارنى نبيّاً و اختار عليّاً لى وصيّاً و وليّاً و اختار من علىِّ الحسن و الحسين (عليه السلام) حجّة الله على العالمين تاسعهم اعلمهم و احكمهم»؛ «خداوند متعال از روزها، روز جمعه و از شب‏ها، شب قدر و از ماه‏ها، ماه رمضان را برگزيد. مرا نيز پيامبر برگزيد و على را براى من جانشين و ولىّ انتخاب كرد.

از على نيز حسن و حسين را حجت براى جهانيان برگزيد كه نهمين فرزند حسين (قائم)، دانشمندترين و حكيم‏ترين آنان است».

دو. مورد عنايت مخصوص الهى‏

امام باقر (عليه السلام) فرمود: «القائمُ منّا منصورٌ بالرعب مؤيّد بالنصر تطوى له الارض ...»؛ «قائم ما با «رعب» يارى شده و به نصرت الهى تأييد مى‏شود. زمين براى او رام مى‏گردد و ...».

امام باقر (عليه السلام) نيز فرموده است: «هرگاه قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله) ظهور كند، خداوند او را با فرشتگان نشان دار (بالملائكة المسوّمين) و مقرّب يارى مى‏كند، جبرئيل، پيشاپيش او و ميكائيل از طرف راست و اسرافيل از طرف چپ او حركت مى‏كنند. بهت و رعب و وحشت به فاصله يک ماه راه- از جلو، عقب، چپ و راست او- حركت مى‏كند (يعنى شعاع هيبت آن حضرت، تا مساحت يک ماه راه را زير پوشش مى‏گيرد) و فرشتگان مقرّب خدا، خدمت گزاران او هستند. همراه او، شمشيرى بر كشيده و برهنه است. خداوند متعال، روم، ديلم، هند، كابل و خزَر را براى او فتح مى‏كند».

سه. عصاره و شبيه پيامبران‏

امام زين العابدين (عليه السلام) فرموده است: «فى القائم منّا سنن من الانبياء: سُنةٌ من ابينا آدم عليه السلام و سُنةٌ من نوح سُنةٌ من ابراهيم و سُنّةٌ من موسى و سُنّةٌ من عيسى و سنّة من ايّوب و سُنّة من محمد (صلى الله عليه و آله)؛ فَأمّا من آدم و نوح فَطولُ العُمر و امّا من ابراهيم، فخفاءُ الولادة و اعتزالُ النّاس و امّا من موسى فالخَوفُ و الغيبة و امّا من عيسى فاختَلافِ النّاسِ فيه و امّا من ايّوب فالفرجُ بعد البَلوى و امّا مِن محمّد فالخُروجُ بالسّيف»؛ «در قائم ما سنّت‏هايى از پيامبران وجود دارد:

سنّتى از پدرمان آدم (عليه السلام)، سنّتى از نوح، سنتى از ابراهيم، سنتى از موسى، سنّتى از عيسى، سنتى از ايوب و سنتى از حضرت محمد (صلى الله عليه و آله). اما از آدم و نوح، «طول عمر» و اما از ابراهيم، «پنهانى ولادت و كناره‏گيرى از مردم» و اما از موسى «خوف و غيبت» و اما از عيسى «اختلاف مردم درباره او» و اما از ايوب «فرج پس از گرفتارى» و اما از محمد (صلى الله عليه و آله) «خروج با شمشير» و ...».

چهار. داراى عمرى طولانى‏

امام سجاد (عليه السلام) درباره آن حضرت فرموده است: «فى القائم سنّةٌ من نوح و هو طول العُمر» ؛ «در قائم سنتى از نوح است و آن طول عمر (او) است».

پنج. مورد احترام و محبوب امامان و اوليا

مهدى موعود، برگزيده ممتاز الهى و محبوب دل صالحان، اوصيا و انبيا- به خصوص امامان پيش از خود- و مورد احترام و توجه خاص آنان بوده است.

حضرت صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: «لو ادركتُه لخدمتُه ايام حياتى» ؛ «اگر دوران او را درک مى‏كردم، همه زندگیم را در خدمت به او مى‏گذراندم».

پيشواى هشتم وقتى نام عزيز او (قائم) را شنيد، برخاست و بر روى پاى مباركش ايستاد و سر نازنين را به سوى زمين خم كرد. پس كف دست راست خود را بر سر نهاد و فرمود: «اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه»؛ «خداوندا بر فرجش شتاب كن و راه ظهور و قيامش را آسان گردان».

محدّث جزايرى نيز نقل كرده است كه روزى در مجلس حضرت صادق (عليه السلام) اسم مبارک آن جناب برده شد، پس حضرت براى تعظيم و احترام او برخاست‏ .

شش. مقتداى عيسى (عليه السلام‏)

يكى از ويژگى‏هاى برجسته امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تبعيت و همراهى برخى از اوليا و برگزيدگان الهى- از جمله حضرت عيسى و خضر (عليهم السلام) با او است.

بعد از قيام جهانى آن حضرت، عيسى (عليه السلام) نيز ظهور مى‏كند و در پشت سر امام (عليه السلام‏) قرار مى‏گيرد. به رهبریش گردن مى‏نهد و حتى همراه با او نماز مى‏خواند ....

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرموده است: «يجتمع المهدى و عيسى بن مريم، فيجى‏ء وقت الصلاة فيقولُ المهدى بعيسى تقدّم؛ فيقول عيسى: انّک اولى بالصلاة؛ فيصلّى عيسى وراءه مأموماً» «امام، با حضرت عيسى (عليه السلام) دور هم مى‏آيند؛ پس هنگام نماز فرار مى‏رسد. حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عيسى (عليه السلام) مى‏گويد: نه، شما براى امامت نماز، شايسته‏تريد. آن‏گاه عيسى، به آن حضرت اقتدا كرده، نماز را پشت سر او مى‏خواند».

در روايت ديگرى نيز از پيامبراکرم (صلى الله عليه و آله) آمده است‏ «بهشت مشتاق چهار نفر از خاندان من است كه خدا آنان را دوست دارد و مرا به دوستى آنان فرمان داده است؛ على، حسن، حسين و مهدى؛ كه حضرت عيسى پشت سر او نماز مى‏خواند».

هفت. زيباترين موجود بهشت‏

بر اساس روايات معتبر، حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، هم در دنيا و هم در بهشت، از جمال و كمال بى‏نظيرى برخوردار است. پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) درباره آن حضرت مى‏فرمايد: «المهدى طاووس اهل الجنّة» ؛ «مهدى طاووس اهل بهشت است».

اين تعبير جالب درباره هيچ پيامبر يا امامى وارد نشده است و اختصاص به حضرت ولى‏عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد. اين رمز، نهايت زيبايى و جمال آسمانى و فوق العاده او دارد؛ به طورى كه در ميان بهشتيان، ممتاز و شاخص است و خلاصه اينكه زيباترين موجود بهشتى و ديدنى‏ترين تمام اهل بهشت است‏ .

هشت. ميراث‏دار پيامبران‏

بر اساس روايات، تمام معجزات و ودايع انبيا و اوصيا، همراه حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ يعنى، او وارث پيامبران و اوصيا است و خداوند معجزات انبيا را در اختيار ايشان نهاده است. وجود ميراث پيامبران در نزد حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، بيانگر اين است آن حضرت، جامع صفات و خصوصيات آنان بوده و دارنده وسايل و لوازم منحصر به فرد ايشان است؛ براى نمونه:

الف. تابوت آدم (عليه السلام): حضرت مهدى آن را از درياچه طبريه بيرون مى‏آورد؛ به طورى كه نه پوسيده و نه متغيّر گشته است‏.

ب. عصاى موسى (عليه السلام): آن را از درياچه طبريه- و در روايتى از غار انطاكيه- بيرون مى‏آورد و با آن چنان مى‏كند كه موسى با فرعون كرد.

ج. حجر موسى (عليه السلام): سنگى است كه آن را از مكّه به همراه خواهد داشت و تا كوفه، به هر جا كه بزند، چشمه‏اى از آب ظاهر شود. اصحاب او بنوشند؛ هر كس تشنه باشد، سيراب و هر كه گرسنه باشد، سير گردد.

د. تورات و انجيل و ساير كتاب‏هاى آسمانى: ... مهدى مردم را به تورات، انجيل و كتاب‏هاى آسمانى دعوت خواهد كرد. آنها را از غارى در انطاكيه بيرون آورده، بين اهل تورات به تورات و اهل انجيل به انجيل و اهل زبور به زبور حكم خواهد كرد.

ه. پيراهن يوسف (عليه السلام): جبرئيل اين پيراهن را هنگامى كه حضرت ابراهيم را در آتش افكندند، بر تن او كرد. پس آن را بازوبند ساخت و به بازوى‏ اسحاق بست و اسحاق به يعقوب و يعقوب به يوسف ... سپس در دست حضرت مهدى خواهد بود.

و. انگشتر سليمان: حضرت مهدى، اين انگشتر را همراه خود دارد. وقتى آن را در دست مى‏كند، جن و طيور بر دور او جمع مى‏شوند.

ز. پيراهن رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله): يعقوب بن شعيب از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده است: «آيا پيراهن قائم را- كه هنگام قيام مى‏پوشد- نشانت ندهم؟ عرض كردم: چرا؛ پس آن حضرت جعبه‏اى را خواست و آن را گشود و آن پيراهن كرباسى را بيرون آورد. آن را باز كرد كه ناگهان ديدم در آستين چپ آن، آثار خون مشاهده مى‏شود. سپس فرمود:

«اين پيراهن پيامبراكرم است؛ در روزى كه دندان‏هاى پيشين آن حضرت، ضربه ديد». آن پيراهن خونى را بوسيدم و بر صورت خويش نهادم. سپس امام صادق (عليه السلام) آن را در هم پيچيد و برداشت».

علاوه بر اين، آثار ديگرى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و حضرت على (عليه السلام) را به همراه دارد؛ چون بيرقى كه جبرئيل در روز بدر آورد، عمامه سحاب، زره پيغمبر، انگشتر و عصاى آن حضرت، اسب، مصحف و ذوالفقار حضرت على (عليه السلام)، عهدنامه‏اى از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و ....

امام صادق (عليه السلام) در تأييد ميراث برى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از پيامبر اسلام مى‏فرمايد: «تراث رسول‏خدا، به امام‏قائم مى‏رسد»؛ يكى‏از ياران پرسيد: تراث چيست؟ فرمود: «شمشير، زره، عمّامه، لباس بُرد، شلاق، اسب، زين و آلات‏جنگى رسول‏خدا».

%ب ظ، %29 %732 %1394 ساعت %16:%دی