برترین مطالب
- 1104
- 864
- 909
- 872
- 973
- 743
- 933
- 995
- 946
- 925
شباهت امام زمان با عزیر نبی
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شباهتهای بسیاری با انبیای گذشته دارند، در اینجا، به بیان شباهت آن حضرت با حضرت عزیر (علیه السلام) میپردازیم.
وقتي حضرت عزیر، به سوي قومش بازگشت و در ميان آنها ظاهر شد، تورات را آن طور كه بر موسي بن عمران (عليه السلام) نازل شده بود، خواند.
هنگامي كه حضرت قائم (علیه السلام) نیز ظاهر شود، براي اهل زمين قرآن را آن چنان كه بر حضرت خاتم النبيين (صلي الله عليه و آله) نازل شده، خواهد خواند.
شباهت امام زمان با حضرت صالح
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شباهتهای بسیاری با انبیای گذشته دارند، در اینجا، به بیان شباهتهای آن حضرت با حضرت صالح (علیه السلام) میپردازیم.
حضرت صالح (عليه السلام) از قومش غايب شد و پس از آنكه به سوي آنها باز گشت، عده كثيري او را انكار كردند. چنانكه در كمال الدين از امام ابو عبدالله الصادق (عليه السلام) مروي است كه فرمود:
«صالح (عليه السلام) مدتي از قومش غايب شد. روزي كه از آنان غيبت يافت، ميانسال و خوشهيكل و خوشاندام بود؛ ريش انبوه و شكم خفتهاي داشت؛ گونههايش سبک و در ميان مردمان مسان بالا بود . هنگامي كه به سوي قومش باز گشت، او را به صورتش نشناختند و آنها را بر سه طايفه ديد: يک طايفه منكر و كافر و طايفه ديگر اهل شک و ترديد بودند و طايفه سوم يقين و ايمان داشتند. اول، آن طايفه كه اهل شک و ترديد بودند را دعوت كرد، او را انكار كردند و گفتند: صالح به صورت تو نبود. سپس نزد منكرين و كافرين آمد و آنها را دعوت فرمود ولي از او نپذيرفتند و به بدترين وجهي از او رميدند. آنگاه نزد طايفه سوم آمد و گفت: من صالح هستم. گفتند: نشانهاي بگو كه بدانيم تو صالح هستي. چون كه ما ترديد نداريم كه خداوند تعالي آفريدگار است؛ هر كس را به هر شكل كه بخواهد در مي آورد. ما در ميان خودمان نشانههاي قائم را به يكديگر اطلاع داده و بررسي كردهايم تا اينكه هر گاه بيايد براي ما معلوم باشد و صحت آن به وسيله يک خبر آسماني بر ما محقق گردد.
حضرت صالح (عليه السلام) فرمود: من همان صالح هستم كه شبّر را براي شما برآوردم.
گفتند: راست ميگويي؛ همين مطلب را ما با هم بررسي ميكرديم، نشانههاي آن چيست: فرمود: يک روز او آب ميآشاميد و روز ديگر شما. گفتند: ما به خداوند و آنچه تو از جانب او آوردهاي ايمان داريم. اينجا است كه خداوند تبارک و تعالي ميفرمايد: «ان صالحا مرسل من ربه» [1]؛ همانا صالح از سوي پروردگارش فرستاده شده است.
اهل يقين و ايمان گفتند: «انا بما ارسل به مومنون» [2]؛ ما به آنچه او بدان فرستاده شده، ايمان داريم.
و كساني كه تكبر كردند ـكه شک كنندگان باشند ـ گفتند: «انا بالذي آمنتم به كافرون» [3]؛ ما به آنچه شما ايمان آوردهايد، كفر ورزيدهايم.
راوي گويد: آيا آن زمان؛ ميان آنها عالمي هم بود كه به صالح آگاه باشد؟
فرمود: خداوند عادلتر از آن است كه زمين را بدون عالمي بگذارد كه مردم را به سوي خداوند رهبري كند. آن مردم تنها هفت روز پس از خروج صالح از ميان آنها در حال حيرت كه امامي را نميشناختند به سر بردند و چون صالح (عليه السلام) ظاهر شد، پيرامونش جمع شدند و همانا مثل قائم (عليه السلام) نيز مثل صالح است [4].
آري؛ قائم (عليه السلام) هم مانند صالح (عليه السلام) خواهد بود. آنچه بر صالح جاري شده بيكم و كاست بر او جاري ميشود. با آنكه در سن پيري و پس از عمري طولاني ظهور ميكند ولی به صورت جواني كمتر از چهل سال است.
مردم نيز بر سه دسته خواهند بود: اهل يقين؛ شک و انكار .
آن حضرت، اهل شک و انكار را دعوت ميكند و چون منكر شوند و نفي كنند، آنها را ميكشد و اهل يقين از او نشانه ميخواهند كه به آنها ارائه ميدهد. پس با او بيعت ميكنند.
پينوشتها:
[1]. سوره اعراف، آيه 75
[2]. سوره اعراف، آيه 75
[3]. سوره اعراف، آيه 76
[4]. ابن بابویه، كمال الدين، ج1، ص136
شباهت امام زمان با شیث نبی
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شباهتهای بسیاری با انبیای گذشته دارند، در اینجا، به بیان شباهتهای آن حضرت با حضرت شیث (علیه السلام) میپردازیم.
هبة الله شيث، اجازه نيافت كه علم خودش را آشكار كند، چنانكه در روضه كافي روايت شده كه حضرت ابو جعفر باقر (عليه السلام) در خبري طولاني چنين فرمود:
«وقتي هبة الله، پدرش آدم را دفن كرد، قابيل به نزدش آمد و گفت: اي هبة الله، من ديدم كه پدرم آدم تو را از علم آنقدر عطا كرد كه به من عطا نكرد و آن همان علمي است كه برادرت هابيل به آن دعا كرد و قربانيش قبول شد و بدين جهت او را كشتم كه فرزنداني نداشته باشد تا بر فرزندان من افتخار كنند و بگويند ما فرزندان كسي هستيم كه قربانيش قبول شد و شما فرزند كسي هستيد كه قرباني او قبول نشد و تو اگر علمي را كه پدرم به تو اختصاص داده، آشكار كني تو را هم ميكشم، همانطوری كه برادرم هابيل را كشتم، پس هبة الله و فرزندان او مخفي ميكردند آنچه از علم و ايمان نزد آنها بود...»[1]
حضرت قائم نيز اجازه نيافته كه علم خود را آشكار كند، تا روز وقت معين.[2]
پينوشتها:
[1]. کلینی، روضه كافي، ص 114
[2]. ابن بابویه، كمال الدين، ج2 ،ص 514
شباهت امام زمان با شعیب نبی
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شباهتهای بسیاری با انبیای گذشته دارند، در اینجا، به بیان شباهتهای آن حضرت با حضرت شعیب (علیه السلام) میپردازیم.
1- حضرت شعيب (عليه السلام) قوم خود را به سوي خدا دعوت كرد تا اينكه عمرش طولاني و استخوانهايش كوفته شد سپس از نظرشان غايب گشت ـ تا آنجا كه خدا خواسته بود ـ و دوباره به صورت جواني به آنها بازگشت. اين را فاضل مجلسي (عليه السلام) در مجلد پنجم بحار از اميرالمومنين (عليه السلام) روايت كرده است.[1]
حضرت قائم (عليه السلام) نيز با وجود طول عمر، به صورت جواني ظاهر ميشود كه كمتر از چهل سال دارد. در بحارالانوار از حضرت ابي عبد الله الصادق (عليه السلام) آمده كه: آنكه از چهل سال بيشتر داشته باشد، صاحب اين امر نيست. [2]
2- حضرت شعيب (عليه السلام)، چنانكه در حديث نبوي آمده، از محبت خداوند آنقدر گريست تا ديدگانش از بين رفت، خداي عزوجل چشمانش را باز گرداند، دوباره گريست تا آنكه نابينا شد، باز خداوند ديدگانش را بينا كرد و باز هم گريست تا كور شد، بار ديگر خداوند بينايي را به او باز گرداند. [3]
در زيارت ناحيه مقدسه نیز از حضرت قائم (عليه السلام) خطاب به جدش امام حسين (عليه السلام)، چنين آمده است: و لابكين عليك بدل الدموع دما؛ و به جاي اشک بر تو خون ميگريم.
3- حضرت شعيب (عليه السلام) به قوم خود گفت: «بقية الله خير لكم ان كنتم مومنين».
حضرت قائم (علیه السلام) نیز ميگويد: من بقية الله در زمين و خليفه خدا و حجت او بر شما هستم، پس هيچ مسلماني بر او سلام نميكند، مگر اينكه چنين ميگويد: السلام عليک يا بقية الله في ارضه. و چون شماره يارانش به يک عقد كه ده هزار نفر است رسيد، خروج ميكند. پس در زمين هيچ معبودي جز خداوند عزوجل باقي نميماند، بتها و اصنام و غير آنها نابود ميشود و آتش در آنها ميافتد و اين امر پس از غيبتي طولاني خواهد بود تا خداوند معلوم سازد چه كسي در غيبت ايمان ميآورد و اطاعت ميكند. [4]
4- تکذیب کنندگان حضرت شعيب (عليه السلام) به آتشي كه از ابري كه بر آنها سايه افكنده بود، بيرون آمد، سوختند، چنانكه خداوند عزوجل ميفرمايد: «فكذبوه فاخذهم عذاب يوم الظلة انه كان عذاب يوم عظيم» [5]؛ پس او را تكذيب كردند و آنگاه عذاب روز سايبان (ابر صاعقه خيز) آنان را فرو گرفت كه همانا آن عذاب روز بزرگي بود.
حضرت قائم (عليه السلام) نيز تمام بتها و معبودهاي غير خدا در زمان ظهورش خواهد سوخت.
پينوشتها:
[1]. مجلسی، بحار الانوار، 12، ص 385
[2]. مجلسی، بحارالانوار، 52، ص319
[3]. مجلسی، بحار الانوار، 12،ص380
[4]. ابن بابویه، كمال الدين، 1، ص331
[5]. سوره شعراء، آيه 189
شباهت امام زمان با حضرت سلیمان
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شباهتهای بسیاری با انبیای گذشته دارند، در اینجا، به بیان شباهتهای آن حضرت با حضرت سلیمان (علیه السلام) میپردازیم.
1- حضرت داوود، حضرت سليمان (عليه السلام)، را جانشين و خليفه خود قرار داد در حالي كه هنوز به سن بلوغ نرسيده بود.
در حديثي از امام نهم حضرت جواد (عليه السلام) آمده كه فرمود: خداوند تبارک و تعالي به داوود وحي فرمود كه سليمان را خليفه خود سازد، در حالي كه كودک بود و چوپاني گوسفندان ميكرد، عباد و علماي بنياسرائيل اين مطلب را انكار كردند، پس خداوند تعالي وحي فرمود كه: عصاهاي آن افراد را بگير و عصاي سليمان را نيز بگير و آنها را در اتاقي بگذار و در آن اتاق را به مهر خودشان مهر كن و چون فردا شود، عصاي هر كس برگ برآورده و ميوه داده بود او خليفه است، پس داوود اين مطلب را به آنها خبر داد، گفتند: ماراضي و تسليم شديم. [1]
خداوند متعال نیز، حضرت قائم (عليه السلام) را خليفه خود قرار داد و حال آنكه كودكي تقريبا پنج ساله بود. آن حضرت در زمان حيات پدرش به سوالات سعد بن عبدالله قمي پاسخ گفت.
2- حضرت سليمان (عليه السلام) گفت: «هب لي ملكا لا ينبغي لاحد من بعدي» [2]؛ پروردگارا به من ملكي عنايت كن كه براي هيچ كس بعد از من شايسته نباشد.
از نظر كيفيت و چگونگي، چه اينكه سلاطين جهان ـهمان طور كه متعارف است ـ حكومتشان آميخته به جور و فساد است، ولي سليمان ميخواست حكومتش آن طور نباشد و نيز سلطنت و حكومت پادشاهان و امراي زمين تنها بر انسانهاست ولي حكومت سليمان بر جن و انس و پرندگان بود، خداوند عزوجل ميفرمايد: «و حشر لسليمان جنوده من الجن و الانس و الطير فهم يوزعون» [3]؛ و لشكريان سليمان از جن و انس و پرندگان برايش گرد آمدند.
خداوند متعال به حضرت قائم (عليه السلام)، نیز ملک و حكومتي عنايت خواهد فرمود كه براي احدي از اولين و آخرين ـ از نظر كميت و كيفيت ـ مانندش نبوده، اما كميت: براي اينكه آن حضرت ما بين شرق و غرب را ميگيرد ـ چنانكه در حديث آمده است.
3- خداوند متعال، باد را مسخر حضرت سليمان (عليه السلام)، قرار داده بود، خداي عزوجل ميفرمايد: «فسخرنا له الريح تجري بامره رخاء حيث اصاب» [4]؛ پس باد را به تسخير او در آورديم تا به نرمي هر كجا خواهد به فرمان او جريان يابد.
همچنین نقل شده که خداوند متعال، باد را به خدمت حضرت قائم (عليه السلام) در میآورد. چنانكه در حديثي كه در كمال الدين روايت شده که امام صادق (عليه السلام) فرموده: پس خداوند تبارک و تعالي، بادي برانگيزد كه در هر بيابان ندا كند: اين مهدي است كه به قضاوت داوود و سليمان (عليه السلام) قضاوت ميكند و بيّنه نميخواهد. [5]
4- حضرت سليمان (عليه السلام) مدتي از قومش غايب شد، چنانكه این مساله را رئيس المحدثين شيخ صدوق در كتاب كمال الدين ضمن حديثي روايت كرده است.
حضرت قائم (عليه السلام) غيبتش طولانيتر از سليمان است.
5- آفتاب برای حضرت سليمان (عليه السلام ) بازگشت.
همچنین در احوال حضرت قائم (عليه السلام) چنین نقل شده که آن حضرت، آفتاب و ماه را ميخواند و آنها او را پاسخ ميدهند.
6- حضرت سليمان (عليه السلام) حشمة الله بود. حضرت قائم (عليه السلام) نيز حشمة الله است.
پينوشتها:
[1]. ابن بابویه، كمال الدين، 1 / 156
[2]. سوره ص، آيه 35
[3]. سوره نمل، آيه 17
[4]. سوره ص، آيه 36
[5]. ابن بابویه، كمال الدين، 2 / 671
شباهت امام زمان با حضرت داوود
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شباهتهای بسیاری با انبیای گذشته دارند، در اینجا، به بیان شباهتهای آن حضرت با حضرت داوود (علیه السلام) میپردازیم.
1- خداوند متعال، حضرت داوود (عليه السلام) را در زمين، خليفه خود ساخت و فرمود: «يا داود انا جعلناک خليفة في الارض» [1]؛ اي داوود ما تو را در زمين خلافت داديم.
حضرت قائم (عليه السلام) را نيز خداوند، خليفه خود در زمين نمود و فرمود « امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء و يجعلكم خلفاء الارض» [2]؛ آيا چه كسي (جز خداوند) دعاي مضطر را به اجابت ميرساند و گرفتاري را برطرف ميسازد و شما را خلفاي زمين قرار ميدهد؟
در دعايي از حضرت امام رضا (عليه السلام) چنين آمده است: «ادفع عن وليک و خليفتک...» [3]
2- خداوند آهن را برای حضرت داوود (عليه السلام)، نرم كرد. در قرآن آمده: «و النا له الحديد» [4]؛ و آهن را برايش نرم ساختيم.
خداوند متعال، آهن را براي حضرت قائم، نیز نرم كرده است، چنانكه در بعضي از كتابها از محمد بن زيد كوفي از امام صادق (عليه السلام) مروي است كه فرمود: «مردي از عمان به خدمت حضرت صاحب الزمان (عليه السلام) ميآيد و عرض ميكند: آهن براي داوود نرم شد، اگر تو هم مانند او (معجزه) بياوري تصديقت ميكنيم. پس آن حضرت، معجزه داوود را به او نشان ميدهد، ولي آن شخص منكر ميشود، پس حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، عمود آهنيني به گردن او مياندازد كه هلاک ميشود و ميفرمايد: اين سزاي كسي ا ست كه آيات خدا را دروغ انگارد».
3- سنگ با حضرت داوود (عليه السلام ) ، سخن گفته و او را چنین صدا میزد: اي داوود، مرا بگير و جالوت را با من به قتل برسان.
علم و شمشير حضرت قائم نیز او را صدا زده و ميگويند: اي ولي خدا، خروج كن و دشمنان خدا را به قتل برسان.
تمام اين روايات را شيخ صدوق در كتاب كمال الدين و تمام النعمه آورده است
همچنین در روايتی چنین آمده كه: سنگ در زمان ظهور آن حضرت هنگامي كه كافري زير آن پنهان ميشود، مومن را صدا ميزند و ميگويد: اي مومن، زير من كافري هست، او را بكش، پس مومن ميآيد و آن كافر را ميكشد.
4- حضرت داوود (عليه السلام)، جالوت را كشت.
حضرت قائم (عليه السلام) نیز دجال را ـ كه از جالوت بدتر است ـ ميكشد.
5- حضرت داوود (عليه السلام) به الهام در ميان مردم حكم ميكرد.
حضرت قائم (عليه السلام) نیز به حكم داوود، قضاوت خواهد كرد و در قضاوت کردن، از بينه و شاهد نميپرسد و نيازي به آن ندارد.
6- نوشتهای از آسمان بر حضرت داوود (عليه السلام) نازل شد كه مهري از طلا بر آن بود. در آن نوشته سيزده مسئله بود كه خداوند متعال به داوود وحي كرد: اينها را از پسرت سليمان بپرس، اگر آنها را پاسخ داد او خليفه بعد از تو است. پس داوود هفتاد كشيش و هفتاد حبر را فرا خواند و آنها را نشاند، سليمان را نيز در حضور آنها نشاند و گفت: اي پسرم به من بگو نزديكترين اشياء چيست و دورترين اشياء و مانوسترين اشياء و موحشترين اشياء و زيباترين و زشتترين اشياء و كمترين اشياء و بيشترين اشياء كدام است؟ دو بر پاي مانده و قائم چيست؟ و دو مختلف چيست؟ و دو متباغض و كينه توز كدام است؟ و آن چيست كه هرگاه مرد بر آن نشيند، آخرش پسنديده است؟ آن چييست كه هرگاه مرد بر آن نشيند، آخرش مذموم است؟
سليمان گفت: نزديكترين اشياء، آخرت، دورترين اشياء، هر چيزي كه از امور دنيا از دست برود، مانوسترين اشياء، ايمان بعد از كفر، زشتترين اشياء، كفر بعد از ايمان، كمترين اشياء، يقين و بيشترين اشياء، شک است، آن دو بر پاي مانده آسمان و زمين است، دو مختلف، شب و روز است و دو متباغض، مرگ و زندگي است، آنچه هرگاه انسان بر آن سوار شود، عاقبتش نيک و پسنديده است، حلم و بردباري بر غضب است، آنچه هرگاه انسان بر آن نشيند، عاقبتش مذموم است، تندي و غضب است.
(راوي گويد:) چون مهر از نوشته برداشت، تمام اين پاسخها مطابق در آمد... پس كشيشها و احبار پرسيدند: آن چيست كه اگر صالح شود، همه چيز انسان، صالح ميشود و اگر فاسد شود، همه چيز انسان، فاسد ميگردد؟ فرمود: دل. پس به خلافتش رضا دادند.
حضرت قائم(عليه السلام) نيز نوشتهاي با مهر طلايي به همراه دارد، كه در کتاب كمال الدين از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمود: گويي قائم (عليه السلام) را بر منبر كوفه مينگرم كه يارانش سيصد و سيزده تن ـبه عدد اصحاب بدر ـ پيرامونش هستند و آنهايند صاحبان پرچمها و آنهايند حكمرانان الهي در زمين بر خلايقش، تا اينكه از قباي خود نوشتهاي بيرون آورد كه با مهري زرين مهمور باشد، پيماني از رسول الله (صلي الله عليه و آله)، پس مانند گوسفندان بيزبان از دور و برش پراكنده ميشوند و كسي از آنها باقي نماند، مگر وزير و يازده نقيب ـچنانكه با موسي بن عمران (عليه السلام) باقي ماندندـ پس در زمين ميگردند ولي راهي جز او نمييابند، پس به خدمتش باز ميگردند. [5]
پينوشتها:
[1]. سوره ص، آيه 17
[2]. سوره نمل، آيه 62
[3]. کفعمی، البلد الامين، 81
[4]. سوره سباء، آيه 10
[5]. ابن بابویه، كمال الدين، 2 / 672
[6]. مجلسی، بحار الانوار، 52 / 326