برترین مطالب
- 1124
- 878
- 930
- 898
- 985
- 763
- 950
- 1009
- 965
- 943
روایات اهل سنت در مساله مهدویت
علاوه بر شیعه، اهلسنت نیز روایاتی را پیرامون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خصوصیات و اصل و نسب آن حضرت، نقل کردهاند که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره مینماییم
1- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«لا تقوم الساعهُ حتّى تملأ الأرض ظلماً و جوراً و عدواناً ثم یخرج من أهل بیتى مَن یملأها قسطاً وعدلا كما ملئت ظلماً و جوراً. [1]
«قیامت بر پا نمىشود تا این كه زمین پر از ظلم و جور و دشمنى شود و سپس از اهل بیت من، شخصى ظهور مىكند كه زمین را پر از عدل و قسط مىكند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده بود.»
2- عبدالله بن مسعود از پیامبراکرم (صلى الله علیه وآله) نقل مىكند كه آن حضرت فرمود:
«لو لم یبق من الدنیا یوم لطول الله ذلک الیوم حتّى یبعثَ فیه رجلا منّى أوْ من أهل بیتی یملأ الارض قسطاً وعدلا كما ملئت ظلماً و جوراً [2]
«اگر از دنیا، فقط یک روز باقى بماند، خداوند، آن روز را طولانى مىكند تا در آن روز، مردى از من یا از اهل بیت من، مبعوث شود و زمین را پر از قسط و عدل كند، همانگونه كه پر از ظلم و جور شده بود.» [2]
حاکم نیشابوری در روایت دیگر به نقل از رسول خدا، چنین نقل میکند:
3- «زمين از ظلم و جور پر ميشود. سپس مردي از عترت من خروج خواهد کرد و زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت». [3]
4- «زمين از ظلم و جور پر خواهد شد. سپس مردي از اهل بيت من خروج خواهد کرد، تا از عدل و داد پرش سازد؛ چنانچه از ظلم پر شده بود». [4]
منابع:
[1]. مسند احمد،ج 3، ص36، ح10920؛ كنزالعمال، ج 14، ص271، ح38691.
[2]. سنن ابى داود، ج 4، ص 106 و 107، ح 4282.
[3]. حاکم نيشابوري، المستدرک، ج 3، ص 555.
[4]. جلال الدين سيوطي، الحاوي للفتاوي، ص 63، الحاوي للفتاوي، ج 2 ص 123 (العرف الوردي في اخبار المهدي) ط مطبعة السعادة مصر.
دیدگاه اهل سنت پیرامون مصداق امام زمان
گر چه برخي از علماي اهل سنّت تنها به ولادت فرزندي به نام مهدي از امام حسن عسكري (علیه السلام) اشاره كردهاند و حيات او تا اين زمان و منجي و موعود بودن او را به شيعه نسبت ميدهند، ولي برخي از آنان تصريح به زنده بودن او تاكنون و نيز موعود و منجي بودن او دارند كه ميتوان از ميان آنها به افراد ذيل اشاره نمود:
1 - محمّد بن يوسف گنجي شافعي (متوفاي 658ه' ق) ميگويد: ابو محمّد حسن عسكري ازخود فرزندي به جاي گذاشت كه همان امام منتظر است. [1]
2 - عبدالوهاب شعراني حنفي ميگويد: در آخرالزمان اميد به خروج مهدي است. او از اولاد امام حسن عسكري است. ولادت او نيمه شعبان سال 255 هجري اتفاق افتاد. تا به حال زنده است تا با حضرت عيسي اجتماع كند. عمرش تا اين زمان 706 سال است. اين چنين شيخ حسن عراقي به من خبر داد. [2]
3 - نورالدين عبدالرحمن جامي حنفي؛ بعد از بيان تاريخ ولادت حضرت مهدي ميگويد: او كسي است كه زمين را پر از عدل وداد خواهد كرد. [3]
4 - قاضي بهلول بهجت افندي ميگويد: ولادت امام دوازدهم در پانزدهم ماه شعبان سال 255 هجري بود و اسم مادرش نرجس است. براي او دو غيبت است، يكي صغری و ديگري كبری. هر گاه خداوند به او اذن دهد، ظهور كرده، آن گاه زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد. [4]
5 - صدر الدين حمويني؛ در ذيل حديثي كه او از پيامبر نقل كرده آمده است، میگوید: ...همانا دوازدهمين از فرزندانم غيبت ميكند... تا اينكه خداوند متعال به او اذن خروج ميدهد. [5]
6 - شيخ فريدالدين عطار نيشابوري؛ در قصيدهاي ميگويد:
صد هزاران اوليا روي زمين
از خدا خواهند مهدي را يقين
يا الهي مهديام از غيب آر
تا جهان عدل گردد آشكار [6]
7 - جلال الدين رومي نيز در قصيدهاي ميگويد:
اي سرور مردان علي! مستان سلامت ميكنند
وي صفدر مردان علي! مردان سلامت ميكنند
تا اينكه بدين جا ميرسد:
با مير دين هادي بگو با عسكري مهدي بگو
با آن ولي مهدي بگو: مستان سلامت ميكنند [7]
8 - صدرالدين قونوي؛ هنگام وفات در وصيّت خود به شاگردانش ميگويد:...هفتاد هزار بار ذكر لاالهالااللَّه را در شب اوّل مرگم با حضور قلب بگوييد و سلام مرا نيز به حضرت مهدي برسانيد. [8]
9 - احمد بن يوسف ابوالعباس قرماني حنفي؛ ميگويد: محمّد حجّت، خلف صالح، عمرش هنگام وفات پدرش پنج سال بود. خداوند در آن سنّ به او حكمت آموخت، همانگونه كه در كودكي به حضرت يحيي آموخت... علما اتفاق دارند بر اينكه مهدي همان قائم در آخرالزمان است... . [9]
منابع:
[1]. كفاية الطالب، ص 312.
[2]. اليواقيت والجواهر، ج 2، ص 127.
[3]. شواهد النبوه، ص 404.
[4]. المحاكمة في تاريخ آل محمد، ص 246.
[5]. فرائد السطمين، ج 2، ص 132.
[6]. سلیمان قندوزی، ينابيع الموده، ج 3، ص 351 و 350.
[7]. همان، ج 3، ص 351.
[8]. همان، ص 341 و 340.
[9]. اخبار الدول وآثار الأول، ج 1، ص 353.
تالیفات اهلسنت پیرامون مساله مهدویت
از آنجا که اعتقاد به اصل ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر اساس روایات متواتری که از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اهل بیت (علیهم السلام)، نقل شده، اصلی قطعی و مورد قبول همه مذاهب اسلامی است، لذا علاوه بر علمای شیعه برخی علمای اهل سنت نیز به تالیف آثار و کتبی پیرامون مهدویت پرداختهاند که به عنوان نمونه به چند مورد از آنها اشاره مینماییم
1. عباد بن یعقوب رواجنی، متوفای (250 ق) صاحب کتاب اخبار المهدی.
2. ابوبکربن ابی خیثمه، متوفای ( 279ق). سهیلی میگوید: احادیث وارد در امر مهدی بسیار است و ابوبکربن ابی خیثمه آن را در کتابی جمع نموده است.
3. ابوالحسین احمد بن جعفر منادی متوفای ( 336ق) ابن حجر در شرح احادیث دوازده خلیفه، به نقل از ابی الجوزی در کتاب کشف المشکل میگوید: ابن المنادی این مطلب را در کتابی که درباره حضرت مهدی نوشته آورده است.
4. ابو نعیم احمد بن عبدالله اصفهانی، متوفای (430 ق) صاحب کتاب گرانسنگ کتاب المهدی.
5. محمد بن یوسف گنجی شافعی متوفای (658ق) صاحب کتاب البیان باخبار صاحب الزمان.
6. یوسف بن یحیی سلمی شافعی متوفای ( 685ق) صاحب کتاب عقد الدرر فی اخبار المهدی المنتظر.
7. ابن قیم جوزیه، (متوفای 751ق) صاحب کتاب المهدی.
8. ابن کثیر قرشی، (متوفای 774 ق) صاحب کتاب مستقل در احادیث حضرت مهدی.
9. شمس الدین محمد بن عبدالرحم سخاوی، (متوفای 902 ق) صاحب کتاب ارتقاء الغرف.
10. جلال الدین سیوطی، (متوفای 911ق) صاحب کتاب العرف الوردی من اخبار المهدی.
11. ابن کمال پاشا حنفی، (متوفای 94 ق) صاحب کتاب تلخیص البیان فی علامات مهدی آخر الزمان.
12. محمد بن طولون دمشقی، (متوفای 953ق) صاحب کتاب المهدی الی ماورد فی المهدی.
13. احمد بن حجر هیثمی مکی، (متوفای 974ق) صاحب کتاب القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر.
14. علی بن حسام الدین متقی هندی، (متوفای 975ق) صاحب کتاب البرهان فی علامات آخر الزمان.
15. ملا علی بن سلطان قاری حنفی، (متوفای 1014ق) صاحب کتاب المهدی من آل الرسول.
16. مرعی بن یوسف کرمی مقدسی حنبلی، (متوفای 1033ق) صاحب کتاب فرائد الفکر فی الامام المهدی المنتظر.
17. محمد بن اسماعیل امیر صنعانی، (متوفای 1182ق) صدیق حسن خان میگوید: سید علامه، بدرالملة، منیر محمد بن اسماعیل امیر صنعانی یمانی؛ او احادیثی را که دلالت بر خروج مهدی دارد در مجموعهای جمع کرده؛ آن مهدی که از آل محمد است و در آخرالزمان ظهور خواهد نمود.
18. قاضی محمد بن علی شوکانی، (متوفای 1250ق)، صاحب کتاب التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر و الدجال و المسیح.
19. شهاب الدین احمد بن احمد بن اسماعیل حلوانی شافعی، (متوفای 1308ق) صاحب کتاب القطر الشهدی فی اوصاف المهدی.
20. محمد بن محمد بن احمد الحسینی البلیسی، صاحب کتاب العطر الوردی فی شرح القطر الشهدی فی اوصاف المهدی.
21. ابو العلاء ادریس بن محمد بن ادریس حسینی عراقی، صاحب کتاب تالیف فی المهدی.
22. شیخ مصطفی البکری، صاحب کتاب الهدایة الندیة للأمة المهدیة.
23. محمد بن عبدالعزیز بن مانع، صاحب کتاب تحدیق النظر فی اخبار الامام المنتظر.
24. شیخ ولایت الله صادقپوری هندی، صاحب کتاب الاربعین فی اخبار المهدیین.
25. حنیف الدین عبدالرحمن المرشدی، صاحب کتاب تلخیص البیان فی علامات مهدی آخرالزمان.
26. رشید راشد تاذفی حلبی، صاحب کتاب تنویر الرجال فی ظهور المهدی و الدجال.
27. احمد بن محمد بن صدیق، صاحب کتاب ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون.
28. عبدالمحسن بن حمد العباد، نائب رئیس دانشگاه اسلامی در مدینه منوره، صاحب کتاب عقیدة اهل السنة و الاثر فی المهدی المنتظر.
او در کتاب خود مینویسد:
کما اعتنی علماء هذه الامة بجمیع الاحادیث الواردة عن نبیبهم تالیفاً و شرحاً کان لاحادیث المتعلقة بامر المهدی قسطها الکبیر من هذه العنایة، فمنهم من ادرجها ضمن المولفات العامة، کما فی السنن و المسانید و غیرها ومنهم من افردها بالتالیف... کل ذلک حصل منهم - رحمهم الله و جزاهم خیراً- حمایة لهذا الدین و قیاما بما یجب من النصح للمسلمین.
همانگونه که علمای این امت برجمع احادیث وارده از پیامبرشان و تالیف و شرح آنها اهمیت فراوانی دادهاند، احادیث متعلق به امر مهدی نیز قسمت بسیاری از این مولفات را در بر گرفته است. لذا عدهای از علما این احادیث را ضمن تالیفات عمومی خود، همانند سنن و مسانید و غیر اینها آوردهاند، و عدهای دیگر نیز برای احادیث مهدی، تالیفی مستقل انجام دادهاند. تمام این کار ها - خداوند آنها را رحمت کند و جزای خیر دهد- به جهت حمایت از این دین و قیام و عمل به تکلیف واجب نصیحت و ارشاد مسلمانان بوده است.
آیات مهدویت در سوره آلعمران
در این سوره پنج آيه پیرامون مهدویت وجود دارد که در ادامه به بیان آنها میپردازیم.
«شهدالله انه لا اله الا هو و الملئكة و اولو العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم* إن الدين عند الله الاسلام». [1]
«خداوند شهادت داد، كه خدايي جز او نيست كه قائم به عدل است و ملائكه و دانشوران نيز گواهى دادهاند، خدايي جز آن خداي عزيز و حكيم نيست. همانا دين نزد خدا اسلام است.»
محمد بن عثمان سمرى (ثائب خاص حضرت حجت) ميگويد:
چون حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشریف) متولد شد، نورى از بالاي سر او تابيد و سر به آسمان كشيد، سپس آن جناب به سجده افتاد و سر بلند نمود و اين آيه را خواند: «شهد الله انه لا اله» تا آخر آيه. [2]
«و له اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعون». [3]
«تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند، از روي اختيار يا از روي اجبار در برابر (فرمان) او تسليمند و به سوي او باز ميگردند.»
رفاعه بن موسي ميگويد: از امام جعفر صادق (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: در زمان ظهور قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشریف) زميني باقي نميماند مگر آن كه در آن به شهادت ندا ميشنوند. [4]
«و تلک الايام نداولها بين الناس.» [5]
«و ما اين روزها (پيروزي و شكست) را در ميان مردم ميگردانيم (كه اين خاصيت زندگي جهان است).»
امام صادق (عليه السلام) ذیل این آیه، فرمودند: از زمان خلقت آدم، دولتي از خدا و دولتي از شيطان بوده پس در اين زمان، دولت خدا كجا است؟ آري صاحب دولت خدا فقط قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشریف) است. [6]
«و ليمحص الله الذين آمنوا و يمحق الكافرين.» [7]
«و تا خداوند افراد با ايمان را خالص گرداند و ورزيده شوند و كافران را تدريجا نابود سازد.»
ابن عباس ميگويد: پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) فرمود: همانا علي، وصي من است و قائم منتظر مهدي از فرزندانش ميباشد كه زمين را پر از عدل و داد ميكند، پس از آن كه از جور و ستم پر شده باشد، سوگند به آن كس كه مرا به حق، بشير و نذير برانگيخت، كساني كه ثابت قدم بمانند محققاً از كبريت احمر عزيزتر و گران بهاترند، جابر بن عبدالله برخاست و عرض كرد: اي رسول خدا، آيا براي قائم از فرزندان شما غيبتي باشد؟ فرمود: آري. سپس اين آيه را تلاوت نمود: «و ليمحص الله الذين آمنوا» تا آخر آيه. [8]
«يا ايها الذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقو الله لعلكم تفلحون.» [9]
«اي كساني كه ايمان آوردهايد (در برابر مشكلات و هوسها) استقامت كنيد و در برابر دشمنان (نيز) استقامت نماييد و از مرزهاي خود مراقبت به عمل آوريد و تقوي الهي پيشه سازيد، شايد رستگار شويد.»
يزيد بن معاويه عجلي از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه حضرت درباره تفسير اين آيه فرمود: اي كساني كه ايمان آوردهايد، بر انجام واجبات صبر و استقامت داشته باشيد و در برابر آزار و اذيت دشمنان بردبار و صبور باشيد و با امام خودتان حضرت مهدي منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشریف) در تماس و ارتباط باشيد.[10]
پينوشتها:
[1]. آل عمران ، آيات 18 ـ 19
[2]. اثبات الهدي ، ج 7 ، ص 294
[3]. آل عمران ، آيه 83
[4]. الف ) ينابيع الموده ، ص 421 - ب ) غايه المرام ، 727 - ج ) اثبات الهدي ، ج 7 ، ص 294
[5]. آل عمران ، آيه 140
[6]. بحار الانوار ، ج 51 ، ص 54
[7]. آل عمران ، آيه 141
[8]. الف) ينابيع الموده ، ص 448 - ب) اثبات الهدي ، ج 6 ص 390 - ج ) فرائد السمطين ، ج 2 ، ص 335
[9]. آل عمران ، آيه 200
[10]. الف) ينابع الموده ، ص 421 - ب) غايه المرام ، ص 727 - ج) تفسير برهان ، ج 1 ، ص 334
آیات مهدویت در سوره انفال
در این سوره دو آیه پیرامون بحث مهدویت وجود دارد که عبارتند از آيات 8 و 39
«ليحق الحق و يبطل الباطل و لوكره المجرمون.» [1]
«تا حق تثبيت شود و باطل از ميان برود، هر چند مجرمان كراهت داشته باشند.»
جابر مىگويد:
شنيدم امام باقر (عليه السلام) درباره آيه شريفه «ليحق الحق و يبطل الباطل ...» مىفرمود: مراد اين است كه هنگام خروج، حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشریف)، حق آل محمد (عليهم السلام) را تثبيت كند و باطل را براندازد كه اشاره به بنى اميه است. [2]
«و قاتلوهم حتى لاتكون فتنة و يكون الدين كله لله.» [3]
«و با آنها پيكار كنيد تا فتنه (شرک و سلب آزادى) برچيده شود و دين (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد.»
محمد بن مسلم گويد:
به امام باقر (عليه السلام) عرض كردم، تأويل آيه شريفه «و قاتلوهم ...» را بفرماييد. حضرت فرمود: هنوز تأويل اين آيه فرا نرسيده است، هنگامى كه قائم ما قيام كند، كساني كه در آن زمان بر روى زمين باشند، تأويل اين آيه را خواهند ديد و دين محمد (صلي الله عليه و آله) جهان را فرا خواهد گرفت و مشركى بر روى زمين باقى نخواهد ماند. [4]
پينوشتها:
[1]. انفال آيه 8
[2]. الف ) تفسير برهان ج 2 ص 68 - ب ) اثبات الهدي ج 7 ص 98
[3]. انفال آيه 39
[4]. الف ) ينابيع الموده ص 423 - ب ) مجموع البيان ج 4 ص 543 - ج ) تفسير صافي ج 2 ص 303 - د ) غايه المرام ص 731
اعتقاد به ظهور منجی در میان غربیها و ادیان غیر الهی
باورداشت ظهور يک نجات دهنده بزرگ و رفع كاستىها و مشكلات جامعه بشرى و برچيده شدن بساط ظلم و تبهكارى از ميان انسانها، منحصر به شرقىها و يا اديان نيست؛ بلكه اين يک اعتقاد عمومى و جهانى است كه به شكلهاى مختلف، در عقايد و انديشههاى اقوام گوناگون ديده مىشود.
اين مساله حكايت از ريشهدار بودن و فراگيرى انديشه «منجى گرايى» در كلّ جهان است. البته بايد خاطر نشان ساخت، اين اعتقاد- چنان كه در ميان شيعه بسيار عميق، عينى و راهبردى است- در بين بيشتر مكاتب و اقوام به عنوان آموزهاى اصيل و بنيادين مطرح نيست و به عنوان باورى فرعى و احتمالى تلقّى مىشود. در واقع شيعه با انديشه «مهدويت» زنده و پويا است و با آن زندگى مىكند و نفس مىكشد و آن را ركن اساسى، اعتقاداتش مىداند؛ امّا در ميراث مكتوب و شفاهى بيشتر ملل و اديان، تنها اشاراتى گذرا به آن شده و مطالبى اجمالى درباره آن طرح گشته است. اين اعتقاد، هنوز به عنوان باورى اثرگذار و يقينى تبديل نشده و جايگاه استراتژيک خود را نيافته است! با اين حال همين اشارات و بيانات نيز، نشانگر فراگيرى و ريشه دار بودن انديشه «ظهور رهايى بخش بزرگ» و حقانيت و درستى آن است.
منجى گرايى در غرب
يكى از اعتقادات غربيان مسيحى، باور به بازگشت عيسى مسيح- به عنوان نجات دهنده مسيحيان و تحقق بخش ملكوت و سلطنت الهى- است. با اين حال در ميان اقوام مختلف غربى نيز سخن از يک منجى بزرگ مطرح بوده و پارهاى از افراد از چنين انتظارى بهرهبردارى كردهاند.
نام پنج تن از مدعيان كه از انگلستان برخاستهاند، جيمزنا يلور، يوحنا سوثكات، ريچارد برادرز، جان نيكولز و هنرى جيمز پرينس ذكر شده است .
برخى از فيلسوفان و دانشمندان غربى نيز آشكارا اعلام كردهاند كه جهان در انتظار مصلحى بزرگ است كه زمام امور جهان را به دست گرفته، همه انسانها را زير يک پرچم و يک شعار گرد مىآورد.
به عنوان نمونه: دانشمند بزرگ انيشتين مىگويد: «روزى كه سراسر جهان را صلح و صفا فرا گيرد و مردم با يكديگر دوست و برادر باشند، دور نيست».
در این زمینه به طور فهرستوار مىتوان به بعضى از اقوام و نژادهاى غربى اشاره داشت:
1. نژاد اسلاو بر اين عقيده بودند كه از مشرق زمين، يک نفر برخيزد و تمام قبايل اسلاو را متّحد سازد و آنها را بر دنيا مسلّط گرداند.
2. نژاد ژرمن معتقد بودند، يک نفر فاتح از طوايف آنان قيام مىكند و «ژرمن» را بر دنيا حاكم مىگرداند.
3. اهالى صربستان، انتظار ظهور «ماركوكر اليويچ» را داشتند.
4. ساكنان جزاير انگلستان، از چندين قرن پيش آرزومند و منتظرند كه آرتور از جزيره آلون، ظهور كند و نژاد ساكسون را در دنيا غالب گرداند و سعادت جهان نصيب آنها گردد.
5. اسنها معتقدند پيشوايى در آخرالزمان ظهور كرده، دروازههاى ملكوت آسمان را براى آدميان خواهد گشود.
6. اقوام اسكانديناوى بر اين باورند كه براى مردم دنيا بلاهايى مىرسد و جنگهاى جهانى اقوام را نابود مىسازد؛ آن گاه «اودين» با نيروى الهى ظهور كرده و بر همه چيره مىشود.
7. اقوام اروپاى مركزى، در انتظار ظهور «بوخص» مىباشند.
8. يونانيان مىگويند: «كالويبرگ» نجات دهنده بزرگ ظهور خواهد كرد و جهان را نجات خواهد داد و ....
منجى گرايى در آمريكا، آسيا و آفريقا
بر اساس تحقيقات و بررسىهاى صورت گرفته، اعتقاد به ظهور يک منجى در ميان چينىها، مصريان و ساير ملل و تمدنها و نحلههاى فكرى رايج بوده است.
در ميان قبايل سرخ پوست آمريكايى اين عقيده رايج است كه روزى «گرد» سرخپوستان، ظهور خواهد كرد و آنها را به بهشت زمين رهنمون خواهد ساخت.
ايرانيان باستان معتقد بودند «گرزاسپه» قهرمان تاريخى آنان، زنده است و در كابل خوابيده و صد هزار فرشته او را پاسبانى مىكنند تا روزى كه بيدار شود و قيام كند و جهان را اصلاح نمايد.
چينىها باور داشتند كه «كرشنا» ظهور كرده، جهان را نجات مىدهد.
گروهى از مصريان (كه در حدود 3000 سال پيش از ميلاد در شهر «ممفيس» زندگى مىكردند)، معتقد بودند سلطانى در آخرالزمان با نيروى غيبى بر جهان مسلّط مىشود؛ اختلاف طبقاتى را از بين مىبرد و مردم را به آرامش و آسايش مىرساند.
گروهى ديگر از مصريان باستان معتقد بودند كه فرستاده خدا در آخرالزمان، در كنار خانه خدا پديدار گشته، جهان را تسخير مىكند.
ملل و اقوام مختلف هند، در انتظار مصلحى هستند كه ظهور كرده، حكومت واحد جهانى تشكيل خواهد داد.
برهمائيان از دير زمان بر اين عقيده بودند كه در آخرالزمان، «ويشنو» ظهور مىكند و بر اسب سفيدى سوار مىشود. شمشير آتشين در دست گرفته و مخالفان را خواهد كشت و تمام دنيا برهمن گرديده و به اين سعادت برسد.
اعتقاد به منجى هستى در ميان بوميان مكزيک نيز وجود داشته است و ... .
از مجموع آنچه گفته شده، اين نتيجه به دست مىآيد كه انتظار ظهور يک مصلح آسمانى و نجات دهنده بزرگ، منحصر در اديان نيست و جنبه منطقهاى ندارد؛ بلكه گسترده، فراگير و جهانى است و ريشه در فطرت انسانها و نيازمندى آنان به رفع مشكلات و دشوارىهايشان به دست يک انسان برتر دارد.