پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): براى شهادت حسین (علیه السلام)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.

مراسم ختم قرآن کریم در قم

به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین عل

همایش جهانی مهدویت و انتظار

اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393

ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد

ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد.ایام سوگواری سر

  • مراسم ختم قرآن کریم در قم

  • همایش جهانی مهدویت و انتظار

  • ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد

اخبار مرکز

  • مراسم ختم قرآن کریم در قم
    مراسم ختم قرآن کریم در قم نوشته شده در %ق ظ, %24 %393 %1394 %08:%تیر
    به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین علیه‌السلام.به مناسبت فرارسیدن سال روز شهادت امام حسین…
  • رونوشت از همایش جهانی مهدویت و انتظار
    رونوشت از همایش جهانی مهدویت و انتظار نوشته شده در %ق ظ, %12 %265 %1394 %05:%خرداد
    اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی بیست دوم بهمن ماه 1393 - سالن همایش های بن المللی صداوسیما.اولی الی…

برترین مطالب

رسانه منجی - صفحه اصلی

حضرت مهدی در نگاه سبط اکبر

مقدمه

ارتجاع همه جانبه پس از رحلت پيامبراكرم (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) و لزوم حضور جرياني روشني بخش و راهنما در عرصه‏هاي گوناگون، عاملي بود كه «نظام امامت» را فلسفه وجودي بخشيد و طبق آن، نظام امامت بعد از رسول اكرم (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) عهده‏دار مديريت جامعه اسلامي مي‏شد و خطر هر نوع ارتجاع به نظام فاسد قبل از پيامبر را منتفي مي‏ساخت و آيه «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي» نيز بر اين اساس تحقق مي‏يافت؛ زيرا با وجود ناظري عالم و توانا و كارگزاري مقتدر و اصولگرا، دين الهي براي هميشه محفوظ مي‏ماند. اما سرنوشت به گونه‏اي رقم خورد كه سيستم امامت به حاشيه رانده شد و از كاركرد اصلي خود بازماند. از اين روي منصوبان اين نظام يكي پس از ديگري، چشم به راه آخرين امامي بودند كه با قدرت الهي كاركرد واقعي اين نظام را به آن بازگرداند و او كسي نيست جز موعود آل محمد.

حجم گسترده روايات امامان معصوم (عليهم‏السلام)، بخصوص امام علي (عليه‏السلام) كه حتّي خود موفق به تشكيل حكومت اسلامي شد، گوياي اين واقعيت است. به اين ترتيب انتظار معصومان، از جمله امام حسن (عليه‏السلام)، براي ظهور مهدي موعود (عليه‏السلام) را بايد از اين زاويه ديد؛ يعني ظهور امامي كه با قدرت الهي به يكباره همه موانع را به كنار خواهد زد و جريان اصولي‏اي را كه به حاشيه رانده شده، به متن جامعه بازخواهد گرداند و تمام ارتجاعهاي سياسي، اقتصادي، اعتقادي، فرهنگي و... را نابود و پرچم جامعه نبوي را بر خواهد افراشت و به تمام معنا، اكمال دين و اتمام نعمت تحقّق خواهد يافت. با اين رويكرد به موضوع مهدويت، بر ساحل احاديث امام حسن مجتبي (عليه‏السلام) پيرامون آخرين موعود آل محمد (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) مي‏نشينيم.

سخنان امام حسن (عليه‏السلام) پيرامون حضرت مهدي (عليه‏السلام) از مجموع 438 روايتي كه براي امام حسن مجتبي (عليه‏السلام) بر شمرده‏اند [1]، 10 روايت پيرامون حضرت مهدي (عليه‏السلام) است و اين غير از روايتهايي است كه به طور غير مستقيم در باره آن حضرت است و مي‏توان به روايات رجعت، روايات كلي پيرامون ائمه دين و... اشاره كرد. از مجموع 10 روايت مورد نظر ما، 6 روايت از خود امام حسن (عليه‏السلام) و 2 روايت به نقل از امام حسن (عليه‏السلام) از رسول اكرم (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله)، يک روايت به نقل از امام علي (عليه‏السلام) و يك روايت از حضرت خضر (عليه‏السلام) در حضور امام حسن (عليه‏السلام) است.

الف) روايات نبوي

1.  آخرين حجّت خدا

عبداللّه بن حسين (حسن) بن حسن، از پدرش، از امام حسن (عليه‏السلام) نقل كرد: روزي پيامبر (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) خطبه خواند و پس از حمد و ثناي خداوند فرمود: «مردم! بزودي فراخوانده مي‏شوم و بايد اجابت كنم و من در ميان شما دو چيز گرانبها ـ كتاب خدا و عترت و خاندانم ـ را به جا مي‏گذارم كه اگر به آن دو تمسک جوييد، هرگز گمراه نمي‏شويد. پس از آنان ياد بگيريد و به آنان ياد ندهيد، چون از شما داناترند. زمين از آنان خالي نمي‏ماند وگرنه اهل خود را به كام مي‏كشد.» سپس فرمود: «خدايا! من مي‏دانم كه دانش نابود نمي‏شود و پايان نمي‏يابد و تو زمين خود را از حجّت بر بندگانت ـ كه يا آشكار است و پيروي نمي‏شود و يا بيمناک غائب است ـ خالي نمي‏گذاري تا حجّتت تباه نگردد و اوليايت پس از هدايت، گمراه نشوند كه ايشان در شمار اندک ولي نزد خدا بزرگ‏ترين منزلت را دارند.» وقتي از منبر پايين آمد، عرض كردم: اي رسول خدا! تو حجّت بر همه آفريده‏هايي. فرمود: «حسن جانم! خداوند مي‏فرمايد: «همانا تو بيم دهنده‏اي و براي هر قومي هدايتگري است! [2] من بيم دهنده‏ام و علي هدايتگر است.» عرض كردم: يا رسول‏اللّه! فقولک انّ الارض لاتخلو من حجّة؛ اي رسول خدا! پس اين سخن شما كه «زمين خالي از حجت نمي‏ماند» منظورتان چيست؟ فرمود: «نعم عليٌّ هو الامام والحجة بعدي، و انت الحجة والامام بعده والحسين الامام والحجة بعدک و... يخرج اللّه تعالي من صلب الحسن الحجة القائم امام شيعته زمانه و منقذ اوليائه يغيب حتّي لايري فيرجع عن امره قوم و يثبت آخرون «و يقولون متي هذا الوعد ان كنتم صادقين»[3] و لولم يبق من الدنيا الاّ يوم واحد لطوّل اللّه عزّوجلّ ذلک حتي يخرج قائمنا فيملأها قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً فلاتخلوا الارض منكم اعطاكم اللّه علمي و فهمي و لقد دعوت اللّه تبارک و تعالي ان يجعل العلم والفقه في عقبي و عقب عقبي و مزرعي (زرعي) و زرع زرعي»[4]

آري، علي آن امام و حجّت پس از من است و تو حجّت و امام پس از اويي و حسين امام و حجّت پس از تو است... و خدا از صلب حسن، حجّت قائم را مي‏آورد، كه امام پيروان خود (امام زمان خود) و نجات بخش دوستان خود خواهد بود. او غائب مي‏شود؛ تا آنجا كه ديگر ديده نشود. پس گروهي از او برمي‏گردند و گروهي پايدار مي‏مانند و مي‏گويند: «متي هذا الوعد ان كنتم صادقين»آن وعده چه شد اگر راستگوييد» و اگر از عمر دنيا جز يک روز نماند، خداي عزّوجلّ آن را روز را چنان بلند گرداند كه قائم ما ظهور كند و زمين را پر از عدل و داد سازد، همان گونه كه از ظلم و جور پرشده است. پس، زمين (از شما كه حجّت خدا هستيد) خالي نمي‏ماند و خدا به شما دانش و حكمت مرا داده است و من از خداوند ـ تبارك و تعالي ـ خواسته‏ام كه علم و فقه را در نسل و نژادم به ميراث گذارد

2. دوازده امام از اهل بيت (عليهم‏السلام)

خزّاز قمي، از هشام بن محمد و او از پدرش نقل كرد: بعد از شهادت اميرمؤمنان (عليه‏السلام)، حسن بن علي بر منبر رفت و خواست سخن بگويد كه گريه گلويش را گرفت. لحظاتي نشست. بعد برخاست و فرمود: «الحمد للّه الذي احسن الخلافة علينا اهل‏البيت و عند اللّه نحتسب عزاءنا في‏خير الآباء رسول اللّه (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) و عنداللّه نحتسب عزاءنا في اميرالمؤمنين و قد اصيبت (لقد اصبت) به الشرق و الغرب... و لقد حدّثني جدّي رسول اللّه (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله): «انّ الامر يملكه اثناعشر اماماً من اهل بيته و صفوته ما منّا الاّ مقتول او مسموم؛[5]

«سپاس خدايي را كه جانشيني خود را بر ما خاندان نبوت ارزاني داشت. ما غمگساري خود را در (فراق) بهترين پدرمان ـ رسول خدا (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) ـ به حساب خدا مي‏گذاريم. ما غمگساري خود را در (فراق) اميرمؤمنان به حساب خدا مي‏گذاريم. شرق و غرب عالم با او و داغدار شد... جدّم، رسول خدا (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) به من فرمود: «اين امر (ولايت) را 12 امام از برگزيدگان خاندانش دارا شوند. همه ما كشته يا مسموم خواهيم شد»

ب) روايت علوي

1. عدالت گستر زمين

طبرسي از زيد بن وهب جهني نقل كرده است: حسن بن علي (عليهما‏السلام) در (راه) مدائن زخمي شد. در حالي كه درد مي‏كشيد، نزد او رفتم و عرض كردم:... اي فرزند رسول خدا! آيا شيعيان خود را همچون گوسفندان بي‏چوپان رها مي‏كني؟ فرمود: اي برادر جهني! من چيزي از منبعي موثق مي‏دانم. اميرمؤمنان (عليه‏السلام) روزي مرا شادمان ديد، فرمود: «حسن جان! شادماني مي‏كني؟ چگونه خواهي بود وقتي پدرت را كشته ببيني؟ يا چگونه خواهي بود وقتي فرمانروايي جهان اسلام را بني اميه به دست گيرند؟ اميرشان آن حلقوم گشادِ روده فراخ است كه مي‏خورد و سير نمي‏شود، مي‏ميرد و در آسمان ياور و در زمين عذري ندارد، پس بر شرق و غرب آن چيره شود. در حالي كه مردم از او فرمان برند و پادشاهيش به درازا كشد؛ بدعت‏ها و گمراهي‏ها پديد آورد. حق و سنّت رسول خدا (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) را بميراند. اموال مسلمانان را در ميان هواداران خود تقسيم كند و آن را از سزاوارانش باز دارد...

فكذلک حتي يبعث اللّه رجلاً في آخر الزمان و كلب من الدّهر و جهل من الناس يؤيّده اللّه بملائكته و يعصم انصاره و ينصره بآياته و يظهره علي‏الارض حتّي يدينوا طوعاً و كرهاً يملأ الارض عدلاً و قسطاً و نوراً و برهاناً يدين له عرض البلاد و طولها حتّي لايبقي كافراً الاّ آمن و لا طالح الاّ صلح و تصطلح في ملكه السّباع و تخرج الارض نبتها و تنزل السّماء بركتها و تظهر له الكنوز، يملك ما بين الخافقين اربعين عاماً فطوبي لمن ادرك ايّامه و سمع كلامه؛[6]

اين گونه خواهد بود تا در آخر الزمان و سختي دوران و ناداني مردمان، خدا رادمردي را برانگيزد كه با فرشتگان خود به او ياري رساند و يارانش را عصمت دهد و با آيات خود به او كمک كند و او را بر زمين چنان چيره سازد كه خواه ناخواه فرمانش برند. زمين را پر از عدل، نور و برهان كند. تمام طول و عرض سرزمين‏ها مطيعش گردند؛ تا جايي كه كافري نماند مگر ايمان آورد و بدكاري نماند مگر سامان گيرد. در حاكميت او درندگان آشتي كنند و زمين، سبزه‏هاي خود را برآورد و آسمان، بركات خود را فرو ريزد و گنج‏ها برايش آشكار شوند. او تا 40 سال در شرق و غرب عالم حكم مي‏راند. پس خوش به حال كسي كه روزگار او را دريابد و سخنش را بشنود»

ج) روايت از حضرت خضر (عليه‏السلام)

امام هادي (عليه‏السلام) فرمود: اميرمؤمنان (عليه‏السلام) در حالي كه به دست سلمان تكيه كرده و حسن بن علي (عليهما‏السلام) با او بود، آمد و وارد مسجد الحرام شد و نشست. در اين هنگام مردي خوش اندام با لباسي آراسته آمد و بر اميرمؤمنان (عليه‏السلام) سلام كرد... گفت: اي اميرمؤمنان! در باره سه چيز از تو پرسش مي‏كنم؛ اگر پاسخ دادي، پي‏خواهم برد كه اين مردم از امر تو برچيزي مسلط شده‏اند (كه شايسته آن نيستند). داوري من برايشان اين است كه در دنيا و آخرت خود در امان نخواهند بود... اميرمؤمنان به حسن بن علي (عليهما‏السلام) رو كرد و فرمود: ابا محمد! به او پاسخ بده. حسن (عليه‏السلام) فرمود:... وقتي جواب داد، آن مرد گفت: شهادت مي‏دهم كه هيچ معبودي جز خدا نيست و «... اشهد علي رجل من ولد الحسين لا يكنّي و لا يسمّي حتّي يظهر امره فيملأها عدلاً كما ملئت جوراً...[7]

شهادت مي‏دهم بر مردي از فرزندان حسين (عليه‏السلام) كه كنيه و نام او را نمي‏گويند تا امرش آشكار شود و زمين را از عدل پركند، آن گونه كه از ظلم پر است.»

اميرمؤمنان به امام حسن (عليه‏السلام) فرمود: ابا محمد! دنبالش برو ببين كجا مي‏رود؟ حسن بن علي (عليهما‏السلام) به دنبالش رفت و گفت: بود تا گام در بيرون مسجد نهاد، پس ديگر ندانستم كجاي زمين خداي سبحان، او را ربود، برگشتم* و به اميرمؤمنان (عليه‏السلام) گزارش دادم. حضرت علي (عليه‏السلام) فرمود: ابا محمد! آيا او را شناختي؟... او خضر (عليه‏السلام) بود.

د) روايات امام حسن (عليه‏السلام)

1. آزاد از بيعت با طاغوت

طبرسي از ابوسعيد عقيصا نقل كرده است، وقتي امام حسن (عليه‏السلام) با معاويه صلح كرد، مردم نزد او آمده، برخي نكوهش كردند. امام حسن (عليه‏السلام) فرمود : «... أما علمتم اَنّه ما منّا الاّ و يقع في عنقه بيعة لطاغية زمانه الاّ القائم الذي يصلّي خلفه روح اللّه عيسي بن مريم (عليهما‏السلام) فان اللّه عزّوجلّ يخفي ولادته و يتغيّب شخصه لئلايكون لأحد في عنقه بيعة اذا خرج. ذلك التّاسع من ولد اخي الحسين ابن سيدة الإماء يطيل اللّه عمره في غيبته ثمّ يظهره بقدرته في صورة شابّ دون اربعين سنة، ذلك ليعلم انّ اللّه علي كلّ شي‏ءٍ قدير[8]

آيا خبر نداريد كه هيچ يک از ما نيست مگر آنكه بيعت طاغوت زمان خود را به گردن دارد؛ جز قائم ما كه روح خدا ـ عيسي بن مريم ـ پشت سر او نماز مي‏گذارد. زيرا خداي سبحان ولادت او را پنهان و شخص او را غايب مي‏كند تا وقتي ظهور كرد، كسي بر عهده‏اش پيماني نداشته باشد. او نهمين فرزند برادرم حسين (عليه‏السلام) و فرزند سرور كنيزان عالم است كه خدا غيبتش را طولاني مي‏كند، بعد با قدرت خود در شكل جواني كمتر از چهل سال آشكار مي‏كند تا بدانند كه خدا بر هر چيزي تواناست.

2.مهدي امت از ماست

امام محمدباقر (عليه‏السلام) به نقل از امام زين العابدين (عليه‏السلام) فرمود: «قال الحسن بن علي (عليهما‏السلام): الائمّة عدد نقباء بني اسرائيل و منّا مهديّ هذه الأمّة [9]

امامان به شمار نقيبان بني‏اسرائيل هستند و مهدي اين امت از ما است

3. دوازده امام شهيد

خزّاز قمي، با سند خود از جنادة بن ابي‏اميه، چنین نقل كرده:

خدمت حسن بن علي (عليهما‏السلام)، در آن بيماري كه با آن از دنيا رفت، تشرّف يافتم. جلو آن حضرت تشتي بود، فرمود:

«واللّه انّه لعهد عهده الينا رسول اللّه (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) انّ هذا الامر يملكه اثنا عشر اماماً من ولد عليّ و فاطمه (عليهماالسلام) ما منّا الاّ مسموم او مقتول [10]

سوگند به خدا! رسول اللّه (صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله) اين عهد را به ما سپرد كه اين ولايت خداوندي را دوازده امام كه يازده نفر آنان از فرزندان علي و فاطمه عليهما‏السلام است، مالک خواهند شد، كه هيچ يک جز با زهر يا قتل از دنيا نخواهند رفت.

4. قائم منتظَر

ابن حمزه از علي بن رئاب نقل كرده كه امام صادق (عليه‏السلام) فرمود: «كسي نزد حسن بن علي (عليهما‏السلام) آمد و عرض كرد: در داستان خضر (عليه‏السلام)، موسي (عليه‏السلام از چه چيز ناتوان بود؟ فرمود: از بزرگ‏ترين گنج. سپس دست به شانه او زد و فرمود: باز بپرس. آنگاه پيش روي او دويد. ناگاه دو انسان بر صخره‏اي آشكار شدند. از زهر كشنده بر مي‏خاست و در گردن هريک زنجيري شيطاني همراه بود و مي‏گفتند: يا محمد! يا محمد! و آن دو شيطان پاسخ مي‏دادند: دروغ گفتيد.

ثمّ قال: «انطبقي عليهما الي الوقت المعلوم. الذي لايقدّم و لا يؤخّر» و هو خروج القائم المنتظر[11]

سپس به صخره فرمود: آنان را تا روز معيّني كه پيش و پس نيفتد. يعني روز ظهور قائم كه انتظارش را مي‏كشند، نگهدار و آن مرد گفت: اين سحر است. پس رفت تا بر ضدّ آن خبر دهد كه لال شد.

5.خير كامل

شيخ طوسي از عمير، دختر نفيل نقل كرده: حسن بن علي (عليهما‏السلام) مي‏فرمود:

«لايكون هذا الامر الذي تنتظرون حتّي يبرأ بعضكم من بعض و يلعن بعضكم بعضاً و يتفل بعضكم في وجه بعض و حتّي يشهد بعضكم بالكفر علي بعض»

اين امري را كه انتظار مي‏كشيد، واقع نخواهد شد، تا برخي از شما از بعض ديگر برائت جويد و يكي از شما ديگري را لعنت كند و در چهره ديگري آب دهن اندازد و يكي از شما بر كفر ديگري شهادت دهد. گفتم: اين كه خيري ندارد! فرمود: « الخير كلّه في ذلک. عند ذلک يقوم قائمنا فيرفع ذلك كلّه؛ [12]همه خير در آن است. در آن زمان قائم ما قيام مي‏كند و همه آنها را بر مي‏دارد.

6.شمار امامان

خزّاز قمي با سند خود از سليمان قصري نقل كرده: از حسن بن علي (عليهما‏السلام) پرسيدم: امامان چند نفرند؟ فرمود: «عدد شهور الحول [13]؛ به تعداد ماه‏هاي سال.

از اين بخش روايت آشكار مي‏شود كه امام حسن (علیه السلام)، خود اين روايت را نقل كرده و امام هادي (علیه السلام) به واسطه پدرانش از امام حسن (علیه السلام) نقل مي‏كند.

 

 

پی‌نوشتها:

[1]. منبع ارجاعات مقاله: کتاب، موسوعة كلمات الامام الحسن، معهد تحقيقات باقرالعلوم.

[2]. سوره رعد، آیه7.

[3]. اين جمله قرآني در شش سوره تكرار شده است.

[4]. بحارالانوار، ج 36، ص 338، ح 201؛ كفاية‏الاثر، ص 162.

[5]. بحارالانوار، ج 43، ص 363، ح 6؛ العوالم، ج 16، ص 140، ح 5؛ كفاية‏الاثر، ص 160.

[6]. بحارالانوار، ج 44، ص 20، ح 4 و ج 52، ص 280، ح 6 (مختصر)؛ احتجاج، طبرسي، ج 2، ص 69، ح 158.

[7].علل الشرايع، ص 96، ح 6.

[8]. احتجاج، ج 2، ص 67، ح 157؛ بحارالانوار، ج 44، ص 19، ح 3.

[9]. بحارالانوار، ج 36، ص 383، ح 2؛ العوالم، ج 23، ص 53، ح 3؛ كفاية‏الاثر، ص 224.

[10].بحارالانوار، ج 44، ص 138، ح 6؛ العوالم، ج 16، ص 280، ح 5؛ كفاية‏الاثر، ص 226.

[11]. الثاقب في‏المناقب، ص 31، ح 259؛ مدينة المعاجز، ج 3، ص 259، ح 879.

[12]. كتاب الغيبة، ص 437، ح 429؛ الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 3، و 115، ح 59.

[13]. بحارالانوار، ج 36، ص 383، ح 3؛ كفاية‏الاثر، ص 224.

%ب ظ، %23 %891 %1394 ساعت %20:%بهمن

امام مهدی در روایات

حديث، منبع مهم دين مبين اسلام است؛ به گونه‌اي که مادر تمام علوم اسلامي به شمار مي‌آيد و بدون مراجعه به احاديث، هيچيک از معارف اسلام کامل نمي‌شود. در حوزه‌ي فقه، نقش اساسي با حديث است. در علم کلام، تبيين جزييات با حديث صورت مي‌گيرد و حتي در تفسير، بدون حديث نمي‌توان معناي دقيق آيات را درک کرد. عقل فقط مي‌تواند مسائل کلي را تبيين و اثبات کند، اما مسائل جزيي و تعيين مصداق و مورد، از عهده‌ي عقل خارج است و اين نقل است که در اين زمينه گره‌گشايي مي‌کند.

در مسائل مربوط به امامت نيز حديث نقش تعيين‌کننده‌اي دارد. در جوامع روايي، راويان مختلف بيش از شش هزار حديث درباره‌ي مهدويّت روايت کرده‌اند. در واقع در بحث مهدويّت و موضوع امام مهدي (عليه السلام) نيز، احاديث، منبع اصلي هستند و براي نتيجه‌گيري در يک موضوع بايد تمام احاديث مرتبط با آن موضوع بررسي شود و نبايد به صرف ديدن يک روايت در يک موضوع، چنين نتيجه گرفت که نظر اسلام و روايات درباره‌ي آن مسأله همان است که در آن يک روايت آمده است؛ به ويژه در بعضي مباحث مربوط به مهدويّت، روايات بسيار گوناگون و متفاوتي نقل شده است که به بحث و بررسي سندي و نحوه‌ي جمع‌بندي و نتيجه‌گيري کلي نياز دارد.

الف) کتاب‌هاي ويژه‌ي امام عصر (عليه السلام)

با توجه به اينکه نويد ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) را شخص رسول خدا (صلي الله عليه و آله) داده‌اند و از همان ابتدا نام «مهدي» بر سر زبان‌ها بوده، ده‌ها کتاب قبل از تولد ايشان در ميان شيعه و غير شيعه تدوين يافته و در طول اين چند قرن نيز صدها کتاب به همّت علماي شيعه و اهل سنت نوشته شده است، که از آن ميان به معرفي چند مورد از کتب علماي شيعه اکتفا مي‌کنيم:

1- کمالُ الدِّين و تمامُ النِّعمة

اثر محمّد بن علي بن حسين بن بابويه قمي مشهور به شيخ صدوق (ت 305 ه) است که به دعاي امام زمان (عليه السلام) به دنيا آمد و اين کتاب را به دستور آن حضرت نوشت[1]، که از قديمي‌ترين منابع روايي در اين زمينه شمرده مي‌شود.

2- الغيبة

اثر ابو عبد الله، محمّد بن ابراهيم بن جعفر کاتب نعماني مشهور به ابن ابي زينب از راويان بزرگ شيعه در اوايل قرن چهارم است. اين کتاب در سال 342 در حلب نگارش يافته و 478 حديث دارد.

3- الفُصُولُ العشرة في الغيبة

اثر ابو عبد الله محمّد بن محمّد بن نعمان معروف به شيخ مفيد است. موضوع اصلي آن، پاسخ به مهم‌ترين شبهاتي است که درباره‌ي وجود مبارک امام زمان (عليه السلام) در دوران ايشان مطرح بوده است. نام‌هاي ديگر اين کتاب الأجوبة عن المسائل العشرة و المسائل العشرة في الغيبة است.

4- أربع رسالات في الغيبة

اثر شيخ مفيد است. اين کتاب به روش پرسش و پاسخ بوده و شامل مباحث غيبت، قيام و شبهات مربوط به امامت حضرت مهدي (عليه السلام) است.

5- الغيبة للحُجَّة

تأليف شيخ طوسي است و از بهترين، مهم‌ترين و کامل‌ترين منابع شيعه در مسأله‌ي غيبت امام زمان (عليه السلام) است. اين کتاب شامل دلايل عقلي و نقلي وجود امام زمان (عليه السلام)، غيبت، ظهور، علايم ظهور و فضايل و سيره‌ي امام مهدي (عليه السلام) مي‌باشد. اين کتاب چون در بغداد و با استفاده از دو کتابخانه‌ي بزرگ شيعه نوشته شده و مؤلف آن به بسياري از اصول قدما دسترسي داشته است، اهمّيت فراواني دارد.

6- المُعجمُ الأحاديث الامام المهدي ‌(عليه السلام)

اين مجموعه روايي نفيس و ارزشمند، با تلاش گروهي از محقّقان[2]  به انجام رسيده است. اين گروه بر آن شدند تا در حدّ توان، روايات مربوط به امام مهدي (عليه السلام) را از کتاب‌هاي فريقين، جمع‌آوري کنند و در اختيار پژوهشگران و علاقه‌مندان قرار دهند. حاصل اين سعي و تلاش پسنديده، دوره‌اي پنج جلدي است که روايات را به ترتيب معصومين ‌(عليهم السلام) از وجود مقدّس پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) تا آخرين معصوم فرا روي خوانندگان قرار مي‌دهد.

7- بحارالانوار (جلدهای 51، 52، 53) اثر علّامه محمّد باقر مجلسي.

8- منتخب الاثر، تأليف آيت الله لطف الله صافي گلپايگاني.

ب) تواتر احاديث امام مهدي (عليه السلام)

از ويژگي‌ها و امتيازات بسيار مهم در يک موضوع روايي، تواتر احاديثي است که در مورد آن نقل شده است. متواتر بودن روايات آن موضوع، باعث مي‌شود که توجه درست و خاصي به آن شود و مطالب و محتواي آن، مورد قبول واقع شده و علاوه بر اعتقاد به آن، در کارها و رفتارها و برنامه‌ريزي‌ها به آن توجه گردد و به مفاد آن عمل شود. تواتر احاديث در موضوع مهدويّت، امري مورد قبول و مسلّم در نزد شيعه و عامّه است؛ يعني، نه تنها شيعيان، تواتر احاديث مربوط به امام مهدي (عليه السلام) را پذيرفته‌اند؛ بلکه علماي عامه نيز بر اين مهم اعتراف کرده‌اند. در اين قسمت به ذکر نام برخي از علما و دانشمندان عامه که به اين ويژگي اشاره کرده‌اند مي‌پردازيم.[3]

1- محمّد بن حسين آبري شافعي (م 363 ه‍(؛ وي در کتاب مناقب الشافعي چنين مي‌گويد: «اخبار بشارت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به آمدن مهدي (عليه السلام) به دليل کثرت مخبران و راويان به حد تواتر رسيده است.»[4]

2- محمّد رسول برزنجي (م 1103 ه‍(؛ وي تصريح مي‌کند: «احاديثي که بر وجود مهدي (عليه السلام) و قيام او در آخر الزمان و از خاندان رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) و فرزند فاطمه‌‌ (عليها السلام) بودن وي دلالت دارند، به حد تواتر رسيده و جايي براي انکار آن‌ها وجود ندارد.» [5]

3- ابن حجر هيثمي (م 974 ه‍(؛ وي بارها از اعتقاد مسلمان‌ها به ظهور امام مهدي (عليه السلام) دفاع کرده و به تواتر آن تصريح کرده است. [6]

4- قرطبي مالکي (م 761 ه‍(؛ [7]

5- ابن قيم (م 751 ه‍(؛[8]

6- ابن حجر عسقلاني (م 852 ه‍(

7- سيوطي (م 911 ه‍(؛ [9]

8- شيخ محمّد بن علي صبان (م 1026 ه‍(.[10]

 

 

 

پي‌نوشت ها:

[1]. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، مقدمه مصنّف .

[2]. اساتيد معظم: علی کورانی و نجم الدين طبسی و ... .

[3]. ر.ک. سيد ثامر هاشم العميدی،در انتظار ققنوس، صص 76 – 90 .

[4]. التذکرة، ج 1، ص 701 .

[5]. برزنجي، الاشاعه الاشراط الساعة، ، ص 87 .

[6]. ابن هجر هيثم‌، الصواعق المحرقه، فصل 1، ب 11، صص 162 – 167 .

[7]. التذکرة، ج 1، ص 701 .

[8]. ابن قيم، امنار امنيف، ص 135 .

[9]. غماری، ابراز الوهم المکنون، ص 436 .

[10]. صبان، اسعاف الراغبين، صص 145 – 152 .

نويسنده:احمدی-فرزانه فرد

%ب ظ، %23 %881 %1394 ساعت %20:%بهمن

آیات مهدویت در سوره یونس

در این سوره چهار آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 20ـ 24ـ 64ـ102

«و يقولون لولا أنزل عليه آية من ربي فقل انما الغيب  لله فانتظروا إنى معكم من المنتظرين».[1]

مى‌گويند: چرا معجزه‌اى از پروردگارش بر او نازل نمى‌شود؟ بگو، غيب (و معجزات) براى خدا (و به فرمان او) است. شما در انتظار باشيد؛ من هم با شما از منتظرانم.

يحيى بن ابوالقاسم، گويد: امام جعفر صادق (عليه السلام) در تفسير اين آيه فرمود: «مراد از (الغيب)، حجت قائم (عليه السلام) می‌باشد». [2]

«حتى اذا اخذت الارض زخرفها و ازينت و ظن اهلها أنهم قادرون عليها أتها أمرنا ليلا او نهارا». [3]

تا زمانى كه روى زمين زيبايى خود را (از آن) گرفته و تزيين مى‌گردد و اهل آن مطمئن مى‌شوند كه مى‌توانند از آن بهره‌مند گردند (ناگهان) فرمان ما شب هنگام يا در روز (براى نابودى آن) فرا مى‌رسد.

مفضل بن عمر از امام صادق (عليه السلام) پيرامون اين آيه شريفه، روايتى نقل مى‌كند كه حضرت فرمود: «يعنى قيام حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشریف) با شمشير مى‌باشد». [4]

«لهم البشرى فى الحياة الدنيا و في الاخرة.» [5]

در زندگى دنيا و آخرت شاد (و مسرور) هستند

از امام باقر (عليه السلام) درباره تفسير اين آيه آمده: «به اين دسته از مؤمنين مژده و بشارت به قيام حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشریف) و ظهورش داده مى‌شود و همين طور بشارت قتل دشمنانشان و نجات و رستگارى در آخرت و ورود در جمع آل محمد (عليهم السلام) در كنار حوض كوثر مى‌دهند».[6]

«قل فانتظروا إنى معكم من المنتظرين» [7]

بگو شما انتظار بكشيد، من نيز با شما انتظار مى‌كشم.

امام هشتم حضرت رضا (عليه السلام) فرمود:

«به راستى كه انتظار فرج (قائم)، خود فرج است». [8]

 

 

پي‌نوشت:

[1]. يونس آيه 20

[2]. الف ) ينابيع الموده ص 424 - ب ) بحار الانوار ج 51 ص 52 - ج ) غايه المرام  ص 734

[3]. يونس ايه 24

[4]. غايه المرام ص 734

[5]. يونس آيه 64

[6]. تفسير صافي ج 2 ص 410

[7]. يونس آيه 102

[8]. الف) تفسير صافي ج 2 ص 428 - ب ) الميزان ج 10 ص 572 - ج ) تفسير فرات ابن ابراهيم كوفي  ص 193

%ب ظ، %21 %880 %1394 ساعت %20:%بهمن

آیات مهدویت در سوره نمل

در این سوره سه آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 62- 82-83

«أمن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء و يجعلكم خلفاء الأرض» [1]

چه كسى است كه دعاى گرفتار را اجابت مى‌كند و گرفتارى را بر طرف مى‌سازد و شما را زمامداران زمين قرار مى‌دهد؟

امام صادق (عليه السلام) در تفسیر این آیه، فرمود:

اين آيه درباره قائم آل محمد (عليه السلام) نازل شد، به خدا سوگند (مضطر) اوست كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز مى‌خواند و خداى عزوجل را مى‌خواند، پس او اجابتش مى‌فرمايد و در زمين او را خليفه مى‌سازد». [2]

«و اذا وقع القول عليهم أخرجنا لهم دابة من الأرض تكلمهم أن الناس كانوا باياتنا لايوقنون» [3]

هنگامى كه فرمان عذاب آنها رسد (و در آستانه رستاخيز قرار گيرند) جنبده‌اى را از زمين براى آنها خارج مى‌كنيم كه با آنها تكلم مى‌كند و مى‌گويد: مردم به آيات ما ايمان نمى‌آورند.

مرحوم شیخ طبرسى از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) روايت كرده كه حضرت فرمود:

«آن جنبده، چون ظاهر شود، عصاى موسى و انگشتر سليمان با اوست، با انگشتر، روى مؤمنين را نقش و مهر كند و با عصا، بينى كفار را بشكند و چون مردم در محضرش (بين كوه صفا و كعبه) جمع شوند، مؤمن و كافر را از يكديگر تميز داده و بشناسد و بر چهره مؤمنين مى‌نويسد، اين شخص، مؤمن است و بر چهره كافر مى‌نويسد اين شخص، كافر است».[4]

هفده روايت در تفسير برهان پيرامون (دابه) ذكر شده است، و ما جهت اختصار به يک روايت  اكتفا نموديم، و اينها از نشانه‌هاى حتمى پيش از ظهور و خروج حضرت مهدى آل محمد ارواحنا له الفداء مى‌باشد كه آشكار خواهد شد.

«و يوم نحشر من كل امة فوجا» [5]

روزى را كه ما از هر امتى، گروهى را محشور مى‌كنيم، به خاطر بياوريد.

امام صادق (عليه السلام) در تفسیر این آیه، فرمود:

«گروهى از عوام مى‌گويند: اين آيه، مربوط به روز قيامت است. نه، آيا گروهى را خدا محشور مى‌كند و ديگران را مى‌گذارد، خير اين چنين نيست، بلكه اين آيه شريفه، مربوط به مسئله رجعت است». [6]

آرى مسئله رجعت از ضروريات مذهب شيعه بوده و منكر آن از ايمان خارج است. روايات مربوط به رجعت، متواتر است و كتابهايى كه در برگيرنده مسئله رجعت است، بسيار مى‌باشد.

مفضل بن عمر روايت كرده، كه امام صادق (عليه السلام) در معناى آيه «و يوم نحشر من كل امة فوجا»، فرمود:

«هيچ مؤمنى نيست كه كشته شود، مگر آن كه در موقع رجعت به دنيا برگردد تا به مرگ طبيعي بميرد و كسى جز مؤمن خالص و يا كافر مطلق به دنيا رجعت نمي‌كند».[7]

آرى مسئله رجعت از نظر قرآن و مكتب اهل بيت (عليه السلام) امری قطعی و محرز است. رجعت انبياء و امامان معصوم و مؤمنان، جهت يارى حضرت قائم (عليه السلام) است.

 

 

پي‌نوشت:

[1]. نمل آيه 62

[2]. الف ) الميزان ج 15 ص 613 - ب )بحار الانوار ج 51 ، ص 48

[3]. نمل آيه 82

[4]. الف ) تفسير جامع ج 5 ، ص 134 - ب) تفسير برهان ج 3 ص 217

[5]. نمل آيه 83

[6]. تفسير قمي ، ج 3 ص 130

[7]. تفسير جامع ، ج 5 ص 137

[8]. سوره قصص ، آيه 85

%ب ظ، %21 %875 %1394 ساعت %20:%بهمن

آیات مهدویت در سوره ایوسف

در این سوره دو آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 108- 110

«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة أنا و من اتبعني» [1]

بگو اين راه من است كه من و پيروانم با بينائى، همه مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كنيم.

امام باقر (عليه السلام) در تفسير اين آيه فرمود: «مقصود رسول الله (صلي الله عليه و آله) و اميرالمؤمنين و جانشينان بعد از او هستند» .[2]

عبدالله بن عباس می‌گوید: پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:

«به درستى كه جانشينان و اوصيا و حجت‌هاى الهى بر مردم بعد از من، 12 نفرند. اول آنان، برادرم و آخرينشان، پسرم مى‌باشد، پرسيدند؛ يا رسول الله، برادرتان كيست؟ حضرت فرمود: على بن ابى طالب. سؤال شد، پسرتان كيست؟ حضرت فرمود: مهدى و او كسى است كه دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد، پس از آن كه از جور و ستم و تجاوز پر شده باشد. سپس فرمود: سوگند به كسى كه مرا به حق پيامبرى بشارت دهنده، برگزيد، اگر از دنيا نمانده باشد، مگر يک روز، خداوند آن روز را طولانى خواهد كرد، تا در آن روز فرزندم مهدى (عليه السلام ) ظاهر شود و روح الله عيسى بن مريم (عليه السلام) نازل مى‌شود و پشت سر - حضرت- نماز مى‌خواند و اوست كه دنيا را به نور خدايى روشن خواهد كرد و حكومتش عالمگير شده و شرق و غرب را در بر خواهد گرفت».[3]

«حتى اذا استيئس الرسل و ظنوا أنهم قد كذبوا جائهم نصرنا» [4]

زمانى كه رسولان مايوس شوند و گمان كردند كه حتى گروه اندک مؤمنان به آنها دروغ گفته‌اند در اين هنگام، يارى ما به سراغ آنها آمد.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در تفسير اين آيه شريفه، فرمود:

«نصرت و يارى خدا در زمانى كه پست‌تر از مردار باشد، نمى‌آيد. اين است فرمايش خداى عزوجل در سوره يوسف (آيه مذكور) و اين نصر الهى هنگام قيام قائم ما حضرت مهدى (عليه السلام) است». [5]

 

 

پي‌نوشت:

[1]. يوسف آيه 108

[2]. الف ) تفسير برهان ج 2 ص 247 - ب) تفسير فرات بن ابراهيم كوفي ص 201

[3]. فرائد المسمطين ج 2 ص 312

[4]. يوسف آيه 110

[5]. الف ) ينابيع الموده ص 434 - ب ) غايه المرام ص 736

%ب ظ، %21 %873 %1394 ساعت %19:%بهمن

آیات مهدویت در سوره هود

در این سوره چهار آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 8- 21- 80-  86

«و لئن أخرنا عنهم العذاب الى أمة معدودة» [1]

اگر مجازات را تا زمان محدود از آنها به تأخير اندازيم.

از حضرت باقر و حضرت صادق (عليهما السلام) در تفسير اين آيه روايت شده كه فرمودند:

«امت معدوده، اصحاب مهدى (عليه السلام) هستند كه در آخر الزمان سيصد و سيزده نفر مرد به تعداد اهل بدر كه در يک ساعت همچون گرد آمدن پاره‌هاى ابر در فصل پائيز جمع مى‌شوند». [2]

امام صادق (عليه السلام) در حدیث دیگری فرمود:

عذاب، خروج قائم (عليه السلام) است و امت معدوده، اهل بدر و اصحاب بدرند.[3]

«اولئك الذين خسروا انفسهم و ضل عنهم ما كانوا يفترون» [4]

آنان كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست دادند و تمام معبودهاى دروغين از نظرشان كم شدند. زيانكاران كسانى هستند كه درباره امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشریف) شک مى‌كنند.

مفضل بن عمر مى‌گويد:

در محضر مبارک امام صادق (عليه السلام) بوديم و سخن درباره امام قائم، حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشریف) دور مى‌زد، امام صادق (عليه السلام) فرمود: «مى گويند: درباره حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشریف) شک دارند که چه زمانى متولد شده؟ چه كسى او را ديده؟ او كجا مستقر است؟ و چه وقت ظاهر مى‌شود؟ تمام اين اشكالات، شک است در قضا و قدرت خداوند متعال، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «آنها به خود در دنيا و آخرت زيان مى‌رسانند». [5]

«قال لو أن لي بكم قوة او آوى الى ركن شديد» [6]

گفت اى كاش در برابر شما قدرتى داشتم يا تكيه‌گاه و پشتيبان محكم در اختيار من بود.

صالح بن سعيد مى‌گويد: امام صادق (عليه السلام) درباره تفسير اين آيه فرمود «قوة» حضرت قائم است، و «ركن محكم» سيصد و سيزده نفر اصحابش مى‌باشد. [7]

«بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين» [8]

سرمايه حلالى كه خداوند براى شما باقى گذارده برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد.

امام باقر (عليه السلام) مى‌فرمايد:

«اين آيه، اولين آيه‌اى است كه قائم (عليه السلام) آن را تلاوت مى‌كند و سپس مى‌فرمايد: من بقية الله و حجت خدا و نماينده او در زمين بر شما (مردم) مى‌باشم (و مردم به سوى او مى‌آيند و بر او سلام مى‌كنند) و نحوه سلامشان چنين است: السلام عليک يا بقية الله فى ارضه. [9]

 

 

پي‌نوشت:

[1]. هود آيه 8

[2]. الف ) ينابيع الموده ص 424 - ب ) بحار الانوار ج 51 ص 58

[3]. تفسير الميزان ج 10 ص 280

[4]. هود آيه 21

[5]. ينابيع الموده ص 428

[6]. هود آيه 80

[7]. الف ) ينابيع الموده ص 424 - ب ) اثبات الهدي  ج 7 ص 100 - ج ) غايه المرام ص 726

[8]. هود آيه 86

[9]. الف ) تفسير صافي ج 2 ص 468 - ب ) اثبات الهدي ج 7 ص 392 - ج ) المهدي الموعود عند علامه اهل السنه ص 131

%ب ظ، %21 %857 %1394 ساعت %19:%بهمن