در این سوره دو آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 26 ـ 44
«و الذين يصدقون بيوم الدين» [1] و آنها كه به روز جزا ايمان دارند.
امام باقر (عليه السلام) در تفسیر این آیه، فرمودند:
«مراد از يوم الدين در اين آيه، روز ظهور و خروج حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشریف) است.[2]
«خاشعة ابصارهم ترهقهم ذلة ذلک اليوم الذي كانوا يوعدون» [3]
در حالي كه چشمهاي آنها از شدت وحشت به زير افتاده و پردهاي از ذلت و خواري آنها را پوشانده است (و به آنها گفته ميشود) اين همان روزي است كه ما به شما وعده دادهايم.
شرف الدين نجفي ذيل اين آيه شريفه از حضرت باقر (عليه السلام) روايت كرده كه حضرت فرمود: «روز موعود، روز ظهور و خروج حضرت قائم «عجل الله تعالي فرجه الشریف» ميباشد. [4]
پينوشت:
[1]. سوره معارج، آيه 26
[2]. غاية المرام، ص 754 - بحار الانوار، ج 51، ص62
[3]. سوره معارج، آيه 44
[4]. تفسير برهان، ج 4، ص386
در این سوره يک آيه پیرامون مهدویت وجود دارد و آن آيه 9 این سوره است
«ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا» [1]
آيا گمان كردى اصحاب كهف و رقيم از آيات شگفت ما بودند؟
از ابن عباس روايت شده، كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) فرمود: «اصحاب كهف، ياران حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشریف) هستند.[2]
ابن فارسى از امام صادق (صلي الله عليه و آله) روايت كرده كه فرمود:
«در هنگامى كه ظهور حضرت قائم (عليه السلام) فرا مىرسد، بيست و هفت نفر از قوم حضرت عيسى (عليه السلام) يعنى همان كسانى كه به حق هدايت مىيابند و بدان باز مىگردند و هفت نفر از اصحاب كهف و يوشع بن نون و ابودجانه انصارى و مقداد بن اسود و مالک اشتر، اين گروه در كنار حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشریف) به عنوان ياران و حكمرانان (اطراف حضرت) مىباشند. [3]
پينوشتها:
[1]. سوره كهف، آيه 9
[2]. آيات الولاية، نقل از الدر المنثور سيوطيف ج 4، ص 212
[3]. آيات الولاية، نقل از برهان، ج 2، ص 457
در این سوره تنها يک آيه پیرامون مهدویت وجود دارد و آن آيه یکم این سوره است
«اقتربت الساعة و انشق القمر» [1]
قيامت نزديک شد و ماه از هم شكافت.
مفضل بن عمر از امام صادق (عليه السلام) روايتى را نقل مىكند كه حضرت درباره اين آيه شريفه فرمود: ساعت قيام قائم (عليه السلام)نزديک است. [2]
پينوشت:
[1]. سوره قمر، آيه 1
[2]. الف) ينابيع المودة، ص 428 - ب) تفسير صافي، ج 5، ص 99
در این سوره تنها يک آيه پیرامون مهدویت وجود دارد و آن آيه 15 است
«اذا تتلي عليه آياتنا قال اساطير الاولين» [1]
هنگامي كه آيات ما بر او خوانده ميشود، ميگويد: اينها افسانههاي پيشينيان است.
در كنز الفوائد از امام ششم حضرت صادق (عليه السلام) نقل است كه حضرت فرمود :
«بيدينان چون خبر ظهور قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشریف) را بشنوند، آن را افسانه پندارند و هنگامي كه او را به ببينند ميگويند: ما تو را نميشناسيم و تو از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله عليها) نيستي، همچنان كه مشركين اين گونه سخنان را به پيامبر ميگفتند». [2]
پينوشتها :
[1]. سوره قلم، آيه 15
[2]. الف) اثبات الهدي، ج 7، ص61 - ب) بحار الانوار، ج 51، ص 61
در این سوره دو آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 5- 6
«و نريد ان نمن على الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثين» [1]
اراده ما بر اين قرار گرفته است كه به مستضعفين نعمت بخشيم و آنها را پيشوايان و وارثين روى زمين قرار دهيم.
اميرالمؤمنين على (عليه السلام) ذيل اين آيه فرمودند:
«ايشان، آل محمد (عليهم السلام) هستند، خداوند مهدى آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشریف) را برمىانگيزاند تا توسط او مؤمنان را عزيز و دشمنان را ذليل و زبون گرداند» [2]
حكيمه خاتون دختر امام محمد تقى (عليه السلام) مىگويد:
«ابو محمد حسن عسكرى (عليه السلام) كسى را فرستاد و مرا خواست، سپس فرمود: اى عمه، امشب افطار نزد ما باش، آن شب هم شب پانزدهم شعبان بود، خداى سبحان امشب حجت خود را در زمين ظاهر مىكند.
حكيمه خاتون مىگويد: رفتم و شب را در خانه حضرت خوابيدم، وقت سحر بيدار شدم و دو سوره از قرآن (الم سجده) و (يس) را خواندم، دريافتم كه حالت اضطرابى براى (حضرت) نرجس خاتون پديدار شد، لباس خود را كنار زده، ناگاه ديدم مولودى (طفلى) در حال سجده به دنيا آمد.
امام حسن عسكرى (عليه السلام) مرا صدا زد و فرمود: اى عمه، طفل را نزد من بياور، او را گرفتم و نزد امام (عليه السلام) بردم و ـن حضرت، مولود مسعود را روى سينه خود قرار داد و زبان خود را به دهان آن طفل وارد نمود و دست خود را به چشمها و گوشها و مفاصل او كشيد. بعد فرمود: سخن بگو پسرم، نوزاد جواب داد: (اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد ان محمدا رسول الله) و بر اميرالمؤمنين و امامان (معصوم) صلوات فرستاد، تا رسيد به پدرش، بر حضرت نيز صلوات و درود فرستاد، سپس ابو محمد فرمود: اى عمه، طفل را نزد مادرش ببر كه بر مادر خود سلام دهد، بعد او را بياور. من حضرت را نزد نرجس خاتون بردم و او بر حضرت نرگس سلام گفت، او را خدمت پدر بزرگوارش برگرداندم، آن جناب فرمود: اى عمه، روز هفتم نزد ما بيا. رفتم و روز هفتم برگشتم، حضرت فرمود: عمه آن طفل را نزد من بياور و او را آوردم. بعد از آن كه عمل روز اول را انجام داد، فرمود: پسرم سخن بگو و آنگاه شهادتين را بر زبان جارى كرد، و بر أجداد گراميش (صلوات الله عليهم) يكى بعد از ديگرى درود و صلوات فرستاد. سپس اين آيه را تلاوت نمود: «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثين»[3]
«و نمكن لهم في الأرض و نري فرعون و هامان و جنودهما منهم ما كانوا يحذرون» [4]
و حكومت (مستضعفين) را در روى زمين پابرجا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريان آنها آن چه را بيم داشتند از اين گروه نشان دهيم.
امام سجاد (عليه السلام)، فرمود:
قسم به آن خدائى كه محمد (صلي الله عليه و آله) را به حق بشارت و انذار دهنده مبعوث نمود، به درستى كه نيكوكاران از ما اهل بيت و شيعيانمان به منزله موسى و پيروانش خواهند بود و همچنين دشمنان ما و پيروانشان به منزله فرعون و پيروانش مىباشند. [5]
همچنین امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) ذيل آيه فوق فرمودند:
«مراد از فرعون و هامان دو نفر از ستمكاران قريش هستند كه خداوند در موقع ظهور قائم آل محمد آنها را به دنيا بر ميگرداند تا كيفر و انتقام ظلمى كه به اهل بيت پيامبر (صلي الله عليه و آله) نمودهاند از ايشان بكشد» [6]
پينوشتها:
[1]. سوره قصص، آيه 5
[2]. الف) تفسير صافي، ج 4، ص 80 - ب) غاية المرام، ص 754
[3]. الف) ينابع المودة، ص 449 - ب) الصراط المستقيم، ج 2، ص21
[4]. سوره قصص، آيه 6
[5]. الف) تفسير صافي، ج 4، ص81 - ب) شواهد التنزيل، ج 1، ص431، به همين مضمون تقريبا
[6]. تفسير جامع، ج 5، ص 155
در این سوره دو آيه پیرامون بحث مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 17-53
«فأخذتهم صاعقة العذاب الهون» [1]
صاعقه، آن عذاب خوار كننده، به خاطر اعمالى كه انجام مىدادند، آنها را فرو گرفت.
امام صادق (عليه السلام) در تأويل اين آيه شريفه، فرمود:
«صاعقه و عذاب در اين آيه، براى دشمنان دين و معاندين، همان شمشير امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشریف)، مىباشد، هنگامى كه او (قائم)، قيام كند» [2]
«و سنريهم آياتنا فى الآفاق و في أنفسهم حتى يتبين لهم أنه الحق» [3]
به زودى نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهيم تا حق آشكار گردد.
ابىبصير گويد: از امام باقر (عليه السلام) پيرامون این آيه، پرسیدم، حضرت فرمود:
«قدرت (وعظمت) خدا را در آفاق و در خودشان مشاهده كرده و براى آنان نمايان مىشود تا برايشان معلوم و روشن شود كه خروج قائم (عليه السلام) حق است، و از طرف خداوند است و خلق او را ميبينند و ناگزير از آن هستند.» [4]
روايت مشابهى نيز در تفسير همين آيه از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است.
پينوشت:
[1]. سوره فصلت، آيه 17
[2]. الف) اثبات الهدي، ج 7، ص131 - ب) تفسير برهان، ج 7، ص108
[3]. سوره فصلت، آيه 53
[4]. الف) غاية المرام، ص 748 - ب) ينابيع المودة، ص 427 - ج) اثبات الهدي، ج 7، ص 128
در آن چهار آيه پیرامون بحث مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 1،2،3 و 4
«و الفجر، و ليال عشر، و الشفع و الوتر، و الليل اذا يسر» [1]
به سپيدهدم سوگند و به شبهاي دهگانه و به زوج و فرد و به شب، هنگامي كه (به روشنائي روز) حركت ميكند، سوگند، كه پروردگارت در كمين ظالمان است.
جابر جعفي از امام صادق (عليه السلام) در ذيل این آيات شريفه، روايتي را نقل ميكند كه حضرت فرمود:
«مراد از (و الفجر)، حضرت قائم (عليه السلام) است و مراد از (و ليال عشر)، امامان از حسن تا امام يازدهم (عليهم السلام)، هستند و مراد از (الشفع)، اميرالمومنين (عليه السلام) و فاطمه (سلام الله عليها) ميباشد و مراد از (الوتر)، خداي يكتا و بدون شريک است و مراد از (الليل اذا يسر) دولتي است كه تا دولت حضرت قائم (عليه السلام)، ادامه پيدا ميكند. [2]
پينوشتها:
[1]. سوره فجر، آيات 1 الي 4
[2] تفسير برهان، ج 4، ص 457
در این سوره دو آيه پیرامون بحث مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 25-28
«لو تزيلوا لعذبنا الذين كفروا منهم عذابا اليما» [1]
و اگر مؤمنان و كفار از هم جدا مىشدند، كافران را عذاب دردناكى مىكرديم.
امام صادق (عليه السلام) در تفسير اين آيه شريفه، فرمود:
«به درستى كه براى خداوند متعال، ودايعى است كه در اصلاب قوم كفار و منافقين قرار داد و قائم ما ظاهر نمىشود تا آن امانات (از خوبان) بيرون آيند پس هر زمانى كه حجت خدا ظهور مىكند كفار و منافقين را به قتل مىرساند» [2]
«هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله» [3]
او كسى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه اديان پيروز كند.
محمد بن فضيل مىگويد: تفسير اين آيه را از حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) سئوال كردم، حضرت فرمود:
«مقصود از دين حق، وصايت و ولايت اميرالمؤمنين (عليه السلام) است كه پروردگار امر به آن نموده كه جز تمام اديان هنگام ظهور امام عصر (روحى له الفداء) چيره مىشود. و خداوند مىفرمايد: ما ولايت قائم و نور او را اگر چه كافرين به ولايت اميرالمؤمنين (عليه السلام) كراهت داشته باشند، به مرحله كمال و اتمام مىرسانيم».[4]
اين آيه شريفه وعدهاى صريح و قاطع از سوى خداوند قادر متعال، در رابطه با پيروزى اسلام بر همه اديان به دست مبارک حضرت بقية الله الاعظم روحى له الفدا است.
لازم به ذکر است که اين آيه مباركه و وعده الهى در قرآن مجيد در سه سوره (توبه- فتح- صف) ذكر شده است
پينوشت:
[1]. سوره فتح، آيه 25
[2]. الف) تفسير برهان، ج 4، ص198 - ب) ينابيع المودة، ص429
[3]. سوره فتح، آيه 28
[4]. تفسير برهان، ج4، ص200
در این سوره یک آيه پیرامون مهدویت وجود دارد
«الذين يحملون العرش و من حوله يسبحون بحمد ربهم و يؤمنون به و يستغفرون للذين آمنوا» [1]
فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مىكنند)، تسبيح و حمد خدا مىگويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان استغفار مىنمايند.
از امام هشتم علىبن موسى الرضا (عليه السلام) از پدرش از آباء گرامیش و آنها از اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (سلام الله عليهم اجمعين) نقل است كه آن حضرت فرمود:
رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود:
«خداى سبحان خلقى را برتر از من و بزرگوارتر از من نيافريد. عرض كردم يا رسول الله، شما والاتريد يا جبرئيل؟ پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: يا على، خداى تبارک و تعالى، پيامبران مرسلين را بر فرشتگان مقربين برترى داد و مرا بر جميع انبيا و مرسلين و تمام فرشتگان، فضل و برترى داده، پس از من تو را برترى داده است و پس از آن يا على، براى امامان از فرزندان تو اين برترى را قرار داده است. ياعلى بدان ملائكه از خدمتگزاران ما و خدمتگزاران دوستان ما هستند (سپس اين آيه را تلاوت نمود) «و الذين يحملون العرش و من حوله يسبحون بحمد ربهم و يؤمنون به و يستغفرون للذين آمنوا» و براى كسانى كه داراى ولايت ما هستند استغفار مىكنند» [2].
مقصود قرآن كريم از مؤمنين اشاره به ولايت پيامبر و امامان معصوم (عليهم السلام) مىباشد كه ملائكه براى آنان دعا مىكنند و براى آنها استغفار مىنمايند. در چندين مورد در آيات گذشته ثابت شد كه امامان معصوم، جانشينان بر حق خاتم انبياء (صلي الله عليه و آله) هستند و آنها دوازده نفرند، اول آنها اميرالمؤمنين و آخرين آنان حضرت مهدى قائم (عجل الله تعالي فرجه الشریف) است كه اين آيه شامل حضرت حجت (عليه السلام) و دوستان و يارانش مىباشد.
پينوشت:
[1]. سوره غافر، آيه 7
[2]. الف) ينابيع المودة، ص 458 - ب) تفسير الفرات الكوفي، ص 375
در این سوره چهار آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 1،2،3،4
« هل اتاک حديث الغاشية، وجوه يومئذ خاشعة، عاملة ناصبة، تصلي نارا حامية» [1]
آيا داستان (غاشيه) ـ روز قيامت كه حوادث وحشتناكش همه را ميپوشاند به تو رسيده است؟ چهرههائي در آن روز خاشع و ذلتبار است. آنها پيوسته عمل كرده و خسته شدهاند (و نتيجهاي عائدشان نشده) و در آتش سوزان وارد ميگردند.
محمد بن سليمان از پدرش روايت ميكند كه گفت: از امام صادق (عليه السلام)، پرسيدم: «هل اتاک حديث الغاشية» يعني چه؟
حضرت فرمود: «مقصود قائم ماست كه اهل باطل را با شمشير فرو ميگيرد».
گفتم مراد از «عاملة ناصبة» چيست؟
حضرت فرمود: «آنها بر خلاف دستور خدا عمل ميكنند و واليان ستم را منصوب ميدارند».
گفتم: «تصلي نارا حامية» يعني چه؟
فرمود: «به روزگار قائم ما، در آتش جنگ بسوزند و در سراي ديگر به دوزخ درافتند». [2]
پينوشت:
[1]. سوره غاشية، آيات، 1 الي 4
[2]. الف) بحار الانوار، ج 51، ص50 - ب) غاية المرام، ص756